
این روزها قدرت خرید کارگران بیش از هر گروه دیگری با تنزل شدید مواجه شده است به نحوی که یک خانوار کارگری برای زنده ماندن، در شهریورماه امسال باید هفتاد و دو درصد دستمزدش را برای تهیه مواد خوراکی ضروری صرف کند؛ در نهایت برای این خانوار چیزی کمتر از چهارصد هزار تومان از دستمزدشان باقی میماند. خلاصه آنکه این چهارصد هزارتومان باید به نحوی هزینه اجاره مسکن، حمل و نقل و آموزش این خانوار شود. بحران اقتصادی درکشور با سه شوک بزرگ قیمتی در حوزههای طلا ، ارز و مسکن نمایان شد. شوک قیمتی باعث شد تا برخی از کالاهای ضروری از سبد خانوار طبقه کارگر خط بخورد.
بر اساس بررسی آخرین گزارش از تعیین سبد خانوار کارگری دو مولفه مهم مواد غذایی و مسکن بیشترین سیر قیمتی را داشتهاند به نحوی که بر اساس جدولی که مرکز آمار ایران منتشر کرده است «میوهها بین ۸۰ تا ۸۵ درصد گران شده و اجاره خانه در سه ماه گذشته سیری ۶۰ درصدی را در پیش گرفت تا اینگونه خانوار کارگری به حاشیه شهرها رانده شوند. در همین رابطه روز گذشته اخباری مبنی بر افزایش ۸۰۰هزارتومانی حقوق کارگران در پی تورم ۳۱ درصدی در نشست سه جانبه گرایی منتشر شد که البته فورا این خبر به این شکل تصحیح (یا نقض) شد: تسنیم در گزارشی به شکلی ضمنی افزایش ۸۰۰ هزارتومانی دستمزدها را رد کرده و نوشته است بر اساس نظر کمیته سه جانبهگرا قرار نیست مزد کارگران هشتصد هزار تومان افزایش داده شود بلکه موضوع این است که کمیته ( نمایندگان کارگران، کارفرمایان و دولت در شورایعالی کار ) به این جمع بندی رسیدهاند که قدرت خرید خانوادهها هشتصد هزار تومان کاهش یافته است. این همه در حالی است که مطابق بررسیهای اعضای همین کمیته، قدرت خرید جامعه کارگری که مشمول قانون کار می شود در سال ۹۷ حدود ۵۲ درصد کاهش یافته است.
در مجموع چنین وضعیتی بار دیگر بحثهایی از جمله افزایش نقدی دستمزدها، توجه به تولید، اهمیت دادن به بورژوازی صنعتی و... را در میان اقتصاددانان داغ کرد. در حالی که برخی افزایش دستمزدها را راهحلی اشتباه و آن را باعث افزایش حجم نقدینگی، تورم بیشتر و به تبع آن کاهش شدیدتر قدرت خرید طبقه کارگر عنوان کردند، برخی دیگر راه برون رفت طبقه کارگر از وضعیت ناگوار امروز را در گرو تقویت سرمایه داری صنعتی و رشدتولید داخلی به جای سرمایه داری وارداتی و دلال مسلک دانستند.
اما دسته سوم و کسانی چون فریبرز رییسدانا رفع معضلات پیشروی طبقه کارگر را منوط به تغییرات درونی در دل همین طبقه میداند. او حفظ تشکلهای مستقل کارگری را اولین گام محکم کارگران برای احقاق حقوقشان عنوان میکند. رییسدانا از تولید و تقویت صنعت دفاع میکند اما به شکلی تاریخی توضیح میدهد که چرا در ایران، هیچگاه حمایت از بورژوازی صنعتی به رونق اقتصادی و به تبع آن بهبود وضعیت کارگران نینجامیده است. به همین بهانه، همدلی با فریبرز رییس دانا به گفت وگو نشسته که در ادامه مشروح آن از نظرتان می گذرد:
در چند ماه گذشته بر اساس آمارها قدرت خرید کارگران بهشدت کاهش یافته است. در همین رابطه روز گذشته نشست سه جانبه گرایی برای حل معضل کارگران انجام شد. به نظر شما در وضعیت کنونی چه سیاست و راهحلی می تواند برای کارگران تا حدودی رهگشا باشد؟
اکثر گروهها و جناح های سرمایهدار از این وضعیت بحران زده، خودشان و منافعشان را از طریق بالا بردن قیمتها، حفاظت و تامین کردند. حالا میخواهد این راه احتکار باشد یا زد و بند و... سیر تورم نشان می دهد که قیمت ها را بالا بردهاند. بالا بردن قیمتها و سود ناشی از آن حتی از هزینههای تولید هم بالاتر رفته است. وقتی طبقه کارگر که چهارده میلیون نفراند و با احتساب خانوادههاشان نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند، قدرتی ندارد، تشکلی ندارد، صدایی در پارلمان ندارد و دولت هم اساسا دولتی است با سمت و سوی لیبرالی دادن راهکار و راحل اساسا شنیده نمیشود. چراکه علاقه دولت به بستن قراردادهایی با فرانسویها و هندی ها و... است و تمایلش را به خوبی به بازارگرایی افراطی اثبات کرده است.
در این شرایط طبقه کارگر بی پناه مانده است. حالا شما از راهکار حرف می زنید؟ واقعیت این است که اگر راه حلی باشد در درون این طبقه شکل می گیرد و تنها ابزار در اختیار این طبقه اعتراض است. در واقع راهکار حل مصائب این طبقه نه یک نسخه تجویزی از بیرون بلکه امری درونی است.
ولی ما شاهدیم که هر اعتراضی از سوی دستگاه های ناظر ابعادی امنیتی و ... می یابند و تشکلها در صورت اعتراض فورا با برچسپهایی چون اخلال گر و مخل امنیت تخطئه میشوند. طبقه کارگر در چنین شرایطی و اساسا به شکلی تاریخی بهترین پناهش خودش و تشکلهایش است. خب سیستم سرمایهداری حاکم در اقتصاد با بروز و ظهور این تشکلها مشکل دارد از سوی دیگر دولت هم که به گروههای مختلف سرمایهدار تمایل دارد به این ترتیب طبقه کارگر چارهای جز حفظ تشکلهای واقعی برایش نمانده است.
به عنوان یک اقتصاددان عرض میکنم وقتی قیمتها اینگونه سر به فلک می کشند،(مخصوصا قیمت مواد غذایی) کدام مبنای علم اقتصاد است که مجوز صادر کند تا دراین شرایط بیشترین فشار بر فرودستها متحمل شود کدام علم بشری است که تجویز کند بیماری، فقر و گرسنگی و محرومیت این چنین ابعادی وسیع پیدا کند؟ قیمت مسکن بالا میرود دولت مردم را به حاشیهنشینی دعوت کند تا در خانه های مسکن مهر متعلق به بانکها سکنا گزینند تا بانک ها تنها برنده واقعی این مهاجرت شوند!
یک بار در انگلیس زمان تاچر تجربه و مدلی مشابه آنچه ما در حال تجربه اش هستیم، انجام پذیرفت. تاچر که یک آفت سیاسی بود آیا توانست اقتصاد انگلستان را نجات دهد؟ آنچه بعد از آن دوران باقی ماند بحران از پی بحرانی دیگر و محرومیت گستردهتر طبقه کار گر بود! حالا ما هم داریم همان مدل را البته به شکل تندتری از سر می گذرانیم. ما که مثل انگلیس تشکل قوی کارگری نداریم! البته این را هم بگویم من با بالا بردن دستمزد کارگران موافقم.
یعنی شما معتقدید بالا رفتن دستمزد کارگران به صورت نقدی بالا رود؟ آیا این باعث افزایش بیشتر نقدینگی نمیشود؟
اجازه دهید این مسئله را کمی باز کنم. در چنین شرایطی که طبقه کارگر به علت افزایش عجیب قیمت رهن و اجاره مسکن و مواد غذایی به حاشیه شهر ها رانده شده، نیاز است که دستمزد پایه افزایش یابد. من معتقدم که افزایش دستمزد کارگران عامل تورم نیست بلکه این سود مازاد است که تورم را بالا میبرد این احتکار و دلالی در بازار ارز بود که تورم را بالا برد. همه به عینه داریم میبینیم. اگر هم تورم بر اثر بالا بردن دستمزد کارگران مقداری بالا رود در مقابل ۶۰ -۷۰ درصدی افزایش قیمتها در سه ماه اخیر چیزی به حساب نمیآید. دولت موظف است یا برنامهای بچیند تا از طریق سیاستهای ضد شوک تورم و نرخ ارز را پایین بیاورد. راه حل هست ولی بحث این است که دولت تمایلی به اجرای این راه حلها ندارد.
چون این راه حل ها بیماری ساختار بانکی و مالی را هدف قرار می دهد خب به بانکداران بر می خورد. یک راهحل دیگر این است که دستمزدها را بالا ببرد. ولی به نظر من بین این دو یک راهحل سوم که راهحلی ترکیبی است می تواند رهگشا باشد.
اگر می شود این موضوع را کمی بازتر کنیم آیا اتخاذ چنین رویکردی بحران زا نیست و منجر به نقدینگی بیشتر در جامعه و به تبع آن کاهش بیشتر قدرت خرید کارگران نمی شود؛ همانند اتفاقی که در دوره احمدی نژاد رخ داد؟
من نمیگویم از طریق چاپ اسکناس یا وام از بانک مرکزی چنین کنند، کاری که احمدی نژاد برای مسکن مهر انجام داد! یک تعبیری در اقتصاد داریم به نام «همسنگی ریکاردویی»؛ بهاینمعنا که شما میتوانید از طرق مختلف منابع را از یک جایی بگیرید و جایی دیگر خرج کنید.
برای افزایش دستمزدها ابدا نباید به سیاست تزریق پول بیپشتوانه (یا همانند دوران ریکاردو آوردن طلا به بازار) بها داد. میتوان از طریق سیستم مالیات بر ثروتهای کلان این افزایش را انجام داد. یا اینکه دولت میتواند از سیستم اعتباری استفاده کند، کارش را راه بیندازد و بعد بهتدریج نقدینگی را جذب کند.
برخی اقتصاددانان بر این باورند که برای خروج طبقه کارگر از وضعیت فعلی باید بورژوازی صنعتی فعال شود به جای آنکه کارهای مسکن وار انجام شود. نظر شما در این باره چیست؟
احمد شاملو برای من بخشی از رمانی را تعریف کرد که شاید در اینجا به فهم بهتر موضوع بینجامد. اسم رمان یادم رفته ولی بخشی از ان را برای تان باز می گویم« دختر و پسری سال ها زیر یک سقف با هم زندگی کردند. بعد از ۱۴ سال پسر به دختر پیشنهاد ازدواج داد دختر اما با تعجب گفت: چه پیشنهاد عجیبی مگر کاری هم مانده که انجام نداده باشیم و بخواهیم بعد ازدواج آن را انجام دهیم!»
باید برای بورژوازی چه کنند که تا الان نکردهاند. در حالی که منابع و تسهیلات در یدشان بوده و سیستم بانکی در ۴ دهه گذشته در اختیارشان بوده است آیا صنعت رونق گرفت؟ آیا وقتی در نزد این طبقه سوددهی در کوتاه مدت به هر قیمتی یک ارزش و فضیلت است، تولید داخلی رونق میگیرد؟ نتیجه این امر زرنگی و شارلاتانیزم در بعد اجتماعی و دلالی و احتکار در حوزه اقتصادی است. مگر در همه این سالها تسهیلات برای کارخانهداران و صاحبان صنایع در نظر گرفته نشد؟ اما بسیاری از آنها با ترفندهای مختلف به جای آنکه پول را در صنعت و تولید به گردش درآورند به ساختمانسازی و بازارهای ارز و دلار بردند. مگر اعتراضات دی ماه دقیقا در اوج به بار نشستن برجام رخ نداد؟ از اول انقلاب چند نماینده کارگری در مجلس داشتیم؟ صدای مرگ بر آمریکا شیشه های خانه های مردم را شکسته اما تا مغز استخوان وابسته به دلار شدهایم!
این کارگران نبودند که میلیاردها دلار را در چمدان گذاشتند و به خارج بردند این همان بورژوازی بوده است. این تاریخی نگاه کردن است بله بسیاری از حرفها از بیرون زیبا است مثل تقویت بورژوازی صنعتی ولی وقتی به درونش می روی با گنداب و بوی بدی که الان من شمه ای از آن را برای شما تشریح کردم مواجه خواهید شد.
- 17
- 2