جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۹:۲۶ - ۰۹ اسفند ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۲۰۲۴۸۱
موسیقی

انتقاد شدید علی رهبری به وزیر ارشاد: این اسمش جشنواره نیست!

علی رهبری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی
علی رهبری آهنگساز و رهبر ارکستر در نامه‌ای خطاب به وزیر ارشاد، مهمترین مشکلات عرصه موسیقی ایران را یادآور شد.

به گزارش تسنیم، علی رهبری در نامه خود خطاب به سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از وضعیت موسیقی در ایران انتقاد و راهکارهایی را ارائه کرده است.

 

 متن نامه علی رهبری را خطاب به وزیر ارشاد می خوانید:  

جناب آقای سید عباس صالحی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران

با سلام و احترام

 

مدتی بود که می‌خواستم در طی نامه ای مطالبی را که موسیقی امروز ایران با آن دست به گریبان است خدمت شما عزیز بزرگوار عرض کنم.

 

اما با توجه به اینکه سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر در پیش رو بود بخاطر دوری از هر نوع شائبه و ایجاد سوتفاهمات احتمالی و اینکه اصلا  مایل نبودم انتشار نامه من قبل از برگزاری جشنواره موسیقی فجر حمل بر جو سازی شده و متهم به قضاوت های عجولانه شوم بهتر دیدم تا پایان جشنواره موسیقی فجر صبر کنم.

 

جناب آقای وزیر، مدتی بود که نگران اخبار منتشره درباره  استعفای شما  بودیم و امروز خوشحالم که چنین شایعه ای صحت نداشته و حضرتعالی را در مسند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می بینم. به دور از هرگونه تعارفات معمول از صمیم قلب عرض می کنم که امید ما برای حل مشکلات عدیده در زمینه موسیقی ایران، فقط شما هستید.

 

جناب اقای صالحی من بعنوان یک متخصص موسیقی با ۴۵ سال سابقه فعالیت مستمر و بین المللی مشکلات عدیده ای را در وزارت ارشاد می بینم. که این مشکلات عدیده را می توان در سه سرفصل کلی جمع بندی کرد. این سه سر فصل عبارتند از

 

۱- جشنواره موسیقی فجر

۲-  بنیاد رودکی

۳- اعطای مجوّز به قطعات موسیقی

 

در حقیقت این ها مشکلات تازه ای نیستند و طبیعتا سال ها پیش باید به آنها پرداخته می‌شد و بدون هیج تعارف و ملاحظه ای باید بگویم که این مشکلات تاکنون صدمات جبران ناپذیری به چهره و آبروی وزارت ارشاد وارد کرده اند و بی هیچ شک و شبهه های این مشکلات  بدون اقدام مستقیم حضرتعالی قابل حل نخواهند بود.

 

سوتفاهمی که اصل شد

- واژه «جشنواره» ترجمه فارسی واژه یونانی« فستیوال» است و مفهوم و الزامات خود را دارد که یکی از آن ها  خلاقیت و نوآوری هنری و همچنین برخوردار از اصل رقابت برای کسب رتبه های برتر هنری است.

 

 اما ظاهراً بخش موسیقی وزارت ارشاد فستیوال را با جشن اشتباه گرفته اند. جشنواره موسیقی فجر ترکیبی است از همه ژانرهای موسیقی نظیر سنتی، پاپ، کلاسیک و سمفونیک که با فشردگی زمانی هرچه تمام تر، در یک هفته اجرا می‌شود. متاسفانه اجراهای این جشنواره به هیچ عنوان قابل مقایسه با یکدیگر نیستند تا بتوان بهترین آن ها را انتخاب کرد.

 

- متاسفانه تلقی ما از آنچه قرار است مهم ترین فستیوال موسیقی کشور باشد کوچکترین ارتباطی به آنچه که  دنیا از جشنواره و فستیوال انتظار دارد و آن را معنی کرده، ندارد.

 

کافی است در همان ایام جشن های پیروزی انقلاب نیم نگاهی به  جشنواره فیلم فجرداشته باشیم در این جشنواره فیلم های مختلف اکران شده و با معیارهای مختلف بهترین ها برگزیده ‌می‌شوند.

 

 اما در جشنواره موسیقی فجر آنقدر برنامه ها فشرده و همزمان و ناهمگون تنظیم شده بود که امکان دنبال کردن برنامه های هواداران موسیقی در این ماراتون سنگین و هرج ومرج بینظیراز آنها سلب شد و به همین خاطربرخی از اجراها کاملا مهجور ماند.

 

شما قطعا به نقش رسانه ها در پیشبرد اهداف این جشنواره واقفید. آیا براستی خبرنگاران قادر بودند تا تمام این برنامه ها را ببینند؟ یا مجبور به انتخاب برنامه ها بودند؟

 

با توجه به این مشکلات که تنها به ذکر چند مورد آن اکتفا کردم، این سوال مطرح می شود که  چرا نباید مانند بسیاری از کشورها،  یک ما ه شاید هم بیشتر برای این رویداد زمان در نظر گرفته شود.

 

- آقای وزیر شما حتما بهتر از هر کسی می دانید که  نیازی به مخلوط کردن سبک های مختلف موسیقی در یک برنامه زمانبندی محدود نیست.

 

اعتبار فستیوال ها به حضور بزرگان است

 موسیقی سنتی ایرانی با سابقه تاریخی خود و استادان مسلّم خود ارزش و بزرگی خاص خود را دارد.

 

ای کاش  به هر قیمتی که شده نظرمثبت بزرگان موسیقی سنتی و عاشقان هنر این کشور همچون «حسین علیزاده»، «کیهان کلهر»، «داریوش طلائی» و ده ها استاد دیگر برای حضور در این جشنواره بزرگ در عرصه  موسیقی سنتی ایران و ارکستر سازهای ایرانی جلب می‌شد.اقای وزیر ما در موسیقی پاپ هم بزرگان کمی نداریم اما آیا بهتر نبود که مانند همه دنیا موسیقی پاپ ایران هم جشنواره خودش را به صورت مستقل داشته باشند؟

 

به این ترتیب موسیقی سمفونیک، آنسامبل های ارکسترهای ایرانی و غربی ایرانی و کلاسیک غربی هم قادر بودند مدیران هنری و جشنواره های مستقل خود را داشته باشند تا شاهد این حجم وسیع از ناهمانگی و اعتشاش نباشیم.

 

متاسفانه مسئولین جشنواره موسیقی فجر همواره  از استقبال و اقبال مردم از جشنواره صحبت می‌کنند. این امر بسیار واضح و قابل درک است. این ها برنامه هائی هستند که مردم در تمام سال با آن ها تماس دارند و از آن ها استقبال می‌کنند و موضوع استقبال مردم هیچ  ربطی به مدیران جشنواره ندارند.

 

 اما سؤال این جاست که بارِ نوآوری و خلاقیت جشنواره کجا رفته است. آیا نباید در این رویداد از برنامه های دستچین شده و نو استقاه شود. این هجم از برنامه های تکراری چه دلیلی دارد؟

 

 آقای وزیر، باید بپذیریم که جشنواره ای که گذشت حتی سطحی پایین تر از برنامه های سالیانه خود ایران داشت.

 

جناب آقای وزیربهتر نیست از بَه بَه و چَه چَه گفتن ها دست برداریم؟ در ۱۳ سال گذشته همواره از مسؤلین شنیده ام که ما در حال پیشرفت هستیم. اگر این بَه بَه و چَه چَه ها حقیقت داشته اند، پس اکنون می‌بایست این جشنواره از جایگاه بالاتری برخوردار می بود.

 

بیراهه های بنیاد رودکی

- اقای وزیر سال ها پیش، گروهی آگاهانه و یا ناخودآگاه، دست بدست هم دادند و با تاسیس بنیاد فرهنگی و هنری رودکی راه غلطی پیش پای وزرای فرهنگ و ارشاد گذاشتند که متاسفانه تمامی وزرای محترم این وزارتخانه، این مسیر را طی کردند.

 

 مسیری که منجر به بهروزی عده ای انگشت شمار و سیه روزی موسیقی دان های جوان و خیرخواه این کشور شد.در این سال ها فعالیت های موسیقیائی بنیاد رودکی به کجراهه رفت و اساس بر غیر حرفه ای کار کردن و ناعادلانه رفتار  کردن و هدر دادن بودجه کلان توسط این تشکیلات نهاده شد.

 

 بنیاد رودکی سال هاست که موسیقیدان ها، نوازندگان و آهنگسازان، بویژه قشر جوان آن ها را مورد تبعیض آشکار قرار میدهد و آن ها را دستکم می‌گیرد. سطح موسیقی عرضه شده و حمایت شده از طرف بنیاد رودکی، حتی با سطح هنرمندان داخل ایران هم مطابقت ندارد و بمراتب پائین تر است. آیا تا کنون این اختلاف سطح که ناشی از بی تد بیری مدیراین تشکیلات بوده، مورد بررسی قرار گرفته است؟

 

 مدیر عامل بنیاد رودکی بالاترین شخص و مقام تصمیم گیری در مورد موسیقی مملکت است. شاید در ابتدا این امر بنظر نیاید و شاید هم باورکردنی نباشد، اما بوضوح می‌گویم که این امر حقیقت دارد.

 

 ایشان نه تنها در داخل مملکت، بلکه در خارج از مملکت نیز تماس های مستقیمی دارند و در جلساتی شرکت می‌کنند که در حالت عادی نیاز به دارا بودن بالاترین اطلاعات در سطح فرهنگی بین المللی است.

 

آقای وزیر آیا اطمینان دارید که ایشان واقعاً شایستگی این شغل را دارد؟ آیا اطمینان دارید  او با این قدرتی که دارد مدبّر ترین مدیر هنری این کشور است؟آقای وزیر در اغلب کشور های جهان برای تصدی چنین سمت هایی فراخوان بین المللی می‌دهند. آیا ما در ایران امروز و در قرن بیست و یکم افرادی در این سطح نداریم؟

 

اقای وزیر باید بپذیریم که اغلب فعالیت های موسیقیایی بنیاد رودکی باید مورد تجدید نظر قرار گیرند.

 

- یکی دیگر از فعالیت های خلاف عرف و چشمگیر بنیاد فرهنگی و هنری رودکی اجاره دادن سالن هایی است که در اختیاردارد؛ به سبک دفتر معاملات ملکی. در هیچ کشور مترقی دنیا یک بنیاد فرهنگی و هنری که از بودجه دولت تغذیه میشود و تعداد فراوانی از کارمندان رادر استخدام خود دارد، بصورت آماتور به یک بنگاه معاملات ملکی ناکارآمد، تنزل مقام پیدا نمی‌کند. این  بنگاه معاملات ملکی ای خودکفا نیست و دائماً دست کمک بسوی دولت دراز می‌کند.

 

ایا قبول ندارید  یک موسسه حرفه ای خصوصی بمراتب بهترقادر بود ضمن مدیریت این سالن در آمدی هم برای حمایت از امور فرهنگی کسب کند.

 

- اقای وزیر بنیاد فرهنگی و هنری هیچ کشوری همانند یک بنگاه شادمانی، مشغول برگزاری کنسرت، آن هم صرفاً جهت سرگرمی مردم نیست. این کار وظیفه رادیو و صدا و سیما و موسسات خصوصی است. خواننده هائی که برایشان کنسرت برگزار میشودآنقدر محبوب هستند که هرکجا برنامه بگذارند، مردم از آن ها استقبال خواهند کرد. رابطه بنیاد رودکی، با توجه به بودجه ای که از طرف دولت به او تخصیص داده میشود، با موسیقی کشور، مسئله بسیار مهمی است. بعنوان یک متخصص و دوستدار مملکتم، بدون چشمداشت مالی و یا مقامی، باید خدمتتان عرض کنم که حفظ و یا حذف اغلب فعالیت های موسقیائی بنیاد رودکی باتوجه به بودجه ای که در اختیارش قرار میگیرد، بحال مردم فرقی نخواهد داشت.

 

حرکت لزوما پیشرفت نیست

- متاسفانه  ما فقط درجا زدیم. درجا زدن حرکت است اما پیشرفت نیست. فقط باعث خستگی می‌شود و عده ای را از دور خارج می‌کند.  آیا در این روز های بسیار سخت و فشار طاقت فرسای اقتصادی و فشارهای ناعادلانه دشمنان، سزاوار است که پول این مملکت را صرف امور و فعالیت های بی نتیجه و بی هدف کنیم؟

 

- با وجود سال ها بی حرکتی و سکون مطلق، همچنیان شاهدیم که عده ای در اطراف وزارتخانه، حتی افراد وارد به امور، به نادرستی و برای حفظ منافع خود، یا سکوت کرده اند و یا برای پسرفت های هم تبریک گفته اند.

 

-  در ۲۰  سال گذشته جندین بار وزرا و معاونین عوض شده اند ولی مهره های اصلی بجای خودشان مانده ودر مشکلات  موسیقیایی هیچ تغییری ایجاد نشده است. چشمم آب نمی خورد که این آقایان منادی پیشرفت و تعالی هنر موسیقی باشند. اینان منادی سکونِ مرداب گونه اند. چون نفع کوتاه مدتشان در این است.

 

- بزرگترین چالش بنیاد رودکی، رشد سریع موسیقی و موسیقیدانها در بعد از انقلاب و همچنین پیشی گرفتن سریع آنان از مسئولین موسیقی وزارت ارشاد بوده است و پر واضح است که شخص جنابعالی مسئول سال ها ریخت و پاش و وظیفه نشناسی و وجود این همه مشکلات اساسی نیستید.

 

 ولی باور من این است که شما میتوانید و این توان را دارید که در زمان نسبتاً کوتاهی، راه و روند بسیار غلطی که در شأن ایران امروز نیست را تغییر دهید.

 

- امروزه ما صدها ایرانی با فرهنگ، با سواد و آشنا با فرهنگ موسیقی جدّی داریم که می‌توانند شغل های مدیریتی را در اختیار داشته باشند. من بعنوان دلسوز فرهنگ ایرانی شخصاً هیچ دلیلی نمی بینم که ایران از کشورهائی مانند ترکیه سال ها عقب تر باشد. 

 

جبران نیازمند بودجه نیست

بودجه کلانی را که بنیاد رودکی در اختیار دارد باید برای بهبود زندگی موسیقیدانها یی صرف کنند که برای پیشرفت فرهنگ مردم فعالیت می‌کنند نه برای کارهایی نمایشی و سرگرمی که معمولا وظیفه رادیو و تلویزیون است.

 

چرا باید ۲ ارکستر بزرگ نیمه وقت  داشت؟ آن هم با دستمزدی که نوازندگان  نتوانند با آن زندگی آبرومندی داشته باشند؟

 

چرا باید حتی دستمزد استادان موسیقی آنقدر پایین باشد که نتوانند یک زندگی معمولی داشته باشند؟

 

چرا باید وضع بازنشستگی استادان موسیقی آنقدر اسفناک باشد که نتوانند معاششان را بگذرانند؟

 

وظیفه فراموش شده بنیاد رودکی

مهمترین وظیفه بنیاد رودکی باید صرفاً تلاش در ارتقاء سطح فرهنگی جامعه باشد. جامعه ای که این امر یکی از احتیاجات اساسی آن است. اغلب برنامه های حمایت شده توسط بنیاد رودکی، روی سرگرمی تمرکز دارد وهیچ گونه انگیزه فرهنگی و یا حمایت هنری ندارد. اغلب این برنامه ها هم اصولاً نیازی به حمایت دولت ندارند.

 

هر ریالی که در بنیاد رودکی  خرج میشود باید در راه بالابردن سطح فرهنگ مردم باشد. نه خرج بیحسا ب و سلیقه ای آنهم سلیقه پایین.

 

بودجه بدون نظارت همان حیف و میل است

در سال ۱۳۹۴  دوازده ماه تمام شاهد بودم که چگونه بودجه این مملکت، بی حساب و بی هدف هدر می‌رود.

 

 برای مثال در سال ۱۳۹۴ شش هفته تمام برای کمک به  آهنگسازان ایرانی و عرضه آثار آنان به بازار بین المللی، بودجه ای بسیار بالا خرج ۸۵ نفر نوازنده، رهبر ارکستر صدابردار و غیره شد تا آثار۱۲ آهنگساز ایرانی در سطحی که موسسه  آلمانی «ناکسوس» انها را در سطح بسیاربالایی ارزیابی کرده بود، عرضه شود.

 

اقای وزیر از سرنوشت این اثار ضبط شده اطلاع دارید؟

 

 این آثار پس از ضبط وآن همه هزینه در بایگانی ماندند و آب از آب تکان نخورد و هیچ اتفاقی نیافتاد.

 

آقای وزیر این  بی رحمی ای که بر آهنگسازان جوان  مملکت روا شد جبران پذیر است؟

 

در این بنیاد، اغلب اوقات، تنها به دلیل حفظ موقعیت های خودشان، به بهانه های مختلف و بی سرو صدا، جلوی رشد و خلاقیت نسل جوان گرفته می‌شود.   

 

وخامت حال ارکسترهای دولتی

چرا ما باید از کشور ترکیه سالهاعقب تر باشیم؟ چرا بقول اقای چکنواریان ارکستر ما باید ۳۰ سال عقب تر از ارکسترهای استاندارد جهان باشد؟

 

عقب ماندگی  ارکستر های ما از کشور ترکیه بخصوص برای بنده که حدود ۲۵ سال است ارکسترهای ترکیه را رهبری میکنم دردناک است.

 

ارکستر باصطلاح ملی امروزما همان ارکستر گلهای ۵۰ سال پیش رادیو است که برای سرگرمی روزهای جمعه ظهر برنامه داشت. 

 

- جای این ارکسترو رپرتوارش در وزارت فرهنگ و ارشاد  نیست بلکه در صدا و سیما است که آن سازمان هم خودش ارکستری با رهبری بهتر دارد.

 

-  آیا نسل آینده هم باید همچنان به موسیقی گلهای ۵۰ سال پیش ما دل خوش کند؟ مسئول نوآوری جز متولیان و مسئولان هنری ایران کیست؟ آیا نسل آینده در باره چگونگی خلاقیت موسیقیائی دهه های ۶۰ تا ۹۰ نخواهد پرسید؟

 

متاسفم که باید بگویم و با تکرار خاطرات تلخ با خود بنالم که حدود ۵۰ سال پیش آقای جواد معروفی رهبر ارکستر گلهای رادیو بودند و اقای شهبازیان هم در آن ارکستر نوازنده ویولن بودند. آقای معروفی در خواب هم نمی‌دیدند  که ارکستر وقطعاتشان در وزارت فرهنگ و ارشاد روزی جایی داشته باشد.

 

- متاسفم بگویم  که بزرگانی چون فرهاد مشکات و حشمت سنجری تصور هم نمی کردند که ارکسترسمفونیک روزی با نوازنده هائی بمراتب بهتر، درچنین سطح پائینی برنامه اجرا کنند.

 

جناب آقای وزیر، خیلی ها این روز ها این مشکلات را ‌‌میدانند ولی صدایشان  به گوش شما و وزرای دیگر نرسیده و نخواهد رسید  چون  صدایشان قبل از رسیدن به دفتر شما در جای دیگری و توسط اشخاص دیگری خاموش می شود. آقای وزیر، در ایران امروز  بعد از انقلاب سطح نوازندگان سازهای ایرانی و غربی  چندین و چند برابر بالا تر رفته ولی درمقابل، سطح ارکستر ها به مراتب پا ئین ترو نقصان یافته است. بدانید و آگاه باشید عده ای نمی‌گذارند شما متوجه پایین بودن سطح ارکستر ها بشوید، عده ای هم به بهانۀ بهبود، دایم بودجه بیشتر میخواهند.

 

اقای وزیر، درهرکشوری، چنانچه فعالیتی هنری، مفید باشد، انقطاع آن فعالیت، کمبودی در جامعه ایجاد میکند که بلافاصله حس خواهد شد.

 

 باید دید، بود و یا نبود فعالیت های موسیقیائی بنیاد رودکی، چه تغییری در جامعه پدید خواهد آورد. باید امتحان کرد و دید. باید تمام ارتباطات موسیقیائی بنیاد رودکی را زیر سؤال برد و دانه دانه در مورد ماندن ویا حذف آنها تصمیم گرفت. این کار باید حتماً تحت نظارت صاحب نظران بی طرف موسیقی صورت پذیرد.

 

مشکل حل نشده مجوزها

 یکی از چالش ها و در عین حال اشتباهات بزرگ وزارت فرهنک و ارشاد موضوع دادن و یا ندادن مجوز به موسیقیدانان است.

 

این کار بزرگترین توهین به موسیقی و موسیقیدان است. وزارت فرهنگ و هنر هیچ کشوری وقت وبودجه اش را صرف دادن مجوز به آهنگساز نمی‌کند.  آن هم مجوزهایی که نه تنها منطقی نیستند بلکه هیچگونه اثری در جامعه ندارند. زیرا مردم در منزل، تاکسی و جشن ها، موسیقی دلخواه خود را گوش می‌دهند چه با مجوز و یا بدون مجوّز.

 

- فقط یک ممنوعیت به ممنوعیتها ی غیر قابل کنترل دیگر اضافه شده است و وزارت ارشاد، مردم را ناچار به عمل غیر قانونی کرده است. وزارتخانه ای که باید بانی درستکاری و صداقت باشد، این جوانان مشتاق به موسیقی را به کار خلاف قانون می‌کشاند.

 

چطور ممکن است یک گروه موزیسین بیایند با سلیقه خودشان به دوستان، دشمنان و یا به یک گروه دیگر اجازه کار بدهند، در چه زمانی موسیقی مرتکب گناهی شده که حالا در مملکت ما باید توسط یک گروه دیگر مجوز بگیرد؟

 

آهنگ، از تعدادی نت موسیقی تشکیل شده است که با ترتیباتی دنبال هم می آیند. چه کسی میتواند بگوید که این ترتیبات باید بصورت دیگری باشند، وگرنه مجّوز نمیدهیم.

 

اگر میخواهید لغات و شعر را کنترل کنید مانعی ندارد ولی به موسیقی نباید کاری داشته باشید، چون این سلیقه آهنگساز است و موفقیت آن هم وابسته به اقبال شنونده. بنده اطمینان دارم که روزی بناچار این ممیّزی هم برهم خواهد خورد، بیائیم امروز با کمک جوانان پایه های محکمی برای پیشبرد کار موسیقی بنا سازیم.

 

شورا ها و مشاورین ۲۰ سال گذشته، از زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی تاکنون، که اغلب از یک گروه خاصی تشکیل شده بودند  دیگر کارآمد نیستند و باید برای بازسازی و پیشبرد و ایده های تازه از موسیقیدانهای جوانتر استفاده شود که در ایران امروزفراوان هستند.

 

اقای وزیر، پایه تغییرات را بر اساس تحرک و پویائی نسل جوان بنا کنید وگرنه هیچ آینده ای نمی توان برای آن متصور بود. امیدوارم حرف های مرا صرفا از روی دلسوزی بدانید و این جملات را جدی بگیرید.

 

با احترام

علی رهبری

وین

 

 

  • 9
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش