
نامه وزیر ورزش و جوانان به وزیر امور اقتصادی و دارایی، نامهای کامل و بیمثال برای تشریح وضعیت اقتصادی فوتبال ایران است. در این نامه مسعود سلطانیفر از فرهاد دژپسند تقاضا کرده که برای پرداخت بدهی مالیاتی باشگاه استقلال ۳ ماه فرصت بدهد تا در این ۳ ماه مشکل ممنوعالخروجی و توقیف اموال مهدی رحمتی، دروازهبان سابق استقلال حل شود.
باشگاه استقلال پس از اقدامی مرسوم، بیجا و غیرحرفهای در باشگاههای ایرانی که پرداخت مالیات بازیکنان و مربیان را برعهده میگیرند، طی ۴ سال اخیر توان مالی پرداخت بدهی معوقه را نداشته اما در همین ۴ سال دهها میلیارد به بدهیهای خود افزوده و باز هم چنین خواهد کرد. این سرنوشتی جز ورشکستگی ندارد، همانچه بسیاری از باشگاهها دچارش هستند اما با ولع عجیب خود در مسیر ورشکستگی پیش میروند و بحرانها از مدیری به مدیر دیگر منتقل میشوند. این فقط ماجرای باشگاه استقلال نیست.
فوتبال ایران به این نوع باشگاهداری عادتی دیرینه دارد و از این روش دست برنمیدارد. نامه وزیر ورزش و جوانان به وزیر امور اقتصادی و دارایی نشان میدهد که باشگاه استقلال به رغم بدهیهای مالیاتی، نزد ایافسی به عنوان باشگاهی بدون بدهی معرفی شده. در پروژه راستیآزمایی کنفدراسیون فوتبال آسیا باشگاه بدهکار مجوز حضور در لیگ قهرمانان آسیا را به دست نمیآورد و ارسال اطلاعاتی که واقعی نباشد، میتواند فدراسیون فوتبال را با محرومیت مواجه کند.
باشگاههای ایرانی همیشه روشهایی برای فرار از پرداخت بدهیها پیدا میکنند و مقابل پروژه راستیآزمایی کنفدراسیون فوتبال آسیا راه نجاتشان این است که با همین نوع نامهنگاریها مهلت پرداخت بدهی خود را به تعویق بیندازند اما این مسیر سرانجام خوبی ندارد. باشگاهها وقتی مجبور به تغییر ساختار مالی خود میشوند، وقتی نظم مالی جدید را میپذیرند که بدانند با نامهنگاری و کدخدامنشی نمیتوانند از پرداخت بدهیها فرار کنند. تا روزی که برای باشگاههای ایرانی راه فرار وجود داشته باشد، جز افزودن به بدهیها کار دیگری نخواهند کرد. ورزش ایران نباید حذف از لیگ قهرمانان آسیا را فاجعه تلقی کند، بلکه فاجعه بزرگتر تکرار رفتار باشگاهها در مسائل مالی است. هر سال تیمهای بدهکار ایرانی در نقل و انتقالات به گزافترین مبالغ بازیکن و مربی استخدام میکنند و ابایی ندارند که با پرداخت نشدن این بدهیها چه سرنوشتی در انتطارشان است. باشگاه استقلال و پرسپولیس به نیم فصل لیگ رسیدهاند اما از پرداخت دستمزد شفر و برانکو، مربیان فصل گذشته خود عاجزند.
همین دو باشگاه نمیتوانند دستمزد مربیان جدید خود را بپردازند. استراماچونی با فسخ یکطرفه استقلال را به بحرانی بزرگ کشاند و کالدرون نیز آخرین هشدارها را داده است. آیا با تعویق مهلت پرداخت مطالبات این مربیان فردا با نامهای از این وزیر به آن وزیر میتوان باشگاهداری کرد؟ وزارت ورزش و جوانان بارها و بارها از واگذاری استقلال و پرسپولیس و خصوصیسازی حرف زده، جملاتی که از تمام دولتهای دستکم ۲۰ سال اخیر شنیدهایم اما هرگز قدمی به سمت خصوصیسازی در فوتبال برداشته نشده و مدلهایی از خصوصیسازی که در دورههای مختلف از آنها بحث به میان آمده، جملگی محکوم به شکست بودند یا از ورود سرمایههای مشکوک به فوتبال خبر میدادند.
این آخرین نامه وزیر ورزش و جوانان به وزیر امور اقتصادی و دارایی نیست. این نامه فقط یک مثال از وضعیت بحرانی سیاق باشگاهداری در ایران است که کار به نوشتن چنین نامههایی میرساند. انگار در فوتبال ایران کسی نمیخواهد باور کند که با این کیفیت مدیریت و در این وضعیت اقتصادی، نمیتوان به روشهای منسوخ باشگاهها را مدیریت کرد.
فرشاد کاسنژاد
- 17
- 3