پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۱۸:۴۴ - ۳۰ بهمن ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۱۰۷۳۹۴
رادیو و تلویزیون

'احسان همتی' گوینده رادیو:

گويندگی در برنامه زنده، شبيه راه رفتن روی لبه تيغ است!

احسان همتی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

فروغ شعر ايران در سال ۵۲ و در مجموعه شعر «ايمان بياوريم به آغاز فصلي سرد» ،جمله اي را به كار برد كه حال بعد از سال ها اين كلام همچنان زنده و جاري‌است ؛ «صدا،صدا،صدا، تنها صداست كه مي ماند...»

 

صدا و آوا ماندگار ترين و تاثيرگذار ترين موهبت‌هاي الهي به آدمي هستند. در اين ميان عده اي به خاطر داشتن صدايي خاص و به قول اهل فن،صدايي «مخملي»، سمت و سوي متفاوتي از ديگران پيدا كرده و شايد سرنوشت كاري آن‌ها در مسير ديگري رقم بخورد. در اين ميان شاید رادیو را بتوان به عنوان خانه انسان‌های خوش صدا معرفی کرد زیرا در این رسانه تنها عنصر ماندگار همان صداست!اما طي اين سال ها گويندگان متفاوتي ساكن «راديو» شدند و از اين طريق براي مردم ماندند و صدايي خاطره ساز شدند.

 

افرادي همچون مرحوم منوچهر نوذری، احمد شاملو، حسین منزوی و ... كه اگر در اين وادي ورود نمي كردند،راديو ايران هيچ‌گاه به جايگاهي كه امروز دارد نمي رسيد و در امتداد آن نيز از گويندگان خوش صداي ديگري همچون جعفر خسروی ، مریم نشیبا و منوچهر والی زاده خبری نبود.در اين ميان راديو به عنوان يك رسانه گرم كه با مخاطبان پايه ثابت خود رفاقتي ديرينه دارد،بستري براي گويندگان جوان نيز فراهم كرده تا صداي خود را از امواج راديويي به سمع شنوندگان‌شان رسانده و در گوش تاريخ ثبت كنند.

 

احسان همتي،جوانی دهه شصتي است كه كار خود را از اجرا در تلويزيون آغاز كرده و در حال حاضر نيزجزو گويندگاني به شمار مي آيد كه برنامه‌های حساس و پرمخاطبي را اجرا می‌کند. برنامه هايي در حوزه ها و فضاهاي متفاوتي همچون صباهنگ از رادیو صبا، برنامه سیاسی بررسی رسانه‌های بیگانه در رادیو ایران و مرواريد شرق از رادیو فرهنگ كه خودِ همتي آن را «برنامه چيني» مي نامد ، از جمله برنامه‌هایی است که او این روزها به عنوان گوینده در آن‌ها حضور دارد.احسان همتي در گفت‌وگو با «قانون» از فراز و فرود هاي عرصه راديو براي‌مان مي گويد كه البته بسياري از آن‌ها را وقتي كه ضبط خاموش است عنوان مي كند،فراز و فرود هايي كه اجرا در راديو را حتي سخت تر از اجرا در تلويزيون براي‌مان ملموس مي كند.

 

به عنوان سوال اول به ما بگوييد كه يك تحصيلكرده در رشته حسابداري در راديو چه کار مي‌كند؟اين علاقه از كجا شكل گرفت؟

شايد به واسطه استعدادي كه خداوند در وجودم نهادينه كرده است،سرنوشت كاري من جدا از آنچه در دوران تحصيلات گذراندم رقم خورد.البته بايد اضافه كنم كه برادرم، کيوان همتي از گوينده هاي قديمي راديو است كه تشويق ها و راهنمايي هايش،ترغيب شدن من را براي ورود به اين رشته،دو چندان مي كرد.

 

آيا در اين رشته اساتيدي هم داشتيد يا افرادي كه الهام بخش شما باشند؟

در ابعاد كاري ما هرچه متفاوت تر باشي ماندگار‌تر خواهي بود.تقليد كردن از شيوه اجرا يا حتي الگو برداري موضوعي بود كه اساتيد ما از همان ابتدا نسبت به آن نهي مان كردنداما براي تجربه كسب كردن،به اجراهاي بسياري گوش دادم كه مي توان گفت الهام بخش سبك كاري من بوده‌اند.بنابراين سعي كردم تا جايي كه مي توانم خودم باشم و احسان همتي را داراي يك سبك منحصر به فرد به مخاطب معرفي كنم.

 

از سال هاي اول ورودتان به راديو بگوييد.با چه كساني همكار بوديد و به طور كلي فضاي راديو از آن سال تا حالا كه در آستانه سال ۹۸ هستيم براي شما چه فراز و فرودهايي داشته است؟

من از سال ۸۴ فعاليتم را در حوزه گويندگي راديو آغاز كردم. برخلاف بسياري از مجريان تلويزيون كه ابتدا در راديو بودند و بعد به تلويزيون آمدند، من قبل از ورود به راديو و در سال ۸۲ ،در يک برنامه تلويزيوني براي گروه اجتماعي شبکه سه به نام «اشاره»،كه يك برنامه علمي بود، کار اجرا را تجربه کرده بودم. تا آن زمان خيلي جدي به اين مقوله نگاه نمي کردم ولي بعد از آن به خاطر علاقه اي که به راديو داشتم، تست دادم و کارم را از راديو ايران شروع کردم.فضاي گرم راديو را نمي‌توانم با هيچ كجا عوض كنم.آنجا بعد از ۱۴ سال ديگر خانه من شده است.شايد اصلي ترين معضل تمام راديويي ها از جمله من طي اين فراز و فرود ها،نداشتن امنيت شغلي باشد .براي كسي كه نزديك به ۱۵ سال در اين حوزه در حال كار است شايد اين كمترين توقع است كه حداقل استخدام شود!

 

در اين راستا به دنبال استخدام در صدا و سيما نبوديد؟

داشتن امنيت شغلي و جايگاهی ثابت و مشخص از حقوق اوليه همه كساني است كه در اين حوزه كار مي كنند.من هم از این قائده مستثنا نیستم.ناگفته نماند كه راديو در شرف تغيير و تحولاتي است که امیدوارم به ثمر بنشیند چراکه افراد بسياري در اين حوزه هستند كه هنوز استخدام نشده اند و وضعيت مشخصي ندارند.

 

شما در كنار گويندگي چند كار دوبله هم انجام داده‌ايد.پيشتر هم كه اجرا در تلويزيون را در كارنامه داشتيد،اما در كارنامه كاري‌تان بيشتر گويندگي راديو به چشم مي‌خورد،علت اين ارجحيت و ترجيح چيست؟

راديو از نظر من فضاي حرفه اي‌تر،هيجان انگيز تر و صدالبته سخت تري دارد و اين براي من چالشي شد كه خود را محك بزنم و در ادامه نيز به راديو پايبندم كرد.در اجراهاي تلويزيوني مجري براي تاثير گذاري دستاويز هاي بسياري دارد،مهم‌ترين آن هم دوربين و ارتباط تصويري است.مي تواند از ميميك صورت،دست ها و ... براي بيان احساسات كمك بگيرد اما گوينده راديو تنها يك خروجي صدا را دارد و تمام احوالات اجراي خود را وابسته به متن يا فضاي برنامه بايد از طريق همان صدا به سمع مخاطبانش برساند و آن‌ها را نگاه دارد.اين تفاوت ضمن سخت بودن براي من بسيار جذاب بود.

 

اجرا در سال هاي اول كه هم‌زمانِ آموختن بود و هم كسب تجربه چگونه مي‌گذشت؟

من هنوز هم در حال يادگيري هستم چون فضاي راديو شبيه يك اقيانوس است و هنوز هم بعد از ۱۴ سال برايم ابعادي ناشناخته دارد.اولين برنامه راديويي من «ساده مثل صبح» بود كه از شبكه راديويي ايران، پخش مي شد.من دو سال در راديو ايران بودم.بعد از آن و در سال ۸۶ در راديو جوان نيز به اجرا پرداختم.البته در خلال آن‌ها،برنامه هايي ديگر در شبكه هايي چون آوا،پيام،اقتصاد،صداي آشنا، كتاب و خانواده نيز بود كه در آن‌ها اجرا مي‌كردم.مي توان گفت در تمام حوزه ها اجراهايي انجام دادم.حالا هم كه در راديو فرهنگ مشغول به كارم.

 

آيا در اين سال ها برنامه‌اي در راديو اجرا كرديد كه با چالشي همراه شودو آيا از اين نوع جريان سازي‌ها استقبال مي كنيد؟

در حال حاضر يك برنامه به نام ميدان آزادي دارم كه از راديو فرهنگ پخش مي‌شود و يك برنامه چالشي در حوزه هاي اجتماعي،فرهنگي،علمي و حتي سياسي است.ترجیح من نیز این است که برنامه هم برای خودم و هم مخاطبانم با ایجاد چالش همراه بوده و ریتم تندی داشته باشد.برنامه اي كه بتواند همصدا با خواسته های مردم و همزمان با پاسخگویی مسئولان همراه باشد.

 

درباره برنامه تماشاخانه فجر و جزييات آن كمي توضيح دهيد؟

تماشاخانه فجر ويژه برنامه سي و هفتمين جشنواره تئاتر فجر است كه از ۲۲ بهمن آغاز شده و از راديو فرهنگ پخش مي شود.در این برنامه با مسئولان برگزاري جشنواره و هنرمندان و فعالان حوزه تئاتر گپ و گفت مي كنيم.فضاي بسيار گرمي است به خصوص به اين دليل كه من تئاتر را به سينما ترجيح مي دهم.

 

اين روزها فضاي مجازي روز به روز فراگيرتر مي‌شود.از طرفي داغ شدن بازار پادكست‌ها به نظرتان چه تاثيري بر راديو و مخاطبان جوان آن دارد؟

متاسفانه با وسعت گرفتن و جای گرفتن فضای مجازی میان زندگی مردم،رسانه های قدیمی تر مثل روزنامه و رادیو کمی عقب رانده شده‌اند.بنابراین نمی توان از تاثیر آن چشم پوشید.در این میان مشکلات هر حوزه نيز به حاشیه نشین‌تر شدن آن‌ها دامن زده است.برای مثال ما در برنامه میدان آزادی که پیشتر توضیحی ازآن ارائه کردم، تحلیل و بررسی پیرامون مشکلات حوزه مطبوعات داشتیم که اصلی ترین آن،معضل قیمت کاغذ است که از اردیبهشت ۹۷ تا به حال سه برابر افزایش پیدا کرده است.البته باید اضافه کنم که راديو نيز امكاناتي دارد.شايد به اينترنت و فضاي مجازي نتوان در هر كجا دسترسي داشت اما راديو با توجه به اينكه رسانه ای گرم و قديمي است مشتريان ثابت خود از جمله رانندگان را دارد.در همین خصوص برنامه شبانه رو ويژه راننده ها را دارم كه توانسته تعامل بسيار خوبی با راننده ها داشته باشد.

 

تا به حال از عادي شدن اجرا و صداي خود نزد شنوندگان احساس خطر کرده‌اید؟

نگران عادي شدن صدا نيستم اما شيوه اجرا چرا.در هر برنامه بايد شيوه اجرا متناسب با فضای آن برنامه باشد و این نیاز به تجربه و یادگیری دارد.باید توجه شود برنامه در چه ساعتی از شبانه روز پخش می شود،در چه حوزه ای ساخته شده است و چه دغدغه هایی را دنبال می کند.برای مثال ما يك برنامه قديمي با تجربه ۳۴ ساله درباره رسانه های بیگانه داریم که فضایی سیاسی دارد و لحن تند و پرهیجانی را می‌طلبد.

 

فضاي ورود به رادیو را براي علاقه‌مندان به این حوزه در شرايط كنوني چگونه مي‌بينيد؟

با وجود استعداد های درخشانی که در حوزه صدا داریم، متاسفانه فضاي ورود در حال حاضر بسيار سخت شده است چراکه شما با ورود به راديو ديگر زبان مرجع هستید.به ادبيات درست،بیان صریح و صحیح و در نهایت صدای گیرایی احتیاج دارید.در این میان باید خط مشی های سازمان را نیز در نظر گرفت.در حال حاضر سياست اين است كه اول نيروهاي قديمي را ساماندهي كند و بعد اگر نيروي مازاد خواست،افراد تازه راجذب كند.این پروسه نیز يك سال است كه آغاز شده و بايد ديد چه نتيجه اي دارد.استعدادها اما بي نظيرند و شیوه های منحصر به فردی در اجرا برای خود دارند.باوجود اینکه اکثر این افراد تجربه اجرا در استودیو را ندارند.چون می دانید که استودیو شرایطی متفاوت را می طلبد.به خصوص در برنامه‌های زنده،شما در آنِ واحد باید حواس‌تان به چند نقطه باشد،به تهیه کننده که همزمان با اجرا،در گوش‌تان حرف می زند و نکاتی را یادآور می شود،به ساعت که طبق برنامه باید تغییراتی در فضا حاصل شود و همچنین به متنی که می خوانید و پیامک هایی که در خلال برنامه ارسال می شود.ضمن اینکه در برنامه زنده شما مسئول آنچه هستید که می گویید و این استرس را چند برابر می‌کندچراكه گويندگي در برنامه زنده شبيه به راه رفتن روي لبه تيغ است.

 

به عنوان كلام آخر ، احسان همتي ساختار شكن است يا بر اساس آيين نامه ها و قوانين اجرا مي كند؟

احسان همتی سعي مي كند ميانه‌رو باشد و بر محور اعتدال برنامه ها را اجرا كند.من می‌گویم مي توان همزمان با فعالیت در شعاع قانون صدای مردم هم بود.

 

 

ghanoondaily.ir
  • 14
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش