
تیم ملی وزنهبرداری ایران همواره در طول ۴ سال گذشته فراز و فرودها و ماجراهای تلخ و شیرین بسیاری را تجربه کرده و البته در هر برهه زمانی تاوانش را نیز به قدر کافی پرداخت کرده است. این روزها اما شرایط حاشیهای پیرامون تیم ملی و اردوی آمادهسازی وزنهبرداران ملیپوش طوری پیش میرود که برخی اوقات به واسطه دخالتهای مدیریت این مجموعه در مسائل فنی یا بالعکس بیتفاوتی سیستم به تصمیماتی که کادر فنی در برخی آمد و رفتهای اردویی اتخاذ میکنند، یا کار از دست مدیریت مجموعه وزنهبرداری در حوزه مدیریتیاش در میرود و یا اینکه کادرفنی در شرایطی (صفر و صدی) روزگار سپری کرده و به همین دلیل نمیتوانند شرایط خوبی را نیز از لحاظ فنی و روانی به تیمهای خود وارد کنند.
یکی از مواردی که وزن و سنگینی عجیبی این روزها از لحاظ حاشیهای بر پیکره و شاکله اصلی تیم ملی وزنهبرداری وارد کرده است، اولا ادامه و استمرار موضوع ورزشکارسالاری در این رشته ورزشی و عدم توانمندی ایدهآل در مهار و کنترل آن توسط سیستم مدیریتی مجموعه وزنهبرداری ایران است. ثانیا کمرنگ شدن ترازوی عدالت و شایستهسالاری کادرفنی در مقوله دعوت شایستهترینهای وزنهبرداری ایران به اردوهای آمادهسازی تیم ملی وزنهبرداری است؛ موضوعی مهم و بسیار تاثیرگذار روی آینده وزنهبرداری ایران که البته برخلاف اهمیت و ضرورت آن، از سوی مدیریت مجموعه وزنهبرداری تلاشی برای ایجاد مباحثی تحلیلی به جهت بهبود شرایط موجود صورت نمیگیرد.
حقیقتا فدراسیون وزنهبرداری برخلاف آنچه برای جلوگیری از ورزشکارسالاری و شیوع آن در بدنه اصلی وزنهبرداری ایران به مسوولان ورزش کشور تضمین داده است، در بیشتر موارد رفتاری متفاوت با آنچه که از آنها انتظار میرود نشان دادند و در مسیری حرکت کردند که دقیقا مسیر ورزشکارسالاری است نه مبارزه و مقابله با این پدیده نامیمون.
این موضوع در حالی رخ میدهد که مسوولان فدراسیون خودشان به هیچ وجه اعتقادی به اینکه در مسیر اشتباه قدم برداشتند، ندارند! به طور مثال مدیریت فدراسیون وزنهبرداری در همین موضوع (تنها تمرین کردن کیانوش رستمی) رفتار و واکنشی چندگانه با ماجرا داشت! آنها ابتدا خود را مدافع حقوق ورزشکار دانستند و اعلام کردند که ورزشکاران عنواندار و حرفهای اگر بخواهند از این پس تنها تمرین کنند، امکانات لازم و استاندارد در اختیارشان قرار داده میشود تا مثل کیانوش رستمی انفرادی و بدون دخالت کادرفنی با برنامه خودشان تمرین کرده و آماده حضور در مسابقات شوند اما دیری نگذشت که دقیقا شبیه همین ماجرا در مرحله جدید اردوی آمادهسازی تیم ملی برای سعید علیحسینی پیش آمده و او فعلا به هر دلیل ممکن، قصد حضور در اردوی تیم ملی را ندارد اما مدیریت فدراسیون و سرمربی تیم ملی با تهدید این وزنهبردار عنواندار، برای او خیلی جدی شرط ادامه حضور در اردوی تیم ملی را قرار دادند! از طرف دیگر مدیریت فدراسیون در برنامه زنده رادیویی ابتدا اعلام کرد که دیگر سرمربی تیم ملی نداریم!
بعد از آن قرار شد مدیر تیم ملی کارهای فنی را با هماهنگی کادرفنی و مربیان تیم ملی انجام دهد اما ۲۴ ساعت از این ماجرا نگذشت که او ادعای علنی خود را تکذیب کرد و مدعی شد که آنها مباحث حاشیهای بوده که از سوی بدخواهان وزنهبرداری مطرح شده است. بنابراین همچنان سرمربی تیم ملی وزنهبرداری بزرگسالان همه کاره فنی تیم است و چیزی در این خصوص برای او و همکارانش با گذشته تغییر نکرده است! اینجا است که معتقدیم در مباحث مختلف مدیریتی و فنی که در ۴ سال اخیر در وزنهبرداری ایران رخ داده، به همه چیز از بالا تا پایین و از کف به سقف به صورت صفر و صدی نگاه شده است، مگر اینکه غیر از آن ثابت شده باشد.
سرمایههای مغضوب چرا بعد از قهرمانی در امیدیه دعوت نشدند؟
منظور ما از صفر و صدی برخورد کردن مسوولان فدراسیون وزنهبرداری و یا کادرفنی تیم ملی با موضوعات مختلف را به راحتی میتوان از فهرست دعوتیها به اردوی آمادهسازی تیم ملی وزنهبرداری قبل و بعد از برگزاری رقابتهای قهرمانی کشور امیدیه به راحتی دریافت و رویت کرد. لیست اولیه کادرفنی تیم ملی وزنهبرداری بزرگسالان کشورمان را به ترتیب میرمصطفی جوادی، عارف خاکی، محمد نیری، محمد زارعی، امیر حقوقی، کیانوش رستمی، سهراب مرادی، سیدایوب موسوی، رضا بیرالوند، نیما آقایی، علیرضا سلیمانی، کیا قدمی، علی هاشمی، علی داودی، محسن دادرس، همایون تیموری و سعید علیحسینی تشکیل میدادند. این اردو از تاریخ ۲۸ دیماه در تهران و مجموعه ورزشی آزادی کلید خورد اما بدون حضور تعدادی از ستارههای عنواندار تیم ملی!
غایبان این مرحله از اردو همگی به جز سعید علیحسینی کم و بیش با اندکی تاخیر به اردوی تهران آمدند اما سعید علیحسینی بهخاطر اختلافنظر و پارهای مشکلات شخصی که با کادرفنی تیم ملی وزنهبرداری داشت، گویا خیلی تمایلی برای حضور در اردوی تیم ملی نداشت و به اردو نیامد! اینطور که از ظواهر امر پیدا است، شاید سعید علیحسینی هم خیلی بدش نمیآید مثل کیانوش رستمی که ساز تنها تمرین کردن را برای خودش با موفقیت مدتها است کوک کرده، به سود خود این ساز را هر طور که میتواند کوک کند و به پشتوانه مصاحبه رییس فدراسیون وزنهبرداری با این مضمون «اگر هر کدام از ملیپوشان عنوانداری که بخواهند تنها تمرین کنند، فدراسیون ممانعتی برای تمرین تنهایی آنها ندارد»، او هم با نیامدن به اردو، تا زمان مسابقه برای خودش تمرین کند و بعدا به شرط پاکی و آمادگی برای آزمایش دوپینگ عازم رقابتهای بینالمللی شود.
اما مطمئنا اصل و سرچشمه تمامی این بگو مگوهای درون اردویی و این بگیر و ببندها یا قهر و آشتیهای مشابه در سیستم فنی و مدیریتی فدراسیون مربوط است به همان نگاه (صفر و صدی) به موضوعات مختلف؛ تفکری ناکارآمد و غیر فنی که باعث شده حتی انتخابهای عادلانه و شایستهمحور کادرفنی تیم ملی در ابتدای شروع به کارشان، تغییری عجیب و تعجببرانگیز داشته باشد! تغییری کلی که شعار «عدالت محوری» و «شایسته سالاری» را در فهرست دعوتیهای تیم ملی وزنهبرداری به مراحل مختلف اردوهای آمادهسازی تقریبا با چالشی جدی دست به گریبان کرده است.
کادرفنی تیم ملی وزنهبرداری در حالی که طبق قانون باید در امیدیه محل برگزاری مسابقات قهرمانی کشور خوزستان حضور پیدا میکردند تا از نزدیک شاهد رقابت وزنهبرداران برای ملیپوش شدن باشند، در این رویداد داخلی حاضر نشدند اما بلافاصله بعد از پایان مسابقات، بدون اینکه دلایل فنی دعوتیهای جدید به اردوی تیم ملی از سوی کادرفنی ابتدا تحلیل و مشخص شده و سپس برای روشن شدن افکار عمومی شفافسازی شود، سرمربی تیم ملی پس از پایان رقابتهای قهرمانی بزرگسالان کشور، ۵ وزنهبردار را به اردوی تیم ملی دعوت کرد.
حافظ قشقایی نفر دوم دسته ۶۱ کیلوگرم مسابقات قهرمانی کشور از استان کرمانشاه، ابراهیم بهرامی نفر سوم دسته وزنی ۸۹ کیلوگرم از خوزستان، مسعود چترایی نفر دوم دسته ۸۹ کیلوگرم از اصفهان، علی میری نفر اول دسته ۸۹ کیلوگرم از آذربایجان غربی و میلاد اورنگی قهرمان دسته ۱۰۲ کیلوگرم از استان فارس، ۵ وزنهبردار مورد نظر برخواه و کادرفنی او بودند که بعد از مسابقات قهرمانی کشور به اردو دعوت شدند. البته دعوت این نفرات به اردو قطعا جزو اختیارات کادرفنی تیم ملی است و خب هیچ منع قانونی برای این موضوع وجود ندارد.
سوال ما از سرمربی تیم ملی و کادرفنی این است که شما چگونه و با استفاده از چه ساختار و سیستم استانداردی نفرات دعوتی خود به اردوی تیم ملی را آنالیز و معین میکنید؟ حقیقتا چطور ممکن است سرمایههای عنواندار و البته شناخته شدهای همچون یعقوب پشوتنی، مجید عسگری، رضا قاسمی، علی مکوندی و یا علیرضا نایب پاشایی و ... (خیلیهای دیگر که در این رهاورد داخلی تلاششان نادیده گرفته شد) با هزار و یک زحمت و مشقت در رقابتهای قهرمانی کشور با اختلاف نسبت به رقبای خود در صدر اوزان قرار گرفته و عنوان قهرمانی کشور را تصاحب کنند اما توسط سرمربی تیم ملی و دیگر اعضای کادرفنی دیده نشده و به اردو دعوت نشوند؟ آیا وقتی نفر چهارم یا سوم مسابقات قهرمانی کشور توسط سرمربی تیم ملی به اردو دعوت میشود اما به طور مثال علی مکوندی یا مجید عسگری و یا حتی یعقوب پشوتنی، وزنهبردار قهرمان و بالادستی آنها دیده نمیشوند این موضوع بودار و مبهم به نظر نمیرسد؟
رضا عباسپور
- 17
- 2










































