چهارشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۴
۱۸:۴۳ - ۰۹ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۲۲۴۸
فیلم و سینمای جهان

نگاهی اسطوره‌باور به بی‌عدالتی، فقر و جامعه در فیلم «الیسیوم»

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان,فیلم الیسیوم

میرچا الیاده، تاریخ‌نگار نامدار اسطوره‌ها و ادیان، در جلد نخست کتاب «تاریخ اندیشه‌های دینی» می‌نویسد «عصر قهرمانان فرایند انحطاط گام‌به‌گام را که با ظهور عصر نقره آغاز می‌شود بی‌هیچ توضیحی دچار وقفه می‌کند. با وجود این، تقدیر بی‌نظیر قهرمانان به شیوه ناخوشایندی وجود جهان آخرت را پنهان می‌سازد: آنان نمی‌میرند، بلکه از حیاتی سعادتمندانه در جزایر خوشبختی یعنی الیسیوم (Elysium)، آن‌جا که اکنون کرونوس حکمرانی می‌کند بهره‌مند می‌شوند».

 

الیسیوم یا همان بهشت خدایان و قهرمانان، در دورترین نقطه غربی زمین پنداشته می‌شد که زیر سایه حکمرانی کرونوس، پدر زئوس بود. هومر، شاعر و داستان‌سرای بزرگ یونانی آن در «ادیسه» چنین شرح داده است «به سوی دشت الیسی ... جایی که مردان بهترین زندگانی را دارند. در آن‌جا نه برفی می‌بارد، نه طوفانی برمی‌خیزد و نه حتی بارانی می‌آید». هسیود، دیگر شاعر پرآوازه یونان باستان در «کارها و روزها» الیسیوم را این‌گونه تصویر می‌کند «در آن‌جا پاره‌ای از آنان را مرگ فرجامین دربرگرفت و پاره‌ای دیگر را زئوسِ پدر، پسر کرونوس، زندگی و خانه جایی جدای از آدمیان ارزانی داشت و در انتهای زمین آنها را سکنا داد. آنها دل آسوده از اندوه در جزایر فره‌مندان در کنار اقیانوس ژرف پیچان سامان یافتند: پهلوانانی بخت‌آور که خاک پربار سالی سه بار برایشان میوه به شیرینی عسل می‌آورد. به دور از خدایان مرگ، کرونوس فرمانروای آنهاست».

 

پلوتارخوس تاریخ‌نگار سرشناس یونانی، سده‌ها بعد در کتاب «زندگی‌نامه سروتونیوس» روایتی مفصل درباره از الیسیوم می‌آورد «در آن‌جا ملوانانی را دیدند که بتازگی از جزایر اقیانوس اطلس که قدیمی‌ها بدان جزایر خوشبختی نام داده بودند، می‌آمدند. جزایر خوشبختی مرکب از دو جزیره بود که در مجاورت یکدیگر قرار دارند و باریکه‌ای از آب آن دو را جدا می‌سازد و از سواحل آفریقا در حدود یکصدوبیست فرسنگی فاصله دارند. باران در آن‌جا نسبتا کم می‌بارد و هوای آن هم بسیار مطبوع است و پیوسته نسیمی فرح‌بخش در آن می‌وزد و رطوبتی به زمین باقی می‌گذارد که زمین را پربرکت و قوی می‌سازد. نه‌تنها انواع درختان میوه‌ای که مردم آن سرزمین ب[ه]میل خود می‌کارند، بخوبی رشد می‌کند، بلکه خودب[ه]خود نیز همه نوع نباتات در آن‌جا می‌روید و محصولاتش تغذیه اهالی آن‌جا را که به تن‌پروری و راحتی عادت دارند، براحتی تکافو می‌کند. هوای جزایر مطبوع و ملایم است و حتی اندک مزاحمتی برای انسان ندارد. چه فصول ‌سال بسیار معتدل و ب[ه]غایت ملایم است. زیرا تغییرات شدیدی در آن صورت نمی‌گیرد و بادهایی که از جانب خشکی می‌وزند مانند باد ترامونتن و باد شرق، چون از مسیر طولانی خود خارج شدند، دیگر از شدت وحدتشان کاسته می‌شود و چون وارد فضای بی‌کران دریاها شدند، اندک قدرتی را هم که دارند از کف می‌دهند و بصورت نسیم مفرح و ملایمی به جزایر می‌رسند... باری هوای این جزایر به اندازه‌ای فرح‌بخش است که حتی وحشی‌ها نیز به لطافت هوای آن‌جا پی برده‌اند و آنرا درهای بهشت و مسکن ارواح سعید می‌خوانند که هومر در اشعار خود آن همه به آنها اشاره کرده است». الیسیوم، مکان زندگانی پس از مرگ قهرمانان و نیمه‌خدایان است. برای مثال منلائوس، پس از مرگ به جای رفتن به منزلگاه‌ هادس یا همان دنیای مردگان زیرزمین، به دلیل ازدواج با هلن، داماد زئوس به شمار می‌آمد و به الیسیوم ره سپرد. جزیره‌های خوشبختی، بهشتی دوردست بود که حتما نویسنده و اسطوره‌پرداز بزرگ، جی.آر.آر تالکین نیز در آفرینش مکانی همسان در گوشه غربی دنیای خود «آردا»، از آن متاثر بوده است.

 

هادس، خدای مردگان

زئوس، خدای خدایان، حاکمیت بر قلمروی کیهانی را به قرعه میان سه نفر بخش کرد؛ خود فرمانروای آسمان و پوسئیدون سرور آب‌ها شد و ‌هادس، خدای مردگان و جهان زیرین نام گرفت. چارلز میلز گِیلی در کتاب «The Classic Myths in English Literature and in Art» یادآور می‌شود ‌هادس، اندک از منزلگاه خود بیرون می‌آمد، به کارهای دنیای برین کاری نداشت و همه حواسش به بندگان بود تا نگریزند. ورود به دنیای او، به پیمودن مسیری پرخطر نیازمند بود. لسلی بولتون در کتاب «اسطوره‌شناسی یونان و روم» این راه را چنین توصیف می‌کند «گفته می‌شود وقتی شخصی درمی‌گذشت، هرمس برای تسخیر سایه او ظاهر می‌شد و او را به سمت دنیای زیرین هدایت می‌کرد. یک سایه می‌بایست از یکی از این رودخانه‌ها عبور کند. به همین دلیل یک کرجی‌ران بر کناره رودخانه گمارده شده بود تا ارواح مردگان را از آن بگذراند. او فقط مسئول هدایت کرجی بود و عمل پاروزدن را سایه بینوا انجام می‌داد. هر فرد برای سوارشدن بر کرجی موظف بود سکه‌ای به کرجی‌ران بپردازد، آنهایی که استطاعت پرداخت نداشتند محکوم بودند که برای صد‌سال بر کرانه‌ها سرگردان بمانند تا عاقبت به دنیای زیرین پذیرفته شوند. سایه پس از عبور از رودخانه و برای ورود به دروازه‌های دنیای زیرین می‌بایست از مقابل سربریوس، سگ‌ هادس عبور کند. البته هدف او مردگانی بودند که قصد فرار از دنیای زیرین را داشتند». منزلگاه‌ هادس را تاریک و نمور توصیف کرده‌اند؛ دنیایی که کم‌شمار از قهرمانان توانستند پس از انجام ماموریت‌شان از آن‌جا برون آیند.

 

الیسیوم، اسطوره آینده

فیلم «بهشت» (Elysium) در نهم آگوست ٢٠١٣ میلادی بر پرده‌های سینماهای آمریکا نقش بست. نیل بلومکمپ، کارگردانی و نویسندگی اثر را برعهده داشت و بازیگرانی چون مت دیمن، جودی فاستر، شارلتو کوپلی، آلیس برگا، دیگو لونا، واگنر مورا و ویلیام فیشنر در آن نقش آفریده بودند. داستان فیلم در ‌سال٢١٥٤ میلادی آغاز می‌شود؛ زمانی که سیاره ما، از جمعیت، سرشار و از منابع، تهی شده است و محیطی کاملا آلوده دارد. ساکنان زمین به دو دسته بخش می‌شوند؛ نخست، اندک‌شماری ثروتمند که پیشتر، خانه را به مقصدی جدید در مدار زمین ترک کرده‌اند و به آن بهشت (الیسیوم) می‌گویند؛ برآن‌اند از محیط زیبا وفرهمند و البته از گونه‌ای جاودانگی بهره برند که ماشین‌های بهبود زندگی فراهم آورده است. هر بیماری، کاستی نقص و فرسودگی اندام‌های بدن در آن بهشت درمان می‌شود و ساکنانش همواره جوان می‌مانند.

 

آنها برای خود حکومتی داشته، بسیار از مرزهای‌شان پاسداری می‌کنند تا هیچ سفینه پناهنده از زمین به آنها نزدیک نشود. ساکنان الیسیوم، با بی‌رحمی فراوان به وسیله ماموران مخفی روی زمین، سفینه‌های پناهندگان را هدف می‌گیرند، همچنین آنهایی را که سالم به بهشت می‌رسیدند، دستگیر کرده، به زمین بازمی‌گردانند. زندگی در زمین اما دشوار است؛ ساختمان‌ها ویران شده و از زندگی فعال و پویای پیشین اثری به چشم نمی‌خورد. مردمان در بدترین شرایط به سرمی‌برند و از امکانات اندک درمانی و خدماتی برخوردارند. مکس، کارگر کارخانه روبات‌سازی است که بر اثر یک حادثه در تیررس تشعشع‌ها جای می‌گیرد و به مرگ نزدیک می‌شود. او که دیگر چیزی ندارد از دست بدهد، بر آن می‌شود به بهشت برود؛ بدین‌ترتیب سراغ اسپایدر، یک قاچاقچی انسان می‌رود که انسان‌ها را غیرقانونی با بهایی گزاف به بهشت می‌فرستد. مکس باید در برابر سفر به بهشت و درمان بیماری خود، ماموریتی برای اسپایدر انجام دهد؛ او طراح بهشت و رئیس کنونی کارخانه را به همراه اطلاعات و نقشه‌هایش باید بدزدد. همه این ماموریت اما سراسر موفقیت‌آمیز نیست. ماموران مخفی بهشت در تعقیب مکس برمی‌آیند و او اما در پی گریز به بهشت است. مکس اکنون در مغز خود همه اطلاعات تغییر حکومت و رمزهای امنیتی بهشت را دارد. در ادامه فیلم می‌بینیم او همراه ماموران مخفی به‌عنوان یک باج، برای درمان به بهشت می‌رود و اسپایدر و افرادش از مسیری دیگر خود را به بهشت می‌رسانند. دلاکور، وزیر دفاع بهشت، در این میانه کودتا کرده و قدرت را در دست گرفته است. مکس اما سرانجام با مرگی خودخواسته، رمزهای امنیتی را تغییر می‌دهد؛ حکومت به اسپایدر می‌رسد و بدین‌ترتیب عدالتی برپا می‌شود که سالیان دراز از مردم زمین دریغ شده بود.

 

عدالت و اسطوره

شبیه‌سازی داستان براساس اسطوره یونانی، در فیلم بهشت به روشنی به چشم می‌آید. الیسیوم همان‌گونه که از نام اثر برمی‌آید، مکان زندگانی فرهمند و آسوده شماری اندک و برگزیده است که از توده مردم متمایزند. منزلگاه ‌هادس یا همان زمین آلوده و ویران، در برابر جای دارد که ساکنان آن در سختی و شوربختی به‌سرمی‌برند. در منزلگاه ‌هادس در اسطوره، روبات‌ها و ماموران مخفی بسیار می‌کوشند کسی به سوی الیسیوم نگریزد. همچنین همانند الیسیوم خدایان که برگزیدگان در آن ساکنند، ثروتمندان زمین نیز دست‌چین شده، به بهشت رفته‌اند. همه بیماری‌ها در آن‌جا درمان می‌شوند و پیری به جوانی می‌رسد؛ همان جاودانگی در اسطوره یونانی. در‌ هادس یا زمین اما زورقی که میان دو جهان رفت‌وآمد دارد، سکه‌ای می‌خواهد.

 

با این‌که در اسطوره یونانی، حرکت از دنیای برین به زیرین به پرداخت بهای بلیت زورق نیازمند بود، در فیلم، واژگونه، حرکت به سمت بهشت بهایی نیاز دارد. مسأله اما این‌جاست که فیلم این شبیه‌سازی را برای بیان هدف خود به‌کارمی‌گیرد؛ نمایش ناعدالتی و فقر. برخلاف الیسیوم یونانی که منزلگاه نیمه‌خدایان و قهرمانان به شمار می‌آمد، بهشت فیلم تنها به بهای ثروت به دست می‌آید و در منزلگاه ‌هادس (زمین) قهرمانانی هستند که شایستگی زندگی در بهشت را دارند اما به دلیل فقر، چنین امکانی نمی‌یابند. افزایش جمعیت و کاهش منابع زمین، طبقات گوناگون مردم را از هم دور کرده، فقری گسترده پدید می‌آورد. انسان‌های نیک و عادی در زمین در این میانه درحالی‌که جان خود را به دلیل نبود امکانات بهداشتی و پزشکی از دست می‌دهند، در بهشت، همه از بی‌مرگی برخوردارند و دوست ندارند به هیچ بها آن را با اهل زمین به اشتراک بگذارند. حکومت ظالم آنها بر زمین، محدودیت و نظارت روبات‌ها بر مردم و بیگاری‌گرفتن از آنان را در پی آورده است. قهرمان، در چنین هنگامه‌ای نمایان می‌شود؛ کسی که همانند هراکلس و اورفئوس، از منزلگاه ‌هادس باید بگریزد. نشانه‌ای دیگر از همانندی را این‌جا نیز می‌بینیم؛ شخصیت مکمل زن فیلم، فری، که در روزگار کودکی با مکس دوست و هم‌بازی بوده است، دختری بیمار دارد و می‌خواهد او را به بهشت برساند تا درمان شود. مکس نیز بدین‌ترتیب همانند اورفئوس، به پشت سر نباید بنگرد؛ او باید بکوشد خود و معشوقه‌اش را رهایی بخشد.

 

عدالت اجتماعی، مسأله‌ای مهم به‌نظر می‌آید که جدای از درون‌مایه اسطوره‌ای، در لایه‌های زیرین فیلم حضور دارد. فیلسوفان، سخنوران و ادیبان البته از هزاران‌ سال پیش تاکنون سخنانی بسیار درباره این مفهوم گفته‌اند و در روزگار کنونی نیز مسأله مهم و «مسأله‌ساز» (Problematic) جامعه‌های گوناگون به‌شمار می‌آید. تاکید اصلی فیلم بر امکانات درمانی و پزشکی، ذهن ما را به مسأله بیمه‌های خدمات درمانی آمریکا می‌تواند برساند. تسهیلاتی کمتر برای همه اقشار جامعه به‌ویژه در دسترسی به امکانات کامل درمانی و پزشکی در آمریکا- که رخدادهای فیلم نیز در آن‌جا روی می‌دهد- برخلاف اروپا، وجود دارد، به گونه‌ای که هزینه‌های پزشکی در آن‌جا بسیار گران است. موسسه خصوصی «Commonwealth Fund» در‌ سال ٢٠١٤ میلادی نمایاند گرچه ایالات متحده گران‌ترین نظام خدمات درمانی جهان را داشته، اما کارکرد و کیفیت آن در برابر کشورهای استرالیا، کانادا، فرانسه، آلمان، هلند، نیوزلند، نروژ، سوئد، سوییس و بریتانیا ضعیف‌تر بوده است.

 

«اطلاعات‌نامه جهان» سیا، رتبه آمریکا را در مرگ نوزادان در وضع بحرانی نشان می‌دهد. الن نولته و مارتین مک‌کی در «برآورد سلامتی ملل: به‌روزآوری یک تحلیل قبلی» مدعی شده‌اند میان سال‌های ١٩٩٧ تا ٢٠٠٣ میلادی، کاهش سرعت مرگ‌های قابل پیشگیری در آمریکا کندتر از ١٨کشور پیشرفته صنعتی بوده است. ویل دونهام نیز در‌سال ٢٠٠٨ میلادی در نوشتار «آمریکا بدترین و فرانسه بهترین کشور در نرخ مرگ‌های قابل‌پیشگیری هستند» یادآور شد در آمریکا سالانه ١٠١‌هزار نفر به این دلیل می‌میرند که نظام سلامت همچون فرانسه، ژاپن یا استرالیا کارآمد نیست. سازمان بهداشت جهانی در‌ سال ٢٠٠٠ میلادی، نظام سلامت آمریکا را در عملکرد کلی سی‌وهفتم دانست و در رتبه کلی سلامتی هفتادودوم از جمع ١٩١کشور گذاشت. همه این بررسی‌ها و نشانه‌ها بیانگر این بود که نظام سلامت و بهداشت در آمریکا در وضعیتی پیچیده جای داشت؛ شاید همین وضع نگران‌کننده، چنان برداشتی را در فیلم «بهشت» به همراه آورد و دست‌مایه فیلمی اسطوره‌ای شد تا آن بی‌عدالتی را که هیچگاه زئوس نمی‌پسندید، به تصویر بکشد.

 

 

 

 

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 14
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش