شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۳۰ - ۲۵ شهریور ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۶۰۶۵۷۳
فیلم و سینمای ایران

۳ یادداشت از حجت‌الله ایوبی، توفیق سبحانی و فرهاد توحیدی

جزییات ساخت فیلم مست عشق (زندگی مولانا و شمس تبریزی)

قونیه,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
مهم‌ترین خبر فـــــــرهنگی روز ساختـــــه‌ شدن فیلمی‌ست از زندگی مولانا جلال‌الدین محمد بلخی و شمس تبریزی به روایت حسن فتحی در قونیه با عنوان «مست‌عشق».

فیلمی که تمامی صحنه‌های آن در ترکیه فیلمبرداری می‌شود و قونیه زمانه حیات مولانا در آن بازسازی خواهد شد. تهیه‌کننده «مست عشق» مهران برومند است و فیلم از دو سرمایه‌گذار ایرانی و ترکیه‌ای بهره می‌برد. متن این فیلم سینمایی را فرهاد توحیدی و حسن فتحی نوشته‌اند و تا این‌جای کار حضور شهاب حسینی در نقش شمس تبریزی قطعی شده است. از آن‌جا که این داستان حساسیت‌برانگیزی نزد اذهان ایرانی‌ست و همه این سال‌ها مخاطبان ایرانی کنجکاو آثار فرهنگی حول زندگی مولانا بوده‌اند، بر آن شدیم تا از سه منظر، خبر ساخت این پروژه را بررسی کنیم.

از حجت‌الله ایوبی مؤسس و مدیرعامل بنیاد شمس و مولانا که سابقه ریاست بر سازمان سینمایی را نیز دارد خواستیم از دلایل ساخته‌ نشدن چنین فیلمی تا امروز و ظرفیت‌های سینمایی چنین اثری بگوید؛ از توفیق سبحانی مولوی‌پژوه خواستیم درباره امکان‌های ادبیات برای تصویر و شکل بصری این زندگی برای‌مان بنویسد و متن سوم متعلق به فرهاد توحیدی نویسنده فیلمنامه «مست عشق» است که برای نخستین‌بار در روزنامه ایران از جزئیات داستان و شکل روایی فیلمی که قرار است ساخته شود سخن گفته است.‌

حواستان باشد مخاطب به بیراهه نرود

توفیق سبحانی

مولوی پژوه

اطلاعی از کم و کیف ساخت این محصول مشترک سینمایی که قرار است بخشی از زندگی شمس و مولانا را به تصویر بکشد ندارم و نمی‌توانم از چگونگی اثرگذاری آن بگویم. اگر کارگردان سینمایی «مست عشق» به‌دنبال معرفی هر چه بهتر شمس و مولانا به مخاطبان است بی‌شک باید به سراغ چند کتاب اصلی این حوزه برود و از طرفی فیلمنامه هم با مشورت صاحب‌نظران نوشته شود. اگر فرض را بر این بگذاریم که فیلمنامه به دور از اعمال سلیقه شخصی کارگردان و عوامل ساخت فیلم نوشته شده باشد، این همکاری مشترک میان ایرانی‌ها و ترکیه‌‌ای‌ها اتفاق خوبی است و شاید قدری از اختلافات بر سر تصاحب مولانا کم کند.

خاطرم می‌آید سی سال قبل ترکیه‌ای‌ها هم تئاتری بر اساس رابطه شمس و مولانا در قونیه به روی صحنه بردند. آنها هم علاقه‌مند به انجام این کار به شکل مشترک و با ما ایرانیان بودند، منتها مسئولان فرهنگی آن زمان کشورمان این دعوت را نادیده گرفتند. ای کاش کارگردان این اثر در نظر داشته باشد اگر ساخته سینمایی‌اش منطبق بر مستندات تاریخی نباشد نه تنها نام او به‌عنوان یکی از خادمان فرهنگی ثبت نمی‌شود بلکه نتیجه کار چیزی شبیه رمان «کیمیا خاتون» نوشته سعیده قدس می‌شود که به‌دلیل دوری از واقعیت، حاشیه‌های بسیاری به‌دنبال داشت. اگر فیلم بر اساس مستندات تاریخی نباشد نتیجه‌اش می‌شود شبیه تأثیر منفی رمان مذکور بر مخاطبان! شاید باورتان نشود حتی دختر خود من وقتی «کیمیا خاتون» را خواند به من گفت:«شمس عجب آدم مزخرفی بوده!». تازه این تأثیری است که یک اثر غیراصولی بر دختر فردی گذاشته که خودش مولوی‌پژوه است.

نمونه ساخت آثار غیراصولی درباره زندگی شمس و مولانا را در تئاتر هم دیده‌ام؛ چند سال قبل برای تماشای نمایشی با همین موضوع به همراه یکی از استادان مطرح مولوی‌پژوه به مجموعه تئاتر شهر رفته بودیم. به محض پایان زمان نمایش، دوست مذکور که بگذارید نامش محفوظ بماند به من گفت:«با تماشای این نمایش، دو ساعت از عمرمان را تباه کردیم!» امیدوارم چنین کم‌کاری‌ها و خطاهایی درباره این ساخته سینمایی رخ ندهد؛ چراکه تأثیری منفی و مخرب بر مخاطبان ایرانی و ترکیه‌ای و حتی فراتر از آنها بر مخاطبان خارجی خواهد گذاشت.

ما ایرانی‌ها حتی فراتر از ترکیه‌ای‌ها باید حواسمان به حفظ اصالت آثار برگرفته از زندگی شمس و مولانا باشد. هرگز فراموش نمی‌کنم سال‌ها قبل یکی از بزرگان ادبی ترکیه به من گفت: «شما ایرانی‌ها هستید که تا این اندازه مولانا را دوست دارید. اصلاً شما بودید که او را برای ما بزرگ کردید وگرنه عمده‌ترین دلیل علاقه‌مندی‌مان به مولانا به جهت ارزی ست که سالانه برای‌مان به ارمغان می‌آورد.» پس توصیه‌ام نه تنها به این کارگردان سینما، بلکه به سایر هنرمندانی که خواهان ساخت آثاری بر مبنای زندگی بزرگان ادبی‌مان هستند این است که حواسشان باشد سلیقه شخصی‌شان در کار دخیل نشود و اصالت کار را حفظ کنند و آیندگان را به بیراهه نکشانند.

از روایت محمدعلی موحد تخطی نکنید

حجت‌الله ایوبی

 مؤسس و مدیرعامل بنیاد شمس تبریزی‌

رابطه شمس و مولانا از موضوعاتی است که نه تنها در ایران بلکه در جهان غرب نیز بسیار مخاطب دارد. عده زیادی به مولانا عشق می‌ورزند و ساخت هر تعداد کار و با هر نگاه و سلیقه‌ای باز هم مخاطب خود را خواهد داشت. ملاقات شمس و مولانا و شرح این دیدار یک اتفاق بزرگ، افسانه‌ای و اسرارآمیز است که رمز گشایی از آن کار بسیار سختی است و عده زیادی مشتاقند بدانند در آن چه اتفاقی افتاده است. می‌خواهند بدانند چه شد که مولانای فقیه و این عالم فرهیخته به یک شاعر دلسوخته تبدیل شد؛ شاعری که از سوز او گویی جهانی سوخته است. به همین دلیل پرداختن به این اتفاق بزرگ یک مطالبه‌ مهم بوده و سینماگران الان نباید تصور کنند که سرانجام پروژه‌ای درباره شمس و مولانا ساخته شده و دیگر لازم نیست سراغی از آن نگیرند.

داستان مولانا و شمس اقیانوسی است که هر چه به آن پرداخته شود باز هم جای کار دارد و می‌توان آن را از جنبه‌ها و زوایای مختلف بررسی کرد. نکته مهم این است که تمرکز اصلی فیلم‌ها و پروژه‌ها روی این دیدار افسانه‌ای باشد و توضیح دهد که چه شد یک دیدار به ایجاد یک تحول بزرگ منجر شد. در دورانی که ریاست سازمان سینمایی را بر عهده داشتم دوستان بسیاری برای پرداختن به چنین موضوعاتی ابراز علاقه کردند و نزدیک به ۶ پروژه نیز مطرح شد.

بزرگانی هم آنها را بررسی کردند اما متأسفانه به‌دلیل عدم سرمایه‌گذاری و امکانات محدود به سرانجام نرسید. این اتفاق موجب شد اهالی سینما مجبورشوند به‌دنبال کارهایی بروند که سریع‌تر به نتیجه می‌رسید و هزینه کمتری داشت. بنابراین نمی‌توان غفلت از آن را به پای کم‌کاری اهالی سینما گذاشت و پیشنهاد من این است بخش‌هایی که دلبسته فرهنگ و تمدن اسلام و ایران هستند و از طریق بخش خصوصی هم امکاناتی دارند اینگونه پروژه‌ها را در اولویت کاری خود قرار دهند. البته در پرداختن به رویداد‌های بزرگ فرهنگی نباید انتظاراتمان را به اندازه آن رویداد‌ها بزرگ کنیم. چرا که در این صورت شاید موجب دلهره و وحشت شود و اهالی سینما دیگر به سراغ چنین کارهایی نروند. ما می‌توانیم از پروژه‌های بزرگ روایت‌های ساده و هنری داشته باشیم و حتی با نگاهی تجربی به سراغشان برویم. گاهی این تصور وجود دارد که حتماً باید کاری بدون عیب و نقص و بسیار پرهزینه در مورد این سوژه‌ها تولید شود؛ در حالی که می‌توان با روایت‌ها و نگاهی متفاوت و پروژه های کوچک هم از این رویدادها سخن بگوییم.

البته بین روایت‌های متعددی که در مورد شمس و مولانا وجود دارد روایت‌هایی مجعول، تحریف‌شده و نادرستی هم وجود دارد. البته همین که در مورد این ماجرا افسانه‌ها و قصه‌های زیادی وجود دارد نشانه‌ای از عظمت ماجرا است. توصیه و تأکید من این است دوستان علاقه‌مند از نسخه و روایت استاد محمدعلی موحد که اززندگی شمس رمز گشایی کرده است بهره ببرند. ناگفته نماند سینما نیازمند تخیل است و ایرادی وارد نیست اگر در آن از تخیل‌ شاعرانه، عارفانه و هنری کارگردان و نویسنده استفاده شود، اما تا جایی که از روایت استاد موحد که مستندترین روایت در این زمینه است تخطی نشود.

درام وظیفه‌ای ندارد جز خلق عاطفه

فرهاد توحیدی

 فیلمنامه‌نویس

پیش از این با پیشنهاد همکاری از طرف سازمان صداوسیما و بخش‌ خصوصی، مطالعات متمرکزی روی شخصیت مولانا و شمس تبریزی داشتم. اما از دو سال پیش با دعوت به همکاری از سوی آقای مهران برومند (تهیه‌کننده) برای ساخت کار «مست عشق»، تحقیق و پژوهشم روی شخصیت مولانا و شمس جدی‌تر شد. اساس تحقیقم سه منبعی بود که طبق تأیید مولوی‌پژوهان از مورد اعتمادترین منابع هستند؛ «مناقب العارفین» (شمس‌الدین احمد افلاکی)، «رساله سپهسالار» (فریدون بن احمد سپهسالار) و «مثنوی ولدنامه» که سروده سلطان ولد فرزند محبوب مولاناست.

البته تحقیقاتم به همین منابع خلاصه نشد و کتاب‌های استاد محمدعلی موحد از جمله رساله «سپهسالار» با تصحیح و توضیح ایشان، «اسطرلاب حق» (گزیده «فیه مافیه»)، «خمی از شراب ربانی» (گزیده مقالات شمس) و «قصه قصه‌ها» (کهن‌ترین روایت از ماجرای شمس و مولانا) را هم مورد توجه قرار دادم.

در کنارش آثار استاد علامه بدیع‌الزمان فروزانفر، «خط سوم» استاد ناصرالدین صاحب‌الزمانی، «مولوی‌نامه» استاد جلال‌الدین همایی، کتاب «شکوه شمس» آنه ماری شیمل، «من و مولانا» نوشته ویلیام چیتیک، «مقالات شمس» و «مقالات مولانا»، «فیه مافیه» و رمان‌های چاپ شده در این حوزه مثل «کیمیا خاتون» نوشته سعیده قدس، «عارف جان‌سوخته» نوشته‌ نهال تجدد، «تحفه‌های آن جهانی» به کوشش علی دهباشی، «روایت سر دلبران» دکتر قدرت‌الله طاهری و... هم از امهات کتاب‌هایی بودند که در مرحله تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند.

شش، هفت ماه بعد از تمرکز و در‌آمدن چارچوب اولیه با آمدن آقای حسن فتحی کار رنگ و بوی اجرایی‌تری گرفت و در هماهنگی و بحث و گفت‌وگو با ایشان به راهکار درستی در استفاده از این منابع متناسب با چارچوب داستان رسیدیم. ناگفته پیداست که امروز حضرت مولانا و حضرت شمس در قله تمرکز جهانی قرار دارند. جهان به آنها نظر دارد و از این ذخایر بزرگ برای پر‌کردن خلأهای معنوی بهره می‌برند. شهرت و تأثیرگذاری این دو بزرگمرد تاریخ ادبیات و عرفان، فقط محدود به ایران نبوده و تمام ایرانِ فرهنگی تحت تأثیر اندیشه آنهاست و اثرگذاری‌شان از ایران فراتر رفته و حتی در کاخ سفید ملانیا ترامپ هم در توئیترش از شعر رومی مثال می‌آورد! درباره این تأثیرگذاری و شخصیت شمس و مولانا کتاب‌های زیادی توسط بزرگان این عرصه نوشته شده، اما به عنوان سینماگر کار ما خلق درام است و مهم‌ترین هدف درام هم خلق عاطفه. در نگارش این درام هم کوشش کردیم عاطفه ایجاد کنیم و امیدواریم این آرزو را به گور نبریم.

جریان اصلی مورد توجه ما در این کارِ سینمایی مقطع ۳ ساله از سال ۶۴۲ تا سال ۶۴۵ هجری قمری است و بر ملاقات اول مولانا، غیبت اول شمس، بازگشت مجدد شمس به قونیه و غیبت دوم شمس و شایعه قتل او متمرکز هستیم. اما به تناوب و با شکست زمان به گذشته دورتر هم بر می‌گردیم. استفاده از شکست زمان این اجازه را به ما داده تا به شکل گزینشی مقاطع مختلفی را از زندگی مولانا و شمس ببینیم. اگر عمری باقی باشد و خداوند یاری کند و همه اگرها محقق شود بعد از ساخت «مست عشق» مشغول ساخت سریال زندگینامه مولانا از تولد تا مرگ خواهیم شد.‌‌‌‌

iran-newspaper.com
  • 17
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش