چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۷:۳۷ - ۱۰ مهر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۷۰۲۰۶۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

مهتاب کرامتی:

عاشق ژانر وحشت هستم

 مهتاب کرامتي,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
مهتاب کرامتي از آن دست بازيگراني است که گزيده کار مي‌کند و وقتي در خبرها مي‌آيد که به تيمي پيوسته يا قرار است از او فيلمي را روي پرده ببينيم بايد منتظر يک چهره جديد از اين بازيگر يا مواجه شدن با يک اتفاق باشيم.

به گزارش صبا،خصوصيت بارز کرامتي همراهي با گروه است و به گواه بسياري از کساني که با او کارکرده‌اند هنگام نمايش هم، فيلم و عوامل را تنها نمي‌گذارد و تا پايان نمايش همواره پشت کاري که پذيرفته مي‌ايستد و حمايت مي‌کند. او مي‌گويد: فيلم‌هاي کمدي بايد ساخته شوند ولي فيلم‌هايي مانند «ماجان» هم بايد مورد توجه قرار بگيرند و البته حمايت شوند. در فيلم اول سيفي آزاد، کرامتي مي‌درخشد و بدون اغراق بازي در اين فيلم سينمايي مي‌تواند يک قدم بزرگ رو به جلو در کارنامه کاري‌اش باشد. کرامتي بازي در ژانر کمدي و وحشت را خيلي دوست دارد اما فيلمنامه درخوري در اين ژانرها به دستش نرسيده است. با اين بازيگر متين، باحوصله و همراه به گپي نشستيم که شاهد آن هستيد:

 

شما همواره با وسواس نقش‌هايتان را انتخاب مي‌کنيد و در مسير حرفه‌اي که گام گذاشته‌ايد هرگز شتابزده و پرکار نبوده‌ايد.

از روز اول تلاش کردم پرکار بودن را مد نظر قرار ندهم و همواره دوست داشتم فيلمنامه و نقش برايم جذاب باشد تا با گروه همراه شوم. هميشه تلاش کرده‌ام که صرفا براي حضور داشتن هر فيلمنامه‌اي را براي بازي نپذيرم، اما زماني که اعلام حضور مي‌کنم تمام قد در اختيار فيلم هستم. در اين عرصه ممکن است بازيگر اشتباهاتي هم مرتکب شود ولي من مي‌توانم پاي تک تک کارهايي که در کارنامه کاري‌ام هست بايستم، چون در هر کدام تجربه متفاوتي داشتم و تک تک اين تجربيات برايم ارزشمند هستند.

 

حتما کارهاي ديگري هم در عرصه هنري انجام مي‌دهيد.

بله، من فقط بازيگر نيستم و از روز اول که اين حرفه را شروع کردم، سعي کردم از اين طريق امرار معاش نکنم تا وابسته به جريان مالي بازيگري نباشم که مجبور شوم در هر کاري بازي کنم . ما دفتر «انديشه پرديس جم» را داريم که با چند دوست و همکار قديمي، کار تهيه مستند و داستاني را شروع کرده‌ايم. من در چند جبهه فعاليت مي‌کنم و براي همين کارهايي را انتخاب مي‌کنم که برايم چالش برانگيز است، در غير اين صورت ترجيح مي‌دهم به فعاليت‌هاي ديگر بپردازم و صبر کنم تا فيلمنامه‌اي به دستم برسد که مرا براي بازي در آن کار به وجد بياورد.

 

در مورد بازي در فيلم سينمايي «ماجان» بگوييد. چه اتفاقي افتاد که پذيرفتيد در اين کار حضور داشته باشيد؟

در ابتدا فرهاد اصلاني درباره اين کار با من صحبت کرد، بعد فيلمنامه را خواندم و آن را بسيار دوست داشتم. مي‌دانستم اين فيلم کار اول سينمايي اين کارگردان است ولي اين را هم مي‌دانستم که مدير تلويزيون بوده‌اند و بي‌نهايت کارهاي تلويزيوني تهيه کرده‌اند. فيلمنامه متعلق به ليلا لاريجاني بود و کاملا مشخص بود که او بسيار براي نگارش اين فيلمنامه وقت صرف کرده و تحقيق کرده است، چون شخصيت‌پردازي‌ها بسيار دقيق بود و کاملا پيدا بود که از روي دلش فيلمنامه را نوشته است.

 

اين مسئله براي من بسيار ارزشمند بود. او از آن فيلمنامه‌نويس‌هايي نيست که فيلمنامه را بنويسند و به کارگردان و تهيه‌کننده بدهند و بعد کار را رها کنند، بلکه در تمام مراحل همراه ما بود و درباره پلان‌هاي مختلف و بازنويسي سکانس‌ها بارها و بارها با هم صحبت کرديم. امروز سينماي ما از کمبود فيلمنامه خوب رنج مي‌برد و به همين خاطر وقتي يک فيلمنامه جذاب به دستم مي‌رسد دلم مي‌خواهد با گروه همراه شوم. در حال حاضر فيلمنامه‌هاي مختلفي به دست من مي‌رسند که ممکن است داستان يک خطي بعضي از آن‌ها بسيار خوب باشد ولي در پرداخت و جمع بندي نتيجه مطلوبي ندارند.

 

بسيار شنيده‌ايم که شما نه تنها در اين فيلم بلکه در هر فيلمي که در آن حضور پيدا مي‌کنيد سعي داريد که به بازيگرهاي ديگر هم کمک کنيد، چرا؟

چون معتقدم سينما يک کار گروهي است و انفرادي نمي‌توان اتفاق خوبي را رقم زد. ما در اين فيلم بازيگر کودک داشتيم، بازي با کودکان ضمن اين‌که بسيار جذاب است سخت هم هست و نياز به صبر ويژه‌اي دارد، اگر مي‌پذيريم کاري را انجام دهيم بايد کمک کنيم و نمي‌شود رهايشان کنيم.

 

اگر با نابازيگري کار مي‌کنيم موظف هستيم که هدايتش کنيم وگرنه به کل فيلم لطمه وارد مي‌شود. البته من معتقدم اگر نابازيگر درست انتخاب شود در بسياري از مواقع از بازيگران حرفه‌اي هم بهتر کار خواهد کرد.

 

بازيگر نوجوان فيلم «ماجان» محمد‌مهدي احدي را خودم معرفي کردم. او در فيلم «آذر» کوچک‌تر بود. من با او کار کرده بودم و هميشه معتقد بوده‌ام که آينده بسيار درخشاني خواهد داشت.

 

اولين باري که فيلم «ماجان» را ديدم احساس کردم عينا فيلمنامه را اجرا نمي‌کرديد، درست است؟

زماني که با کارگرداني روبه‌رو مي‌شويد که فيلمنامه‌نويسي حرفه‌اي را در کنار خود دارد و فيلمنامه‌نويس شخصيت‌پردازي درستي کرده است، شما به عنوان بازيگر بايد به فيلمنامه‌نويستان اعتماد کنيد چون او آن نقش را بهتر از شما مي‌شناسد. ولي زماني که تمرين‌ها و روخواني‌ها و تست گريم و لباس انجام شد و بعد از اين‌که يک مقدار از فيلمبرداري گذشت ديگر اين شماي بازيگر هستيد که شخصيت را مال خود مي‌کنيد و بايد آن را ايفا کنيد و در اين زمان است که فيلمنامه‌نويس و کارگردان بايد همراه بازيگران باشند و نظرات آن‌ها را بشنوند و در نهايت با هم به يک جمع‌بندي برسند که به نفع کليت فيلم باشد.

 

در همه فيلم‌هايي که از شما ديده‌ايم واضح است که درگير ميميک نيستيد و از گريم‌هاي سنگين نمي‌ترسيد و نگران نيستيد که ممکن است با يک گريم زشت بشويد و مخاطبانتان را از دست بدهيد.

همه انسان‌ها دوست دارند زيبا ديده بشنود، من هم از اين قاعده مستثني نيستم اما من فقط به ظاهر زيبا اعتقاد ندارم و حتي اگر راجع به زيبايي‌ام حرفي بشنوم سعي مي‌کنم زود از آن بگذرم و درگير اين مسئله نشوم چون برايم اهميت دارد انسان و بازيگر بهتري باشم. زماني که شما از چهره‌تان عبور مي‌کنيد کارگردانان راحت‌تر اعتماد مي‌کنند و نقش‌هايي که به شما پيشنهاد مي‌شود گسترده‌تر مي‌شود. من بازيگرهاي آقايي را ديده‌ام که حاضر نيستند حالت ريش و سبيلشان را عوض کنند و اين مسئله بد است چون تکرار در سينما مي‌تواند يک بازيگر را به ورطه فراموشي بکشاند.

 

فقط به کاراکتري که قرار است بازي کنيد دقت مي‌کنيد يا ژانر فيلم برايتان اهميت دارد؟

ژانر هميشه برايم مهم بوده است. الان دوست دارم دوباره فيلم کمدي کار کنم، ولي منتظر يک فيلمنامه خوب هستم و کارگرداني که بتوانم به او اعتماد کنم و خودم را به او بسپارم. به دليل اين‌که کار کمدي کار بسيار سختي است. من عاشق ژانر وحشت و پليسي و معمايي هستم ولي متاسفانه تعداد اين نوع آثار در سينماي ما بسيار کم است.

 

مهتاب کرامتي,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

به نظر شما اين ژانرها در سينماي ما به دليل مميزي‌ها بسيار کم پرداخت مي‌شود؟

ما مي‌توانيم دعا کنيم و اميدوار باشيم که مميزي کم شود. فيلمنامه‌نويسان و کارگردانان ما دچار خودسانسوري هستند و قبل از اين‌که کسي آن‌ها را دچار مميزي کند خودشان، اين کار را انجام مي‌دهند چون بايد همه جوانب را بسنجند و به فروش و قانون کشور و... فکر کنند، بنابراين ناخودآگاه محدود مي‌شوند و نمي‌توانند با فراغ بال بنويسند و بسازند.

 

درباره فعاليتتان در يونيسف بگوييد، در همه جاي دنيا مرسوم است که سوپراستارها کارهاي عام‌المنفعه را در صدر کارهاي خود قرار مي‌دهند اما در ايران اين گونه نيست و يا بهتر است بگوييم مانند يک تب است، مثلا يک بازيگر براي يک ان جي او برنامه‌اي مي‌گذارد اما بعد به کلي آن را رها مي‌کند.

من ۱۰ سال است که در يونيسف مشغول کار هستم، آن زمان اين مسائل بسيار جديد بود ولي امروزه تعداد ان جي او‌ها زياد شده است و پوشش اخبار کارهايي که در آن‌ها انجام مي‌شود، در شبکه‌هاي مجازي به خوبي رخ مي‌دهد، به همين خاطر حضور افراد مشهور بيشتر به چشم مي‌آيد، اين اتفاق ذاتا بسيار خوب است ولي نبايد جنبه نمايشي داشته باشد، به هر حال حضور چهره‌هاي شناخته شده در کنار هر کدام از اين ان جي او‌ها مي‌تواند تاثيرگذار باشد و اين افراد نبايد اين همه مورد قضاوت مردم قرار بگيرند.

 

به نظر مي‌رسد که انتخاب نقش‌هاي شما بر اساس وجوه والاي انساني و يا يک دغدغه جدي اجتماعي شکل مي‌گيرد.

بله درست است، چون معتقدم فرد حتي وقتي در حال فيلم بازي کردن است بايد مسئوليت اجتماعي‌اش را هم به نحوي ايفا کند، برخي از فيلم‌ها را اساسا به همين خاطر براي بازي انتخاب مي‌کنم.

 

فيلم «ماجان» در نگاهي کلي فيلم تلخي است اما در عين حال برگرفته از حقيقت محضي است که در کشور ما معلولان با آن دست به گريبان هستند.

پرداختن به يک چنين موضوعي بسيار سخت است زيرا کارگردان مجبور است فضايي در فيلم ايجاد کند که تلخي فيلم را تلطيف کند. فيلمنامه‌نويس با حقايق زيادي هنگام نوشتن روبه‌رو شده بود ولي بعضي چيزها به دليل تلخ بودنشان توسط کارگردان تصحيح شد. مقوله معلوليت و کم تواني در سينما بايد خيلي بيشتر مورد توجه قرار بگيرد. سازمان‌هاي دولتي بايد فيلم را ببينند و حمايت کنند، چون اين خانواده‌ها نياز به حمايت دارند و بايد از نظر بيمه تامين شوند و نبايد از نظر درمان و مسائل مالي مشکلي داشته باشند، در همه جاي دنيا هم اين خانواده‌ها حمايت ويژه مي‌شوند. توقع مي‌رود که مسئولين بيايند اين فيلم را ببينند و کمي بيشتر از فيلم‌هاي معمولي حمايت کنند و به نياز اين بچه‌ها رسيدگي کنند.

 

مهتاب کرامتي,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

درباره کارهايي که آماده اکران داريد بگوييد.

«جاده قديم» به کارگرداني منيژه حکمت نام فيلمي است که امسال من در جشنواره فجر خواهم داشت و فيلمنامه بسيار خوبي دارد. کار سختي بود اما من مطمئن هستم خوب از آب درآمده است. چند روزي است که از آفريقا برگشته‌ام و فيلم مستند داستاني با نام «مراسم ويژه» را که سه سال درگيرش بودم به پايان رسانديم، اين فيلم در مراحل پس از توليد است.

 

آخر آبان ماه فيلم مستند «صفر تا سکو» به کارگرداني سحر مصيبي و به تهيه‌کنندگي من و خانم ابوالقاسمي اکران عمومي مي‌شود. اين اولين باري است که يک فيلم مستند اکران عمومي مي‌شود و فکر مي‌کنم اقبال خوبي براي جذب مخاطب خواهد داشت. از تمام کساني که «صبا» را پيگيري مي‌کنند و از دخترها و پسرهاي جواني که احساس افسردگي مي‌کنند مي‌خواهم اين فيلم را ببينند، چراکه مطمئن هستم با ديدن اين فيلم اميد در دلشان جوانه مي‌زند.

 

 

 

 

  • 14
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش