شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۸:۵۰ - ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۵۱۵۱
هنرهای تجسمی

برای ثبت این عکس یک سرباز را کشتند!

عکس اصابت گلوله به سرسرباز اسپانیایی,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی
رابرت کاپا، عکاس انسانگرا و ضدجنگ از سال‌های ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹ از جنگ داخلی اسپانیا عکس‌برداری می‌کرد. او در سال ۱۹۳۶ پس از اصابت گلوله به سر یک سرباز اسپانیایی این عکس بی‌پرده و ناگهانی را بدون اینکه به لنز دوربین خود نگاه کند به ثبت رسانده است. همچنین گفته می‌شود عکاس دوربینش را روی سر خود قرار داده و این عکس را گرفته است.

به گزارش ایسنا، این عکس در زمان جنگ داخلی اسپانیا گرفته شده است. جنگ داخلی اسپانیا یک جنگ داخلی تمام‌عیار بود که از سال ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹ پس از کودتای بخشی از ارتش علیه جمهوری اسپانیا رخ داد.

 

در این جنگ نیروهای طرفدار جناح چپ معروف به «جمهوری‌خواهان» از نیروهای معروف به «ملی‌ها» شکست خوردند و دوره طولانی دیکتاتوری ژنرال فرانکو در اسپانیا آغاز شد که تا زمان مرگ او، رابرت کاپا، عکاس انسان‌گرا و ضد جنگ از سال‌های ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹ از جنگ داخلی اسپانیا عکس‌برداری می‌کرد. او در سال ۱۹۳۶ پس از اصابت گلوله به سر یک سرباز اسپانیایی این عکس بی‌پرده و ناگهانی را بدون اینکه به لنز دوربین خود نگاه کند به ثبت رسانده است. همچنین گفته می‌شود عکاس دوربینش را روی سر خود قرار داده و این عکس را گرفته است.

 

کاپا توانست با این عکس، عکاسی جنگ را وارد سطح بالاتری کند. این تصویر به دلیل تئوری‌های مختلفی که درباره  نحوه گرفته شدنش و اتهامات وارده مبنی بر مصنوعی بودن آن وجود دارد، به شهرت رسیده است. درواقع سرعتی که عکاس در گرفتن آن به خرج داده وحشتناک است زیرا در همان لحظه گلوله‌ای مرگبار به سر سرباز وفادار ستیزه‌جوی اسپانیایی اصابت می‌کند. این عکس در آن زمان نیز بسیار تأثیرگذار بود و باعث شد که مردم بر ضد نیروهای فرانکو، از جمهوری‌خواهان حمایت کنند.

 

همچنین گفته می‌شود که برای این عکس صحنه‌سازی شده است؛ به گونه‌ای که این سرباز از قبل به اسارت درآمده بوده و توسط سربازان فرانکو برای تمرین تیراندازی کشته شده است. در عکس سرباز به دلیل شلیک شدن به سرش از پشت در حال افتادن روی زمین است. این سرباز اسپانیایی در عکس لباسی غیرنظامی به تن دارد ولی در عین حال یک ساسبند چرمی برای نگه داری فشنگ بسته و تفنگش در حال رها شدن از دست راست اوست.

 

برای مدت زمانی طولانی تصور می‌شد این عکس که در تاریخ پنج سپتامبر ۱۹۳۶ گرفته شده، تصویرگر مرگ یک جمهوری‌خواه در جریان جنگ‌های داخلی اسپانیاست. این سرباز بعدها به عنوان یک فرد ستیزه‌جوی آشوب‌طلب به نام «فدریکو بورل گارسیا» شناسایی شد (البته بر سر این امر هنوز هم بحث می‌شود).

 

«ستیزه‌جوی وفادار تا لحظه‌ی مرگ، در نبرد "سررو ماریانو"، کشته شده در تاریخ ۵ سپتامبر ۱۹۳۶» عنوان اصلی این عکس است. داستان پشت این عکس بسیار پیچیده و بحث‌برانگیز است. بعضی از مورخان معتقدند که این عکس حقیقی است و برخی هم می‌گویند که صحنه‌سازی شده است. گاهی اوقات پذیرش حقیقت نسبت به داستان و خیال راحت‌تر است. اگرچه کاملاً مشخص است که این عکس در نبرد سررو ماریانو گرفته نشده بلکه در فاصله  ۵۶ کیلومتری آنجا در روستای اسپجو ثبت شده است.

 

از سال ۱۹۷۵ شبهه‌هایی درباره اصالت عکس وجود دارد. یک مستند در سال ۲۰۰۷ ادعا کرد که این عکس صحنه‌سازی شده است. البته مدیر مرکز بین‌المللی عکاسی اصالت عکس را تأیید کرد. او همچنین گفت که این سرباز توسط یک تیراندازی ناشناس از فاصله دور در زمانی که سرباز برای عکس ژست می‌گرفته، کشته شده است.

 

البته در سال ۱۹۷۵ توسط برخی افراد این تئوری مطرح شده بود که کاپا در موقع تهیه این عکس با نیروهای ژنرال  فرانکو بوده و این سرباز به درخواست او و برای تهیه این عکس، کشته شده است.

 

رابرت کاپا متولد سال ۱۹۱۳ بود و در سال ۱۹۵۴ درگذشت. او عکاس انسان‌گرا، ضدجنگ و فتوژورنالیست مجارستانی است. رابرت کاپا از معروف‌ترین عکاسان جنگ در طول قرن بیستم به‌شمار می‌آمد. وی استانداردهای متداول در  زمینه عکاسی جنگ را پایه‌گذاری کرد. او از پنج جنگ مختلف از جمله: جنگ داخلی اسپانیا، جنگ دوم چین و ژاپن، جنگ جهانی دوم در سراسر اروپا، جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ و اولین جنگ هندوچین عکاسی کرد.

 

او جریان جنگ جهانی دوم را در لندن، آفریقای شمالی، ایتالیا، نبرد نورماندی در ساحل اوماها و نهضت آزادی پاریس نیز دنبال کرد. در تاریخ ۲۵ می ۱۹۵۴۴ زمانی که در حال عبور از منطقه‌ای خطرناک بود، از ماشین خود پیاده شد و از جاده‌ای بالا رفت تا از آن عکاسی کند. حدود ۵ دقیقه بعد، صدای انفجاری شنیده شد، پای کاپا بر روی یک مین  رفته بود. وقتی همکارانش به محل حادثه رسیدند، او هنوز زنده بود، اما پای چپش تکه‌تکه شده و زخم عمیقی در سینه‌اش به چشم می‌خورد. کاپا به یک بیمارستان محلی کوچک منتقل شد اما در لحظه ورود به آنجا جان خود را از دست داد. او در حالیک ه دوربین در دستانش بود چشم از دنیا فروبست.

 

  • 11
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش