دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۰:۲۰ - ۰۷ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۱۶۰۴
هنرهای تجسمی

گفت‌وگو با آریا اقبال و حمیدرضا کرمی

اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی,گالری

اخیرا آرت دوبی در بخش مدرن و معاصر خود میزبان ٩ گالری از تهران بود. درحالی‌که در این آرت‌فر ٩٤ گالری از سراسر جهان آثار هنرمندان خود را ارائه کردند. گالری آریا به‌عنوان یکی از گالری‌هایی که در بخش مدرن آثار دو هنرمند ارمنی- ایرانی «گارنیک در هاکوپیان» (Garnik Der Hacopian) و «سونیا بالاسانیان» را ارائه کرده بود،  توانست حضوری موفق را در این آرت‌فر تجربه کند. در ادامه پای صحبت‌های آریا اقبال،  مدیر گالری آریا و حمیدرضا کرمی، مسئول بخش بین‌الملل و برون‌مرزی گالری،  نشستیم.

 

‌ چطور شد گالری آریا در آرت‌فر دوبی حضور پیدا کرد؟

آریا اقبال: سال گذشته یک روز به افتتاح نمایشگاه آقای  در هاکوپیان مانده بود که یکی از دوستان با من تماس گرفت و گفت خانم میرنا عیاد، مدیر آرت‌فر دوبی، به ایران آمده و پرس‌وجو کرده و دیگران به ایشان گفته‌اند که گالری آریا دارد روی مدرنیست‌های ایرانی کار می‌کند، ایشان خیلی علاقه‌مند است که بیاید شما را ببیند. خلاصه،  هماهنگی‌های لازم صورت گرفت و خانم عیاد به دیدن من آمد و پیشنهاد حضور ما را در آرت‌فر مطرح کرد. آن زمان تقریبا دیگر سایت ‌آرت‌فر بسته شده بود و چیزی به انتخاب گالری‌های پذیرفته‌شده  نمانده بود. بااین‌حال، من با پیشنهاد خانم عیاد مخالفت کردم و دلایلم را هم ذکر کردم. ایشان اصرار کردند و گفتند بیشتر فکر کنید. چند بار هم ایمیل زدند که خوشبختانه آن موقع آقای کرمی دوبی بودند و با خواهش من رفتند و با آرت‌فر صحبت کردند تا اینکه مقدمات حضور ما در آرت‌فر دوبی فراهم شد.

 

‌ دلایل‌تان برای رد پیشنهاد خانم میرنا عیاد چه بود و چرا نمی‌خواستید در آرت‌فر دوبی حضور پیدا کنید؟

اقبال: سال‌ها قبل برپایی نمایشگاه‌های مختلف در دوبی به شکل مداوم و پی‌درپی را گالری آریا آغاز کرده بود. این بحث مربوط به ١٨، ١٩ یا حتی شاید ٢٠ سال پیش است. ما در آن سال‌ها نمایشگاه‌های بسیار موفقی را با فروش‌های خیلی خوب در دوبی برگزار کردیم، درحالی‌که دوبی اصلا این‌طور نبود که پر از گالری باشد و گالری‌های مختلف ایرانی در آن رفت‌وآمد داشته باشند. بعد از آن فضای گالری‌داری در ایران تغییر کرد و تعداد گالری‌ها زیاد شد و تعداد زیادی از گالری‌ها به هر دلیلی به گالری دوبی روی آوردند. من ذاتا در کاری که انجام می‌دهم، آدم جنگجویی هستم ولی اصولا اهل رقابت نیستم و همان زمان هم تصمیم گرفتم که دیگر با دوبی کار نکنم و بهتر است بروم سر کار خودم. شلوغ‌بازی و ماجراهای رقابتی در دوبی را می‌دیدم و می‌توانستم حدس بزنم که سرنوشتش به کجا می‌کشد. بنابراین تصمیم گرفتم که دیگر با دوبی کار نکنم اما همچنان می‌رفتم و نمایشگاه‌ها را می‌دیدم. اصلا از چیزی هم ناراحت نبودم و فقط به خانم عیاد گفتم که سیاست گالری آریا و همین‌طور اخلاق خود من و دوستانم، چندان با بحث شلوغ‌بازی و رقابت جور در نمی‌آید.

 

‌ پس چه شد که درنهایت تصمیم گرفتید در آرت‌فر دوبی شرکت کنید؟

اقبال: دلیلش حضور قوی آقای کرمی بود. من سال‌هاست که با آقای کرمی دوستی دارم و در زمینه‌های مختلف با ایشان همکاری کرده‌ام. در این مقطع هم آقای کرمی با حضور در آرت‌فر دوبی موافقت کردند و از طرفی صحبت‌های خانم عیاد هم روی من تأثیر گذاشت و باعث شد که پیشنهادشان را بپذیرم. اضافه‌شدن بخش مدرن به آرت‌فر هم برای من خیلی مهم بود چون قبل از آن فقط بخش معاصر وجود داشت. خانم عیاد به من گفتند که می‌خواهیم امسال تمرکزمان را به صورت جدی روی بخش مدرن بگذاریم و برایمان مهم است که گالری‌هایی در آرت‌فر شرکت کنند که در بخش مدرن حرفه‌ای هستند. خانم عیاد به من گفت که شما کار پژوهشی کرده‌اید و می‌دانید که این مسیر را باید چطور بروید. همه اینها باعث شد که من حضور در آرت‌فر دوبی را بپذیرم.

 

‌ آقای کرمی،  به‌عنوان مسئول بخش بین‌الملل و برون‌مرزی گالری آریا بگویید که چه پروسه‌ای طول می‌کشد تا یک گالری بتواند در «آرت دوبی» شرکت کند؟

حمیدرضا کرمی: عموما شروع شرکت گالری‌ها در همه آرت‌فرهای دنیا و ازجمله آرت دوبی از طریق پاسخ به یک فراخوان آنلاین  روی سایت آرت‌فرهاست و آرت‌فرها عموما معیارهایی را در انتخاب‌هایشان مدنظر قرار می‌دهند. چنانچه پروپوزال یا طرح پیشنهادی گالری برای شرکت در آرت‌فر مورد قبول هیئت داوری قرار بگیرد، بقیه مراحل که البته مراحل ساده‌ای هم نیست به‌تدریج طی می‌شود تا به عقد قرارداد بین گالری و آرت‌فر منجر شود.

 

البته شرکت در آرت‌فرها هزینه زیادی برای گالری‌ها دارد. آرت‌فرها هیچ  درصدی از فروش آثار را دریافت نمی‌کنند و درآمد آنها از طریق اجاره غرفه‌ها و جذب حامیان مالی بزرگ تأمین می‌شود که البته آرت‌فر دوبی از نظر جذب این حامیان مالی و اسپانسرها ازجمله قوی‌ترین آرت‌فرهاست. آرت‌فر دوبی با مدیریت جدیدش  روی فرایند کیوریتوریال نمایش آثار پافشاری دارد و این امر به‌ویژه درباره  بخش مدرن چشمگیرتر است، هرچند شاید در بخش معاصر با سخت‌گیری کمتری همراه  باشد.

 

هر کدام از بخش‌های مدرن و معاصر آرت‌فر دوبی، هیئت داوری مخصوص به خود را دارد که معمولا بین چهار تا پنج نفر هستند. گاهی لازم می‌شود که سه یا چهار بار پروپوزال گالری به هیئت داوری ارائه شود تا آن را بررسی و تأیید کنند. سال گذشته در بخش معاصر ۴۴ گالری شرکت کردند، درحالی‌که در بخش مدرن فقط ۱۶ گالری آثارشان را به نمایش گذاشته بودند.

 

بخش مدرن آرت‌فر دوبی از زمان مدیریت قبلی تا مدیریت فعلی آن، خانم میرنا عیاد، اختصاصا به معرفی استادان و پیشگامان گرایش‌های مدرنیستی در هنرِ منطقه خاورمیانه، شمال آفریقا و جنوب آسیا (هند و پاکستان) می‌پردازد. اعضای هیئت داوری و انتخاب در مطالعه و تأیید طرح‌های پیشنهادی و هنرمندان و آثارشان خیلی با دقت و تیزبینی عمل می‌کنند و این واقعیتی است که در مورد آرت‌فر دوبی وجود دارد.

 

‌ چطور شد برای «آرت دوبی» به آقای گارنیک در هاکوپیان و خانم سونیا بالاسانیان،  دو هنرمند ایرانی ارمنی‌تبار،  رسیدید؟

 اقبال: باید دو هنرمند را انتخاب می‌کردیم که آثارشان بتواند در کنار همدیگر به یک خوانش فرهنگی بینجامد، نمی‌شد دو نگاه متفاوت را در کنار هم قرار داد. از میان این دو هنرمند، گارنیک درهاکوپیان شناخته نبود که این مسئله هم خوب بود و هم بد. خوبی آن در این بود که با حضور در آرت‌فر دوبی، این هنرمند در خارج از ایران هم معرفی می‌شد. بدی عدم شناخته‌شدن گارنیک هم در این بود که بازدیدکنندگان از قبل تحقیقات خود را کرده بودند و برای خرید یک‌سری آثار مدنظرشان بود. به‌هرحال گارنیک در هاکوپیان از هنرمندان مدرنیست ایران است و به نظرم لازم بود که هم در بازخوانی و هم در آرت‌فر دوبی به آثارش پرداخته شده و حتما معرفی شود.

 

کرمی: ما برای انتخاب هنرمندانمان فرایندی طولانی داشتیم و با خانم عیاد و دستیارهای ایشان تماس‌ها و ارتباط مداومی را حفظ کردیم  که آنها هم نظرات ما را به هیئت داوری و انتخاب منعکس می‌کردند. در نهایت به این دو هنرمند رسیدیم  که به نظرم درست‌ترین انتخاب بود. انتخاب دو هنرمند ارمنی‌تبار باعث شد تصویر جالبی از گالری آریا ارائه شود. به‌هرحال ما به‌عنوان یک کشور مسلمان به آرت دوبی رفتیم که تصویر رسانه‌ای درستی از آن ارائه نشده است. در چنین حالتی، بردن دو هنرمندِ ایرانی ارمنی‌تبار که یکی از آنها پس از انقلاب کشور را ترک کرده بود، خیلی برای بازدیدکنندگان در آرت دوبی جذابیت داشت و تصویری که از گالری آریا ترسیم می‌کرد، تصویری از مدارا و پذیرش بود.

 

‌ درحال‌حاضر در ایران فقط حدود ١٠، ١٢ گالری وجود دارد که برنامه، هدف‌گذاری و انسجام دارند و رویه‌شان مشخص است اما عموم گالری‌های ما این ویژگی‌ها را ندارند. با توضیحاتی که درباره  آرت‌فر دوبی ارائه دادید، آیا این گالری‌ها برای حضور در آرت‌فرهای بین‌المللی دچار مشکل نمی‌شوند؟

اقبال: گالری‌داری واقعا کار سختی است. من ٢٥، ٢٦ سال پیش وارد این کار شدم و نمی‌دانستم که وارد چه کار سختی شده‌ام. دوستان تازه‌کاری که الان وارد این کار شده‌اند هم نمی‌دانند که چه کار سختی را انتخاب کرده‌اند. برخلاف آنچه تصور می‌شود، درآمد گالری‌داری درآمد چشمگیری نیست. هزینه‌کردن در آن سخت است. یک جاهایی هم ممکن است که گالری‌دارها اعتراض کنند که اعتراض درستی هم است چون در هر صورت باید کارها به‌درستی انجام شود و باید عمیق پیش رفت. گالری‌دارها تا یک جایی می‌توانند از جیب خودشان هزینه کنند اما از یک جایی به بعد ممکن است کم بیاورند و گالری را ببندند یا مجبور می‌شوند کارهایی کنند که فروش داشته باشد اما واقعیتش این است که آن کارها هم فروشی ندارد و در نهایت گالری با شکست مواجه می‌شود. بااین‌حال، خوشبختانه یک‌سری از گالری‌ها هم هستند که خیلی حرفه‌ای عمل می‌کنند و می‌دانند که مهره‌هایشان را کجا بگذارند.

 

‌ در دنیا چه اتفاقی می‌افتد که سیستم گالری‌داری‌شان حرفه‌ای است؟

آریا اقبال: آنها حرفه‌ای‌تر از ما هستند چون سنتش را دارند. ما سنت گالری‌داری نداریم. اولین گالری در ایران در اواخر دهه ٤٠ افتتاح شده و تا سال‌ها تعداد گالری‌های تهران به اندازه انگشتان یک دست هم نبود. تا پیش از انقلاب هیچ اتفاقی برای گالری‌ها نیفتاده بود و خود وزارت‌ فرهنگ و هنر کرایه گالری‌ها را پرداخت می‌کرد. بعد از انقلاب هم که هیچ گالری‌ای نمی‌توانست کار کند و این ماجرا تا پایان جنگ تحمیلی ادامه داشت. بنابراین در ایران سنت‌ گالری‌داری وجود ندارد و واقعیتش این است که هر چیزی احتیاج به سنت دارد.

 

‌ الان دو آرت‌فر مهم در منطقه خاورمیانه وجود دارد؛ آرت‌فر دوبی و آرت‌فر استانبول. اکثر گالری‌های ایرانی در این دو آرت‌فر شرکت می‌کنند. فکر می‌کنید کدام‌یک موفق‌تر هستند؟

کرمی: کشور ترکیه در سال‌های اخیر دچار بی‌ثباتی‌ها و تلاطم‌های سیاسی شده و همین مسئله روی این آرت‌فر تأثیر منفی زیادی گذاشته و باعث شده ترکیه از دوبی عقب بیفتد. آرت‌فر دوبی به لحاظ گستردگی، اسپانسر و برنامه‌های جمعی با آرت‌فر استانبول قابل مقایسه نیست.

 

‌ به نظرتان آیا وقت آن نرسیده که گالری‌های ما افق دیدشان را یک مقدار وسیع‌تر کنند به جز حضور در آرت‌فرهای کشورهای همسایه، در آرت‌فرهای سایر مناطق آسیا هم حضور پیدا کنند؟

کرمی: ما الان در آغاز راه هستیم و توجه‌مان را بیشتر به این معطوف کرده‌ایم که ببینیم کدام آرت‌فرها ظرفیت بیشتری دارند. الان بازارهای هنری مختلفی در سراسر دنیا وجود دارد و شما می‌توانید در کوچک‌ترین شهرهای آمریکا و اروپا شاهد آنها باشید. اما آرت‌فر دوبی در کنار آرت‌فر بازل، هنگ‌کنگ، میامی، فریز در لندن، و... جزء ١٠ آرت‌فر معتبر و مهم دنیاست. آرت‌فر دوبی امسال با جذب گالری‌هایی از بیش از ۴۴ کشور مختلف، ثابت کرد جهانی‌ترین آرت‌فر دنیاست. در آسیا آرت‌فرهای خوب دیگری هم وجود دارند اما باید بررسی کرد که کدام‌یک برای ارائه کار وزنه خوبی است و چه پتانسیل‌هایی دارد. شرکت در این بازارهای جهانی خیلی پرهزینه است. به‌ویژه آنکه شما از منطقه دورتر شوید.

 

‌ گالری آریا بعد از ١٨ سال دوباره به دوبی برگشت و در آرت‌فر دوبی غرفه گرفت. راضی بودید؟

اقبال: به نظرم تصمیم درستی بود و خوشبختانه استقبال و فروش آثارمان هم خوب بود. امسال یکی از پربازدیدترین و شلوغ‌ترین آرت‌فرهای دوبی بود. در آرت‌فرها، طیف مخاطبان فرق دارد. عده‌ای مخاطبانی هستند که هنر را بسیار جدی می‌گیرند و از شما می‌خواهند که درباره  آثار به‌ آنها توضیح  دهید. دسته‌ای دیگر هم از علاقه‌مندان آرت هستند و در نهایت یک دسته دیگر هم وجود دارد که آرت برایشان سرگرمی است و جذابیت دارد. به‌هرحال هر کدام از این دسته‌ها هنر برایشان دغدغه است. در روزهای اول تا سوم، مهم‌ترین اتفاقات مالی رخ می‌دهد چون فضا برای خریداران مناسب است و در آنها می‌توانند در آرامش کامل، آثار را زیر نظر داشته باشند. خریداران معمولا از قبل مطالعه کرده‌اند و می‌دانند که قرار است در آرت‌فر چه‌کار کنند چون بحث اعتمادکردن است. آنها می‌خواهند یک اثر مطمئن را بخرند و راجع به آدم ناشناخته هم باید مطمئن شوند. بنابراین اگر هنرمند ناشناخته باشد، خریداران یا از گالری‌دار یا از طریق مشاوران خود از آن هنرمند اطلاعات کسب می‌کنند و بعد اثرش را خریداری می‌کنند.

 

‌ اساسا ضرورت حضور یک گالری در آرت‌فرهایی  مانند  آرت‌فر دوبی چیست؟

اقبال: فکر نمی‌کنم که برای این قضیه بشود یک قانون تعیین کرد که یک گالری چرا باید شرکت کند و چرا شرکت نکند. من معتقدم یک گالری اگر ضرورتش را احساس کرد، باید در آرت‌فر شرکت کند و اگر ضرورتش را احساس نکرد، نیازی به حضورش در یک آرت‌فر نیست. ضرورت حضور یک گالری هم زمانی احساس می‌شود که گالری مطمئن باشد که برنامه‌ریزی درست و دقیقی دارد و می‌تواند در آرت‌فر حرفی برای گفتن داشته باشد. به نظرم گالری «اُ» گالری خوبی است. من خودم عملکرد این گالری را در آرت دوبی ندیدم اما از دوستان شنیدم که خوب عمل کرده است. من خانم درودی را اصلا ندیده‌ام اما به نظرم می‌آید که می‌داند باید چه‌کار کند. امیدوارم  ایشان فرصت بیشتری برای انجام چنین کارهایی داشته باشند.

 

‌ برای گالری‌هایی که امسال برای اولین‌بار در آرت‌فر دوبی حضور پیدا کردند، این حضور چه اهمیتی دارد؟ آیا حضورشان می‌تواند برایشان اعتبار بیاورد؟

اقبال: اگر خوب عمل کنند، حتما برایشان اعتبار هم می‌آورد. البته اسم آرت‌فر برای یک گالری اعتبار نمی‌آورد و این عملکرد خود گالری است که اهمیت دارد. ما در گالری آریا سعی کرده‌ایم در مورد حضورمان در آرت‌فر و نمایشگاه‌های مختلف خیلی سنجیده عمل کنیم و تصمیم اشتباه نگیریم. البته تصمیمات اشتباه جزء لاینفک چنین کارهایی است اما باید به حداقل برسد.

 

کرمی: من هم معتقدم اگر گالری سطح توانایی لازم برای حضور در یک آرت‌فر را دارد، می‌تواند در آرت‌فر شرکت کند اما باید سعی کند که خودش را به سطح بقیه برساند. به نظرم گالری‌هایی مانند  گالری «زیرزمین دستان»، «اُ»، «محسن» و «آب‌انبار» این سلیقه و توانایی را دارند که بتوانند در آرت‌فرها شرکت کنند. این گالری‌ها خیلی خوش‌ذوق و سلیقه هستند. ممکن است که گاه اشتباهاتی هم انجام دهند که این اشتباهات طبیعی است،  اما به نظرم حضورشان در آرت‌فرهای مختلف، هم برای خودشان و هم برای معرفی هنر ایران و جغرافیای فرهنگی منطقه مؤثر است چون آرت‌فرها معمولا شِمایی از وضعیت فرهنگی جوامع مختلف را نشان می‌دهند.

 

‌ آقای کرمی،  با توجه به آنکه در آرت دوبی ٢٠١٧ حضور داشتید، به نظرتان گالری‌های ایرانی چقدر در این آرت‌فر موفق بودند و بازخورد مخاطبان پس از بازدید از غرفه گالری‌های ایرانی چطور بود؟

کرمی: نظر غالب آنها این بود که آثار هنرمندان ایرانی اعم از جوان و غیر آن، حاصل تلاش و نتیجه استعدادهایی است که با وجود تمام مشکلات پیشِ‌رو، هنری درخشان و باکیفیت را تولید و عرضه می‌کنند.

 

 

 

sharghdaily.ir
  • 16
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش