دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
۱۹:۴۴ - ۲۵ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۵۹۴۷
هنرهای تجسمی

گفت‌وگو با پریسا پهلوان و بهنام کامرانی

ویدئوآرت در ایران بازده مالی ندارد

 ویدئوآرت,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی

ویدئوآرت و دیگر گونه‌های هنر‌های جدید در فقدان حمایت‌های سازمان‌یافته دولت، کم‌رمق به حیات خود ادامه می‌دهند و دراین‌میان نقش چند گالری بسیار حیاتی است؛ به‌یقین گالری ویستا یکی از این گالری‌هاست که از بدو تأسیس با رویکرد محض فرهنگی تلاشی بی‌شائبه برای اشاعه هنرهای جدید از خود بروز داده است. نمایشگاه ویدئوآرت گیاه‌شناسی که اخیرا در گالری ویستا به تماشا بود،  آخرین نمونه برای این ادعاست که به کیوریتوری بهنام کامرانی صورت پذیرفت. جایزه ٣٠ ‌ میلیون‌تومانی هنر معاصر ویستا با محوریت ایده هنری که به‌تازگی برای دومین سال فراخوان داد،  دیگر نمونه رویکرد این گالری در مرکز شهر تهران است. به همین بهانه‌ها با پریسا پهلوان، مدیر گالری ویستا و بهنام کامرانی که به‌عنوان مشاور هنری با این نهاد فرهنگی- هنری همکاری می‌کند، گفت‌وگو کرده‌ایم:

 

ویدئوآرت در هنر ایران مدیوم ناشناخته‌ای است و برپایی یک نمایشگاه ویدئوآرت خیلی بازده مالی جالبی ندارد. با  وجود این،  چطور شد که  تصمیم گرفتید به جای برپایی نمایشگاهی که بازده مالی بیشتری برای شما داشته باشد، یک نمایشگاه ویدئوآرت در گالری «ویستا» برگزار کنید؟

پریسا پهلوان: یکی از اهداف و چشم‌اندازهای گالری «ویستا» این است که نگاه متفاوتی داشته باشد و به ایده، تنوع و خلاقیت هنرمندان جوان و باتجربه توجه کند. ویدئوآرت یکی از مدیوم‌های مطرح هنر معاصر در سطح دنیاست. اخیرا خیل عظیمی از دانشجویان و مشتاقان هنر به ویدئوآرت رویکرد داشته‌اند و دیگر نمی‌شود نسبت به این مدیوم بی‌تفاوت بود. گالری «ویستا» سال گذشته نمایشگاه دیجیتال‌آرت آرنولد پستل را با عنوان «هرآنچه در مقابل من است از آن من است» برگزار کرد و در ادامه هم همین روند را در پیش خواهد گرفت. به‌هرحال نمی‌شود گفت  یک گالری رویکرد ویژه‌ای نسبت به هنر معاصر دارد،  اما می‌خواهد به ویدئوآرت بی‌توجه باشد. ما در گالری «ویستا» با مشاوره‌های مختلفی که داشته‌ایم، می‌خواهیم  روی ویدئوآرت، چیدمان و تلفیق‌ هنرهای جدید با یکدیگر کار کنیم. حتی نسبت به ساندآرت و مپ‌آرت که هنرهای جدیدتری هستند هم فکر خواهیم کرد تا یک دریچه‌ای برای افتتاح نمایشگاه‌هایی در زمینه هنرهای جدید باز شود. هدف‌مان این است که هرساله حداقل یک نمایشگاه با این رویکرد برگزار کنیم تا به جوان‌هایی که به این هنرها علاقه دارند تلنگری زده شود.

 

البته چنین نمایشگاه‌هایی بازده مالی ندارد اما من برگزاری نمایشگاه‌های متفاوت‌تر را دوست دارم و از برپایی نمایشگاه ویدئوآرت «گیاه‌شناسی» در گالری «ویستا» خوشحالم. ما از خانم فرشته‌ عالم‌شاه درخواست کردیم  بیایند و این نمایشگاه را کیوریت کنند. ایشان پیش از این در نمایشگاه «نارنج» نیز با ما همکاری کرده بود و از امکانات گالری اطلاع داشت. خوشبختانه این همکاری اتفاق افتاد و نمایشگاه «گیاه‌شناسی» که ایده آن را آقای کامرانی مطرح کرد،  در گالری «ویستا»  افتتاح شد. پنج نفر از هنرمندان پیشرو در عرصه ویدئوآرت با نام‌های فریده شاهسوارانی، حامد صحیحی، فرشته عالم‌شاه، بهنام کامرانی و رسول معرک‌زاده در این نمایشگاه با ما همکاری کردند و به جز یک نفر، بقیه هنرمندان برای ما اثر جدید ساختند. به‌شخصه‌ از این نمایشگاه هیجان‌زده شدم و آن را خیلی دوست داشتم. خوشبختانه این نمایشگاه بازدیدکنندگان خوبی هم داشت و بازخوردهای خوبی از آن دریافت کردیم. به همین خاطر امیدواریم  هر سال بتوانیم چنین نمایشگاهی را با کانسپت‌های متفاوت‌ ادامه دهیم.

 

آقای کامرانی، موضوع نمایشگاه «گیاه‌شناسی» را شما مطرح کرده‌اید. این اتفاق چطور افتاد و شما چه نقشی در برپایی این نمایشگاه داشتید؟

بهنام کامرانی: من به‌عنوان یکی از مشاوران گالری «ویستا» معتقدم  این گالری از ابتدا مثل خود هنر معاصر منعطف عمل کرده و به مدیوم‌های جدیدتر هنرهای تجسمی هم توجه ویژه دارد. درباره گالری «ویستا» همیشه نگاه فرهنگی و توجه به هنر معاصر در فعالیت‌های این گالری بر مسائل دیگرش چربیده و مسئله اعتبار برای این گالری در درجه اول اهمیت است. گالری‌های کمی در تهران وجود دارند که این ویژگی را داشته باشند. این رویکرد را قبل از هر گالری دیگری، گالری «طراحان آزاد» آغاز کرد و هنوز هم کارش را دارد به همان آن شکل ادامه می‌دهد. من خوشحالم  گالری «ویستا» هم چنین رویکردی دارد. دو نمایشگاه ویدئو«نارنج» و «گیاه‌شناسی» که در گالری «ویستا» برگزار شد، با همکاری خانم فرشته عالم‌شاه شکل گرفت.

 

من روی حضور ایشان خیلی اصرار داشتم چون خانم عالم‌شاه تنها کسی است که یک سایت ویدئویی مخصوص ویدئوآرت در اصفهان دارد. این اتفاق خیلی خوب و مهمی است. اولا به خاطر آنکه در دل یک شهرستان شکل گرفته و دوما به این دلیل‌ که جشنواره سالانه هم برگزار می‌کند و خود من هم جزء داوران آن جشنواره بوده‌ام. سایت ویدئویی خانم عالم‌شاه نه‌تنها کار هنرمندان فعال ایرانی در عرصه ویدئوآرت را منعکس می‌کند، بلکه برای اعضای خود امکان برپایی یک‌سری نمایشگاه در داخل و خارج از کشور نیز فراهم می‌کند. به نظرم این کار جای تشویق بسیار دارد. موضوع دو نمایشگاه «نارنج» و «گیاه‌شناسی» را من مطرح کردم که در نمایشگاه گروهی «نارنج» سه هنرمند حضور داشتند که هر سه‌تای‌ آنها هم از اصفهان آمده بودند. در نمایشگاه «گیاه‌شناسی»، خانم عالم‌شاه می‌خواست از داورهای چندساله جشنواره سایت ویدئوآرتیست دعوت به عمل بیاورد. بنابراین خود ایشان افراد را انتخاب کرد و من فقط موضوع گیاه‌شناسی را مطرح کردم. نمایشگاه «گیاه‌شناسی» هم یک توجه زیست‌محیطی دارد و هم یک نگاه علمی پشت آن است.

 

با توجه به آنکه تعداد نمایشگاه‌های ویدئوآرت در ایران کم است، فکر می‌کنید  رویکرد هنرمندان نسبت به این مدیوم هنری چگونه است و اساسا نمایشگاه ویدئوآرت «گیاه‌شناسی» چقدر می‌تواند به پیشرفت مدیوم ویدئوآرت در ایران کمک کند؟

بهنام کامرانی: برپایی هر نمایشگاهی در زمینه ویدئوآرت می‌تواند به این مدیوم هنری کمک کند. خوشبختانه گالری «ویستا» این دغدغه را دارد و چنین نمایشگاه‌هایی را برگزار می‌کند. علت اینکه گالری‌های دیگر کمتر به سراغ ویدئوآرت می‌روند، این است که گالری‌ها برای برپایی چنین نمایشگاه‌هایی نیاز به امکانات خاصی دارند و امکانات و فضایشان برای برپایی یک نمایشگاه ویدئوآرت مناسب نیست. آقای امیرعلی قاسمی یک جشنواره با این رویکرد برگزار می‌کند که در آن بیشتر پرداختن به موضوع عکس و ویدئو است. آن جشنواره هم می‌تواند کمک خوبی به ویدئوآرت کند چون بعضی از استعدادهای پیشرو در آن معرفی می‌شوند. امیدوارم از این‌دست اتفاق‌ها بیشتر در فضای هنری کشور شکل بگیرد.

 

کارکردن در حوزه مدیوم ویدئوآرت و برگزاری نمایشگاه‌هایی همچون «گیاه‌شناسی» چه مشکلاتی به همراه دارد؟

بهنام کامرانی: اصولا ساخت ویدئو کار دشواری است و به یک شم خاص احتیاج دارد. خیلی از سینماگران و کارگردان‌های سینما خواستند ویدئو بسازند اما خیلی موفق نشدند چون ویدئوآرت خیلی تجربی‌تر است و در آن باید  رابطه‌ای میان فضای تجسمی با فیلم کوتاه ایجاد شود. من در سال‌هایی که در این زمینه کار کرده‌ام، در آن بده‌بستان‌های زیادی میان این مدیوم و مدیوم‌های دیگر هنری دیده‌ام که برایم خیلی جذاب است. من در نمایشگاه «گیاه‌شناسی» چیزی را به نمایش گذاشتم که بیشتر حالت «دمو» دارد تا ویدئوآرت. خیلی به این موضوعات توجهی ندارم و سعی می‌کنم در فعالیت هنری‌‌ام از لیبل‌ها و تعاریف فرار کرده و در نظرشان نگیرم. بیشتر موضوع و فضای ذهنی خودم تعیین‌کننده است. البته در ساخت ویدئو باید یک‌سری از مسائل را خیلی جدی رعایت کرد. برای مثال استفاده نا‌بجا از موسیقی می‌تواند باعث شود که یک ویدئوآرت به کلیپ تبدیل شود.

 

یکی از دشواری‌های نمایشگاه ویدئو گروهی، خود فضای نمایشگاه است چون باید یک‌سری امکانات همچون مانیتور، قاب و امکانات نمایش‌دهنده فراهم شود و تداخل نور و صدا نیز ایجاد نشود. خیلی از ویدئوآرتیست‌ها، کار چیدمان انجام می‌دهند و باید فضا را خودشان بسازند و به نوعی در آن دخل و تصرف انجام دهند. این کار ممکن است مزاحم کار بقیه کسانی شود که در آن نمایشگاه گروهی حضور دارند. این اتفاق کار کیوریتور را هم سخت می‌کند؛ مگر اینکه آثار ارائه‌شده به صورت پشت سر هم به نمایش در بیایند. مشکل دیگر این است که در ایران تهیه‌کننده‌ای برای ویدئوآرت وجود ندارد. به‌طورکلی فکر می‌کنم  مدیوم ویدئوآرت در کنار بقیه امکانات رسانه‌ای می‌تواند به‌مرور موفق شود و فقط به زمان احتیاج دارد. جذابیت این مدیوم هم به پیشروبودنش است و به خاطر آنکه بسترهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و منطقه‌ای را خیلی سریع و صریح در یک ویدئو کوتاه نشان می‌دهد و خیلی‌ها دوست دارند آن را تماشا کنند. درنتیجه ویدئوآرت در کنار چیدمان، در بی‌ینال‌های پیشرو، رسانه‌ای‌ قدرتمند و به‌روزی محسوب می‌شود که باید آن را جدی گرفت.

 

آیا نمایشگاه‌های ویدئوآرت، رویکردشان به‌گونه‌ای هست که بتوانند برای این رسانه پشتیبان بیاورند و افرادی را به سمت این مدیا بکشانند یا این اتفاق با برگزاری چنین نمایشگاه‌هایی شدنی نیست؟

بهنام کامرانی: وظیفه یک گالری نیست که چنین کاری را انجام دهد. وظیفه گالری، فروش ویدئوآرت است. با این حال خوشبختانه اخیرا یکی، دو دفتر به وجود آمده که می‌خواهند از ویدئوآرت حمایت کنند. یک‌سری از تهیه‌کنندگان خارجی هم می‌خواهند کمک کنند و گاهی یک‌سری از امکانات را در اختیار هنرمندان ویدئوآرت می‌گذارند و آنها را در جشنواره‌ها و موزه‌ها شرکت می‌دهند. الان جشنواره‌هایی که درباره  فیلم کوتاه، ویدئوآرت و انیمیشن باشد، از حمایت این تهیه‌کننده‌ها برخوردار خواهد بود. گرچه ویدئوآرت هنوز به‌عنوان یک رسانه قابل فروش مطرح نیست و با این مسائل فاصله دارد.

 

نمایشگاه «گیاه‌شناسی» برای گالری «ویستا» بازده مالی داشت؟

پریسا پهلوان: خیر، ما زمانی که این نمایشگاه را طراحی کردیم، هیچ بحثی راجع به بازده مالی آن نداشتيم. گاهی اوقات بر ویدئوآرت‌ها قیمت‌گذاری می‌شود اما درباره این نمایشگاه هیچ بحثی میان دو طرف راجع به مسائل مالی شکل نگرفت.

 

بهنام کامرانی: من در این نمایشگاه دو، سه اثرم را فروختم اما همچنان در ایران نمی‌شود راجع به بازده مالی ویدئوآرت صحبت کرد.

 

به‌نظرتان روابطی که میان گالری‌های داخلی با فستیوال‌ها و موزه‌های خارجی وجود دارد،  چقدر می‌تواند به‌عنوان یک مکانیسم برای حمایت از رسانه‌های جدید هنری در‌آید و به تداوم این جریان هنری کمک کند؟

بهنام کامرانی: بسیار زیاد. در گالری «ویستا» جایزه‌ای به نام جایزه «ویستا» وجود دارد که می‌تواند یک تعداد هنرمند جوان و پیشرو را در اختیار گالری قرار دهد و آثار آنها را در سایت و آرشیو گالری ضبط کند. این آرشیو بعد از چند سال می‌تواند  مرجعی برای مراجعه کیوریتورهای خارجی شود تا آنها متوجه شوند که گالری‌ها و هنرمندان پیشرو چه کسانی هستند و بر این اساس هنرمندان را برای شرکت‌دادن در فستیوال‌ها و موزه‌های خارجی انتخاب کنند.

 

در ایران راجع به ویدئوآرت به جز سه، چهار کتاب، منبع دیگری وجود ندارد. فکر می‌کنید  گالری «ویستا»  یا سایر گالری‌ها چقدر می‌توانند در کنار نمایشگاه‌های خود،  جایی برای پژوهش هم بگذارند و برای نمایشگاه‌هایشان کتاب منتشر  کنند؟

پریسا پهلوان: به نکته جالبی اشاره کردید و می‌شود به این موضوع فکر کرد. هرچند  این موضوع هم در زمره وظایف گالری‌ها نیست،  اما گالری «ویستا» به خاطر دغدغه‌های فرهنگی‌ای که دارد،  شاید بتواند به این مسئله ورود کند و  قدمی در این راه بردارد.

 

بهنام کامرانی: خیلی از دانشجوهای من در‌باره ویدئوآرت تحقیق کرده‌اند و پایان‌نامه نوشته‌اند. معتقدم از این اتفاقات باید بیشتر بیفتد چون همان‌طور که اشاره کردید، منابع مکتوب کمی در زمینه ویدئوآرت وجود دارد. ویدئوآرت رسانه وسیعی است و نوشتن درباره  آن مثل این است که بخواهید یک کتاب راجع به نقاشی معاصر بنویسید. اصلا چنین چیزی امکان‌پذیر نیست. امروزه تقسیم‌بندی تاریخ هنرها به شکل سبکی و زمانی نیست و بیشتر موضوعی است. به نظر می‌رسد  این موضوع درباره  ویدئوآرت هم صدق می‌کند. کاری که من در نمایشگاه «گیاه‌شناسی» عرضه کردم، ویدئوآرت به معنای قدیمی‌تر آن نیست و بیشتر یک‌جور رابطه میان نقاشی و حرکتی است که آن نقاشی پیدا می‌کند؛  چیزی میان انیمیشن و نقاشی.  ویدئوآرت شاخه‌های متنوعی دارد و نمی‌شود آن را تعریف کرد که چیست. درباره  ویدئوآرت می‌توان گفت  چه چیزی نیست. در جشنواره‌های خارجی تعریف‌های متنوعی از ویدئوآرت وجود دارد و اگر کسی بخواهد کتابی درباره ویدئوآرت بنویسد، می‌تواند به صورت جداگانه درباره بخش‌های مختلف آن بنویسد. با شما هم‌عقیده هستم که هنوز در ایران به طور کافی راجع به جنبه‌های تئوریک و فلسفه ویدئوآرت صحبت نشده و کمتر پژوهشگران به سمت آن رفته‌اند.

 

فکر می‌کنید هنرهای جدید در ایران با چه چالش‌هایی روبه‌رو هستند؟

بهنام کامرانی: اصولا جنبه‌های تئوریک یا لهجه‌هایی که ما ایرانی‌ها دوست داریم در رسانه‌های معاصر ببینیم،  با آن چیزی که اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها خوش‌شان می‌آید، متفاوت است. این تفاوت‌ها از آزادبودن هنر پست مینی‌مال نشئت می‌گیرد. در هنر ایران هنوز جنبه‌های تکنیکی بر جنبه‌های اندیشه‌ورزی سوار است. مثلا من فکر می‌کنم  ویدئوآرت در ایران بیشتر یک امکان بیانی است تا اینکه جنبه‌های اندیشه و تاریخ هنرش طی شده باشد. این مشکلی بزرگ است چون اساسا هنر یک فعالیت اندیشمندانه است. هنر ایران در زمینه اندیشه‌ورزی با خلأ روبه‌روست. ارائه‌دادن پروپوزال و صحبت‌کردن راجع به اثر اتفاقی است که در هنر ایران کمتر می‌افتد. جنبه رمانتیک‌بودن و با حس‌وحال کارکردن به آموزش‌های هنر ما هم ورود پیدا کرده و نزد استادان یک امتیاز تلقی می‌شود. به عقیده من این رویکرد خوبی نیست چون با این زاویه دید، انگار هنر در یک ناآگاهی شکل می‌گیرد. خیلی از هنرمندان نامدار جهانی که ما می‌شناسیم، جنبه اندیشه‌ورزانه کارشان خیلی قوی است و بر جایگاه کارشان واقف هستند. یعنی آنها می‌دانند  دارند چه‌کار می‌کنند و از هنرشان چه می‌خواهند. امیدوارم این خلأ در هنر ایران پر شود.

 

در جایزه «ویستا» چقدر امکان آن وجود دارد که به طور جدی‌تری به رسانه ویدئوآرت پرداخته شود و مدیاهای این‌چنینی مورد توجه بیشتری قرار گیرد؟

پریسا پهلوان: ما در دوره قبل جایزه «ویستا» هنرمندان را در ارائه ایده آزاد گذاشتیم و خیلی جالب و هیجان‌انگیز بود که خیلی از هنرمندان در زمینه عکس، ویدئوآرت، چیدمان و تلفیقی از این مدیوم‌ها کار کرده بودند. برنده دور قبلی جایزه «ویستا» یک چیدمان ارائه داده بود و این موضوع برای خود ما هم خیلی شگفت‌آور بود. در روز ٢٤ شهریور امسال، یک نمایشگاه ١٠روزه برای برنده جایزه «ویستا» برگزار می‌شود و چیدمان نفر برتر به نمایش در خواهد آمد که امیدوارم علاقه‌مندان بیایند و از آن نمایشگاه استقبال کنند. جایزه «ویستا» بستر مناسبی برای پرداختن به مدیوم‌هایی همچون چیدمان و ویدئوآرت است. البته در دوره قبل تعداد هنرمندان شرکت‌کننده در زمینه ویدئوآرت کمتر بود اما امیدوارم در دوره جدید، هنرمندان این رسانه از وجود این بخش در جایزه «ویستا» اطلاع پیدا کنند و بنابر آنچه  در متن فراخوان ارائه شده، در جایزه «ویستا» شرکت کنند. جایزه «ویستا» این بستر را فراهم کرده و ما خیلی خوشحال می‌شویم که هنرمندان و مخاطبان مدیاهای مختلف هنری به این جایزه توجه کرده و در آن حضور داشته باشند. آثاری که به جایزه «ویستا» ارائه می‌شود، آرشیو شده و در آینده به خارج از کشور لینک خواهد شد. این اتفاق به یکباره نمی‌افتد و پروسه آن باید آرام‌آرام طی شود.

 

گالری «ویستاپلاس» که در کنار گالری «ویستا» فعالیت می‌کند، چقدر در زمینه مدیوم‌هایی همچون ویدئوآرت و سایر مدیوم‌های به‌روز فعالیت می‌کند؟

بهنام کامرانی: گالری «ویستاپلاس» احتمالا کوچک‌ترین گالری ایران است که یک هنرمند امکان این را دارد که تمامی فضای داخل اتاق آن را دخل‌وتصرف کند. هنرمندانی داشته‌ایم که روی دیوار این گالری نقاشی کرده‌اند. در آنجا ورک‌شاپ‌های تک‌نفره گذاشته شده و ایده‌های مستقل زیادی اجرائی شده است. به‌طور‌کلی گالری «ویستاپلاس» یک گالری منعطف است که در آن هم به ویدئوآرت و چیدمان توجه ویژه‌ای شده اما کارهای متفاوت دیگری هم می‌تواند در آنجا رخ دهد. برای مثال امکان این وجود دارد که یک نمایشگاه در گالری «ویستا» برگزار شود و یادداشت‌های مربوط به آن در گالری «ویستاپلاس» به نمایش در بیاید. یا برای مثال دست‌خط یک شاعر یا فیلم‌نامه یک فیلم‌نامه‌نویس را هم در گالری «ویستاپلاس»‌ خوانش كرد و به نمایش گذاشت. ما با خانم پهلوان و آقای ملک صحبت کردیم که در آنجا حتی بشود مرز میان هنرهای تجسمی و غیرتجسمی را به نمایش گذاشت. گالری «ویستاپلاس» هم قابلیت‌های زیادی دارد که حتما در آینده می‌شود به بهترین شکل از آن بهره‌برداری کرد.

 

به‌نظرتان در فضای هنر ایران چقدر پتانسیل آن وجود دارد که گالری‌هایی مثل «ویستا» با رویکردهای مشخص شروع به کار کنند و به همان شکل پیش بروند و به کارشان  ادامه دهند؟

بهنام کامرانی: درحال‌حاضر در تهران انواع گالری‌ها وجود دارد و این خودش یک اتفاق خوب است. یک گالری جهت مدرنیستی دارد و دیگری جهت سنتی. گالری‌هایی هستند که آثار کاغذی را به نمایش می‌گذارند و گالری‌هایی هم هستند که رویکردشان طور دیگری است. در این بین گالری «ویستا» از همان ابتدا رویکرد منعطفی داشت و به فکر برگزاری نمایشگاه‌هایی در فضاهای مختلف بود. گالری «ویستا» در این زمینه موفق بوده و به همین شکل باید به کارش ادامه دهد. در آینده هم گالری‌هایی می‌تواند به وجود بیایند که نسبت به مدیوم ویدئوآرت و سایر مدیوم‌های به‌روز هنرهای تجسمی رویکرد مثبتی داشته باشند که اگر چنین شود، اتفاق مثبتی رخ داده و به‌نفع این مدیوم‌های هنری خواهد بود.

 

پریسا پهلوان: ما زمانی که در گالری «ویستا» شروع به کار کردیم، براساس تجارب و مطالعاتی که در عرصه کارهای فرهنگی داشتیم، به این نتیجه رسیدیم که دوست داریم در کارمان تنوع و نوآوری وجود داشته باشد و در این زمینه منعطف و تأثیرگذار باشیم. این سیستم همیشه در کار من و همسرم وجود داشته و همیشه یک نگاه پرسشگر داشته‌ایم و دل‌مان خواسته در کارمان انعطاف باشد. خوشبختانه تا به امروز بازخوردهای خوبی دریافت کرده‌ایم و امیدوارم در آینده هم همین‌طور باشد.

 

 

 

 

sharghdaily.ir
  • 15
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش