«شاید اگر ماده واحدهای در قانون اساسی کشور داشتیم که افراد را مکلف به یادگیری حداقل سواد مالی برای کسب مدرک دیپلم میکرد، امروز با این حجم از ناآگاهی نسبت به سرمایهگذاری مولد مواجه نبودیم». این جملات را وکیلی قدیمی میگوید که در ۲۰ سال سابقه کاری وکالتش، همانطور که در دادگاهها و دادسراها رفت و آمد میکرد، کد بورسی هم گرفته بود و خرید و فروش هم انجام میداد. البته این وکیل قدیمی میگوید که از نسل قدیم بورس بازهاست. از آنها که سهم خوب میخریدند و بلندمدت نگه میداشتند تا به سود دهی برسد. نه از آنها که منتظرند از این سهم به آن سهم بپرند تا نوسان بگیرند.
در ادامه این گزارش، در چند گفتوگو با وکلای فعال در خصوص رفتارهای سرمایهگذاری آنها و میزان آشنایی که از بازار سرمایه دارند، به گپ و گفت نشستیم. علی، وکیل جوان تری که نهایتا ۱۰ سال سابقه کار دارد، میگوید: من حدودا یک ماه است که کد سهامداری گرفتم. دلیل کد گرفتنم این بود که میخواستم وام مسکن بگیرم و برای آن باید کد سهامداری می گرفتم که بتوانم اوراق تسهیلات مسکن بخرم. در این مدت هم تنها از این اوراق استفاده کردم.دیگر نه سهمی خریدم و نه اوراقی. با این حال ترغیب شده ام که برای ورود به این بازار دانش خودم را افزایش دهم، البته اگر پروندهها اجازه دهند.
برآیند خنثی جامعه نسبت به بورس
علی می گوید که نه نگرش منفی نسبت به بورس دارد و نه مثبت. در واقع نگرشم نسبت به این بازار ممتنع است، زیرا اطلاعات دقیقی نسبت به این بازار ندارم. به همین دلیل در سالهای فعالیت خودم، پساندازم را به جای آنکه در بانک نگه دارم، یا تبدیل به ملک کردم و یا امتیاز خط تولید کارخانههای سودآور کوچک را به طور شخصی خریداری کردم. وارد بازار طلا و ارز هم نشدم، زیرا بازیهای ارز و سکه را دوست ندارم. نوسانات موقت این بازارها برایم استرس زاست و ترجیح می دهم حتی اگر قرار است سود کمتری داشته باشم، دغدغه فکری کمتری هم داشتهباشم. اگر کسی مسئولیت ورود به بورس با پول من را بر عهده می گرفت که من هم به آن مطمئن بودم، شرایط سرمایه گذاری من خیلی بهتر می شد.
مسکن، برآیند ساخت و ساز و وکالت
پریسا، وکیل جوان دیگری که ۵ سال سابقه کار دارد، می گوید که تصمیمش برای سرمایه گذاری در وهله اول خرید ملک است. پدر پریسا، فعال حوزه ساخت و ساز است و این خانم وکیل اولین گزینه معتمد خود برای سرمایه گذاری را اموال غیرمنقولی می داند که پس از مشورت با پدرش بتواند وارد آنها شود. پریسا می گوید که کد بورسی ندارد اما پولش را در بانک هم نمی گذارد، به دلیل آنکه معتقد است سپردههای بانکی به اندازه رشد تورم واقعی، حفظ ارزش دارایی ندارند. او تاکید دارد که بخشی از پس اندازم را نیز تبدیل به سکه طلا کردهام.
از او در خصوص دلایل عدم ورودش به بورس پرسیدیم که گفت: طی تحقیقاتی که داشتم، بورس ایران چندان قابل اعتماد و قابل پیشبینی نیست. از این لحاظ می گویم قابل اعتماد نیست که به طور مثال یک شرکت سیمانی، بی دلیل یک روز افزایش قیمت سهام خواهد داشت و فردای آن روز می تواند ناگهان و باز هم بدون دلیل کاهش قیمت داشته باشد. به همین دلیل نمی توانم مطمئن باشم که وقتی پول خود را به این بخش می آورم، تا آخر هفته چند درصد افزایش یا کاهش تجربه خواهم کرد و ریسک زیادی را به من تحمیل می کند. البته اگر به بازار مطمئن باشم ممکن است که وارد شوم و به دنبال دانش تحلیلی بروم.
شناخت نادرست از ریسک بورس
پریسا از پرونده جالبی صحبت کرد که موکلش حدود ۱ میلیارد تومان از سهام یک شرکت مطرح مواد غذایی که سهام آن در بورس معامله می شود را خریده بود. اما ضرر کرد و به دلیل آنکه شخص عاقل و بالغی بود که با اراده خود وارد بازار شده بود، پیروز نشد و نتوانست ضرر خود را پس بگیرد.
ورود به بازار ارز اخلاقی نیست
شهرام، وکیل دیگری که در شهر کاشان ساکن است و حدود ۱۲ سال سابقه وکالت و تدریس حقوق در دانشگاهها را دارد، اولین گزینه خود برای سرمایه گذاری را معطوف به زمینه طلا و مسکن عنوان میکند. او می گوید: در واقع ترجیح می دهم به جای اینکه پولم را وارد بانک کنم، طلا و مسکن بخرم که ارزش ذاتی دارند و ریسک کمی شامل حال آنها می شود. البته همانقدر که ورود به بازار طلا و مسکن را صحیح تلقی می کند، از ورود به بازار خرید و فروش ارز فراری است، زیرا معتقد است که ریسک زیادی وارد و به لحاظ اخلاقی به خصوص در شرایط فعلی، کار درستی نیست.سیاسی بودن قیمت گذاری ارز نیز این مقوله را از حیث سرمایه گذاری خارج می کند.
شهرام با وجود اینکه نسبت به بازارهای ذکر شده، آگاهی خوبی دارد، تاکنون به بورس وارد نشده و حتی ورود چند تن از دوستان نزدیکش به بازار سرمایه نیز نتوانسته وی را برای ورود به این بازار ترغیب کند. البته نداشتن آگاهی از بورس را دلیل اصلی عدم ورود خود به این بازار می داند.
صندوقها مورد پسند وکلا افتاد
بحث صندوقهای سرمایه گذاری، به حق شیرینترین بحث بازار سرمایه است. صندوقهایی که اکنون بر طیف گسترده ای از سرمایه گذاری سوارند و از ملک و طلا تا سهام را در بر می گیرند و با داشتن ارکان حرفه ای که هر یک وظیفه نظارتی را برای رکن دیگر دارد و فضای رقابتی را نیز میان صندوقهای مشابه ایجاد کردهاست، به عنوان یکی از موثرترین ابزارهای سرمایه گذاری در بازار مولد سرمایه شناخته میشوند، هرچند هنوز به درستی در میان اذهان عمومی شناخته نمیشوند.
وکلایی که در این گزارش با آن ها به گفتوگو نشستیم، متفقالقول، از وجود و کارایی صندوقها بی خبر بودند، اما پس از آنکه اطلاعات کلی از وضعیت صندوقها به آنها دادیم، باز هم متفقالقول اظهار کردند که حتما در مورد آنها بررسی بیشتری خواهند داشت و یا مسیر سرمایه گذاری خود را عوض می کنند و یا در بدترین حالت بخشی از سرمایه خود را به این صندوق ها اختصاص می دهند.
پریسا در این باره گفت: من همواره به دنبال پیشرفت هستم و هربازاری که بدانم منطقی تر، پربازده تر و مولدتر باشد را ترجیح می دهم. شهرام نیز گفت که با شناخت سود آوری آنها و ریسکی که باید بپذیرم، برای ورود به این صندوقها تصمیم می گیرم. اما علی گفت: تا زمانی که جرقه ای در باب جذابیت این صندوقها نداشته باشم، نمیتوانم به سمت آنها بروم. هرچند ممکن است اکنون که میدانم این صندوقها وجود دارند، به آنها فکر کنم و به سمتشان بروم.
- 9
- 4