سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲
۱۱:۰۵ - ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۱۲۱۷۰۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

اسدالله یکتا: «چاق و لاغر» را جور دیگری دوست داشتم

اسدالله یکتا مصاحبه,بازیگر «چاق و لاغر»
بازیگر «چاق و لاغر» گفت: کارهای قشنگ زیاد داشتم که همه را دوست دارم اما شاید این مجموعه (مجموعه عروسکی که در فاصله سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۹ از شبکه دو سیما پخش می‌شد) را جور دیگری دوست دارم.

به گزارش ایرنا،اسدلله یکتا در توضیح آخرین فعالیت تصویری خود بیان کرد: برای کاری که احتمالا یک سریال است با محسن شاه محمدی قراداد بسته ام و پیش قسط را گرفته ام که یا این سوی سال و یا آن سو شروع می شود و سوژه اش خانوادگی است.

وی افزود: در سالی که گذشت کارهای کوچکی انجام دادم و در مجموعه هایی نقش های کوچکی داشتم اما کلا در سالهای اخیر پیشنهاد کم شده چون اساسا تولید کار کم شده است آن هم به دلیل مشکلاتی که به واسطه کرونا و مسائل دیگر پیش آمد.

بازیگر فیلم سینمایی هامون (داریوش مهرجویی ۱۳۶۸) با اشاره به نقش‌آفرینی‌های پیش از انقلاب خود بیان کرد: بازی در مقابل آدم هایی چون فردین، ناصر، ایرج برایم باارزش بود، و در کارنامه کاری آن دوران فیلم هایی چون کشتی نوح (خسرو پرویزی ۱۳۴۷)، شهر هرت (منوچهر صادق‌پور۱۳۴۹)، احساس داغ (روبیک زادوریان۱۳۵۰) و سالار مردان (نظام فاطمی۱۳۴۷) را دوست داشتم؛ و بازی در سالار مردان برایم مهم است چون کاری بود با ناصر ملک مطیعی و این مقابل او نقش بازی کردن را بسیار دوست داشتم.

یکتا در پاسخ به این پرسش که چه کاری در کارنامه هنری را بیشتر از همه دوست داشتید، بیان کرد: کارهای ما مثل بچه های ما هستند و هر پدر و مادری هر تعداد بچه هم داشته باشد آنان را دوست دارد. کارهای قشنگ زیاد داشتم که همه را دوست دارم اما شاید مجموعه چاق و لاغر (نام مجموعه عروسکی است که در فاصله سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۹ از شبکه دو سیما پخش می‌شد) را جور دیگری دوست دارم.

وی با اظهار تعجب از این سوال که آیا واکنشی از ترس آدم هایی که در دهه های شصت و هفتاد در کودکی مخاطب این برنامه بوده اند، دیده یا شنیده است، گفت: از چی می ترسیدید؟ از کارهای خطرناکی که عروسک ها انجام می دادند؟

بازیگر فیلم سینمایی چند می‌گیری گریه کنی (شاهد احمدلو ۱۳۸۴) تاکید کرد: چاق و لاغر کار قشنگی بود؛ البته کارهای خطرناکی (مانند با طناب از بالای ساختمان پایین آمدن) هم داشت که کارگردان به من گفت اینها هست و تو انجام می دهی؟ و من با کمال میل پذیرفتم.

این بازیگر پیشکسوت تصریح کرد: از بالا به پایین پریدن و طناب کاری از جمله کارهای سخت در نقش آفرینی این مجموعه بود؛ آن زمان جوانتر و سرحال تر بودم و همه را خودم بدون ترس انجام می دادم و کارگردان به قدری ذوق می کرد که بعد از هرکدام از این سکانس ها به من دست می داد و می گفت دمت گرم فکر نمی کردم بتوانی این کار را انجام دهی و من می گفتم به هرحال ما هم برای خودمان کسی هستیم.

بازیگر فیلم سینمایی بوی کافور، عطر یاس (بهمن فرمان‌آرا ۱۳۷۸) توضیح داد: کسی تاکنون بمن نگفته است که از چاق و لاغر می ترسد. همه می گفتند چطور این کار را کرده ای. شخصیت لاغر بدلکار داشت چون خودش نمی توانست آن حرکات را انجام دهد و آن زمان ۱۵ هزار تومان (که پول کمی نبود) داده بود تا کسی این حرکات را به جای او انجام دهد.

وی در پاسخ به این سوال که تولید بخشی که او در این مجموعه ایفای نقش داشته است چه زمانی به طول انجامیده است، گفت: ۳ ماه طول کشید که زمستان بود.

یکتا در توضیح چگونگی به تصویر کشیدن حرکت ژیان بدون سرنشین اظهار داشت: برای آن ژیان پدال گذاشته بودند و کف ماشین را صاف کرده بودند و یک راننده خوابیده بود و به جای پایش با دستش کار می کرد.

اسدالله یکتا مصاحبه,بازیگر «چاق و لاغر»

بازیگر فیلم سینمایی گاهی به آسمان نگاه کن (کمال تبریزی ۱۳۸۱) بیان کرد: بعد از انقلاب کار ما زیر و رو شد و بعد هم داستان جنگ پیش آمد. قبل از انقلاب برای خودم کسی بودم اما بعد از انقلاب بسیاری از هنرمندان و چهره های آن دوران کسانی چون فردین و ناصر و خیلی ها زمین خوردند و برای مدت زمانی همه کارها خوابید

یکتا توضیح داد: من از تئاتر به سینما آمدم و اولین کارم مراد و لاله (صابر رهبر ۱۳۴۴) اثری بود که در آن زمان پرهنرپیشه بود و مورد توجه کارگردانان قرار گرفت و یواش یواش خیلی از کارها به من سپرده شد. مثلا محسن آراسته نقش بچه دزد داشت که به من سپرده شد.

اسدالله انصاری یکتا (۱۳۲۶) که در سینمای ایران به عنوان بازیگر کوتاه قامتان مطرح است در بیش از ۹۳ فیلم ایرانی به ایفای نقش پرداخته.

از او در اولین دوره جشن منتقدان در سال ۱۳۸۵ تقدیر شد؛ همچنین در سال ۱۳۸۹ در جشن «بچه‌های دیروز» با تجلیل از هنرمندان حوزه کودک و نوجوان، از وی تقدیر شد و تندیس قدردانی، توسط داود رشیدی به وی اهدا شد.

  • 18
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
بیژن بنفشه خواه بیوگرافی بیژن بنفشه خواه بازیگر خوش سابقه سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱ فروردین ۱۳۵۲

محل تولد: دروازه شمیران، تهران، ایران

حرفه: بازیگر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۳

تحصیلات: فارغ‌التحصیل رشته نمایش از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد

ادامه
یان کوم بیوگرافی یان کوم؛ بنیانگذار برنامه واتس اپ

تاریخ تولد: ۲۴ فوریه ۱۹۷۶

محل تولد: اوکراین، کی یوف

ملیت: آمریکایی

حرفه: تاجر، برنامه نویس، کارآفرین

دلیل شهرت: راه اندازی واتساپ

ثروت: ۱۵/۱ میلیارد دلار

ادامه
جلال الدین مارشاریپوف بیوگرافی جلال الدین مارشاریپوف بازیکن قوی ازبکی

تاریخ تولد: ۱ سپتامر ۱۹۹۳

محل تولد: گرگانج، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: استقلال تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
بیوگرافی و اشعار عثمان بختیاری زندگینامه عثمان بختیاری شاعر سده پنجم و ششم

تاریخ تولد: بین سال های ۴۵۷ تا ۴۶۹ هجری قمری

ملیت: ایرانی

زمینه فعالیت: شاعر و حماسه سرا

آثار: شهریار نامه - هنرنامه یمینی

وفات: بین سال‌ های ۵۱۲ تا ۵۴۸

ادامه
ابو حتوف بن حارث انصاری زندگینامه ابوحتوف بن حارث انصاری از دشمنی با امام علی تا شهادت در کربلا

محل زندگی: کوفه

دوران زندگی: همزمان با دوران زندگی امام حسین (ع)

از یاران: امام حسین (ع)

شهادت: روز دهم محرم

ابو حتوف بن حارث انصاری در سپاه عمر سعدزندگینامه ابو حتوف بن حارث انصاری

ادامه
محمد نادری بیوگرافی محمد نادری بازیگر سینما و تلویزیون

تاریخ تولد: ۱۰ تیر ۱۳۵۷

محل تولد: اردبیل

حرفه: بازیگر، فیلمنامه نویس، صدا پیشه، مجری

تحصیلات: کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر از دانشگاه تربیت مدرس

آغاز فعالیت: ۱۳۸۸ تاکنون

ادامه
محمد بن راشد آل مکتوم بیوگرافی محمد بن راشد آل مكتوم حاکم موفق دبی

تاریخ تولد: ۱۵ ژوئیه ۱۹۴۵

محل تولد: دبی

ملیت: امارات متحده عربی

لقب: والاحضرت شیخ محمد

حرفه: حاکم دبی

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش