
اگر شش ماه پیش کسی میگفت یکی از دغدغههای باشگاه استقلال برای بازی در جام حذفی مقابل سپاهان، غیبت مهدی قائدی است، حتماً احساس میکردید که با شما شوخی میکنند. قائدی که در ۱۷ سالگی چشم علیرضا منصوریان را گرفت و آبیپوش شد، چه در دورهای که منصوریان روی نیمکت استقلال بود و چه در یک سال و نیمی که با شفر روزگار گذراند، هیچوقت نتوانست جایگاه ثابتی در ترکیب اصلی پیدا کند اما حالا دنیا برای او زیر و رو شده است.
قائدی یکی از معدود بازیکنانی بود که به محض ورود به استقلال محبوب شد. او که به عنوان بازیکن ذخیره به زمین میآمد، با دریبلها و فرارهایش خیلی زود موج حمایت سکوها را با خود همراه کرد اما وقتی بعد از اینکه شوق اولیه هواداران فروکش کرد و قائدی هم عملاً هیچ تأثیر مهمی روی گلها و نتایج بازی نداشت، به نظر میرسید به لشکر استعدادهای زودگذری پیوسته که چند صباحی در فوتبال میدرخشند و بعد به همان سرعت فراموش میشوند.
پیش از آغاز لیگ نوزدهم، اگر باشگاه استقلال تصمیم میگرفت قائدی را به تیم دیگری واگذار کند، احتمالاً کسی به آنها خرده نمیگرفت که چرا یک استعداد ۲۰ ساله را از دست دادید. آن روزها مهدی آنقدر از نظرها دور مانده بود که وقتی گفت «می خواهم امسال در لیگ ۱۰ گل برای استقلال بزنم» با طعنه و واکنشهای تمسخرآمیز مواجه شد اما در این چند ماه اوضاع برای این مهاجم ۱۶۵ سانتی آنقدر تغییر کرده که امروز تبدیل به یکی از کلیدیترین مهرههای استقلال شده. قائدی با ۸ گل و ۵ پاس گل، نه فقط در جمع آبیها که در لیگ امسال، یکی از بهترینهای ایران بوده.
یکی از مهمترین اتفاقاتی که برای قائدی در این فصل افتاد، حضور استراماچونی روی نیمکت استقلال بود که نقش جدیدی به او داد. نقشی که خیلیها با بدبینی به آن نگاه میکردند اما استراماچونی، قائدی را از اسارت در لب خط آزاد کرد و وینگر ریزجثهای را که هیچوقت نتوانسته بود در یک مدت طولانی جایگاهش در ترکیب اصلی را حفظ کند، تبدیل به مهاجم دوم کرد.
اینکه یک بازیکن ریزجثه و کوتاه قامت بتواند در جدال با مدافعان میانی بلندقامت و قوی هیکل لیگ به موفقیتی برسد، به نظر بعید میآید اما این ایده، سرنوشت فوتبالی مهدی قائدی را تغییر داد. مهدی وقتی با تصمیم جسورانه استراماچونی از کنارههای زمین آزاد شد و به دروازه حریفان نزدیک شد، شکوفا شد. در عوض قائدی هم با گلها و پاسهای گل پرشماری که در نیم فصل داد، پاسخ این اعتماد را داد.
فراتر از آنچه در زمین فوتبال اتفاق میافتد، از رفتار و گفتار مهدی قائدی اینطور به نظر میآید که او «تغییر» کرده. در دو سه سال گذشته پسری را میشناختیم که نامش با تصادف رانندگی، مدل موهای غیرمتعارف، رفتن به تمرین با دمپایی و اعتراض به نبودنش در ترکیب اصلی، همراه میشد اما مهدی انگار فرسنگها از آن روزها فاصله گرفته. حالا او یک مهاجم گلزن و یک مهره کلیدی برای استقلال است، نه بازیکنی که گاهی چند دقیقهای فرصت بازی پیدا کند و تمام بازدهیاش، به چند دریبل تماشاگرپسند خلاصه شود.
علی مغانی
- 18
- 6