
اقتصاد۲۴ نوشت: مهرماه امسال برای اقتصاد ایران، ماه جهشها و رکوردهای تلخ بود. تازهترین گزارش مرکز آمار ایران نشان میدهد که شاخص قیمت مصرفکننده خانوارها در مهر ۱۴۰۴ به عدد ۴۰۳.۸ رسیده؛ رقمی که بهتنهایی نشان میدهد تورم به نقطه جوش رسیده و هزینه زندگی در نخستین ماه پاییز، جهشی بیسابقه را تجربه کرده است.
در حالی که تنها یک ماه پیش، شهریور با ثبت رکورد ۲۸ ماهه در تورم نقطهبهنقطه به تیتر یک رسانهها تبدیل شده بود، مهر ماه همه رکوردهای اخیر را شکست و سیگنالی روشن از بدتر شدن وضعیت معیشت خانوارهای ایرانی فرستاد.
جهش پنج درصدی در یک ماه؛ مهر داغ تورمی
بر اساس گزارش مرکز آمار، شاخص قیمت مصرفکننده خانوارها در مهر نسبت به ماه قبل ۵ درصد افزایش یافته است؛ عددی که در ظاهر ممکن است کوچک به نظر برسد، اما در دنیای تورم، معنای آن جهشی عظیم است.
سطح تورم ماهانه در اقتصاد ایران معمولاً در محدوده ۲ تا ۳ درصد نوسان دارد و رقم ۵ درصدی تنها یکبار دیگر در خرداد ۱۴۰۱ دیده شده بود؛ زمانی که حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی باعث انفجار قیمتها شد.
در واقع، تورم ۵ درصدی در مهر ۱۴۰۴ یک سیگنال هشدار تورمی است؛ نشانهای از بازگشت چرخهای که بهتدریج ارزش پول ملی را فرسوده و قدرت خرید را میبلعد.
در میان گروههای مختلف کالایی، بیشترین رشد قیمت به خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات تعلق دارد؛ این گروه در مهرماه ۶.۴ درصد افزایش قیمت را تجربه کردهاند، در حالیکه کالاهای غیرخوراکی و خدمات با رشد ۴.۲ درصدی در رتبه دوم قرار دارند. بهعبارت دیگر، گرانی مستقیمترین ضربه را بر سفره مردم وارد کرده است.
تورم نقطهبهنقطه ۴۸.۶ درصدی؛ شکستن رکورد ۲۹ ماهه
نرخ تورم نقطهبهنقطه – که میزان تغییر قیمتها در یک سال را نشان میدهد – در مهر به ۴۸.۶ درصد رسید.
این رقم به معنای آن است که خانوارهای ایرانی برای خرید سبدی یکسان از کالاها و خدمات، نسبت به مهر سال گذشته نزدیک به ۵۰ درصد بیشتر هزینه کردهاند.
هم چنین این شاخص در شهریورماه برابر ۴۵.۳ درصد بود؛ بنابراین تنها در یک ماه، بیش از ۳.۳ واحد درصد به نرخ تورم نقطهبهنقطه افزوده شده است. در نتیجه، مهرماه ۱۴۰۴ بهتنهایی رکورد ۲۹ ماهه تورم را شکسته است.
کارشناسان میگویند استمرار نرخهای بالای تورم نقطهای – بالاتر از ۳۰ درصد – برای بیش از پنج سال پیاپی، پدیدهای بیسابقه در تاریخ اقتصادی معاصر ایران است. اقتصاد ایران اکنون وارد ماه ۶۱ از این وضعیت شده و هیچ نشانهای از کاهش پایدار مشاهده نمیشود.
تورم سالانه ۳۸.۹ درصد و در بالاترین سطح در ۱۹ ماه گذشته
تورم سالانه که میانگین تغییرات قیمت در یک سال منتهی به مهرماه را میسنجد اکنون به ۳۸.۹ درصد رسیده است. این رقم ۱.۴ واحد درصد بیشتر از شهریور است و بالاترین سطح در ۱۹ ماه اخیر محسوب میشود.
در واقع، هر سه شاخص اصلی تورم (ماهانه، نقطهای و سالانه) در مهرماه بهطور همزمان صعودی بودهاند؛ وضعیتی که به گفته کارشناسان، نشانه ورود اقتصاد به مرحله «جهش تورمی ترکیبی» است؛ مرحلهای که در آن فشارهای قیمتی در کوتاهمدت و بلندمدت بهصورت همزمان افزایش مییابد.
دهکهای پایین در خط مقدم گرانی
هم چنین باید توجه داشت که طبق دادههای مرکز آمار، تورم سالانه در دهکهای مختلف هزینهای کشور بین ۳۸.۲ درصد (دهک دهم، یعنی ثروتمندترین خانوارها) تا ۴۰.۱ درصد (دهک اول، یعنی فقیرترین خانوارها) در نوسان است.
فاصله تورمی میان دهکها اکنون به ۱.۹ واحد درصد رسیده که نسبت به ماه قبل ۰.۳ واحد درصد افزایش نشان میدهد.
به بیان ساده، دهکهای فقیر تورم بیشتری را تجربه میکنند و دلیل این امر روشن است: بخش عمده هزینه خانوارهای کمدرآمد صرف خوراکیها و نیازهای ضروری میشود، همان بخشهایی که در ماههای اخیر بیشترین افزایش قیمت را داشتهاند.
چنان چه که در مهرماه، نان و غلات با تورم نقطهبهنقطه ۹۸ درصدی رکورددار گرانی بودهاند؛ یعنی قیمت این گروه در یک سال دو برابر شده است.
پس از آن، میوهها با ۹۴ درصد و سبزیجات با ۷۷ درصد افزایش در رتبههای بعدی قرار دارند. این اعداد بهروشنی نشان میدهند که سفره غذایی خانوارها به کوچکترین سطح چند سال اخیر رسیده است.
بازگشایی مدارس با تورم ۲۳ درصدی آموزش
از سوی دیگر این وضعیت تورمی در شرایطی رخ میدهد که مهر، ماه بازگشایی مدارس است و فشار هزینههای آموزشی، امسال سنگینتر از همیشه بود. گزارش مرکز آمار نیز نشان میدهد گروه آموزش در مهر ماه با تورم ماهانه ۲۳.۴ درصدی، بیشترین رشد قیمتها را تجربه کرده است.
افزایش شهریه مدارس غیردولتی، قیمت لوازمالتحریر، پوشاک دانشآموزی و هزینه حملونقل تحصیلی، مجموعاً شوکی جدی به سبد هزینه خانوارها وارد کردهاند.
در رتبه دوم نیز «سبزیجات و حبوبات» با تورم ۱۱.۹ درصدی قرار دارند؛ نشانهای از گسترش گرانی در کالاهای پایه مصرفی.
مقایسه شهریور و مهر؛ دو پله صعود در مسیر گرانی
برای درک بهتر این شدت وضعیت، کافی است نگاهی به آمار شهریور بیندازیم. در شهریورماه، نرخ تورم نقطهبهنقطه ۴۵.۳ درصد، تورم ماهانه ۳.۸ درصد و تورم سالانه ۳۷.۵ درصد بود.
حال، اما تنها در فاصله یک ماه، هر سه شاخص با جهشی قابل توجه مواجه شدند:
تورم ماهانه از ۳.۸ به ۵ درصد
تورم نقطهای از ۴۵.۳ به ۴۸.۶ درصد
تورم سالانه از ۳۷.۵ به ۳۸.۹ درصد
این روند نشان میدهد که نرخ تورم در مهرماه نه تنها افزایشی بوده بلکه شتاب رشد تورم نیز بالا رفته است؛ به این معنا که هر ماه گرانی با سرعت بیشتری ادامه پیدا میکند.
به بیان دیگر، اقتصاد ایران وارد مرحلهای از «شتاب تورمی» شده که در آن افزایش قیمتها خود به عامل جدیدی برای رشد قیمتها تبدیل میشود؛ نوعی مارپیچ قیمتی که بدون مداخله مؤثر مهارناپذیر است.
سفرهای که هر ماه کوچکتر میشود
افزایش مداوم تورم در دو ماه اخیر مستقیماً به معنای کاهش قدرت خرید خانوارهاست. به گزارش اقتصاد ۲۴ برآوردها نیز نشان میدهد که در حال حاضر، ۴ میلیون نفر در کشور درآمدی کمتر از هزینه حداقلی تغذیه دارند؛ یعنی حتی نمیتوانند سبد غذایی ضروری را تأمین کنند.
چنان که سید هادی موسوینیک، عضو هیأت علمی مرکز پژوهشهای مجلس، اخیراً اعلام کرده که حدود ۲۶ میلیون نفر در ایران زیر خط فقر مطلق زندگی میکنند؛ رقمی که معادل تقریباً یکسوم جمعیت کشور است و از متوسط جهانی بالاتر است.
در چنین شرایطی، پایه حقوق کارگران که حدود ۱۰ میلیون تومان است، بهشدت از هزینه زندگی واقعی عقب مانده است.
حتی بر اساس برآوردهای رسمی، حداقل هزینه سبد معیشت کارگری در تابستان بیش از ۲۵ میلیون تومان برآورد شده و این یعنی کارگر ایرانی برای تأمین حداقل نیازها، کمتر از نیمی از هزینه واقعی زندگی را دریافت میکند.
سبد خوراکیها زیر فشار مضاعف تورم
افزایش قیمت نان، لبنیات، گوشت و سبزیجات بهویژه در نیمه دوم سال، ساختار مصرفی خانوارها را تغییر داده است.
گزارشهای میدانی نشان میدهد مصرف گوشت قرمز، میوه تازه و حتی لبنیات در خانوارهای کمدرآمد بهشدت کاهش یافته و جای خود را به مواد ارزانتر دادهاند.
تورم بالای گروه خوراکیها (۶۴.۳ درصد در تورم نقطهای) بهخوبی توضیح میدهد چرا اقشار ضعیف جامعه بیش از دیگران فشار را احساس میکنند. در اقتصادهایی با تورم ساختاری، معمولاً نخستین واکنش مردم، حذف کالاهای غیرضروری است، اما در ایران، این حذف از کالاهای ضروری آغاز شده است.
تورم و نااطمینانی؛ حلقه بسته رکود و گرانی
برخی اقتصاددانان، افزایش تورم در شهریور و مهر را نتیجه مستقیم نااطمینانیهای سیاسی و اقتصادی میدانند. نوسانات نرخ ارز، بیثباتی در سیاستهای قیمتگذاری و ابهام در آینده مذاکرات خارجی، همه عواملی هستند که انتظارات تورمی را بالا بردهاند.
در نتیجه، فعالان اقتصادی تمایلی به سرمایهگذاری ندارند، تولید کاهش مییابد و بازارها بیشتر به سمت معاملات سفتهبازانه حرکت میکنند. این چرخه معیوب، همان چیزی است که تورم مزمن ایران را زنده نگه داشته است: ترس از آینده، قیمت امروز را بالا میبرد.

هشدار کارشناسان؛ سایه سنگین تورم بر نیمه دوم سال
بر اساس محاسبات تحلیلی، اگر روند کنونی ادامه یابد و شوک جدیدی وارد اقتصاد نشود، نرخ تورم نقطهبهنقطه در اسفند امسال ممکن است به ۴۸ تا ۵۰ درصد برسد.
اما خطر بزرگتر، تثبیت انتظارات تورمی در همین سطح است؛ زیرا وقتی مردم و بازارها به گرانی عادت کنند، کاهش قیمتها بهسختی ممکن خواهد بود.
این وضعیت، به گفته کارشناسان، به نوعی «عادیسازی تورم بالا» منجر میشود؛ پدیدهای که در آن حتی با کاهش رشد نقدینگی یا کنترل مقطعی قیمت ارز، قیمتها پایین نمیآید.
شکاف طبقاتی و تهدید اجتماعی
در همین حال، اما افزایش فاصله تورمی میان دهکها و کوچکتر شدن طبقه متوسط، پیامدهای اجتماعی خطرناکی دارد. به گزارش اقتصاد ۲۴، در حال حاضر، بخش بزرگی از طبقه متوسط به آستانه فقر نزدیک شده و قدرت خریدش در حوزههایی، چون مسکن، آموزش، بهداشت و تفریح بهشدت محدود شده است.
بیشتر بخوانید: افزایش ۲۰ درصدی حقوق؛ جبران تورم یا عمیقتر شدن شکاف طبقاتی؟/ دور باطل تورم و دستمزد؛ بازی باخت-باخت فقر و وعدهها!
در چنین شرایطی، اقتصاد نهتنها با تورم بلکه با بحران نابرابری مواجه است. تورم بالا در واقع نوعی مالیات پنهان است که بیشترین فشارش بر اقشار ضعیف وارد میشود و ثروتمندان را کمتر متأثر میکند.
چشمانداز مبهم؛ از سفره تا سیاست
افزایش تورم ۵ درصدی مهر ماه، یک عدد در گزارش آماری نیست؛ علامتی است از بحرانی عمیقتر در سیاستگذاری اقتصادی. این شرایط نیز در حالی رخ میدهد که سیاستهای حمایتی همچنان ناکافی است و یارانههای نقدی که سالهاست ثابت مانده؛ دیگر کارکرد جبرانی خود را از دست دادهاند.
از سوی دیگر، رشد مستمر هزینههای تولید، افزایش قیمت انرژی و مالیاتهای جدید، در ماههای آینده نیز احتمالاً به موج جدیدی از گرانی دامن خواهد زد.
اقتصاد در مسیر فرسایش
در مجموع، مقایسه وضعیت تورم شهریور و مهر نشان میدهد که تورم در ایران نه فقط ادامه دارد، بلکه شتاب نیز گرفته است. چنان که شاخصهای آماری از یک واقعیت تلخ حکایت میکنند؛ قدرت خرید مردم در حال فروپاشی تدریجی است.
در اقتصادی که بیش از نیمی از خانوارها برای تأمین نیازهای اولیه در تنگنا هستند، افزایش تورم ۵ درصدی در یک ماه، تنها یک عدد نیست؛ نشانهای است از روند فرسایش اجتماعی.
اگر مسیر سیاستگذاری تغییر نکند و برنامهای واقعی برای مهار تورم تدوین نشود، ماههای آینده نیز تصویر مشابهی خواهد داشت؛ تورمی بالا، سفرهای کوچکتر، و امیدی کمرمقتر در میان خانوارهای ایرانی.
- 14
- 4













































