به گزارش «ایران»، «ثریا» با داشتن دو فرزند پسر ۱۴ و ۳ ساله در انتظار تولد دخترش بود. وی صبح دیروز در حالی که آخرین روزهای بارداری را پشت سر می‌گذاشت برای انجام سونوگرافی راهی یکی از بیمارستان‌های تجریش شد.
زن جوان صبح زود به همراه همسر و پسر سه ساله‌اش سوار قطار خط یک مترو شد. ایستگاه‌های اول چندان شلوغ نبود و «ثریا» توانست روی صندلی بنشیند اما ناگهان درد شروع شد. موضوع را به شوهرش گفت اما در آن شلوغی و چند متر زیر زمین کاری از دست کسی برنمی آمد. ایستگاه امام خمینی(ره) جمعیت اضافه شد. دیگر حتی نفس کشیدن هم سخت شده بود. درد غیرقابل تحمل شده بود. تنها چند ثانیه‌ای تا ایستگاه دروازه دولت مانده بود که «ثریا» ناله‌اش بلند شد. مسافران دکمه ارتباط با راهبر قطار را زدند و وضعیت زن جوان را اطلاع دادند. هماهنگی‌های لازم با ایستگاه انجام شد و قطار در یکی از شلوغ‌ترین ایستگاه‌هایش مجبور به توقفی طولانی‌تر شد تا «ثریا» را از میان جمعیت انبوه مسافران خارج کنند. چند نفر از مسئولان مترو برای کمک آمدند و همزمان با انتقال «ثریا» به نمازخانه مترو، با اورژانس تماس گرفتند. دقایقی بعد صدای نوزاد متولد شده در سالن مترو پیچید و زن جوان از هوش رفت.
انتقال به بیمارستان
ظهر دیروز خبرنگار «ایران» برای ملاقات با ثریا راهی بیمارستان فیروزگر شد. زن جوان با بلوز و شلوار بیمارستان روی تخت نشسته بود. حدود ۷ ساعتی از آن زایمان عجیب می‌گذشت. نوزاد در پتوی صورتی رنگی پیچیده شده بود و در حالی که جای جوهر آبی استامپ کف پایش بود روی تخت نوزاد کنار مادرش به خواب عمیقی رفته بود.
«ثریا» لبخند می‌زد و در حالی که هنوز برای اسم دختر کوچولو با همسرش به توافق نرسیده بود، به «ایران» گفت: «من برای ۵ مرداد وقت زایمان داشتم. پسرهایم را هم در تهران به دنیا آورده بودم و برای تولد دخترم هم در یکی از بیمارستان‌های تجریش وقت گرفته بودم. صبح سوار مترو شدیم اما بین راه حالم بد شد. وقتی از قطار پیاده‌ام کردند با کمک دو خانم مرا به نمازخانه بردند و به اورژانس زنگ زدند. شرایط سختی بود. دو مأمور اورژانس آمدند و کمکم کردند دخترم را به دنیا بیاورم. بعد هم هر دویمان را به بیمارستان رساندند. خدا را شکر حال هر دویمان خوب است و هیچ مشکلی نداریم.»
یک ساعت و نیم تلاش برای تولد
«سید مهدی موسوی کیا»، تکنیسین ۲۷ ساله و کاردان فوریت‌های اورژانس تهران به «ایران» گفت: «بعد از زایمان این خانم در شبکه‌ها و کانال‌های تلگرامی نوشتند دو ماما بر بالین این زن حاضر شدند و هیچ اسمی از اورژانس نبود. در حالی که به جز من و «محمد رسولی» همکارم، فقط یک خانم از عوامل مترو در نمازخانه حضور داشت. کل عملیات ما حدود یک ساعت و نیم طول کشید. در اولین اقدام به بیمار اطمینان دادیم که تجهیزات خلاصه شده بیمارستانی همراه‌مان است و جای نگرانی وجود ندارد. دختر کوچولو در کمتر از نیم ساعت به دنیا آمد. بند نافش را بریدیم و با بازکردن راه تنفسی، او را به آغوش آن خانم دادیم. از آنجا که بیمار خونریزی داشت و جفتش هنوز نیامده بود نمی‌شد فرصت را از دست داد و بلافاصله با رعایت نکات لازم او را روی برانکارد گذاشته و به آمبولانس رساندیم. دختر کوچولو را از آن خانم تحویل گرفتیم و به بیمارستان فیروزگر رفتیم.»
او که تا پیش از این سه نوزاد دیگر را با شرایط خاص در تهران و خوزستان به دنیا آورده بود، افزود: «اینگونه زایمان‌ها کار چندان آسانی نیست چون در عین حالی که باید مراقب وضعیت نوزاد باشیم، نگهداری از مادر هم باید همزمان انجام شود و کوچکترین اشتباهی جبران‌ناپذیر است.»
«محمد رسولی» ۲۳ ساله نیز که از سال گذشته در اورژانس مشغول کار است، گفت: «پدر دختر کوچولو بعد از اینکه صدای گریه فرزندش را شنید آنقدر خوشحال شده بود که مدام از ما عکس می‌گرفت و شادی می‌کرد. خدا را شکر که بچه و مادر هر دو سالم بودند و این عملیات با موفقیت تمام شد.»
عیادت کارکنان مترو از مادر جوان
عصر دیروز چند نفر از کارکنان شرکت حمل‌ونقل متروی تهران با سبد گل، کارت هدیه و دو دست لباس و کفش نوزادی در ساعت ملاقات بر بالین این مادر حاضر شدند. یکی از آنها در پاسخ به سؤال خبرنگار ما درباره خدماتی که طبق رسم همه کشورها باید به دختر کوچولوی متولد مترو بدهند، گفت: «هنوز تصمیمی در این باره اعلام نشده است.»
زهره صفاری
- 13
- 3
