
احمد بیگدلی، عضو کمیسیون اجتماعی: روحانی به اشتغال توجهكند تا بيش از ۶۰ درصد مشکلات حل شود
روز گذشته خبر امضاي ۵۰ نفر از نمايندگان زير برگه استيضاح عليربيعي منتشر شد؛ خبري كه ميتواند سرآغازي براي يافتن راهحل براي بسياري از معضلات اجتماعي باشد. مشكل زندگيجوانان، رفع معضلات اجتماعي، مبارزه با اعتياد و... همه به زندگي اقشار مختلف و به ويژه توانايي آنها براي اشتغال بازميگردد.
مسائلي كه به صورت مستقيم با وزارتخانهاي به نام وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی درگير است و بايد فردي در راس آن قرار بگيرد كه بداند مشكل كجاست. متاسفانه به علت ندانمكاريهاي دولت قبل و حذف سازمان ملي جوانان، مسائل مربوط به اين قشر عظيم و سرنوشتساز، اين روزها به وزارت ورزش و جوانان محول شده است ولي اين وزارتخانه بيشتر از جوانان به ورزش توجه دارد و بخش عمده مشكلات به عهده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی سپرده شده ولي نتيجه مناسبي دريافت نشده است. در ادامه براي بررسي مشكلات جوانان و جامعه به سراغ احمد بیگدلی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس رفتيم تا نظر وي را درباره مشكلات جويا شويم كه در ادامه ميخوانيد.
مشكلات جوانان ريشه دار است
احمد بیگدلی/ عضو کمیسیون اجتماعی
در حال حاضر درصد بالایی از افراد جامعه را جوانان تشکیل می دهند. اکنون این جوانان با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می کنند که همگی ناشی از غفلت های صورتگرفته در دهه های گذشته است.
متاسفانه در همه سه دهه گذشته کوتاهیهایی از سوی دولتهای مختلف انجام شده که نتیجه این قصورها، در آمار بالای بیکاری و روند رو به رشد جوانان تحصیلکرده و جویای کار که سال به سال بر تعداد آن ها افزوده می شود، خلاصه شده است.
به نظر می رسد که سالها بی وقفه مسیر اشتباه را طی کردهایم و برنامهریزیهای هدفمندی را از همان سال های اولیه نونهالی جوانان امروزه در دستور کار قرار نداده ایم.
متاسفانه با نبود برنامه منسجم و ایدهآل برای جوانان در سال های گذشته، امروزه شاهد مشکلاتی هستیم که شاید برای جبران آنها زمان را از دست داده ایم.
یکی از علتهای مهمی که امروزه باعث شده نتوانیم به مشکلات جوانان آنگونه که باید رسیدگی کنیم نیز ناشی از بیتوجهی به آینده جوانان و غفلت از برنامهریزی های منسجم و اصولی در دهه های گذشته است.
اگر در دهه های ۶۰ یا ۷۰ بر اساس برنامهریزی های انجام شده از سوی دولتهای مختلف، تعداد جوانان در دهه ۹۰ تخمین زده می شد و تدارکات لازم برای اشتغال آن ها در سال های کنونی فراهم شده بود، اکنون شاهد آمار بالای جوانان بیکار و تحصیل کرده در کشور نبودیم.
با نبود پیش بینی های لازم برای نیاز جوانان به ازدواج، اشتغال، مسکن و ...، اینک پیچیدگیهای مسیر برای حل مشکل جوانان بیش از گذشته شده است.
متاسفانه در حال حاضر حداقل ۶ میلیون جوان بیکار و تحصیلکرده در کشور وجود دارد که ناشی از کوتاهی های مسئولان در دهه های پیشین است.
تاسفبارتر اینکه هر سال یک میلیون نفر دیگر به این آمار افزوده می شود. به عقیده بنده نباید در این زمینه دولت خاصی را مقصر دانست و از او انتقاد کرد؛ بلکه باید با نگاهی کلی به گذشته، ریشه مشکلات امروزه جوانان را بررسی کرد.
وجود برنامه ای بلندمدت از طرف دولتها موضوعی است که باید به آن توجه ویژه ای شود تا جوانان نسلهای آینده به مشکلات جوانان امروزی دچار نشوند.
دولت ها باید برای خودشان برنامه ای ۳۰ یا ۴۰ ساله داشته باشند و با تمام توانشان برای آینده نونهالان در سال های جوانی برنامهریزی کنند.
به عقیده بنده برای حل مشکلات جوانان، نیازمند یک سازمان واحد هستیم؛ سازمانی با همه استقلالی که دارد، از پشتوانه تفکر هم بهره مند باشد و در عین حال نیز سیاسیکاری نکند.حتی باید در این زمینه از کشورهای موفق الگو برداری کنیم؛ بهتر است كه اصول و برنامهریزیهای جوامع توسعهیافته برای جوانان را با اصول و عقاید کشور خودمان بسنجیم و از طرحهای موفق این جوامع نیز متناسب با فرهنگ و آیین اسلامی خودمان بهره ببریم.
اکنون نیاز جوانان اشتغال است؛ با بودجهبندی در مجلس نمی توان به ایجاد اشتغال اندیشید؛ چون آمار بیکاران رو به افزایش بوده و بودجه های اختصاصیافته برای حل این بحران محدود است.
باید بگویم که یکشبه نمی توان این نگرانی را برای همیشه از بین برد و باید اهدافی منسجمتر برای حل مشکل بیکاری داشت.
یکی از اشتباههايي که سالها مرتکب شدهایم، این بوده که همیشه جوانان را با ورزش همسو دانستهایم؛ بر همین اساس همیشه به اشتباه سازمان جوانان را با ورزش ادغام کرده ایم.
این در حالی است که ورزش تنها مختص جوانان نیست و به همه اقشار جامعه از نونهال گرفته تا افراد کهنسال تعلق دارد. با چنین نگاهی، همیشه به اشتباه تصور کرده ایم که نیاز جوانان تنها در ورزش خلاصه شده است.
یکی دیگر از اشتباههاي ما درباره جوانان این است که همیشه مسئولیت برطرفکردن نیاز جوانان را به چندین سازمان واگذار کردهایم؛ چندین سازمان که با موازیکاری پیش رفته اند و برای رسیدن به هدفی خاص همگی دچار یک اشتباه واحد شده اند؛ سازمانهایی که شاید به ۳۰ درصد از هدف نیز دست نیافتهاند. به عقیده بنده برای حل مشکل جوانان، دیگر نیازی به برنامه و قانون جدیدی نداریم. ما به اندازه کافی قانون در این زمینه داریم و از طرح های بسیاری برای حل مشکل جوانان صحبت کرده ایم اما طبق قانون اساسی این وظیفه دولت هاست که برای افراد شغل مناسبی را فراهم کنند. دولت باید به جای طرح قوانین جدید به فکر تدارک زیرساختهای لازم برای اشتغال افراد باشد.
از طرفی هم باید به نیاز جوانان بهروز توجه شود؛ چون مشکل امروزه جوانان هیچ شباهتی به مشکلات آنها در نسل های گذشته و آینده ندارد و هر نسل برنامهای جداگانه می خواهد.
اکنون زمان خوبی است تا برای آینده کودکان زیر پنج سال برنامه ریزی کنیم. بنابراین پیشنهاد بنده به آقای روحانی این است که به وعدههای انتخاباتی خود عمل کرده و به این موضوع فکر کند که درصد بالایی از آرای ایشان از جانب جوانان کشور بوده است؛ جوانانی که هر یک با هدف خاصی به ایشان رای داده اند.
پیشنهاد دوم بنده به آقای ريیسجمهور این است که در سالهای باقی مانده فعالیتشان سعی کنند تا سه یا چهار مشکل اساسی کشور را حل کنند و اجازه دهند تا در دولت های آینده مشکلات دیگر حل شود. اگر همه دولت ها تمام تلاششان ریشهکنی چندین مشکل اساسی باشد، در سال های آینده کشور دچار چالشهای کمتری خواهد بود.
اکنون نیاز اساسی کشور اشتغال است و به نظر می رسد که با تمرکز آقای روحانی به این موضوع شاید بیش از ۶۰ درصد از مشکلات حل خواهند شد.
- 12
- 3
اصغر بیگدلو
۱۳۹۷/۸/۹ - ۲:۵۶
Permalink