دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۳۱ - ۰۲ بهمن ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۱۱۰۰۹۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

حقایق مغفول مانده پرونده قتل داریوش مهرجویی؛ از کت و شلوار رسمی آقای کارگردان هنگام مرگ تا پاک شدن شبکه‌های اجتماعی محمدی‌فر

داریوش مهرجویی,قاتل داریوش مهرجویی و همسرش

روزنامه اعتماد نوشت: جلسه ‌رسیدگی به پرونده قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدی فر در روزهای چهارشنبه از ساعت ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر و پنجشنبه از ۹ صبح تا حدود ۱ بعدازظهر تشکیل شد. این اولین و آخرین جلسه رسیدگی به مهم‌ترین پرونده قتل حال حاضر کشور بود و سومین مواجهه وکیل اولیای دم با متهمان که پیش‌تر در جلسات مواجهه حضوری در دادسرا صورت گرفته بود.

حالا «اعتماد» با توجه به سرعت این رسیدگی که شاید رکورد رسیدگی به پرونده‌های قتل را شکسته باشد و احتمال اینکه در این فرآیند پرشتاب، ممکن است بسیاری حقایق مغفول مانده باشد و با توجه به دفاعیات وکیل اولیای دم مقتولان در دادگاه، ایراداتی که در پرونده وجود دارد و رسانه‌ها به آن کمتر پرداخته‌اند را فاش می‌کند.

احتمال وجود شخص یا چاقوی دیگر متصور است

مانوش منوچهری، وکیل اولیای دم در مورد ایرادات پرونده می‌گوید: «متاسفانه به رغم آنکه انتظار می‌رفت در جلسه دادگاه ایرادات شنیده شوند و جهت تکمیل تحقیقات پرونده مجددا به دادسرا ارجاع شود، از ابتدا تا انتهای جلسه رییس دادگاه کیفری یک استان البرز تاکید کرد که کیفرخواست و‌ تحقیقات انجام‌شده مورد قبول ایشان است. با آنکه مشخص است این پیش‌فرض دفاعیات اصحاب دعوا را بی‌اثر می‌کند همچنان بر این ایرادات تاکید می‌کنم که البته با اینکه تمامی جزییات پرونده در دادگاه علنی و پیش از آن توسط سخنگوی قوه قضاییه شرح داده شده و عموم از آن آگاهند، برای حفظ حقوق اصحاب دعوا به ‌ناچار فقط به ذکر پاره‌ای از آنها می‌پردازم؛

یک: شهرک محل زندگی خانواده‌ مهرجویی دارای در ورود و نگهبانی است و مجهز به دوربین مداربسته. همین طور دوربین‌های مجاور به ویلای ایشان. این دوربین‌ها بررسی نشده و اگر هم شده در پرونده موجود نیست. آنچه این دوربین‌ها ضبط کرده‌اند مکتوم مانده است. در پاسخ به این ایراد، معاون دادستان فردیس اظهار کردند که این دوربین‌ها به این علت بررسی نشده که ورود متهمان به ویلا از دیوار مجاور بوده که در نقطه کور قرار داشته است. حال آنکه همین امر هیچ استنادی جز اظهارات خود متهمان در پرونده ندارد و اقاریر آنها از نظر معاون محترم دادستان کافی بوده است. دو‌: آلت قتاله در نزدیکی محل کار یکی از متهمان با راهنمایی خود متهم کشف شده که به همراه اندک زیورآلات مسروقه‌ از خانم‌ محمدی‌فر که در لحظه وقوع‌ جنایت به او آویخته بوده و دو‌ گوشی موبایل ایشان در زیر خاک به صورت جداگانه چال شده بوده است. یکی از آنها خونی و دیگری پاک بوده و در آزمایشات صورت‌گرفته در پلیس آگاهی فراجا و‌ اداره پزشکی قانونی، خون مرحوم مهرجویی بر هیچ یک از آنها ملاحظه نشده است و تنها خون خانم محمدی‌فر بر آن باقی مانده که طبق نظریه همان ادارات احتمال وجود چاقوی دیگری متصور است. پس از این امر می‌توان احتمال داد که یا شخص دیگری در قتل مهرجویی دست داشته یا یکی از این افراد چاقویی به همراه داشته که برای جلوگیری از یافتن اثر انگشت یا دلایل دیگری که بر ما پوشیده است آن را پنهان یا معدوم کرده است. به رغم نظریه پلیس آگاهی فراجا بر اینکه احتمال ماسکه شدن خون مهرجویی (به فرض کشته شدن خانم محمدی با همین چاقو پس از قتل مهرجویی) وجود ندارد، در نظریه‌های بعدی پزشکی قانونی اعلام شده که «ممکن است» خون با ارتکاب جنایت دوم به اصطلاح «شسته شده باشد» که باز هم این احتمالات نمی‌تواند کافی برای رسیدگی باشد و بهتر بود از باب احتیاط، تحقیقات در کشف چاقوی سوم یا اطمینان از ماسکه شدن خون حاصل شود.»

اثر انگشت متهمی که عنوان کرده به قصد کدورت به خانه مهرجویی رفته در پرونده موجود نیست

او در ادامه به نواقص دیگر اشاره و می‌گوید: «سه: اختفای آلت قتاله خونی در زیر خاک، در حالی است که دستکش‌های پلاستیکی که متهمان اظهار می‌کنند در دست داشتند به گفته خود ایشان سوزانده شده و حال معلوم نیست چرا آلت قتاله معدوم نشده یا حتی به فرض آنکه بنا به گفته معاون دادستان که در رسانه‌ها نیز منتشر شد؛ متهمان به دلیل ارزش مادی چاقوها آن را معدوم نکرده‌اند، دست‌کم پیش از اختفا شسته می‌شد! بگذریم که چاقوها از ارزش مادی برخوردار نبوده‌اند و چاقوی معمولی آشپزخانه بوده‌اند و این استدلال قابل قبول نیست. چهار: بنا بر اظهارات متهمان تنها سه نفر از ایشان دستکش به دست داشته‌اند و یک نفر از آنها که اتفاقا بنا به گفته خودش با قصد قتل به دلیل کدورت پیشین به خانه مهرجویی‌ها آمده بوده است، دستکش در دست نداشته و در پاسخ به ایراد اینجانب که چرا بررسی آثار انگشت او در پرونده موجود نیست، گفته شد که اثر انگشت بر چوب به دلیل صیقلی نبودن آن باقی نمی‌ماند و در جاهای دیگر نیز هیچ اثر انگشتی یافت نشد. این در حالی است که این نتیجه در پرونده موجود نیست.»

کارگران مجاور محل زندگی مهرجویی اظهار کردند در آن ساعت خواب بودند و چیزی متوجه نشدند!

منوچهری می‌گوید: «پنج: آنچه توجه مونا مهرجویی را از همان لحظه ورود به قتلگاه پدر و مادرش جلب کرد، لباس بر تن پدر بود که لباسی رسمی بود که جز در مواقعی که مجبور بود بر تن نمی‌کرد، چه رسد به خانه خودش در شامگاه. برای کشف حقایقی در این خصوص از دادسرا تقاضا شده بود که تماس‌های خانواده مهرجویی توسط اینجانبان که شناخت بیشتری به روابط ایشان داشتیم بررسی شود و متاسفانه دو‌ روز بعد بدون این بررسی کیفرخواست صادر شد و در پاسخ به این ایراد اعلام شد که موضوع بررسی شده و «از خطوط تلفن مقتولان مورد خاصی به دست نیامد» به رغم درخواست اینجانب، پرینت تماس‌های مقتولان از بنده که وکیل ایشان هستم، دریغ شد. علاوه بر این‌همه، باز هم پرسش‌های پاسخ داده‌نشده زیادی در پرونده همچنان برجاست! شش: عدم واکنش کارگران مستقر در کانکس‌ مجاور محل زندگی مهرجویی که پس از انجام تحقیقات از ایشان اظهار کرده بودند که در ساعت بین ۹ و ۱۰ شب خواب بودند و چیزی متوجه نشده‌‌اند.»

اینکه رسانه‌ها انگیزه متهمان را طلب ۳۰میلیون تومانی و اخراج از شهرک عنوان کردند، کذب محض است

وکیل اولیای دم مقتولان می‌گوید: «هفت: بنا بر محتویات پرونده، اپلیکشن‌های تلگرام و واتس‌اپ و اینستاگرام خانم محمدی فر، به رغم استفاده از آن تا ساعات پایانی زندگی‌اش و ارسال پیام به‌ مونا‌ یا دوستان دیگرش، بلافاصله پس از وقوع جنایت پاک شده که حتی بخشی از پیام‌های مونا در آستانه ورود به ویلا نیز دریافت نشده است که به رغم کشف گوشی تلفن به همراه آلت قتاله، بررسی‌های کافی جهت بازگرداندن این اپلیکیشن‌ها و ‌بررسی اطلاعات آن ‌انجام نشده یا بر ما پوشیده است. امری که شاید بتواند ما را به انگیزه قاتلان نزدیک کند. هشت: در روزهای اولیه این جنایت رسانه‌ها با بی‌انصافی تمام در مورد این جنایت شروع به قصه‌سرایی و عنوان کردند؛ انگیزه متهمان خصومت شخصی بوده است (که البته در کیفرخواست تنها به اتهام شروع به قتل و نه مباشرت در قتل به دادرسی جلب شد)، دلیل این خصومت هم ابتدا دزدی جاروبرقی یا طلب ۳۰ میلیون تومان یا اخراج از شهرک اعلام شده بود که هیچ‌یک منطبق با پرونده نیست و کذب محض است و تنها اخراج از شهرک آن‌هم نه به دلیل دزدی از مهرجویی که به دلیل دزدی از همسایه واقعیت داشته که مربوط به دو یا سه سال پیش بوده است که متعاقب آن همسایگان به اتفاق آقای مهرجویی تصمیم به اخراج او می‌گیرند. باید چنین نتیجه گرفت که انگیزه متهمان مشخص نیست و معلوم نیست چرا دو نفر از این چهار نفر که بنا بر اظهارات خود به انگیزه «قتل مهرجویی» وارد خانه شده‌اند، چه دلیلی بر این جنایت هولناک و فجیع داشته‌اند و حتی چرا خانم محمدی فر را نیز به قتل رسانده‌اند و چرا دو نفر دیگر که به قصد سرقت وارد خانه شده‌اند، هیچ‌چیز دیگری جز آنچه به خانم آویخته بوده، سرقت نکرده‌اند؟!»

این همه شتابزدگی در صدور رای! چرا؟!

منوچهری در ادامه می‌گوید: «نه: نکته دیگر مورد اعتراض اینجانب اتهام این ۴ نفر است که تنها یک نفر را مباشر در قتل عمدی و باقی را به اتهام شروع به قتل به دادرسی جلب کرده‌اند که حتی اگر تحقیقات را کافی بدانیم و بنا بر اوراق پرونده این ۴ نفر را تنها افراد حاضر در صحنه‌ بدانیم، هر ۴ نفر باهم وارد خانه شده‌اند و هر ۴ نفر بنابر اظهارات خود در ایراد ضرب و جرح به قصد قتل مشارکت داشته‌اند و باز هم اگر مشارکت را به دلیل عدم تاثیر مستقیم جراحات وارده در قتل قابل قبول ندانیم، حضور و‌ افعال این ۴ نفر با هم موجب شده که آن یک نفر متهم به قتل عمدی بتواند دو نفر را به راحتی و در زمان محدود به قتل برساند که شرح آن فعلا در جراید مجاز نیست، گرچه در فیلم بازسازی صحنه جرم شرح آن موجود است. پس نقشه و برنامه‌ریزی دو نفر برای قتل و دعوت از دو نفر دیگر و ایجاد گروهی برای ورود به خانه و تسهیل و کمک به قتل دست‌کم اتهام «معاونت در قتل عمدی» را می‌طلبد و‌ نه شروع به قتل که تعریف شروع به قتل یا شروع به هر جرمی شاید در اینجا در حوصله مخاطبان غیرحقوقدان‌ نباشد، بنابراین احتمالا حقوقدانان را در مواجهه با این اتهام به تعجب وا می‌دارد.

ده: دادگاه محترم در پاسخ به ایرادات اینجانب اعلام داشت که با توجه به ارتکاب قتل با آلت کشنده و اقاریر متهمان در جنایت قتل وظیفه دادگاه نیست که انگیزه متهمان را مورد تجسس قرار دهد یا در جایی آن طور که رسانه‌ها پیش‌تر اعلام کردند، دادگاه عنوان داشت؛ وظیفه دادگاه نیست که بررسی کند افراد در خانه کت و شلوار بر تن‌ دارند یا لباس راحتی. اینها پرسش‌هایی است که ذهن هر کارآگاه یا بازجو‌ یا بازپرسی را باید درگیر می‌کرد و متاسفانه در این پرونده به رغم آنکه اولیای دم بیشترین حق را دارند، به آنها و‌ خواسته‌های‌شان بی‌توجهی‌ می‌شود و در پاسخ هر بار اعلام می‌شود که تیم ما با شب زنده‌داری‌های بسیار درصدد کشف حقیقت بوده است و‌ تمامی جوانب بررسی شده است، ولی آیا در جرایم خصوصی که اعمال مجازات به دست اولیای دم‌ است بهتر نیست تا بررسی‌های مورد خواسته ایشان نیز به وقوع بپیوندد تا این احساس در ایشان باقی نماند که خون عزیزشان پایمال شده است و بتوانند با یقین یا احتمال نزدیک به یقین‌ در خصوص مجازات تصمیم‌گیری کنند؟

آیا نباید با توجه به روند دادگاه و‌ اظهارات و‌ دفاعیات انجام شده در صدور رای جهت انجام تحقیقات بیشتر یا شاید زمان بیشتر برای اظهارات و اقاریر احتمالی بعدی متهمان تامل و صبر کرد؟ به رغم آنکه دلیل این شتابزدگی در صدور رای، کم کردن آلام‌ جامعه عنوان شده است، آن طور که پیداست حقیقت و دقت و بررسی‌های دقیق‌تر اهمیت بیشتری برای دوستداران مهرجویی‌ها دارد که امیدوارم این مهم به وقوع بپیوندد و دادگاه در صدور رای جنایت واقع بر یکی از مهم‌ترین کارگردانان تاریخ سینمای ایران و همسر و همکار عزیزشان تمامی ابزارهای لازم را به کار بندند و فرصت بیشتری به تحقیقات دهند.»

  • 20
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش