
رسیدگی به شکایت ایران از امریکا به واسطه خروجش از برجام و اعمال تحریم علیه ایران در دیوان دادگستری بینالمللی روز گذشته آغاز شد. اما آیا این شکایت بزودی به سرانجام خواهد رسید و آیا حکم احتمالی لاهه به نفع ایران میتواند تأثیری عینی برجای بگذارد؟ پیرامون این سؤالها و ارزیابی مواضع دو کشور پیرامون صلاحیت این دیوان در رسیدگی به شکایت با سید داوود آقایی استاد دانشگاه و کارشناس حقوق بینالملل گفتوگو کردیم.
تا چه حد میتوان به نتیجه بخشی طرح شکایت در دادگاه بینالمللی لاهه، روند دادرسی و صدور حکم در آن امیدوار بود؟
به هر حال بحث طرح دعاوی دولتها نزد دیوان دادگستری بینالمللی لاهه مستلزم قیود و ضوابطی است. نخست آنکه این فقط دولتها هستند که میتوانند علیه یکدیگر شکایت کنند. یعنی دولتها امکان طرح دعوا علیه سازمانها، شخصیتهای حقوقی و نهادهای بینالمللی دیگر را در این دادگاه ندارند. دوم اینکه لزوماً دعوا باید حقوقی باشد.
دعاوی کیفری و اختلافات سیاسی و به هر حال دعاوی غیرحقوقی قابل طرح در دیوان نیست. نکته دیگر اینکه قبل از طرح دعوا دولتها باید رضایت خودشان را مبنی بر رسیدگی به شکایت در این مرجع قضایی اعلام کرده باشند یا دستکم طرف مورد شکایت واقع شده رضایت خودش را همزمان با آغاز رسیدگی اعلام کند. رضایت دولتها شرط ضروری است و بدون کسب رضایت دولتها دادگاه صلاحیت رسیدگی نخواهد داشت. همچنین اگر دولتها پیش از طرح دعوا در اعلامیه خود صلاحیت اجباری دیوان را پذیرفتند از حق تحفظ استفاده کرده یا شروطی را پذیرفته باشند رسیدگی به شکایت باید مبتنی بر شروط باشد و نمیتواند خارج از آن باشد.
دولت امریکا یک لایحه مکتوب را ارائه کرده و مدعی شده است که دیوان بینالمللی دادگستری را فاقد صلاحیت قضایی برای رسیدگی به این پرونده میداند.این ادعا در شرایطی که جلسه رسیدگی آغاز شده چه وجاهتی دارد؟
برای تعیین اینکه آیا قواعد شروط و قیودی که پیشتر به آن اشاره کردم رعایت شده است یا نه؛ رسیدگی به دعاوی طی دو مرحله انجام میشود. یک رسیدگی صوری و شکلی و دوم رسیدگی ماهوی. در سایه رسیدگی صوری و شکلی دیوان باید صلاحیت خودش را برای انجام دادرسی در مورد پرونده مطرح شده احراز کند. بنابر این در مرحله اول دادگاه رأی به تأیید یا رد صلاحیت خودش میدهد.
چنانچه دادگاه صلاحیت خودش را برای رسیدگی به دعوا تأیید کرد مرحله بعد رسیدگی ماهوی و صدور حکم است. در مرحله رسیدگی شکلی ممکن است دولت شاکی یا خواهان که در اینجا دولت ایران است درخواست رأی تأمینی کرده باشد. یعنی دولت ایران از دیوان میخواهد که دیوان با صدور قرار موقت از دولت امریکا بخواهد که تا مشخص شدن نتیجه رسیدگیها تحریمها را اعمال نکند یا تصمیمات خود را در سایه خروج از برجام اجرا نکند تا تکلیف مشخص و حکم
نهایی دیوان صادر شود. در مرحله رسیدگی شکلی و صوری دیوان چنین حقی دارد. با این فرض اگر دیوان صلاحیت خودش را احراز کرد پرونده در نوبت رسیدگی قرار میگیرد و طرفین باید ادله، براهین و اسناد معتبر را به دادگاه ارائه کنند. بنابراین رسیدگی به شکایت در دیوان دادگستری بینالمللی نیازمند فرصت و زمان است. قضات نیاز به فرصت دارند تا ادعاهای طرفین را با قوانین و مقررات بینالمللی و کنوانسیونهای بینالمللی تطبیق دهند امری که زمان بر است و این دیوان است که تاریخ رسیدگی ماهوی به شکایت را اعلام میکند.
با این توضیح چهار جلسه استماعی که از روز گذشته آغاز شد و تا چهارشنبه ادامه دارد صرفاً در مورد تعیین صلاحیت دادگاه است؟
بله. این چهار جلسه رسیدگی مقدماتی است و دادگاه به ماهیت دعوا ورود نمیکند.
ما در مستندات خودمان برای تأکید بر صلاحیت رسیدگی دادگاه لاهه به پیمان مودت ایران و امریکا مربوط به سال ۱۹۵۴ استناد کردهایم و نه توافق برجام. ارزیابیتان از مبنای این دفاعیه چیست؟
پیمان مودت قرارداد دوجانبهای است بین ایران و امریکا که نزدیک به ۷۰ سال است که تصویب شده و همچنان هم اعتبار قانونی دارد زیرا طرفین هنوز آن را فسخ نکردهاند و هنوز آن را قبول دارند. این پیمان بارها در دعاوی و مسائل میان دو کشور مورد استناد قرار گرفته است. در جریان دعوای امریکا علیه ایران در جریان گروگانگیری، در قضیه سکوهای نفتی طرفین به آن استناد کردند و در اینجا هم دولت ایران استناد کرده است. این پیمان قرارداد تجاری و اقتصادی و کنسولی و مودت بین ایران و امریکاست؛
به این معنا که طرفین متعهد و ملزم هستند که زمینهها و بسترهای همکاریهای تجاری اقتصادی و کنسولی را فراهم کنند و مانعی ایجاد نکنند. در قضیه برجام امریکا با خروج از برجام و اعمال تحریمها موانع تجاری را بر سر راه همکاریهای دو کشور و حتی همکاریهای ایران با کشورهای ثالث ایجاد کرده است. این یک نقض بارز تعهدی است که طبق پیمان مودت برعهده دولت امریکاست و ایران هم به همین دلیل به آن استناد کرده است.
آیا حکم دادگاه لاهه قابل تجدید نظرخواهی است؟
حکم دادگاه غیر قابل استیناف است. به عبارت دیگر قابل تجدید نظرخواهی نیست. حکم قطعی است مگر آنکه یکی از طرفین ادله یا شواهدی را ارائه دهد که میتواند در نتیجه حکم صادره تأثیر بگذارد. در این صورت دادگاه میتواند بر اساس ادله جدید پرونده را مجدداً مورد رسیدگی قرار دهد و حکم را تغییر دهد.
مستند به رأیهای گذشته، با فرض تأیید صلاحیت دیوان و صدور حکم نهایی به نفع ایران، آنچه از دل رسیدگی به این شکایت برخواهد آمد آیا حائز نتایجی عینی خواهد بود یا باید به تأثیرات روانی آن اکتفا کرد؟
ما انتظار داریم که جنبه عینی، محسوس و ملموس داشته باشد. اما در عین حال اگر در مقابل خروج امریکا از برجام این رسیدگی آثار روانی و تبلیغی هم بگذارد بخشی از خواسته ما تأمین شده است. برای امریکا خیلی ثقیل و سنگین است که دولت دیگری علیه آن اقامه دعوا کند و حکمی علیه امریکا صادر بشود یا نشود. زیرا امریکا ابرقدرتی است که مدعی است پاسدار قانون و ضامن حفظ صلح و امنیت بینالمللی و قوانین تجارت بینالملل است. ادعا میکند که خواستار حکومت معیارها و هنجارهای بینالملل است.
اینکه چنین دولت مدعی خودش متهم یا محکوم شناخته شود، آثار روانی نامطلوبی برایش دارد و اعتبارش را بیش از گذشته خدشهدار میکند. چنانکه امریکا هنوز از زیر بار آثار روانی محکومیت در پرونده کنتراها و دخالت امریکا در نیکاراگوئه در ۱۹۸۶ بیرون نیامده و کمر راست نکرده است. هنوز آن رأی محکومیت امریکا در میان آرای دیوان بینالمللی لاهه میدرخشد. بنابر این اگر حکم دیوان به نفع ما صادر شود، امریکا ناچار خواهد بود که آن را بپذیرد. اگر هم نپذیرفت، ما بر اساس همین حکم میتوانیم به شورای امنیت سازمان ملل شکایت ببریم. آن هم مرحلهای است برای زیر سؤال بردن وجهه و اعتبار امریکا در عرصه بینالمللی که میتواند آثار روانی لازم را برجا بگذارد.
مهراوه خوارزمی
- 9
- 2













































