چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
۲۰:۱۲ - ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۵۷۶۱
فیلم و سینمای جهان

رازها و دروغ‌های «بازی تاج‌وتخت»

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان,فیلم بازي تاج‌وتخت

 حال که سريال «بازي تاج‌وتخت» از نظر داستاني، مسيري متفاوت از کتاب‌هاي جورج مارتين را در پيش گرفته است، شبکه HBO تلاش زيادي مي‌کند که مانع درز اطلاعات داستاني مهم اين فصل از سوي هواداران متعصب و البته بازيگران اين مجموعه شود که گهگاهي به‌صورت ناخواسته، جزئياتي کليدي را بروز مي‌دهند. 

 

آن‌طور که ناتالي امانوئل، بازيگر نقش ميساندي مي‌گويد، به‌خاطر عهدنامه‌هاي امنيتي تازه HBO، ديگر نبايد انتظار داشته باشيد که يکي از بازيگران مجموعه به‌صورت تصادفي، يکي از صفحات فيلمنامه را در صفحه اينستاگرام خود قرار دهد. 

 

امانوئل دراين‌باره مي‌گويد: «آنها نسبت به اين مسئله کاملا سخت‌گير شده‌اند که فيلمنامه‌ها در اختيار چه کسي باشد و چگونه به‌دست ما برسد. فيلمنامه را به‌صورت ديجيتال بايد خواند. تا زماني که فرايند امنيتي تأييد دو مرحله‌اي ايميل‌هاي خود را فعال نکنيم، (در مرحله اول، رمز داده مي‌شود و در مرحله دوم، معمولا شماره تلفن) فيلمنامه‌ها را براي ما ايميل نمي‌کنند. نوشته‌هاي مخصوص مرحله دورخواني را براي تمرين به ما مي‌دهند اما قبل از آن بايد امضا کنيم و پيش از رفتن، نوشته‌ها را تحويل دهيم. اگر اين کار را نکنيم، دنبالمان مي‌افتند و در نهايت آنها را پس مي‌گيرند!»

 

اين مسائل حفاظتي البته مثمرثمر هستند اما باز هم نمي‌توانند مانع ورود هواداران به صحنه‌هاي فيلمبرداري شوند زيرا از اين طريق هم سرنخ‌هاي زيادي درباره قسمت‌هاي جديد سريال آشکار شده است. درحال‌حاضر شايعات زيادي وجود دارد که بخش قابل‌توجهي از فيلمنامه فصل هفتم در اينترنت منتشر شده است. 

 

نيکولاي کاستر- والدو، بازيگر نقش جيمي لنستر هم تأييد کرده است که بخش پاياني سريال را مي‌توان در اينترنت پيدا کرد؛ البته هواداران مي‌دانند که بازيگران اين سريال درحال‌حاضر تلاش زيادي مي‌کنند که با ارائه اطلاعات غلط، مردم را منحرف کنند. کاستر- والدو دراين‌باره مي‌گويد: «اگر در اينترنت بگرديد مطمئن باشيد مي‌توانيد نقطه اوج سريال را پيدا کنيد و بخوانيد. شما خبر نداريد ولي بخش پاياني «بازي تاج‌وتخت» در اينترنت موجود است؛ البته واقعا کمتر کسي دوست دارد از اين مسئله خبر داشته باشد.»

 

به‌نوعي حق با اوست؛ در اينترنت نظريه‌ها و اطلاعات مختلف زيادي از سوي هواداران منتشر شده است. تشخيص اينکه کدام يک از اينها درست است، تقريبا غيرممکن است. آيا جيمي لنستر، سرسي خواهر خود را مي‌کشد؟ آيا جان اسنو همان شاهزاده موعود است؟ آيا هودور در قالب يک وايت‌واکر بازمي‌گردد؟ آيا سم، راوي تمام اين داستان است؟

 

وقتي پخش فصل جديد سريال، چندماه به تأخير مي‌افتد، نتيجه‌اش همين مي‌شود. در اين حالت فرصت زيادي براي بحث‌کردن و شايعه‌پراکني داريم. حتما شما هم قبول داريد که همه ما نسبت به فصل هفت و سريال‌هاي فرعي (اسپين‌آف) که قرار است بر‌اساس اين سريال ساخته شوند، دچار وسواس شده‌ايم. 

 

بله، سريال‌هاي فرعي هم در راه هستند و هواداران از اين بابت کلي ذوق زده شده‌اند. HBO  به‌تازگي تأييد کرده که چهار نويسنده را مسئول نگارش فيلمنامه‌ها کرده است. سخنگوي شبکه دراين‌باره مي‌گويد: «در دنياي عظيم و غني‌ای که جورج مارتين خلق کرده است، آنها به‌سراغ دوره‌هاي زماني متفاوتي خواهند رفت.»

 

در حالي که اين نويسنده‌ها مشغول استفاده از اين فرصت عالي هستند و نگارش فيلمنامه را شروع کرده‌اند، اينترنت مملو از هواداراني شده است که به اظهارنظر و ارائه پيشنهادات خود درباره اين سريال‌هاي فرعي مي‌پردازند. عده‌اي معتقدند همچنان خانواده لنستر همچنان بايد حضور داشته باشند، عده‌اي طرفدار رمزي بولتون هستند. کاربر ديگري هم نوشته است که براي اين سريال تازه بايد قبرستان بزرگ‌تري فراهم کنيد. گروهي ديگر هم با شوخي به ترکيب اين سريال با سريال‌هاي ديگر پرداخته‌اند. مثلا کاربري نوشته است که در سريال تازه، همچون سريال «مردگان متحرک» ادارد استارک از قبر بيرون مي‌آيد و شروع به انتقام‌گيري مي‌کند. 

 

در مجموع با توجه به واکنش فوق‌العاده هواداران، به‌نظر مي‌رسد HBO با ساخت اين سريال‌هاي فرعي، پروژه هوشمندانه‌اي را آغاز کرده است. 

 

بدون شک، يکي از مهم‌ترين دلايل محبوبيت سريال، حرکت برخلاف جهت کليشه‌هاي رايج داستاني و قهرمان‌پروري است. در تفکر رايج، ساخت قهرمان و ضدقهرمان که در آثار تاريخي، شکلي جدي‌تر به‌خود مي‌گيرد به فضاسازي و سپس تعريف شخصيت‌ها و تقابل خير و شر پرداخته مي‌شود و سعي مي‌شود بيننده همراه و پيگير‌ داستان شود اما چيزي که در نهايت در همه اين داستان‌ها مشترک است، پيروزي نهايي خوبي بر بدي است (چون ذات انسان اين‌گونه است) که البته بيننده به‌خوبي اين موضوع را مي‌داند و چيزي که نمي‌داند، اين است که فيلم با چه پرداختي و چگونه مي‌خواهد به اين هدف برسد؛ به‌همين‌خاطر به تماشاي آن مي‌پردازد و همين پرداخت‌هاي متفاوت نسبت به تقابل خير و شر باعث مي‌شود اين موضوع، تکراري نشده و هميشه مخاطب خود را داشته باشد. قريب به اکثريت آثار مختلف سينمايي و تلويزيوني از همين فرمول براي قهرمان‌پروري استفاده مي‌کنند و درواقع هدف همه آنها يکي است؛ يعني پيروزي نهايي خير بر شر اما چون راه‌هاي رسيدن به اين هدف، متفاوت است، همين تفاوت، مشکل کليشه‌اي‌شدن اثر را تا حد زيادي تلطيف مي‌کند. 

 

سريال «بازي تاج‌وتخت» با تعريف شخصيت‌هاي متنوع و زياد و سپس حذف ناگهاني آنها سعي مي‌کند از طريق واردکردن شوک به بيننده به او اين‌گونه القا کند که قرار نيست همه‌چيز طبق خواسته هميشگي او باشد بلکه قرار است همه‌چيز بر‌اساس واقعيت که هر چند تلخ است، باشد. بيننده مي‌خواهد شخصيت‌هاي خوب و قهرمان فيلمش هر طور که هست زنده بمانند (چون به اين روند عادت کرده است) و پس از يک کشمکش پرهيجان در نهايت همه‌چيز با خوبي و خوشي به‌نفع آنها به پايان برسد اما اين سريال قصد دارد او را با واقعيت‌هاي تلخي که او قبلا به آن فکر نمي‌کرده روبه‌رو کند و دنياي واقعي را به او نشان دهد. بيننده در شکل کليشه‌اي مواجهه با قهرمان فقط يک مسير را مي‌بيند و آن قهرمانش و پيروزي اوست اما به اينکه اگر عکس اين قضيه رخ دهد چه اتفاقي مي‌افتد، فکر نمي‌کند که حتي اگر گاهی هم فکر کند، بازهم در نتيجه نهايي براي او تغييري ايجاد نمي‌شود. قهرمانش چند باري شکست مي‌خورد و ضعيف مي‌شود ولي ناگهان اميد پيدا مي‌کند، برمي‌خيزد و دوباره در مسير پيروزي قدم برمي‌دارد اما سريال به نحوي، اين خواسته کودکانه بيننده را به سُخره گرفته و سعي مي‌کند با واردکردن شوک به او و نمايش روي ديگر سکه به او بگويد که دنياي واقعي بسيار پيچيده‌تر و گاهي ظالمانه‌تر از آن چيزي است که او تصورش مي‌کرده است و وي بايد تصور بولين (يا يک چيز خوب است يا بد) و تصور پيروزي دائمي خير بر شر در هر نبردي را کنار بگذارد. 

 

در اينجا به‌دليل نوسان شديد داستان در تعريف موقعيت‌ها و اتفاقات، بيننده شانس چنداني براي پيش‌بيني درست آينده ندارد و مجبور است فقط در زمان حال، داستان را دنبال کند و در مورد هيچ چيزي قضاوت نکند. تعليق زيادي که در روايت داستان وجود دارد، به‌نوعي روح و روان او را به بازي مي‌گيرد و کاسه صبر او را تا مرز لبريز شدن مي‌برد و اين براي بيننده، تجربه جديدي است که احساس مي‌کند حتي شخصيت‌هاي داستان نيز از آخر و عاقبت خود خبر ندارند، چه برسد به او که فقط بيننده است؛ سريال «بازي تاج‌وتخت» يکي از محبوب‌ترين و ماندگارترين آثار اخير تلويزيوني است که به‌خاطر شکستن کليشه‌هاي رايج داستاني و تعريف يک موج نو در ارتباط مخاطب با داستان، سبکي حرفه‌اي در داستان‌پردازي را دنبال مي‌کند که در نوع خود کم‌نظير است. 

 

جذابيت‌هاي اين اثر را جدا از بازي عالي بازيگران و ويژگي‌هاي فني ممتاز مانند طراحي صحنه، لباس و... بايد در قلم بسيار تواناي فردي جست‌وجو کرد که توانسته با الهام‌گرفتن و استفاده بي‌نظير از قدرت تخيل و داستان‌پردازي خود، منظومه‌اي بزرگ به‌وجود آورد که با توجه به گستردگي شخصيت‌پردازي در تاريخ ادبيات جهان، بي‌نظير بوده است. جورج آر.آر. مارتين، نويسنده اين اثر که خود نيز به‌نوعي وامدار جي. آر. تالکين، نويسنده «ارباب حلقه‌ها»ست، توانسته اثري را خلق کند که محدود به زمان و مکان خاصي نيست بلکه همه‌چيز آن را انسان و رفتارهاي انساني از گذشته تاکنون تشکيل مي‌دهد و تيپ‌هاي مختلفي از افراد را در بر مي‌گيرد. سازندگان سريال نيز با کمک وي به‌خوبي توانسته‌اند اين اثر ادبي را به اثري تلويزيوني تبديل کنند. فصل ششم اين سريال به‌زودي از شبکه HBO پخش خواهد شد و به گفته مارتين، اين سريال تا فصل هشتم ادامه خواهد داشت.

 

 

 

 

vaghayedaily.ir
  • 15
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش