در بین رشتههای ورزشی گروهی زنان در ایران، فوتسال پرافتخارترین رشته به حساب میآید. قهرمانی آسیا بهترین عنوانی است که سال گذشته برای کشورمان به دست آمد و در تمام موفقیتهای فوتسال ایران نام شهرزاد مظفر نقش بسته است. به گواه کارشناسان مظفر مربی منحصر به فردی است که با وجود پستی و بلندیهای فوتبال و فوتسال زنان در ایران توانسته بالغ بر دو دهه در آن فعالیت کند و کارنامه پرافتخاری را از خود بر جای بگذارد. سال گذشته پس از قهرمانی در آسیا معتقد بود که باید این عنوان را کسب میکرد و حالا میتواند نفس راحتی بکشد.
شهرزاد مظفر با مدارک بینالمللی مربیگری پرافتخارترین مربی فوتسال ایران است که پس از قهرمانی آسیا در بهار سال گذشته، در میان پیشنهادهای گوناگون کشورهای خارجی، بی سر و صدا راهی کویت شد و راهاندازی و هدایت تیم ملی زنان این کشور را برعهده گرفت. صبور است و اهل گلایه نیست. میگوید عاشق ایران است و حضور در تیم ملی ایران همیشه گزینه روی میزش است. به بهانه برگزاری جام جهانی فوتبال زنان و گذشت یک سال از قهرمانی تیم ملی فوتسالمان در آسیا، گفت و گویی با شهرزاد مظفر انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
مسابقات و اخبار جام جهانی فوتبال زنان را پیگیری میکنید؟
کم و بیش اخبار را شنیدهام و نتایج را دنبال کردهام اما به دلیل مشغله شخصی نتوانستم بازیها را ببینم. تصمیم دارم از مرحله حذفی بازیها را ببینم و در حال حاضر فرصت بیشتری برای پیگیری مسابقات دارم.
فوتبال در سراسر جهان دچار تبعیض بین زنان و مردان است. فکر میکنید برای کم کردن این تبعیض چه کارهایی باید انجام شود؟
از نظر من تبعیض بین ورزش زنان و مردان فقط مختص فوتبال نیست و در تمام رشتههای ورزشی این تبعیض وجود دارد. دلایلش ریشه در گذشته دارد و این موضوع تنها مختص کشورهای آسیایی یا خاورمیانه نیست بلکه مسالهای جهانی است و کشورهای اروپایی و آمریکایی هم درگیر این مساله هستند.
میبینیم که در کشورهای اروپایی هم درباره این مساله بحث میشود. ورزشکاران زن مشهور در دنیا اعتراضاتی دارند و به راههای گوناگون اعتراضاتشان را به گوش مردم و مسوولان میرسانند. این تبعیضها از قدیم وجود داشته و هنوز هم وجود دارد هر چند که این فاصلهها در سالهای اخیر کم و کمتر شده ولی هنوز هم در تمام ابعاد فاحش است. به دلیل اینکه دستمزدها و چرخه مالی که در ورزش بانوان جهان بسیار کمتر از مردان است ورزش زنان عقبتر از ورزش مردان حرکت میکند، ولی فکر میکنم در مسیر درستی حرکت میکنیم و به سمت کم کردن فاصلهها و تبعیضها میرویم. برای کم کردن این فاصله نیاز به کمک هست. منظورم از کمک فقط تلاش ورزشکاران زن نیست. این راه و هدفی است که در تمام ابعاد باید به آن کمک شود. مثلا مردم میتوانند با استقبال از مسابقات زنان این کار را انجام دهند.
هرچه تماشاگر یک رشته ورزشی بیشتر باشد به این معنی است که پول و توجه بیشتری به آن رشته صورت میگیرد. هر چه تماشاچی و بیننده تلویزیونی یک رشته ورزشی بیشتر شود، آن وقت حامیان مالی وارد گود میشوند و پول وارد آن ورزش میشود. پخش تلویزیونی گسترش مییابد و آن ورزش رونق میگیرد. فکر میکنم جام جهانی زنان این نوید را میدهد که اتفاقی در این زمینه رخ داده است و مردم از ورزش زنان بیشتر استقبال کردهاند. این نکتهای است که میتواند آینده خوبی را رقم بزند.
فکر میکنید فوتبال زنان ایران برای ورود به چرخه جهانی و حتی رسیدن به جام جهانی باید چه فاکتورهایی را مد نظر قرار دهد و رعایت کند؟ آیا با شرایط امروز مدیریت فوتبال اصلا امیدی به حضور فوتبال زنان در جام جهانی هست؟
اینکه فوتبال زنان ایران بتواند به جام جهانی برود چیزی نیست که مثلا امروز تصمیم بگیریم و بگوییم دور بعدی جام جهانی ما هستیم و بازی میکنیم! این تصمیم یک برنامهریزی بلندمدت میطلبد و بدون داشتن برنامهریزی بلندمدت امری محال است. یعنی مثلا ما از الان باید برنامهریزی کنیم و بگوییم میخواهیم در جام جهانی چهار دوره دیگر جواز حضور بگیریم.
با توجه به وضعیتی که فوتبال زنان ما در آسیا دارد بعید میدانم این موضوع در کوتاهمدت شدنی باشد. در بلندمدت هم تا زمانی که ما یک برنامه عملیاتی و قابل اجرا را برای این موضوع مدون نکنیم و تا زمانی که نقشه راه دقیق با پیشبینی دقیق و حرکت مستمر نداشته باشیم نمیتوانیم بدون برنامه و هدفگذاری و سیستم حمایتی به نتیجه برسیم. ممکن است به شکل مقطعی چند قدم پیش برویم و فکر کنیم به موفقیت رسیدیم، ولی این نوع موفقیتها استمرار ندارد و ما را به هدف نهایی و بزرگ نمیرساند. معتقدم تا زمانی که یک نقشه راه و برنامه بلندمدت برای صعود به جام جهانی نداشته باشیم، این امر امکانپذیر نیست.
فوتسال زنان ایران روند موفقیت و پیشرفت را سریعتر و بهتر از فوتبال زنان طی کرد، فکر میکنید چه عواملی در این امر موثر بوده؟
ما بعد از انقلاب فعالیت در فوتسال و فوتبال زنان را متوقف کردیم و در سالهای ۱۳۷۹-۱۳۷۸ در واقع فوتسال تازه شروع به کار کرد. آن زمان تمام پتانسل موجود که سالها خفته بود و در واقع همه کسانی که فوتبال و فوتسال را دوست داشتند هجوم آوردند به سمت فوتسال و تمام نیروی ذخیره شده و انرژی که سالها خواب بود بیدار و همه به سمت فوتسال سرازیر شد چون فوتبال در سال ۸۴ راه افتاد و پیش از آن ما فقط فوتسال داشتیم. بنابراین در آن سالها خود من هم به سمت فوتسال رفتم. این خیلی مهم بود که فوتسال توانست در سالهای اولیه تمام عاشقان فوتبال را به سوی خود جذب کند و همان سالها پایهای قوی در فوتسال تشکیل شد. پس از آن مسیر منظم و خوبی را در فوتسال طی کردیم. لیگمان تشکیل و مسابقاتمان هر سال به شکل منظم برگزار شد.
کم کم بحث جام ملتهای آسیا شروع شد. فوتسال زنان نه تنها در ایران که در آسیا و جهان هم گسترش و توسعه پیدا کرد و اینها همه دست به دست هم داد تا ما هم در ایران انگیزههای خودمان را داشته باشیم و پیشرفت کنیم. ولی در دیگر کشورهای آسیایی مثل ژاپن، کره شمالی، چین، تایلند، ویتنام و کره جنوبی که در فوتبال حرفهای بیشتری برای گفتن دارند و در جام جهانی حضور دارند و تیمهای قدرتمند آسیا و جهان به شمار میروند، تفاوتهایی با ما وجود دارد. آنها فوتبال را خیلی پیش از ما شروع کردهاند و چون شرایط برای فوتبال بازی کردن مهیا بوده، کسانی که فوتبال را دوست داشتند از ابتدا رفته و جذب این رشته شدهاند و فوتسال برایشان رشته تازهتری نسبت به فوتبال است اما در کشور ما رویه برعکس بوده و این یکی از مهمترین دلایلی است که فوتسال زنان ما از فوتبالمان موفقتر است.
علت دیگر این است که فوتسال در کشور ما خیلی محبوب است. همانقدر که فوتبال محبوب است فوتسال هم طرفدار دارد. شاید در دیگر کشورهای آسیایی فوتسال به اندازه کشور ما طرفدار نداشته باشد اما در کشور ما شرایط اینگونه است و این عامل هم به رشد فوتسال بیش از فوتبال کمک کرده است.
پس از چند دهه فعالیت در فوتبال و فوتسال ایران و تجربیاتی که دارید، از نظر شما آیا توسعه فوتبال و فوتسال زنان ایران از اولویتهای فدراسیون ایران است؟
نمیتوانم به این پرسش پاسخ دهم. باید جواب آن را از فدراسیون فوتبال بپرسید. خیلی خبر ندارم و نمیدانم اولویت چندم فدراسیون است اما مسلما برای فدراسیون هم مهم بوده است. اینطور نیست که اهمیت نداشته باشد. طی همه این سالها از تیم ملی فوتسال زنان حمایت و برای حفظش تلاش کردند، قهرمانی آسیا و تکرارش برایشان مهم بود. در فوتبال زنان هم کارهای مثبتی انجام شد. سالهاست فدراسیون روی تیمهای زیر ۱۴ سال، زیر ۱۶ سال و زیر ۱۹ سال سرمایهگذاری کرده. اردوهای منظم داشتهاند. کاری به اینکه میتوانسته بهتر باشد و نقاط ضعفی دارد ندارم اما نه میتوانم بگویم فوتبال و فوتسال زنان برای فدراسیون بیاهمیت است و نه میتوانم بگویم چندمین اولویت فدراسیون است!
سال گذشته در همین زمانها پس از قهرمانی در آسیا با تیم ایران خداحافظی کردید و به کویت رفتید. درباره این تصمیم و دلیل آن توضیح دهید که چطور شد تیم کویت را برای ادامه فعالیت انتخاب کردید؟
حضورم در کویت خیلی ساده بود. پیشنهاد دادند و من پذیرفتم. پیش از کویت هم پیشنهادهایی از کشورهای آسیایی داشتم که به نتیجه نرسید. فکر میکنم وقتش نبود. از طرفی وقتی بعد از یک دوره دوری مجددا هدایت تیم ملی فوتسال بانوان را برعهده گرفتم، آن زمان برایم خیلی مهم بود که به سرانجام و نتیجه خوبی برسیم. برایم مهم بود که تمام انرژی و توانم را برای موفقیت آن تیم بگذارم ولی همواره پیشنهادهایی از کشورهای دیگر داشتم و صحبتهایی وجود داشت. چیزی بود که سالها به آن فکر میکردم اما به دلایل مختلف محقق نشده بود.
بعد از مسابقات آسیایی پیشنهاد کویت خیلی جدی بود و اصرار زیادی داشتند که کار را شروع کنند. پیش از اینکه قرارداد ببندم یک سفر کوتاه به کویت رفتم تا شناخت نسبی پیدا کنم و همانجا متوجه شدم بسیار باانگیزه هستند و تیمی که بهعنوان کمیته بانوان در فدراسیون فوتبال کویت فعالیتش را شروع کرده، گروهی از زنان باانگیزه و فعال هستند و واقعا میخواهند کاری برای فوتسال زنان کویت انجام دهند. من هم وقتی دیدم که چنین عزم و ارادهای وجود دارد احساس کردم میشود کاری انجام داد. پس از مذاکرات بیشتر احساس کردم این کاری است که خیلی تمایل به انجامش دارند و من هم ترغیب شدم تا چالش جدیدی را تجربه کنم. احساسم این بود که زمانش رسیده تا فضای کاریام را کمی تغییر دهم و به همین دلیل پذیرفتم.
بهعنوان مربی قهرمان، پس از رفتن از ایران، مسوولان فدراسیون تماسی یا تلاشی برای بازگرداندن شما نداشتند؟
خیر، هیچ مذاکره یا صحبتی مبنی بر بازگشت یا همکاری ایران با من صورت نگرفته است.
شرایط فوتسال و فوتبال زنان در کویت را چگونه ارزیابی میکنید؟ نگاه فدراسیون این کشور به فوتسال و فوتبال زنان چگونه است؟
من بیشتر میتوانم درباره کمیته بانوان صحبت کنم. آنجا عزم و اراده بسیار قوی است و فعالیت و انگیزه بسیار خوبی وجود دارد. چند خانم جوان، باانگیزه، باتجربه و تحصیلکرده تصمیم گرفتهاند کاری را در این مسوولیت انجام دهند. هدفگذاریشان هم در فوتبال است و هم در فوتسال. در فوتبال هم تیم زیر ۱۵ و زیر ۱۷ سال را تشکیل دادهاند و کار میکنند. در فوتسال هم تیم ملی تشکیل شد و نخستین دوره لیگشان را با کمک یکدیگر راهاندازی کردیم. تمرینات تیم ملی مداوم پیگیری میشود. میتوانم بگویم تا سال گذشته که این گروه مدیریتی بر سر کار بیایند تقریبا چیزی بهعنوان فوتبال و فوتسال زنان وجود نداشته و کار را از صفر شروع کردند.
برنامه محور هستند و با کمک از فیفا برنامه بلندمدت گرفتهاند و یکجورهایی فضای کار و زمینه را مهیا کردند تا این کار شروع شود. در فوتسال یک برنامه آموزشی چهارساله ارائه کردهام که ما در سال چقدر میتوانیم کلاسهای گوناگون آموزشی در سطح یک، دو و سه آسیا داشته باشیم. در بخشهای گوناگون مثل مربیان بدنساز، دروازهبانی و... نیاز به آموزش داریم. میخواهیم توسعه همهجانبه انجام شود نه مدل گلخانهای که اگر سال بعد من از کویت رفتم همه چیز نابود شود. من چنین مدل کار کردن را هرگز نمیپسندم. برنامه ما در کویت به گونهای است که یک پایهای را میسازد که چه من باشم و چه نباشم این پایه برای ادامه کار و آینده مفید خواهد بود.
ما داریم یک کار پایه و اصولی انجام میدهیم و امیدوارم این کار ما بر کشورهای همسایه مثل قطر، بحرین، عراق، عمان و امارات اثرگذار باشد. شاید در فوتبال کار مشکل باشد اما فکر میکنم در فوتسال کار چندان سخت نیست و امیدوارم بتوانیم نه تنها در کویت بلکه الهامبخش این باشیم که حرکتی هم در این بخش از آسیا انجام شود، چرا که فکر میکنم یکی از وظایف ما توسعه فوتسال آسیا است و تحقق این موضوع به نفع تمام قاره خواهد بود.
شما دوران مختلفی را در ایران تجربه کردید. به خوبی میدانید شرایط مربیان ایران چگونه است. درباره شرایط مربیگری در کویت بگویید که نحوه حمایت و ارائه خدمات در کویت چگونه است؟ چقدر با ایران تفاوت دارد؟
تفاوت مربیگری در کویت و ایران را به دو قسمت تقسیم میکنم. یک بخش مربیگری تیم ملی و دیگری بخش مربیان باشگاهی است. با توجه به اینکه اینجا نخستین دوره لیگاش را پشت سر گذاشته، متوجه شدم مربیها که بیشترشان مرد بودند فاقد تجربه فوتسالی هستند و مدرک مربیگری فوتسال را ندارند. از سال آینده برای این موضوع برنامه داریم. معیارهایی را برای حضور روی نیمکتهای باشگاهی خواهیم داشت. مربیان باید مدرک درجه یک آسیا داشته باشند.
به هر حال این چیزی است که واجب است چون باید به استانداردهای ایافسی نزدیک شویم. اگر میخواهیم در تیمهای باشگاهی تحولی رخ دهد باید اول روی کیفیت مربیان کار کنیم. از نظر دستمزد هم با توجه به اینکه نخستین دوره لیگ فوتسال زنان کویت برگزار شد بنابراین این باشگاهها هنوز کاملا حرفهای نیستند. دستمزد و حقوق مربیان را فدراسیون تامین کرد که باید برای سالهای آینده باشگاهها توانمندتر شوند و خودشان این هزینهها را تقبل کنند. با تصویب قوانین جدید در جذب مربی و بازیکن شرایط بهتر میشود. مثلا ما از نظر تعداد بازیکن و نیروی انسانی به اندازه ایران دستمان باز نیست. خوشبختانه فدراسیون هیچ دخالتی در کار من نمیکند. برنامهای که ارائه دادم را مو به مو اجرا میکنند و از این جهات کارمان روند خوبی داشته است. این خیلی مهم است که پای آن برنامه ایستادهاند و نشان میدهند برنامهمحور هستند. در کل شرایط آرامش بیشتری دارد ولی به همان نسبت هم نقطه ضعفهای خاصی موجود است.
شما نسبت به شرایط کشورهای آسیایی و خصوصا همسایگان ایران اشراف کامل دارید. روند پیشرفت آنها را در حوزه فوتبال و فوتسال زنان در مقایسه با ایران چطور ارزیابی میکنید؟
بیشتر کشورهای آسیایی بخصوص کشورهای شرق آسیا، سرمایهگذاری اصلیشان را در فوتبال انجام میدهند و شاید بتوان گفت از این جهت به نفع ما تمام شد که مثلا کشورهایی همچون ژاپن، ویتنام و تایلند بیش از آنکه بخواهند روی فوتسال زنان سرمایهگذاری کنند، در فوتبال زنان سرمایهگذاری کردهاند و همین باعث شده تا الان رقیب خیلی جدی برای ما نباشند اما به محض اینکه کمی نظرشان نسبت به این مساله عوض شود و یک سرمایهگذاری بهتری روی فوتسال انجام بدهند کار ما سخت خواهد شد. به محض اینکه فیفا جام جهانی فوتسال زنان را راه بیندازد به نظر من نگاه فدراسیونها به فوتسال زنان در کشورهای آسیایی و دیگر قارهها تغییر خواهد کرد. در حال حاضر نقطه ضعف و حفره بزرگ فوتسال زنان همین نبود جام جهانی است که شاید بهانهای به فدراسیونها داده تا در مقایسه با فوتبال، کمتر به تیمهای ملی فوتسال بانوان بپردازند. در فوتبال یک هدف غایی به نام جام جهانی وجود دارد و مسلما برای کشورهایی مثل ژاپن، چین، تایلند، ویتنام، کره و استرالیا با توجه به اینکه قابلیت حضور در جام جهانی زنان را دارند، سرمایهگذاری عمده روی فوتبال زنان است.
بنابراین راه گریز از این مساله این است که فیفا تصمیم بگیرد و جام جهانی فوتسال زنان را برگزار کند. این خودش تغییر نگرش خیلی بزرگی را نسبت به فوتبال ایجاد خواهد کرد. فکر میکنم تا امروز ما خیلی بیشتر از کشورهای آسیایی به فوتسال زنان اهمیت دادهایم. علتش هم این است که ما احساس کردیم در فوتبال شاید نتوانیم موفقیتهای فوتسال را به دست آوریم. همین باعث شده برعکس دیگر کشورهای آسیایی توجهمان را معطوف فوتسال کنیم و نتیجهاش را هم دیدیم و موفق بودیم. این دو طرز نگاه مختلف بوده که توانسته ما را در فوتسال موفقتر از فوتبال کند. بنابراین فکر میکنم به محض اینکه در سالهای آتی این موازنه به هم بخورد کار ما در فوتسال به این راحتی نخواهد بود. از حالا باید به فکر سالهای بعد باشیم. زمزمههایی در فیفا مطرح است و فکر میکنم فیفا حتما در سالهای آینده جام جهانی فوتسال را راهاندازی میکند. به همین دلیل است که با وجود اینکه جام جهانی وجود ندارد اما در کشورهای دنیا میبینیم فعالیت فوتسالی متوقف نشده است و لیگهای فعالی دارند.
فوتسال بانوان در حال گسترش است و این توسعه باعث میشود فیفا متقاعد شده و جام جهانی فوتسال زنان را برگزار کند. برای اینکه از این قافله عقب نمانیم باید برنامه بلندمدتی داشته باشیم تا موقعیت فعلیمان را از دست ندهیم. جام ملتهای آسیا با قوت در حال برگزاری است و جام ملتهای اروپا هم از سال گذشته آغاز شده و کشورها برای مسابقات قارهای هم با انگیزه تلاش میکنند. در آسیا هر سال تعداد کشورهای شرکتکننده بیشتر میشود. مثلا در سال ۲۰۱۵ هشت کشور شرکت کرد و در ۲۰۱۸ پانزده کشور. شنیده میشود در سال ۲۰۲۰ صحبت از حضور بالای ۲۲ تیم است که اگر این موضوع تحقق یابد ممکن است ایافسی مسابقات مقدماتی را برگزار کند. همه اینها نشاندهنده این است که کشورها بیدار شدهاند و میخواهند در فوتسال بانوان حرکتهایی داشته باشند که در این شرایط نباید از کشورهایی با ظرفیت بالا غافل شویم؛ کشورهایی مثل هند، استرالیا و کشورهای شرق آسیا.
این کشورها اگر حرکات جدید و جدیتری را در فوتسال شروع کنند کار ما بسیار سخت خواهد شد. ولی در عین حال باید خوشحال باشیم که هر چه تعداد کشورهای بیشتری در آسیا لیگ داشته باشند و تیم ملی قوی تشکیل دهند، این به نفع کل قاره خواهد بود و این رقابت سرسختانهتر و بیشتر به نفع ایران هم خواهد شد. ممکن است ایافسی جام باشگاههای آسیا را راهاندازی کند، مسابقات جوانان و نوجوانان آسیا شکل بگیرد و این در مجموع رونق بیشتری به فوتسال آسیا میدهد و این رونق بیشتر به نفع همه کشورها است.
در حدود یک سالی که خارج از ایران فعالیت کردید، آیا نتایج و عملکرد فوتسال ایران را پیگیری کردهاید؟ ترکیب تیم ایران تغییراتی داشت و با حواشی همراه بود. نظرتان درباره روند تیم ایران پس از قهرمانی سال گذشته در آسیا چیست؟
بله کم و بیش اخبار تیم ملی را دنبال کردم. تیم ملی پس از مسابقات آسیایی تقریبا سال کم فعالیت و ساکت و آرامی را پشت سر گذاشت که شاید علتش این بوده که تورنمنت جدی در پیش نداشته است. اصولا ما عادت داریم بعد از هر تورنمنتی منفعل و کمی متوقف میشویم. مقداری انگیزههایمان فروکش میکند و انگار همه دوست دارند بروند استراحت کنند. این عادت خوبی نیست که ما داریم و همیشه این اتفاق افتاده و بعد از یک موفقیت بزرگ یک دوره خاموشی و رکودی را سپری کردیم که اصلا خوب نیست.
ما باید تا جایی که میتوانیم دوره سکون و رکود خود را کوتاه کنیم و دوباره با انگیزه و اهداف جدید به میدان برگردیم. همین موضوع و تغییراتی که در کادر فنی اتفاق افتاد به هر حال دو اتفاق بزرگ بوده که در عملکرد تیم اثرگذار است اما مطمئنم تیم ملی به مسیر درست و اصلیش باز میگردد و راه خود را پیدا میکند. این تغییرات همیشه به شکل مقطعی ممکن است مقداری تیم را دچار حاشیه کند اما تیم ملی ما آن مرحله را رد کرده و راه اصلیاش را پیدا میکند. من برای تیم ملی آرزوی موفقیت میکنم. امیدوارم حاشیهای در اطراف تیم وجود نداشته باشد و همه بچهها در کنار کادر فنی یک تیم پرانگیزه را تشکیل دهند و باز هم برای ایران افتخار بیافرینند.
برنامهتان برای آینده چیست؟ تصمیم دارید فعالیتتان را در کویت یا کشور دیگری ادامه دهید یا ممکن است به ایران بازگردید؟
از الان نمیتوانم بگویم آینده چه میشود. یک سال و سه ماه دیگر با کویت قرارداد دارم و پس از آن باید ببینم در کویت شرایط چگونه است و چه باید کرد. در حال حاضر نمیدانم و بهترین تصمیم را ماههای پایانی قراردادم خواهم گرفت. ایران کشور من است. من عاشق ایران هستم. برگشتن به ایران همیشه گزینه من است و ربطی به این ندارد که مربی تیم ملی باشم یا نباشم، بلکه ممکن است بخواهم برای زندگی و فعالیت در باشگاهها به ایران بازگردم. ایران همیشه گزینه روی میز است و باید ببینم یک سال و سه ماه دیگر چه چیزی مقابلم است، الان نمیدانم.
صحبت پایانی
آرزو میکنم فوتبال و فوتسال بانوان در ایران روز به روز رشد و توسعه پیدا کند. الان که در کشوری مثل کویت با جمعیت حدود دو میلیون و پر از محدودیت از نظر نیروی انسانی و انتخاب نفر برای تیم ملی هستم، بیشتر احساس میکنم ما چه نعمتی را در ایران داریم و باید بیشتر از اینها قدرش را بدانیم. پتانسیلی که از نظر استعداد و علاقه دختران ایرانی برای فعالیت در فوتبال و فوتسال وجود دارد را باید بیش از اینها قدر بدانیم. برنامهریزی داشته باشیم و با فکر و توجه پیش برویم. اگر به این ظرفیت توجه شود، میتواند برگ برنده ما در آینده باشد.
شکوفه موسوی
- 18
- 4