پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۱:۰۵ - ۱۰ فروردین ۱۴۰۰ کد خبر: ۱۴۰۰۰۱۶۷۳
دولت

واعظی: انتشار متن کامل سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین صرفا به دلیل ملاحظاتی انجام نشده است/ جلیلی: چرا متن توافق‌نامه با چین منتشر نشده است؟

محمود واعظی,رییس دفتر رییس‌ جمهور
رییس دفتر رییس جمهوری با بیان اینکه مبنای ما در تنظیم روابط، خوشایند این و آن نیست، گفت: هرکاری که جایگاه و اثرگذاری و نفوذ ایران را در عرصه بین‌المللی افزایش دهد، گامی بر ضد تحریم است و طبیعی است کشورهایی که به تحریم اعتیاد پیدا کرده‌اند، از چنین چیزی خوشحال نباشند.

به گزارش ایرنا، محمود واعظی درباره مباحث مطرح شده درباره سند «برنامه همکاری جامع ایران و چین» گفت: امضای سند «برنامه همکاری جامع ایران و چین» به منزله نقشه راه ۲۵ ساله‌ای برای همکاری، سرمایه گذاری و تجارت میان دو کشور است که در ماه ها و سال‌های آینده با توافق‌های تکمیلی و قراردادهای موضوعی جامع‌تر خواهد شد. البته این سند بلندمدت تنها مختص ایران و چین نیست و اولین مورد سند بلندمدت همکاری برای ما هم محسوب نمی‌شود.

امضای سند راهبردی همکاری با چین چه آثار مثبت عملی می‌ تواند برای کشور داشته باشد؟

چین اولین شریک تجاری کشورمان در سال ۹۹ بود که ۳۰ میلیون و ۱۲۸ هزار تن کالا به ارزش ۱۸میلیارد و ۷۱۵میلیون دلار با آن کشور تبادل کالای غیرنفتی داشتیم. این کارنامه گواهی بر همکاری مبتنی بر منافع متقابل است. در این همکاری ظرفیت ‌های اقتصادی دو کشور برای کمک به منافع متقابل دو کشور در بلندمدت مورد استفاده قرار می ‌گیرد و نتیجه این روند به نفع کشور و مردم خواهد بود. بدون تردید توســعه روابط با چین، به عنوان کشوری که درحال تبدیل به قدرتمندترین کشــور جهان از نظر اقتصــادی و نظامــی اســت، حتما برای ما مفید است. در عین حال توسعه روابط دوجانبه ایران و چین به عنوان دو کشور تمدن‌ساز یک نیازمندی دوسویه است. ارتباط راهبردی با ایران به عنوان کشوری کلیدی و تاریخی در جاده ابریشم، حتما برای چین هم مفید خواهد بود.

امضای این معاهده با چین آیا به معنای شکست راهبرد دولت در چند سال گذشته برای رابطه با غرب است؟

خیر این نگاه درستی نیست. جمهوری اسلامی ایران خواستار برقراری روابط متوازن در حوزه سیاست خارجی بوده است و بزرگترین نشانه این نگاه، انعقاد برجام با کشورهای مهم غرب و شرق بود. ما درباره روابط خارجی کشور، بر اساس منافع و مصالح ملی تصمیم می‌گیریم. منعی برای گسترش رابطه با کشورهای دوست نداریم و از اگر کشورهای اروپایی نیز با نگاهی واقع بینانه به جایگاه و موقعیت منطقه‌ای ایران خواهان گسترش روابط با ما باشند، ما این آمادگی را داریم. اصولا در سطح منطقه نیز ایران از هر طرح فراگیری که واقعیت‌های منطقه را بشناسد و به دنبال برقراری یک گفت‌وگوی درون‌منطقه‌ای مثبت باشد و سازوکارهای فراگیر داشته باشد، استقبال می کند.

تعامل با چین در خاورمیانــه و ارتقا روابط به سطح راهبردی با ایران می‌تواند نویدگر فصل نوینی از همکاری های متوازن ایران در عرصه‌های علمــی، اقتصادی، صنعتــی، تجــاری و فنــاوری بالا باشــد. چنیــن همکاری نــه در تعارض با همکاری با سایر کشورها بلکه مکمل آن است.

متاسفانه علی رغم ابهامات بسیار در افکار عمومی، دولت تا کنون متن تفاهمنامه را منتشر نکرده و این مسئله سبب شکل‌گیری شایعاتی همچون واگذاری بخشی از ایران به طرف خارجی شده است. در این باره توضیح می‌دهید.

 این شایعات اصولا با ذهنیت و برداشت "قرارداد" از این سند مطرح می شود. اما این سند، یک قرارداد یا توافقنامه‌ نیست، صرفا یک نقشه راه و چارچوب برای طراحی و ترسیم روابط دو کشور در بلند مدت است. هیچ بند تعهدآوری در این سند وجود ندارد، هیچ امتیازی در آن مبادله نشده، اساسا هر ادعا مبنی بر اینکه امتیازی بر اساس این سند به طرف چینی داده شده، ‌عاری از صحت است. ادعاهای مضحک و بی‌اساسی همچون اجاره جزایر ایرانی در خلیج فارس، انحصار فروش نفت با قیمت‌های پایین، استقرار نیروهای مسلح و غیره مطلقا صحت ندارد.

درباره انتشار مفاد این سند، ‌ وزارت امور خارجه یک گزاره برگ از کلیات آنچه مورد توافق قرار گرفته منتشر کرده است. هیچ چیز پنهانی در این سند وجود ندارد. انتشار متن کامل سند، صرفا به دلیل ملاحظاتی همچون تحریم‌ها انجام نشده است. در عین حال به این نکته نیز باید توجه کنیم که این سند، یک قرارداد الزام‌آور یا تعهدآور نیست و انتشار متن چنین اسنادی چندان مرسوم نیست، ‌الزام قانونی نیز ندارد.

منتقدان می‌ گویند در این سند منافع ایران در نظر گرفته نشده یا کمتر ازچین خواهد بود، در این باره چه نظری دارید؟

اگر از ماهیت این تفاهمنامه مطلع باشند قطعا چنین چیزی نمی‌گویند. چنان که عرض کردم، این سند صرفا یک نقشه راه و چارچوب رای توسعه روابط دو کشور در آینده است، اصولا امتیازی در آن رد و بدل نشده که به ما کمتر و به آنها بیشتر رسیده باشد. در عین حال در تنظیم همین تفاهمنامه نیز نگاه کلان حاکم این بوده که منافع هــر دو طرف در نظر گرفته شود.

اگر با دقت به روند شکل گیری این قرارداد نگاه کنید می بینید که ابتکار عمل در این طرح با ایران بوده است.

در همین چارچوب بر اساس وظیفه ای که به دستگاه دیپلماسی کشور واگذار شد، وزارت امور خارجه در تعامل و همکاری نزدیک با سایر نهادهای کشوری و پس از برگزاری جلسات متعدد هماهنگی، نسبت به تهیه نسخه پیش‌نویس «برنامه همکاری جامع» اقدام کرد و در نهایت پیش‌نویس این سند در جریان سفر رسمی آقای ظریف به چین در شهریور ۱۳۹۸ به مقامات این کشور ارائه شد.

محمود واعظی,رییس دفتر رییس‌ جمهور

مقامات چینی نیز در بهار ۱۳۹۹پس از انجام بررسی‌های لازم و مطالعه پیش‌نویس ارائه شده، نظر خود را اعلام کردند. در ادامه کار، وزارت امور خارجه با همکاری نهادهای کشوری ضمن بررسی سند، فرآیندهای قانونی را طی کرد و هیات دولت نیز در تاریخ ۳ تیر ۱۳۹۹، مجوز رسمی آغاز مذاکرات برنامه همکاری جامع بر اساس منافع متقابل بلندمدت را به وزارت امور خارجه ارائه کرد.

در مهر سال گذشته نیز در جریان سفر مجدد آقای ظریف به چین، ایران نظرات اصلاحی و تکمیلی خود را در مورد این سند به اطلاع دولت پکن رساند. طرف چینی نیز در نیمه اسفند ۱۳۹۹، نظرات خود را در مورد سند مذکور به اطلاع وزارت امور خارجه ایران رساند. بالاخره در ۷ فروردین ۱۴۰۰ به امضای دو طرف رسید.

برخی از منتقدان سند همکاری ایران و چین، چنین سندی را موجب استیلای چین بر اقتصاد و صنعت ما تلقی می‌کنند که راه را برای همکاری و سرمایه‌گذاری کشورهای دیگر می‌بندد. پاسخ دولت به این برداشت و نظر چیست؟

امضای سند «برنامه همکاری جامع ایران و چین» به منزله نقشه راه ۲۵ ساله‌ای برای همکاری، سرمایه گذاری و تجارت میان دو کشور است که در ماه ها و سال‌های آینده با توافق‌های تکمیلی و قراردادهای موضوعی جامع‌تر خواهد شد. البته این سند بلندمدت تنها مختص ایران و چین نیست و اولین مورد سند بلندمدت همکاری برای ما هم محسوب نمی‌شود.

همچنین، این سند همکاری علیه هیچ کشور ثالثی نیست و تنها هدف آن تحقق و بهره‌برداری از همه ظرفیت‌ های موجود در روابط میان ملت‌هاست. باید قبول کرد طی سال های اخیر وزن و جایگاه چین در مناسبات جهانی به قدری افزایش پیدا کرده است که بسیاری از کشورهای جهانی به مراتب جدی‌تر و خیلی قبل‌تر از ایران مناسبات راهبردی خود را با چین تعریف کرده اند.

آیا شما این احتمال را نمی‌دهید که با امضای این سند جامع، سیاست خارجی ایران به مقدار زیاد متمایل به شرق شود و به نوعی تحت سیاست و حاکمیت چین واقع گردد؟

طرفین در این سند بر یک نقشه راه و افق روابط همه‌ جانبــه بــرای تحقق مشــارکت جامع راهبــردی و ارتقای عملی آن توافق کرده ‌اند که تحقق هر بخشی از آن می‌ تواند هر دو کشور را منتفع کند. برخلاف برخی از کشورها که تاریخ آنها پر از دخالت‌های ویرانگــر در امور ســایر کشورهاســت و بیــش از عمل اهل لفاظی هستند، چین و ایران تاریخی غنی و پر از مشترکات فرهنگــی و گرایشی همیشگی به صلــح و توســعه دارند و عمدتاً تعاملاتی عملگرایانه داشته ‌اند.

محمود واعظی,رییس دفتر رییس‌ جمهور

اصولا دکترین ایران در طراحی و توسعه روابط خارجی به گونه‌ای نیست که امکان استیلای هیچ کشوری بر مقدرات کشور و مردم وجود داشته باشد. استقلال و آزادی کشور ثمره ده‌ها سال مبارزه و ایستادگی مردم است و تحت هیچ شرایطی خدشه‌دار نخواهد شد.

برخی از صاحب نظران قرارداد همکاری بین چین و ایران را شتابزده و به دور از شاخص‌ های کارشناسانه می دانند. این نظر تا چه حد به واقعیت نزدیک است؟

این نظر با واقعیت فاصله زیادی دارد. دو طرف این قرارداد سالهاست که درباره آن بحث و گفت وگو می ‌کنند. سند جامع همکاری های ۲۵ ساله بین ایران و چین پس از رایزنی چندین ساله، به امضای مقامات دو کشور رسیده است و یکی از رخدادهای مهم در عرصه سیاست خارجی ایران در سال ۱۴۰۰ است. نظرات کارشناسان و بخش خصوصی نیز در این خصوص اخذ شده و مشارکت داشته‌اند. به اعتقاد بسیاری از تحلیل‌گران امضای این سند آغازگر فصل نوینی در روابط تهران و پکن خواهد بود.

علت مخالفت برخی از کشورهای غربی با امضای این سند بین ایران و چین چیست؟

اصولا یک دلیل مهم برای حقانیت و اهمیت این سند، نوع واکنش‌هایی است که دشمنان ایران نسبت به آن نشان می‌دهند. آنها به دنبال انزوا و تضعیف کشور ما در سال های گذشته بوده‌اند، معلوم است که از توسعه روابط خارجی ما خوشحال نمی‌شوند. کسانی که در سه سال گذشته، حتی اجازه خرید دارو و غذا از طریق منابع ارزی خودمان را به ما ندادند، ‌ الان از امضای این سند عصبانی شده‌اند اما خب مبنای ما در تنظیم روابط خارجی، ‌خوشایند این و آن نیست، ‌ما منافع ملی خودمان را در نظر می‌گیریم. اصولا هر گامی که جایگاه و اثرگذاری و نفوذ ایران در عرصه بین‌المللی را افزایش دهد، گامی بر ضد تحریم است و طبیعتا کشورهایی که به به تحریم اعتیاد پیدا کرده‌اند، از چنین چیزی خوشحال نخواهند شد.

***

جلیلی: قرارداد با چین می‌تواند در این بزنگاه، فشار آمریکا را بشکند/ چرا متن توافق‌نامه منتشر نشده است؟

فارس نوشت: تابستان سال گذشته، جمعی از مسؤولان بسیج‌های دانشجویی دانشگاه‌های شهر تهران با سعید جلیلی دیدار کردند. گزیده‌ای از سخنان عضو شورای عالی امنیت ملّی را در مباحثۀ چندساعته بر سر جایگاه فعلی تحلیل در میان جنبش دانشجویی، تشریح تعاملات عرصۀ بین‌الملل و پاسخ به سوالاتی درخصوص مسائل روز کشور از جمله همکاری راهبردی ایران و چین، در ادامه می‌خوانید.

- درخصوص نکته‌ای که برادرمان اشاره کردند که مردم برخی حرف‌ها را می‌شنوند و شایعات را باور می‌کنند، سؤالات شما نشان می‌داد که ذهنیت‌ شما نیز تقریباً از همان جنس است، زیاد تفاوت ندارد. حالا سؤالی که وجود دارد، این است که نوع سؤالات شما هم باید همین طور باشد یا نه؟ و چگونه این طور نباشد.

کُدبازی و خبربازی، آفت است

- سؤال دیگری که خوب است به آن پاسخ داده شود، این است که آیا در چنین موضوعاتی صرف اینکه یک جلسه‌ای باشد و ما یک مسئولی را که در این زمینه نظراتی دارد پیدا کنیم و یکی دوتا سؤال بکنیم و یا بگوییم جنبه‌های محرمانه‌ یا جنبه‌هایی را که می‌شود ما هم در جریان قرار بگیریم به ما بگویید، کفایت می‌کند؟ خب بلافاصله می‌بینید که یک موضوع دیگر مطرح می‌شود، مثلاً موضوع روسیه یا موضوع ونزوئلا و موضوعاتی شبیه به اینها، این رویه خلافِ آن چیزی است که در اظهارات خود شما به آن‌‌ها اشاره شد.

- آقا می‌فرمایند خودتان نسبت به موضوعات تحلیل داشته باشید تا اینکه منتظر یک کد یا یک خبر باشید. منتظر نباشید تا یک کسی بیاید و یک خبری به شما بدهد بعد شما بگویید خب این را متوجه شدیم پس حالا برویم موضوع بعدی. این رویه که منتظر باشیم یکی دوتا خبر به ما بدهند و به‌محض اینکه قطع شد، بگوییم چارچوب تحلیلی ما قطع شده، یا آنکه بگوییم تا جلسه با یک فرد مطلع نباشد دیگر نمی‌توانیم تحلیل کنیم(!)، قطعا شما طالب این اتفاق نیستید. بهتر است هدف از چنین جلساتی برای ما این باشد که کمی از این مرحله عبور کنیم و وارد مرحلۀ جدی‌تری بشویم که دانشجوی ما و حرکت دانشجویی ما بتواند در بزنگاه‌‌ها تحلیل صحیح داشته باشد و مبتنی بر آن تحلیل، وظیفۀ خودش را به‌درستی انجام بدهد.

نحوۀ به دست آوردن تحلیل صحیح به این خاطر مهم است که برای هر موضوعی که در آینده با آن مواجه شدید، منتظر دریافت اخبار ویژه نباشید.

حالا در مباحثه‌ای که با هم خواهیم داشت من سعی می‌کنم این مسئله را باتوجه به سؤالاتی که دربارۀ همکاری ایران و چین دارید، بیشتر مورد توجه قرار دهم.

سیاست‌ خارجی هر کشور بر چه اساسی شکل می‎گیرد؟

- برای آنکه بر مبنای کسب تحلیل صحیح بحث ما کمی حالت جدی‌تر و علمی‌تری به خود بگیرد، ابتدا می‌خواهم دربارۀ عرصۀ مناسبات جهانی مطالبی را مطرح کنم.

در دنیا تقریباً دویست‌ کشور یا به‌تعبیر بهتر ۲۰۰ واحد سیاسی وجود دارد که بالأخره نوع رابطۀ شما با این کشور‌ها باید روشن باشد. هیچ‌کس ادعا نکرده که قرار است ما در یک جزیره‌ای باشیم و با دیگران نیز ارتباطی نداشته باشیم. یعنی همواره اصل بر ارتباط بوده است؛ لکن از ابتدای انقلاب اسلامی، آمریکا و رژیم صهیونیستی بر مبنای دلایل منطقی، استثنا شده‌اند که در ادامه دلائل آن را بیان می‌کنم.

توجه داشته باشید؛ در هر جایی از دنیا، الان اصلاً بحث جمهوری اسلامی نیست، وقتی درخصوص سیاست خارجی بحث می‌شود، تقریباً این‌گونه است که سیاست خارجی هر کشوری دارای یک چارچوبمشخص است. این چارچوب‌ اصول و اهدافی دارد که برمبنای ارزش‌های آن کشور شکل می‌گیرد و همچنین دارای تعریفی از مفاهیم است که مجموع همۀ این موارد یک پارادایم را شکل می‌دهد.در واقع در این چارچوب، پارادایمی وجود دارد که راهبردها، تاکتیک‌‌ها و مواضع هر کشوری در سیاست خارجی را شکل می‌دهد.

این مسئله مختص ایران هم نیست. بعضاً در برخی بحث‌های سطحی مطرح می‌شود که در سیاست خارجی ایدئولوژی معنی ندارد! بعضی‌ می‌گویند سیاست خارجی جای واقعیت‌‌ها است و نه جای آرمانگرایی. البته این ادعا جدا از اینکه از نظر ما غلط است، در دنیا نیز هیچ‌کس در موضع سیاست خارجی این ادعا را قبول ندارد. همین آمریکا را که نگاه می‌کنید، هر وزیر خارجه‌ای که می‌آید، اول می‌گوید «اصول» سیاست خارجی من این است. «اهداف» سیاست خارجی من این است. هرکسی که می‌آید صحبت از «ارزش»‌های سیاست خارجی‌اش می‌کند. مفصل هم بحث می‌کنند. یعنی این مسئله‌ای نیست که تنها مختص شما باشد.

چند سند جدی در این زمینه همانند «سند استراتژی امنیت ملی آمریکا» وجود دارد که این مباحث در آنجا مطرح شده است. شما این سند را برای سال ۲۰۱۷ که در زمان ترامپ است یا ۲۰۱۵ که مربوط به اوباما است نگاه کنید؛ دقیقاً همین بحث‌‌ها را می‌گوید. مفصل راجع به ارزش‌های آمریکایی صحبت می‌کند. راجع به اهداف آن صحبت می‌کند و... .

فرانسه نیز همین طور است. حداقل در یک دهۀ اخیر اسنادی که در سیاست خارجی فرانسه است، حالا چه به اسم سیاست خارجی چه به اسم امنیت ملی و...، همین مباحث را مطرح می‌کند.

برای انگلیس را هم نگاه کنید همه این مباحث موجود است. حالا اگر حوصله مطالعات داشتید، این اسناد وجود دارد (الحمدالله کسی حال ندارد این‌ها را بخواند. چون هرکدامش حدود پنجاه صفحه و یا بیشتر است. می‌گویند یک توئیت بگویید، همین کافی است!!) کشورهای دیگر نیز همین گونه است. معمولش به همین صورت است.

حالا شما در دنیا نزدیک به دویست واحد دارید که هرکدام از این‌ها «پارادایمی» در سیاست خارجی‌ دارند که دارای «اصول» و «اهدافی» است که بر مبنای آن، «حقوق» و «منافع» و «ارزش‌هایشان» را دنبال می‌کنند. طبق این پاردایم است که او می‌گوید من می‌خواهم حقم را استیفا می‌کنم. بر این مبنا منافعم را دنبال می‌کنم یا بر این مبنا از ارزش‌هایم دفاع می‌کنم.

نقاط افتراق و اشتراک میان کشورها در عرصه سیاست خارجی

حالا در این عرصه مثلاً اگر شما دو کشور «الف» و «ب» را فرض ‌کنید، هرکدام‌ اهدافی را در سیاست خارجی دارند، یک اصولی دارند و... . این جا است که نقاط اشتراک و نقاط افتراق شکل می‌گیرد. این اشتراک و افتراق بعضی مواقع در بحث‌های اساسی است؛ مثلاً در خصوص یک اصل است. بعضی مواقع نیز در یک تاکتیک است و البته طیف این‌ها با هم متفاوت است.

حالا در مورد سیاست خارجی خودمان سؤالی مطرح است که مثلاً چرا با آمریکا رابطه نداریم؟ چون آنجا یک تباین جدی بین «اصول» سیاست خارجی دو طرف وجود دارد. تقریباً هر وزیر خارجه و هر رئیس جمهوری که در رژیم آمریکا بر سر کار می‌آید، یکی از بحث‌هایی را که به‌عنوان اصل در سیاست خارجی خود، نه به‌عنوان یک موضع، مطرح می‌کند، تعهد به امنیت اسرائیل است. توجه داشته باشید؛ این مسئله جالب است. کشوری که ابرقدرت است، اصولی دارد که تعداد آن‌‌ها هم زیاد نیست؛ چهار پنج‌ اصل بیشتر معرفی نمی‌کند و یکی از آن‌‌ها تعهد به امنیت اسرائیل است. اصل در سیاست خارجی شما چیست؟ عدم به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی. این طبیعی است که این دو اصل با هم یک تعارض جدی دارند.

از «اشتراک یا اختلاف» در اهداف و اصول سیاست خارجی کشور‌ها ، «تعامل و تقابل» پدید می‌آید و از این تعاملات یا تقابلات، «فرصت‌‌ها و تهدیدها» نمایان می‌شوند

حالا وقتی بین دو کشور نقاط اشتراک یا نقاط اختلاف به وجود می‌آید، طبیعتاً زمینۀ تعامل یا تقابل نیز به وجود خواهد آمد. از آن نقطۀ اشتراک عرصۀ تعامل پیش خواهد آمد و از نقطۀ افتراق نیز یک نوع تقابل و رویارویی بوجود می‌آید. در نتیجه، از تعامل برای شما تولید فرصت می‌شود و از تقابل، تولید تهدید می‌شود.

این نکته را هم توجه داشته باشید که عرصۀ جهانی تنها متشکل از دو کشور نیست. دویست کشور وجود دارند که هرکدامشان چنین نسبتی را در سطوح مختلف با دیگری به وجود می‌آورد. طبیعتاً روابط و مناسباتی که بین کشورهای مختلف شکل می‌گیرد، تشکیل چندین معادله و مجهول می‌دهد. یعنی برای یک کشور به تنهایی با حدود دویست کشور دیگر، نقاط تقابل و تعامل یا فرصت و تهدید ایجاد می‌شود؛ضمن اینکه از روابط کشورهای دیگر، مثلاً تعامل یا تقابلی که کشور «ب» و «جیم» با هم دارند و ... نیز مجددا برای کشور «الف» یا تولید تعامل و فرصت می‌شود و یا تولید تقابل و تهدید.

در واقع اگر کشور «ب» با کشور «جیم» بر سر مسئله‌ای با هم اشتراک پیدا کنند ممکن است این اشتراک برای شما یک تهدید جدید تولید کند و یا آن تهدید قبلی شما را مضاعف بکند؛ همچنان‌که ممکن است اگر کشور «دال» با کشور «هـ» با هم روابط تعاملی یا تقابلی داشته باشند، آن رابطه برای شما تولید فرصت بکند. به همین میزان پیچیده و گسترده است.

عرصۀ روابط بین‌الملل به‌اصطلاح معجونی است که شما به‌عنوان دستگاه سیاست خارجی باید بنشینید و روابط میان کشور‌ها را تحلیل بکنید که کجا می‌توانید فرصتی را کسب کرده یا تهدیدی را دفع کنید.

صحنۀ سیاست خارجی؛ از تهدید ‌ها تا فرصت‌ها

در نهایت، عرصۀ اشتراکات و افتراقات میان کشور ‌ها یک زاویه ۱۸۰ درجه‌ای از حد فاصل فرصت‌‌ها تا تهدید‌ها را مقابل شما شکل می‌دهد.

در بررسی فرصت‌های جمهوری اسلامی ایران در صحنه سیاست خارجی مثلا می‌گوییم ما از روابط با ونزوئلا می‌توانیم چند درجه فرصت کسب کنیم و همین طور مقادیر دیگری در ارتباط با سایر کشورها. بنا به آنچه گفتیم، حتی تعاملات و تقابلات سایر کشور‌ها با یکدیگر نیز می‌تواند برای ما درجاتی از فرصت ایجاد کند.

در نهایت مشخص می‌شود با مجموعه تلاش‌هایی که انجام شده، شما می‌توانید میزان مشخصی فرصت ایجاد کنید؛ در وهلۀ بعدی باید این فرصت‌‌ها را فعال کنید،کار کنید و استفاده بکنید. همچنان‌که در بحث تهدید‌ها همین طور است. مثلاً می‌گویید از مناسبات من با فلان کشور، ده درجه تهدید تولید می‌شود؛ از دیگری بیشتر یا کمتر...

هنر سیاست خارجی این است که در دایرۀ فرصت‌‌ها و تهدید‌ها طبق آنچه که حضرت آقا مبنی بر «تعامل گسترده و سازنده» فرمودند، به‌بهترین شکل عمل نماید.

«تعامل گسترده و سازنده» به‌عنوان پایۀ سیاست خارجی جمهوری اسلامی، به چه معناست؟

تعامل گسترده یعنی اینکه دنیا تنها سه چهار کشور نیست. دویست ‌کشور در دنیا وجود دارد. «گسترده» به این معناست که بتوانی هر فرصتی را که در دنیا وجود دارد، کسب کنی. ممکن است یکی از این فرصت ‌ها در آمریکای لاتین باشد. دیگری در آسیا یا آفریقا باشد و ... همچنان‌که باید بتوانی تهدیداتی که از هر کجای دنیا به‌سوی تو می‌آید را نیز دفع کنی.

شرط دوم این است که تعامل باید «سازنده» باشد. دقت بفرمایید؛ وقتی می‌گوییم «تعامل گسترده»، این به آن معنا نیست که صرفا تعامل و دیگر هیچ! نه! باید «سازنده» هم باشد. به این خاطر که من نیز دارای اهداف، اصول، ارزش‌ها، منافع و حقوق هستم و می‌خواهم آن‌‌ها را محقق کنم. نمی‌خواهیم در همه جای دنیا صرفاً یک سفارت‌خانه داشته باشیم و بگوییم این کافی است؛ نه. باید آن اهداف و منافع و حقوق‌مان را نیز استیفا کنیم.

جای انتقاد دارد که چرا در دورۀ اخیر، تعاملات خارجی ما گسترده نبود

لذا یکی از آن نقدهایی که به‌ویژه در دورۀ اخیر مطرح است این است که چرا این تعامل گسترده نیست؟ شما عمدۀ تمرکز و توانتان را روی چند کشور محدود گذاشته‌اید. بعد یکی از سؤالات دیگر این است که حالا اگر یک تعاملی هم شکل گرفته است، آیا این سازنده هست یا نیست؟! مفید بوده است یا نه؟! یعنی حتی خود تعامل نیز به‌تنهایی موضوعیت ندارد. اگر هم گفته می‌شود که تعامل گسترده باشد، با این شرط است که سازنده نیز باشد.

 در یک کلام، تعاملی گسترده و سازنده است که اهداف سیاست خارجی شما را در هر جای ممکن، محقق نیز بکند.

خب، آنچه گفته شد، مقدمۀ بحث ما بود؛ حالا در ادامه و در خلال صحبت هایم سعی می‌کنم به سؤالات دیگر دوستان پاسخ دهم.

راهبرد فشار حداکثری از کجا ناشی می‌شود؟

اگر آن سندهای استراتژی امنیت ملی آمریکا را که به آن اشاره شد، مطالعه کنید، برای مثال سند سال ۲۰۱۵ را که متعلق به اوباما است، یکی از مواردی که خود او آنجا بیان می‌کند این است که اولاً ما رهبر جهان هستیم و ثانیاً این رهبری باید تا صد سال آینده نیز حفظ بشود. توجه داشته باشید که این گزاره را در سند می‌گوید نه اینکه در سخنانش و یا به‌عنوان حرف‌های پشت پرده‌ مطرح شده باشد. ترامپ هم در ۲۰۱۷ مجدداً همین ادعا را به طرق دیگر در سند بیان می‌کند.

نکته‌ای که در این گزاره وجود دارد چیست؟ این است که شما امروز به‌دلایلی در تقابل با این کشور قرار گرفتید و او نیز براساس آنچه در سند امنیت ملی‌اش مطرح شده، در مقابل شما قرار دارد. این تقابل یک تقابل اساسی است. این نیست که مثلاً بگوییم اگر لبخند بزنیم و گفتگو بکنیم، حل می‌شود و ... نه؛ او می‌خواهد رهبر دنیا باشد و این مسئله با لبخند و گفتگو حل نمی‌شود! حداقل اتفاقاتی که در این چند سال گذشته رخ داد، نشان داد که شرایط چیست. بالأخره این تقابل یک تقابل جدی است؛ سطحی نیست. به‌دلایل مختلف که خودشان بیان می‌کنند.

خب؛ آن طرف با همۀ اصول و اهدافش که مقابل شما قرار گرفته، در این تقابل چه راهبردی را در برابر شما اتخاذ کرده؟ «راهبرد فشار حداکثری». این را، هم رسماً اعلام کرده و هم دارد اعمال می‌کند و هیچ ابایی ندارد. سپس می‌گوید در این راهبرد، فشار اقتصادی را دنبال می‌کند. می‌گوید من کارهای دیگری کردم ولی نتیجه نگرفتم. جنگ تحمیلی بوده و چه و چه. رسیده به این نقطه که فشار حداکثری را با فشار اقتصادی اعمال ‌کند. نکتۀ مهم این است که در این راهبرد تقابلی آمریکا در برابر ما، او مدام به یک تاکتیک تکیه می‌کند؛ یعنی راهبرد فشار همه‌جانبه و حداکثری، با «تاکتیک اعلام درخواست مذاکره».

فشار همه‌جانبه با چاشنی دعوت به مذاکره!

نکتۀ اولی که دراین‌باره مطرح است همان بحث «تحریف» است که حضرت آقا بار‌ها مطرح کردند.

 فشاری که دارد اعمال می‌کند برای چیست؟ فقط برای همین است که صرفاً دوست دارد یکی را اذیت بکند؟ نه. طبیعتاً برای این است که یک منافعی گیرش بیاید. خب روش او برای تحقق این منافع و نقدکردن آن‌‌ها چیست؟ مذاکره. او می‌خواهد مذاکره شکل بگیرد. میگوید تو بیا پای میز مذاکره بنشین؛ اگر شرایط من را قبول کردی که خب منافع من نقد شده. اگر قبول نکردی و به سرانجام نرسید، دوباره همان فشار‌ها ادامه دارد.

نکتۀ دومی که دربارۀ این راهبرد باید به آن توجه داشت این است که او با تحلیلی که خودش دارد، می‌گوید چون این فشار اقتصادی می‌تواند مفید واقع بشود و نتیجه بدهد، من نباید دچار انحراف راهبردی بشوم. اگر این مسیر عوض بشود من در راهبردم دچار انحراف شده‌ام. برای همین می‌گوید من دنبال جنگ نیستم و دنبال مذاکره‌ام!

تفاوت میان تحریم‌‌های اولیه و ثانویه آمریکا چیست؟!

ابزار او در این راهبرد فشارحداکثری چیست؟ همان تحریم‌هاست. این جا را دقت بفرمایید. تحریم می‌کند. خب بله، یک کشور می‌تواند بگوید که من فلان کشور را قبول ندارم. در اصول، در اهداف و در همه‌چیز با هم تعارض جدی داریم. من اصلاً با او روابط ندارم. به او جنس نمی‌فروشم. از او جنس نمی‌خرم. تحریمش می‌کنم. این می‌شود همان تحریم‌هایی که می‌تواند علیه ما داشته باشد که به آن تحریم‌های اولیه می‌گویند. اما ابزار دیگر او برای این راهبرد چیست؟ بحث تحریم‌های ثانویه است.

یعنی او می‌گوید هر کشوری که بخواهد با ایران روابط اقتصادی داشته باشد، من او را نیز تحریم خواهم کرد و اجازه نخواهم داد که با ایران روابط داشته باشد. این بحث تحریم‌های ثانویه است.یعنی شما باید یکی یکی بروید فرصت‌های اقتصادی خود را پیدا بکنید و آن‌‌ها را فعال کنید، متقابلاً دشمن نیز با تحریم طرف مقابل شما می‌خواهد مانع کار شود.

این می‌شود صحنۀ جنگ. اینکه آقا می‌فرمایند ما در یک جنگ اقتصادی هستیم، واقعاً و حقیقتاً جنگ است. آن طرف و این طرف، خاکریز شکل گرفته. شما باید یکی یکی بگردید کشورهایی را پیدا بکنید و بر مبنای اهداف و اصول خود، منافع و حقوق خود را محقق کنید.

فشار حداکثری چگونه شکسته می‌شود؟!

پس قدرت دشمن پای کار آمده است. می‌گوید نه تنها خودم روابط اقتصادی را تحریم می‌کنم بلکه دیگران را هم نمی‌گذارم که با تو مراوده داشته باشند. کشوری است که بالأخره یک امکاناتی و یک ابزارهایی در اختیارش است. در شورای امنیت هست. سلاح هسته‌ای دارد. روابطش با کشورهای دیگر و...

خب حالا شما در این شرایط باید حرکتی بکنید تا وقتی او می‌گوید فشار حداکثری، بتوانی این فشار را بشکنی. همان طور که در جنگ یک مقاومت هشت ساله را رقم زدی. یک زمانی او فشارش را روی جنگ و بُعد نظامی گذاشت. هشت سال جنگ را تحمیل کرد و انصافاً کوتاهی هم نکرد! هرچه توانست به طرف مقابل شما کمک کرد و هرچه داشت در اختیار آن‌‌ها قرار داد. اقتصادی، سیاسی، نظامی، مالی، همه‌چیز در اختیار طرف قرار دادند که اهدافشان را محقق کنند اما مقاومت که شد، خب موفق نشدند.

یکی از لوازم جهش تولید، جهش صادرات است و لازمۀ جهش صادرات تعامل گسترده و سازنده است

فشار اقتصادی نیز همین طور است. شما باید این را بشکنید تا او از راهبرد فشار حداکثری هم ناامید بشود. یکی از برادر‌ها اشاره فرمودند به بحث اقتصاد درونزا. مصداق اقتصاد درونزا را هم آقا امسال فرمودند؛جهش تولید. یعنی اگر مثلاً شما هر سال یک تن گوجه‌فرنگی‌ تولید می‌کردید، امسال ده تن تولید بکنید. اما توجه داشته باشید که یکی از لوازم جهش تولید این است که شما بتوانید بازارهای صادراتی داشته باشید. یعنی اگر تولید خود را جهش دادی و چند برابر شد باید برای مازاد مصرف داخلی، بازار صادراتی داشته باشید. پس لازمۀ جهش تولید، جهش صادرات است. لازمۀ جهش صادرات چیست؟ این است که بتوانید در میان این ۲۰۰ کشور جهان بازار پیدا بکنید.

- صادرات ایران به ۲۸ کشور اتحادیه اروپا پس از اجرای برجام، کمتر از نصف صادرات ما به افغانستان است! بعد شما هنوز تمام توانت را روی اتحادیۀ اروپا گذاشته‌ای! تمام توانت را گذاشتی که مثلاً بتوانی با اتحادیۀ اروپا دوباره روابط داشته باشی، به‌قول حضرت آقا یک چیز چرندی مثل اینستکس را منتظر ماندیم که او بدهد یا ندهد. شنیدید دیگر. بعد اروپایی ‌ها گفتند ما حاضر هستیم پنج میلیون دلار در آن سرمایه‌گذاری بکنیم!! هوشیاری سیاست خارجی اینجاست که نیاز می‌شود. همین الان افغانستان که کشور همسایه شماست حداقل شش میلیارد دلار بازار دارد. شما در آن جا چه جایگاهی دارید؟ یا مثلاً سوریه در همین شرایط چهار میلیارد دلار واردات دارد. سه کشور اول حاضر در آنجا، یکی ترکیه است که در جنگ با سوریه است؛ یکی دیگر چین است و دیگری امارات. ما کجا هستیم؟ در آن رده‌های پایین.

یا برای مثال در همین شرایطی که شما باید بگردید و بازار صادراتی پیدا کنید، ونزوئلا می‌گوید من حاضر هستم از شما کالا بخرم.خیلی خب، این‌ها همگی فرصت هستند دیگر. شما اشتراکاتی دارید و باید همه آن‌‌ها را به فرصت تبدیل بکنید.

بررسی یک موضوع راهبردی: همکاری ۲۵ ساله میان ایران و چین

خب؛ سؤالاتی دربارۀ همکاری راهبردی ایران و چین مطرح شد. با فرض مباحثاتی که انجام دادیم چند نکته هم دربارۀ آن عرض خواهم کرد.

امروز اقتصادی مثل چین می‌خواهد وارد عرصه‌ای از روابط با شما بشود که ظرفیت فرصت‌های به‌دست‌آمده از این تعامل، می‌تواند راهبرد فشار حداکثری آمریکا را بشکند. بعد یک دفعه شما می‌بینید یک طیف از جریان‌های مختلف می‌گویند نه آقا، این تهدید است! ما اصلاً خواب‌مان نمی‌برد! البته اشکالی ندارد که برای یک عده بدون غرض، سؤال پیش بیاید. اما می‌خواهم بگویم شما صحنه را برای خودتان تعریف کنید و نقش و کار خودتان را نیز در این صحنه پیدا کنید.

اگر به‌خوبی ببینیم، می‌فهمیم این همکاری فرصتی است که می‌تواند در این بزنگاه فشار آمریکا را بشکند و به همین دلیل این‌گونه از سوی مقامات رژیم آمریکا و رژیم صهیونیستی مورد هجمه قرار گرفته است. اظهارات دو روز اخیر پمپئو یا سایر مقامات رژیم آمریکا را راجع به همین یک موضوع خاص بخوانید، متوجه می‌شوید چقدر موضوع برای آن‌‌ها مهم است.

سال نود و چهار رئیس جمهور چین به ایران آمده، با حضرت آقا و مسئولین ملاقات کرده و گفته است ما حاضر هستیم با شما در سطح راهبردی همکاری بکنیم.

چین یک منافعی دارد. یک تقابلی با آمریکا دارد. اینجا یک اشتراکاتی برای شما و چین پیش آمده و تولید فرصت کرده است. یعنی در حالی که آمریکا می‌گوید فشار حداکثری و تحریم‌های ثانویه را اعمال می‌کند، چین آمده و این پیشنهاد را ارائه داده است.

خب، خیلی از کشور‌ها هستند که می‌آیند می‌گویند ما می‌دانیم که حق با شماست اما نمی‌توانیم در برابر تحریم های ثانویه تاب بیاوریم؛ ما کشور کوچکی هستیم و ... . بار‌ها خود من صریح شنیدم از مقامات کشورهای بسیار پرمدعای اروپایی؛ به خود من بیان کردند که ما کشور کوچکی هستیم. این مقاومت‌های شما را ما نمی‌توانیم بکنیم. یک فشار به ما بیاید نمی‌توانیم تحمل کنیم. حداقل چند مورد الان در ذهن خودم هست. به‌صراحت همین را بیان می‌کردند.

پس این پیشنهاد همکاری‌های راهبردی در این شرایط مطرح شده و از این حیث هم برای ما و هم برای طرف مقابلی که به ما فشار می‌آورد، مهم است.

حالا در این شرایط یکی آمده یک عرصه‌ای را باز کرده که می‌تواند این فشار را بشکند. طبیعی است آن کسی هم که پای این کار می‌آید، حتماً برای خود او هم مهم است. او می‌خواهد با کمترین هزینه این کار را بکند. یکی از هزینه‌هایش چیست؟ همان مسئله‌ی تحریم‌های ثانویه.آمریکا می‌گوید هر کسی با ایران کار بکند، من او را تحریم می‌کنم. شرکتش را تحریم می‌کنم، نفتش را تحریم می‌کنم، آدم‌هایش را تحریم می‌کنم. پس طبیعی است که از سوی هر دو طرف این همکاری راهبردی، سطح طبقه‌بندی اطلاعات این موضوع باید حفظ بشود.

در همه جای دنیا ممکن است توافقی محرمانه باشد. مخصوصاً در دوران جنگ. همانطور که شما در دوران جنگ نظامی بعضی موارد را محرمانه دنبال می‌کنی. البته این محرمانگی نیز باید دارای ضوابط باشد. نباید ر‌ها باشد. باید یک اطمینانی حاصل بشود که آیا ملاحظات (اصول،اهداف،منافع، حقوق...) رعایت شده است یا نه؟ طبیعتاً دستگاه‌های نظارتی مختلف نظیر مجلس و قوه قضائیه و حتی در درون دولت نیز این ملاحظات را باید داشته باشند.

آن طرف می‌گوید آقا، من به تو می‌گویم حاضرم در همین تحریم‌ها، با تو همکاری ۲۵ ساله ببندم اما با رعایت ملاحظاتی که آمریکا نیاید شرکت های من را تحریم کند و دست و پای من را ببندد.اینجاست که باید حساس شد. چه کسی می‌آید این موضوع را یک دفعه در بزنگاه مطرح می‌کند و با دشمن همراهی می‌کند؟ اینجاست که جنبش دانشجویی باید هوشیار باشد و از شرایط کشور تحلیل داشته باشد.

البته این موضوع هم مثل هر توافق دیگری باید مسیر قانونی خود را طی کند.

پس باید صحنه را درک کرد. این مسائل را با دقت باید بررسی کرد. بحث زمانش، ضریبش، موقعیتش، علتی که طرف الان دارد بیان می‌کند. در چه عرصه‌ای دارد مطرح می‌شود. حالا تازه حداقلش این است که بگوییم ما در زمین او بازی نکنیم. مواظب باشیم. من می‌خواهم بگویم ما این جا عکسش را انتظار داریم. یعنی انتظار هست که جنبش دانشجویی نه تنها دور نخورد بلکه بیاید و این مسائل را تبیین کند.

اگر شما در عرصه جنگی هستید، واقعاً یک جنگ بی‌نظیر است که دارد علیه کشور اعمال می‌شود، شما باید افسران این جنگ باشید. شما باید عملیات بکنید. باید آفند بکنید. نه اینکه حداکثر خوشحال بشویم که شما در زمین دشمن بازی نمی‌کنید!

آن کسی که از پشت صحنه می‌آید و یک دفعه می‌خواهد موضوع را منحرف بکند، شما باید مراقب او و مواظب تنگۀ احد باشید.

چرا معطل گذاشتند؟!

یکی از سؤالاتی که باید مطرح بشود این است که وقتی چین سال نود و چهار آمد این پیشنهاد را داد و اعلام آمادگی کرد، چرا تا سال نود و نه معطل شده است؟ چه بسا اگر موضوع به‌موقع مطرح و پیگیری شده بود، مناسبات گسترده و سازنده اقتصادی با سایرین را هم تحت تاثیر قرار می‌داد و اولویت سیاست خارجی کشور تصحیح شده و چه بسا دشمن را در اتخاذ راهبرد فشار دچار تردید می‌کرد.

اتفاقاً سؤال مهم این است که چه کسی این موضوع را به نحوی که مطلوب آمریکاست در رسانه‌‌ها مطرح کرد؟

اینجا باید نقش مهم جنبش دانشجویی خودش را نشان بدهد

حالا در این مباحثه‌ای که با هم داریم عرض من این است که دانشجو باید تحلیل داشته باشد. متکی به اخبار قطره‌ای نباشد که از یک بولتنی یک نکته‌ای بیاید.

شما باید نقش پیشرو و فعال داشته باشد. نه نقش اینکه نهایتاً به این مرحله برسد که بگوید الحمدلله من سؤالی ندارم و ابهاماتم برطرف شد! نه؛ حالا نقش شما چیست؟ شما کجای کار هستید؟

واقعاً در این حرکتی که علیه این همکاری، که هنوز در مرحلۀ پیش‌نویس معطل مانده، شروع شد، کاملاً مشهود بود که یک حرکت بسیار حساب‌شده است و می‌تواند همۀ افرادی را از این سر طیف تا آن سر طیف یک دفعه در صحنه‌ای بیاورد که آمریکا می‌خواهد. اتفاقاً اینجا باید نقش مهم جنبش دانشجویی خودش را نشان بدهد. اینجا می‌خواهد چه نقشی ایفا بکند؟ چه عملیاتی می‌خواهد بکند؟ برای مقابله با دشمن در این صحنه چه کاری می‌خواهد بکند؟ این‌ها سؤالات از شماست.

البته امروز یکی از کارهایی که در کشور بسیار موثر است، حرکت‌های دانشجویی است اما باید توجه داشته باشیم همان طور که اگر اشتباهی رخ بدهد باید فریاد زد و اصلاح کرد، همان گونه نیز اگر حرکت درستی شکل گرفت باید حمایت و تایید کرد. قصد من این نیست که شما را منفعل کنم؛ صادقانه خواستم مباحثه‌ای داشته باشیم تا ان شاءالله به وظایف خود به درستی عمل کنیم.

یکی از مصادیق تحریفی که حضرت آقا فرمودند می‌تواند این باشد که کار درست خراب معرفی شود و کار خراب را درست نشان بدهند. راجع به یک کار درست، تصور اشتباهی در افکار عمومی شکل بگیرد و راجع به مسائل دیگر، آنطور.

راجع به این همکاری نیز توجه داشته باشید که چگونه می‌خواهند آن را در ابتدای کار از اساس غلط معرفی کنند و آن را در نطفه خفه کنند! حال آنکه گسترش همکاری‌های اقتصادی برای کشور فرصت است و باید از آن در برابر دشمن صیانت کرد.

مراقب باشید اما منفعل نشوید

شما باید طبق چارچوب تحلیلی صحیح این موارد را بررسی کنید و از زمان پیشی بگیرید.

به هرحال به‌ویژه در یک سال آینده شرایط کشور خاص است؛ دشمن به نقطه‌های انتهایی فشار خود نزدیک می‌شود. همیشه هم از جنبۀ زور نیست؛ خیلی مواقع با تزویر به جنگ شما می‌آید. مراقب باشید اما منفعل نشوید؛ این مراقبت به‌معنای پیشگام‌شدن در آن حرکت صحیح برای دفاع از انقلاب اسلامی است.

محمود واعظی,رییس دفتر رییس‌ جمهور

  • 16
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱۱
غیر قابل انتشار: ۱۱
جدیدترین
قدیمی ترین
وطن فروشا
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش