دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۸:۰۴ - ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۳۶۷۱
جرم و جنایت

نقشه نوه خلافکار برای سرقت از خانه اعیانی پدربزرگ

سرقت از خانه پدربزرگ,اخبار حوادث,خبرهای حوادث,جرم و جنایت

پسر جوان برای قدرت‌نمایی در بین دوستانش تصمیم گرفت تا خانه اعیانی پدربزرگش را هدف سرقت قرار دهد، اما درست زمانی که با سه نفر از دوستانش درحال اجرای نقشه‌اش بود، پلیس مانع کار آنها شد. در این ماجرا ٢ سارق هدف شلیک گلوله پلیس قرار گرفتند که یکی از آنها روی تخت بیمارستان به کام مرگ فرو رفت.تحقیقات برای دستگیری یکی دیگر از متهمان پرونده همچنان ادامه دارد.

 

ساعت یک ظهر شنبه، ١٣مردادماه امسال بازپرس سجاد منافی آذر در جریان مرگ یک جوان در بیمارستان رسول اکرم(ص) قرار گرفت و دستور داد تا تیمی از ماموران اداره ١٠ پلیس آگاهی تهران برای تحقیقات بیشتر وارد عمل شوند.

 

ماموران با حضور در بیمارستان پی بردند که جوان ٢٥ساله‌ای به نام سعید به ضرب گلوله از پای در آمده است. در ادامه تجسس‌ها مشخص شد که این جوان از سوی ماموران کلانتری ١٤٢ کن هدف شلیک گلوله قرار گرفته است.

 

کارآگاهان در ادامه پی بردند جوان دیگری نیز در تیراندازی ماموران کلانتری از ناحیه پا هدف تیراندازی قرار گرفته و روی تخت بیمارستان تحت درمان قرار دارد. همین کافی بود تا راز این تیراندازی‌های پلیسی در تحقیقات میدانی کارآگاهان فاش شود. تیم جنایی پی برد که این تیراندازی‌ها در درگیری با گروهی از سارقان یک خانه اعیانی صورت گرفته است.

 

سرقت از خانه پدربزرگ

ماجرا از این قرار بود که ساعت ٢ بامداد شنبه، زن جوانی در تماس با ماموران کلانتری کن از حضور ٤سارق در خانه همسایه‌شان خبر داد. خیلی زود تیمی از ماموران برای بررسی موضوع در محل حاضر شدند.خودروی پلیس در برابر خانه اعیانی در منطقه شهران توقف کرد و سپس دو مامور درحالی‌که چراغ‌قوه‌شان را روشن کرده بودند، وارد خانه شدند.

 

آنها در جست‌وجوی سارقان داخل خانه بودند که پس از لحظاتی درِ یکی از اتاق‌ها باز شد و ناگهان پسر جوانی با گاز اشک‌آوری که در دست داشت به سمت ماموران حمله کرد و  توانست پا به فرار بگذارد.در ادامه ٣ جوان دیگر به دنبال همدستشان از اتاق خارج شدند و تصمیم به فرار گرفتند.

 

در این مرحله مامور پلیس که به‌خاطر افشانه اشک‌آور سارق منزل چشمانش به سختی می‌دید، اقدام به تیراندازی به سمت متهمان فراری کرد که در این ماجرا دو متهم هدف گلوله قرار گرفتند. آنها روی زمین افتادند و یکی دیگر از متهمان نیز از سوی ماموران بازداشت شد اما سارقی که در ابتدا به ماموران حمله کرده بود توانست پا به فرار بگذارد.

 

ماموران در بازجویی‌های ابتدایی پی بردند که نقشه سرقت از خانه اعیانی از سوی نوه این خانواده که مهدی نام دارد، صورت گرفته است. تیم پلیسی در ادامه، ساک قرمز رنگ دزدان را که داخل خانه بود مورد بازرسی قرار دادند و مقدار زیادی طلا، پول و دلار به دست آوردند. تیم پلیس در ادامه کاوشگری‌ها به سراغ زن همسایه رفت و تحقیقات خود را پس از دستگیری متهمان از وی آغاز کرد.

 

این زن به ماموران گفت: «چندی پیش زن و مرد همسایه به خاطر بالا بودن سنشان و بیماری‌هایی که داشتند باید در بیمارستان تحت نظر قرار می‌گرفتند و از من خواستند در زمان نبودشان از خانه‌شان مراقبت کنم. ساعت یک بامداد بود که صداهایی شنیدم، به همین دلیل به سرعت پشت پنجره رفتم و دیدم ٤ جوان داخل کوچه و در برابر خانه ویلایی همسایه ایستاده‌اند. سپس یکی از آنها به کمک همدستشان از دیوار بالا رفت و پس از ورود به خانه اقدام به باز کردن در حیاط خانه کرد. همدستانش به سرعت وارد خانه شدند که با دیدن این صحنه ماجرای سرقت را به پلیس ١١٠ گزارش دادم.»

 

زن همسایه ادامه داد: «هنوز لحظاتی نگذشته بود که ماموران در برابر خانه مرد کارخانه‌دار توقف کردند و ٢ نفر از آنها وارد خانه شدند و پس از دقایقی یکی از دزدان از خانه خارج شد و در همان لحظه بود که صدای تیراندازی شنیدم و دقایقی بعد تیم‌های امدادی اورژانس و خودروی پلیس دیگری در محل حاضر شد.»

 

مهدی که نوه مرد کارخانه‌دار است، پس از دستگیری، عامل این سرقت را همان دوستش که پا به فرار گذاشته معرفی کرد و مدعی شد که اگر اصرارهای امیر نبود، هیچ وقت تصمیم به سرقت از خانه پدربزرگ و مادربزرگش نمی‌گرفت.

 

همچنین مامور نیروی انتظامی به بازپرس گفت: «من تمام قانون بکارگیری اسلحه را رعایت کردم و تیراندازی‌ام خلاف قانون نبود.»بنا به این گزارش، پرونده مرگ سارق خانه اعیانی با هدف گلوله مامور کلانتری به دستور بازپرس، سجاد منافی آذر در اختیار ماموران اداره ١٠ پلیس آگاهی تهران قرار دارد و متهم اصلی نیز تحت تعقیب پلیس قرار گرفته است.

 

مرا وسوسه کردند

نوه این کارخانه‌دار که طراح اصلی این سرقت خطرناک است، صبح دیروز با انتقال به شعبه سوم دادسرای جنایی تهران و در گفت‌وگو با خبرنگار «شهروند» جزییات این ماجرا را تشریح کرد.  

 

سابقه  داری؟

نه؛ تا حالا هیچ خلافی در زندگی‌ام نکرده بودم.

 

پس چرا سرقت کردی؟

وسوسه‌های دوستانم مرا مجبور به این کار کرد.

 

دوستانت سابقه‌دار هستند؟

بله؛ آنها همگی سابقه‌دار بودند.

 

چطور با سارقان طرح دوستی ريختي؟

در جنوب تهران زندگی می‌کنم و بیشتر بچه‌محل‌هایمان خلافکار هستند؛ برای همین راه دیگری برای انتخاب دوست نداشتم.

 

نقشه سرقت را چه کسی طراحی کرد؟

یک روز در قهوه‌خانه نشسته بودم که با امیر درباره پدربزرگم و زندگی اعیانی که دارد، صحبت کردم؛ اما اصلا به فکر سرقت نبودم تا این‌که چند روز قبل از این‌که پدربزرگم به بیمارستان برود، همراه امیر به دیدن پدربزرگم رفتیم و همانجا بود که امیر با دیدن وضع و شرایط خانه پدربزرگم پیشنهاد سرقت را مطرح کرد.

 

در همان ابتدا پذیرفتی از خانه پدربزرگت سرقت کنی؟

نه؛ وقتی امیر پیشنهاد سرقت را داد، نپذیرفتم. حتی چند روز رفاقتم را با آنها بهم زده بودم که امیر و ٢ دوست دیگرم مرا در یک گروه تلگرامی که خودشان عضو بودند، اضافه کردند. در آن گروه با هم حرف می‌زدیم و هر روز آنها مرا وسوسه می‌کردند.

 

چه وسوسه‌هایی؟

چون پدرم فوت کرده بود، آنها می‌گفتند ارث پدربزرگت بعد از مرگش به تو هم می‌رسد، ولی شاید دیگر اعضای خانواده به‌ خاطر سنم حق مرا بخورند و دستم به این ثروت پدربزرگم نرسد.

 

می‌گفتند این کاری که می‌خواهیم انجام بدهیم، سرقت نیست و گرفتن حقم از خانواده پدرم است. آنها هر روز در مورد تغییر زندگی‌ام حرف می‌زدند؛ از این‌که پدربزرگم به دیگر نوه‌هایش اهمیت بیشتری می‌دهد و بین من و دیگران فرق گذاشته است تا این‌که پذیرفتم با آنها همدستی کنم.

 

پشیمان نشدی؟

بارها پشیمان شدم و حتی شبی که سوار بر خودروی دوستانم به سمت خانه پدربزرگم می‌رفتیم، از آنها خواستم که بی‌خیال سرقت شویم و به خانه بازگردیم؛ اما تاثیری نداشت و آنها شروع کردند به مسخره‌کردن من که بچه هستم و ترسو؛ همین باعث شد بخواهم خودم را به آنها ثابت کنم و نقشه سرقت را اجرا کنم.

 

وقتی وارد خانه شدیم و پول، طلا و دلارها را داخل ساک قرمز‌رنگ ریختیم، دوباره پشیمان شدم و سعی داشتم مانع کار آنها شوم و بر سر همین موضوع با امیر درگیر شدم که ناگهان متوجه نور چراغ‌قوه در حیاط شدیم.

 

پلیس وارد خانه شده بود؟

بله؛ نور چراغ قوه ماموران را دیدیم و ترسیده بودیم؛ به همین خاطر به‌سرعت داخل یکی از اتاق‌ها پنهان شدیم. فکر می‌کردیم می‌توانیم از دست ماموران پنهان بمانیم اما وقتی یکی از ماموران در اتاق را باز کرد، امیر به سمت او حمله کرد.

 

فکر می‌کردی امیر به سمت ماموران حمله کند؟

نه؛ نمی‌دانستم همراهش گاز اشک‌آور دارد و پس از این‌که چشم مامور پلیس را هدف افشانه اشک‌آور قرار داد، به‌سرعت پا به فرار گذاشت که ما نیز به دنبال او از اتاق خارج شدیم. بعد از آن صدای شلیک پلیس و دوستانم را شنیدم و دستگیر شدم.

 

چه اتفاقی برای همدستانت افتاد؟

امیر که توانست فرار کند؛ اما ٢ دوست دیگرم با شلیک‌های پلیس به زمین افتادند که شنیدم یکی از دوستانم به نام سعید روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شده است. کامران نیز که از ناحیه پا هدف گلوله قرار گرفته، تحت نظر پزشکان قرار دارد.

 

پدربزرگت متوجه ماجرای سرقت شده است؟

نمی‌دانم؛ پدربزرگ و مادربزرگم در بیمارستان هستند و امیدوارم متوجه کار من نشده باشند و نمی‌دانم با این اتفاق چه آینده و جایگاهی در خانواده‌ام دارم و شرمنده آنها هستم.

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 13
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
ویژه سرپوش