شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۴
۱۱:۵۲ - ۲۴ آبان ۱۴۰۴ کد خبر: ۱۴۰۴۰۸۱۲۶۸
فیلم و سینمای ایران

چرا سینمای ایران تمایلی به فیلمسازی در ژانر ورزشی ندارد؟

سینمای ایران,تولید فیلم ورزشی برای سینمای ایران

روزنامه ایران نوشت: میزان آثار تولید شده در ژانر ورزشی در سینمای ایران، نشان‌دهنده بی‌میلی فیلمسازان به فعالیت در این حوزه است. اولین فیلم ورزشی سینمای ایران در سال ۱۳۴۷ توسط ساموئل خاچیکیان ساخته شد. خاچیکیان پس از اینکه نتوانست جهان‌پهلوان تختی را برای بازی در فیلم خود متقاعد کند، با دعوت از مرحوم امامعلی حبیبی، فیلم ببر مازندران را روی پرده سینما برد تا اولین فیلم ورزشی تاریخ سینمای ایران را کارگردانی کرده باشد.در این فیلم، مرحوم امامعلی حبیبی، حبیب‌الله بلور، مربی اسبق تیم ملی کشتی و حسین ملاقاسمی، از قهرمانان کشتی فرنگی ایران و دارنده چند مدال جهانی، به ایفای نقش پرداختند.پس از ببر مازندران، فیلم‌هایی نظیر سرطلایی، مسافر، عمو فوتبالی و خط پایان توسط کارگردانانی چون مصطفی‌زاده، کیارستمی، مطلبی و قویدل در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ ساخته شدند.

اگرچه شاید بعضی از آنها را به سختی بتوان در زمره آثار ورزشی جای داد. در دهه ۷۰ نیز آثار ورزشی نظیر یاس‌های وحشی، شیرهای جوان، مثلث آبی و فوتبالیست‌ها تولید و اکران شد؛ با این حال، میزان تولیدات در این ژانر همچنان محدود باقی ماند.در دهه ۸۰ نیز بی‌میلی به ساخت فیلم‌های ورزشی ادامه یافت و تنها آثار معدودی مانند «آفساید» ساخته جعفر پناهی و «پنالتی» ساخته حاتم حسینی تولید شدند که باز هم فیلم پناهی بیشتر ورزش را دستمایه بیان وجوه اجتماعی قرار داده بود. اما در دهه ۹۰ حجم تولیدات در ژانر ورزشی افزایش نسبی یافت و فیلم‌هایی همچون صفر تا سکو، عرق سرد، هت‌تریک، تومان، سونامی و تختی توسط کارگردانان ایرانی ساخته شدند.از سال ۱۴۰۰ تا به امروز نیز پنج فیلم سینمایی ورزشی تولید شده است: بیرو، لاله، اورکا، پرویزخان و بازی را بکش. از این میان، تنها یک فیلم موفق به دریافت مجوز اکران نشده و چهار اثر دیگر بر پرده سینما به نمایش درآمده‌اند.نکته مشترک تمامی این آثار، استقبال اندک مخاطبان در سالن‌های سینماست؛ موضوعی که به گفته منتقدان، سبب شده فیلمسازان رغبت چندانی برای فعالیت پررنگ در این ژانر از خود نشان ندهند.

کارگردان «پرویزخان» از چالش‌های فیلمسازی ورزشی در سینمای ایران می‌گوید؛ کرکره ژانر ورزشی را پایین کشیدند!

گروه ورزشی‌/  علی ثقفی، کارگردان فیلم «پرویزخان»، درباره اولین تجربه خود در ژانر ورزشی در سینمای ایران به خبرنگار «ایران» گفت: «معضلات موجود در این حوزه برای فیلمساز به قدری زیاد است که فیلمساز ترجیح می‌دهد به جای درگیری با این سلسله چالش‌ها، به سراغ موضوعات دیگر برود تا با دردسر و چالش کمتری مواجه شود.»

وی در ادامه توضیح داد: «ژانر ورزشی یکی از پرهزینه‌ترین ژانرهای موجود در سینمای ایران است. بر این اساس، وقتی فیلمساز می‌بیند می‌تواند در فرآیند ۲۰ روز یک کار کمدی تولید کند، طبیعتاً برای ورود به این ژانر با تردید و ابهام روبه‌رو می‌شود. از طرفی، فیلمسازی در این حوزه باب میل مافیای اکران نیست، چون آنها هرگز اجازه نمی‌دهند کار شما به خوبی روی پرده برود و مخاطب آن را تماشا کند.»

 ثقفی در پاسخ به این پرسش که چرا در سینمای ایران ژانر ورزشی کمتر مورد استقبال قرار گرفته و مخاطب زیادی از آن استقبال نمی‌کند، توضیح داد: «احیای ژانر ورزشی نیازمند فرهنگ‌سازی در جامعه است. سلیقه مخاطب بر اساس شرایط موجود تغییر یافته، چون ما کرکره ژانر ورزشی را به کلی پایین کشیده‌ایم و اجازه فعالیت و پیشرفت در این حوزه را به فیلمساز و عوامل آن نمی‌دهیم، زیرا این ژانر برای مافیای اکران آورده‌ای ندارد. از طرفی، متأسفانه ورزشکاران هم از تولیدات ژانر ورزشی استقبال نمی‌کنند. شاید باورتان نشود، اما در زمان اکران «پرویزخان»، که به نوعی به زندگی یکی از مفاخر فوتبال ما اختصاص داشت، تنها باشگاهی که از این فیلم استقبال کرد، سپاهان اصفهان بود، در حالی که اگر استقلال، پرسپولیس و تیم ملی فوتبال ایران این فیلم را می‌دیدند، قطعاً جامعه برخورد بهتری با فیلم «پرویزخان» داشت.»

وی در ادامه توضیح می‌دهد: «ما برای تولید یک فیلم سینمایی ورزشی با مشکلات عدیده‌ای در حوزه ساخت مواجه هستیم. مثلاً در فرآیند تولید فیلم «پرویزخان» فیلمبردار ما با بحران تصویربرداری در زمین چمن مواجه شد، عوامل اجرایی با چالش‌های پرشمار روبه‌رو شدند و بازیگران نیز با مشکلاتی مواجه بودند. برخی از آنها به دلیل سرد و گرم شدن‌های مکرر در جریان فیلمبرداری مصدوم شدند. این مجموعه اتفاقات، همگی چالش‌های موجود در این ژانر هستند که فیلمساز را از فعالیت در این حوزه منصرف می‌کند.»

کارگردان سینمای ایران با اشاره به سوژه‌های جذاب موجود در حوزه ورزش برای ساخت آثار ماندگار در سینمای ایران می‌گوید: «من به هیچ وجه منکر پتانسیل موجود در این حوزه نمی‌شوم، اما واقعاً تصور می‌کنید با بحران‌های مالی متعدد، هزینه سنگین و دردسرهای فراوان در حوزه اکران، آیا کسی وارد این حوزه می‌شود؟ ما در کشوری زندگی می‌کنیم که چهره‌های ماندگار فراوانی دارد، اما تنها فیلمسازی کافی نیست. موضوع این است که اجازه دهند فیلم شما به خوبی دیده شود. مگر پرویز دهداری شخصیت کمی بود؟ اما اجازه ندادند فیلم زندگی او دیده شود، چون کمدی برای این ژانر مهم‌تر است.»

علی ثقفی در بخش دیگری از چالش‌های موجود در ژانر ورزشی توضیح می‌دهد: «حقیقت تلخی که به هیچ عنوان نمی‌توانیم منکر آن شویم این است که عده‌ای علاقه ندارند ژانر ورزشی در سینمای ایران قدرت گیرد، چون این حوزه قابلیت‌های فراوانی برای تغییر فرهنگ و ذائقه مردم در جامعه دارد. به همین علت، ژانر ورزشی را به سمت نابودی سوق دادند تا همچنان فیلم‌های کمدی پرفروش باقی بمانند.»

کارگردان فیلم «بازی را بکش» می‌گوید دیگر حاضر به فیلمسازی ورزشی نیستم

گروه ورزشی‌/ کارگردان فیلم سینمایی «بازی را بکش» بزرگ‌ترین معضل ژانر ورزش در سینمای ایران را فقدان سیاست‌گذاری مناسب در این حوزه می‌داند و در این ارتباط به خبرنگار «ایران» می‌گوید: «اینکه چرا این ژانر در سینمای ایران مورد اقبال مخاطب قرار نگرفته است، مستقیماً به ضعف سیاست‌گذاری در این عرصه برمی‌گردد. ژانر ورزشی در جهان به‌عنوان یکی از ابرژانرهای صنعت سینما شناخته می‌شود و در سینمای جهان ژانر ورزشی در سبد انتخاب مخاطبان قرار دارد، چون در جهان به موضوع ورزش در سینما بها داده می‌شود؛ اما در سینمای ایران چنین اتفاقی هرگز رخ نداده است. باید بپذیریم که در سیاست‌گذاری ما به هیچ‌وجه موضوع سینمای ورزش اهمیتی ندارد.» محمدابراهیم عزیزی در ادامه توضیح می‌دهد: «روزی که تصمیم به ساخت و تولید فیلم «بازی را بکش» گرفتم، برای من و همسرم - به‌عنوان نویسنده فیلمنامه - این موضوع دغدغه بود و نیت اصلی ما این بود که با ساخت و تولید این فیلم، دغدغه مورد نظر خود را به جامعه منتقل کنیم. حالا اگر این دغدغه مورد استقبال جامعه قرار نگرفته‌، دلیل بر نگاه غلط به معضل و دغدغه ما نبوده است.» وی در ادامه می‌افزاید: « برای اصلاح شرایط موجود باید به سمت تغییر نگرش و فرهنگ حاکم بر جامعه برویم. در حال حاضر نگاه‌های مختلفی به مسائل گوناگون در جامعه داریم، اما باز هم می‌بینیم تلاش برای اصلاح، اثرگذاری لازم را ندارد. ولی این اتفاق سبب نمی‌شود چون نتیجه به دست نیامده، دست از تلاش برداریم.»

عزیزی در پاسخ به این پرسش که آیا با توجه به عدم استقبال ایده‌آل از فیلم «بازی را بکش» دوباره حاضر به تولید فیلم در ژانر ورزشی است، می‌گوید: «واقعیت این است که دیگر حاضر به تکرار چنین تجربه‌ای نیستم، چون وظیفه‌ام را در قبال جامعه به‌خوبی انجام دادم، اما هیچ‌گونه حمایتی از من و عوامل فیلم صورت نگرفت. حتی جامعه ورزش هم از این موضوع استقبال نکردند. شاید برای شما جالب باشد که فیلم ما را در مازندران و گیلان اکران نکردند، در حالی که موضوع فیلم، معضلی بود که در آن منطقه وجود داشت. قسمت خنده‌دار ماجرا این بود که در جشنواره‌های بین‌المللی و معتبر خارجی، این فیلم مورد تحسین قرار گرفت؛ اما در کشور خودمان خبری از حمایت نبود.»

وی در ادامه به نکته جالب توجهی اشاره می‌کند: «سؤالم این است، وقتی به‌عنوان یک فیلمساز به یک معضل اجتماعی توجه کردم و به چالش‌های مرتبط با این موضوع از نگاه درام پرداختم، باید جامعه از این اتفاق استقبال کند؛ اما وقتی خبری از حمایت و توجه نمی‌شود، یعنی ما در حوزه فرهنگ‌سازی ضعیف عمل کرده‌ایم. واقعاً برای عوامل این فیلم این پرسش وجود دارد و همچنان بی‌پاسخ مانده که وقتی پرونده‌هایی درباره تبانی و شرط‌بندی وجود دارد، چرا هیچ‌گاه به آنها توجه نمی‌شود و حتی فیلمی که در این رابطه تولید می‌شود، مورد بی‌مهری قرار می‌گیرد.»

قاب بازی بر پرده نقره‌ای

رضا صائمی دبیر گروه فرهنگی روزنامه ایران | بی‌شک ورزش و سینما دو ساحت قدرتمند و گسترده در گستره صنعت سرگرمی است و در این میان فوتبال و فیلم بیش از هر گونه دیگری از این دو مقوله، اوقات فراقت انسان معاصر را به خود گره زده و البته منبع مالی و کارکردهای تجاری و اقتصادی هم بوده است. از سوی دیگر همواره بین ورزش و سینما، نسبت دراماتیکی برقرار بوده است. به این معنا که عرصه ورزش در رشته‌های گوناگونش همواره به قلمرو سینما آمده و به‌مثابه سوژه‌ای جذاب، دستمایه ساخت یک فیلم داستانی یا مستند قرار گرفته است. این بازنمایی در یک خوانش کلی به دو رویکرد عمده تقسیم می‌شود. به این معنا که فیلم‌های ورزشی یا یک ورزش و مناسبات آن را دستمایه روایت قصه خود قرار داده یا یک ورزشکار و زندگی حرفه‌ای یا خصوصی‌اش را به تصویر کشیده است. این دومی را می‌توان در ذیل فیلم‌های پرتره در سینمای مستند هم قرار داد. ژانر ورزشی یکی از هیجان‌انگیزترین و پرطرفدارترین ژانرهای سینمایی است که از ورزش وام می‌گیرد تا در سینما درام بسازد. در سینمای ایران تعداد فیلم‌های ساخته‌شده‌ در ژانرهای ورزشی زیاد نیست، اما همان تعداد اندکی هم که ساخته شده چندان در حافظه سینمایی مخاطب ثبت نشده و هنوز سینمای ایران نتوانسته فیلمی موفق و ماندگار در ژانر ورزشی بسازد یا فیلمی که دست‌کم گیشه پررونقی داشته باشد که باید در گزارشی مستقل به آن پرداخت. اما آنچه مسأله این یادداشت است، پاسخ به این پرسش است که چرا درام‌های ورزشی شکست می‌خورند؟ واقعیت این است که با وجود جذابیت دراماتیکی که به‌طور بالقوه در سوژه‌های ورزشی وجود دارد، اما فعلیت آنها در فیلم‌های ورزشی در سینمای ایران چندان به موفقیت دست نیافت و غالب فیلم‌های ورزشی در گیشه شکست خوردند و نتوانستند مخاطب را با خود همراه کنند. بخشی از این شکست را باید در مرحله نگارش فیلمنامه جست‌وجو کرد؛ فیلمنامه‌هایی که نمی‌توانند تجربه‌های واقعی یا شخصیت‌های حقیقی ورزشکاران را به موقعیت و کاراکتری دراماتیک تبدیل کنند و تصویری که خلق می‌کنند با تصور مخاطب از این چهره‌های آشنا منطبق نیست و نمی‌تواند همدلی ایجاد کند.

چهره‌ای مثل جهانگیر کوثری که در هر دو حوزه سینما و ورزش به‌عنوان کارشناس شناخته می‌شود، دلیل این شکست را در تفاوت تماشاگران ورزشی و سینمایی می‌داند و معتقد است: «از منظر جامعه‌شناسی، «ورزش» یک تعریف مشخص دارد که آن هم به جوهره‌ تازگی، به‌روز و زنده‌بودن آن مربوط می‌شود و این اصلی‌ترین دلیلی است که اغلب سوژه‌های ورزشی نمی‌توانند در سینما موفق باشند و مخاطب خود را به‌دست آورند.» به نظر می‌رسد تفاوت ماهوی در دنیای درام و جهان ورزش می‌تواند دلیل اصلی شکست فیلم‌های ورزشی باشد، اما نباید قابلیت‌های سینمایی در تبدیل یک رخداد ورزشی به درام را دست‌کم گرفت. برخی از فیلم‌های موفق ورزشی نشان می‌دهند اگر رخداد یا شخصیتی ورزشی به‌درستی با درام و مقتضیات آن پیوند بخورد، می‌تواند به اثری موفق تبدیل شود. این همان میدان دووجهی است که سینماگران و اهالی ورزش باید ایده هایی برای آن پیدا کنند تا در وهله نهایی به جذابیت ورزشی نه بر زمین بازی که بر پرده سینما برسند.

سینمای ورزشی  و توقعات غیرواقعی ما

سیاوش باقی/ ژانر ورزشی در سینما، ژانر چندان رایجی نیست. هم ساخت فیلم در این رشته سخت است و هم جذب تماشاگر. منتقدان سینما همیشه به این نکته اشاره کرده‌اند که ورزش خودش پدیده‌ای ملتهب و تماشایی است و اینکه سینما برای هماوردی سراغ چهره‌ها و رشته‌های ورزشی برود و بتواند اثری درخور بیافریند ساده نیست. برای همین هم، اگر سینمای حرفه‌ای و نمایشی را در نظر بگیریم و کارهای تجربی و کارگاهی را کنار بگذاریم، اغلب فیلم‌ها و سریال‌های ورزشی جهان، شامل مستند و غیر از آن، در هالیوود ساخته می‌شود. با این تفاصیل، این توقع که انتظار داشته باشیم سینمای ایران، با وجود تولیدات قابل توجهش، سراغ ژانر ورزشی برود و در عین حال فیلم‌های تماشاگر پسند یا هنرمندانه‌ای بسازد، منصفانه نیست.

این را هم نباید از نظر دور داشت که سینمای ایران، مثل اغلب کشورهای جهان، ژانرهای متنوعی ندارد. این سینما در آثار خانوادگی و اجتماعی و کمدی خلاصه شده و نمی‌تواند سراغ زمینه‌های پرخرج و نیازمند پروداکشن بزرگ برود. برای همین هم در سینمای ما نه آثار زیاد و قابل توجهی از ژانر فانتزی و علمی و اکشن ساخته می‌شود و نه حتی ژانرهای علمی و ورزشی و غیره. در سال‌های اخیر هم شاهد فیلم‌هایی درباره چهره‌هایی چون حجازی و دهداری بوده‌ایم که باز هم از همان ضعف‌های معمول سینمای سفارشی رنج برده‌اند. یعنی ضعف در اجرا و سناریو. فیلم‌هایی که انگار تنها ساخته شده‌اند تا کارنامه سینمای ایران را پروپیمان‌تر کنند و ادای دین باشند و نه بیشتر.

آنچه در مورد این ژانر قابل تأمل است اینکه، جز در آثار مستند ساخته شده و در سریال‌هایی که به دنبال اوج‌‌گیری موج سریال‌سازی در دنیا(و باز هم بیشتر هالیوود) شاهد بوده‌ایم، هر ساله با فیلم‌های ورزشی بزرگ و زیادی مواجه نیستیم. از سریال‌های موفق این اواخر می‌شود تد لاسو و گامبی وزیر را نام برد که با تحسین مواجه شده، در ابعاد بین‌المللی دیده شدند و حتی در مورد سریالی چون گامبی وزیر به رونق بیشتر رشته شطرنج منجر شده‌اند. در سینما هم امسال با نمونه‌ای مثل F1 (فرمول یک) مواجه بودیم که با توجه به کارگردانی موفق جوزف کوشینسکی که فیلم‌های بزرگی چون فراموشی و تاپ‌گان:ماوریک را در کارنامه دارد، دو سوپر استار به نام برد پیت و خاویر باردم را هم در اختیار داشت و در باکس‌آفیس به‌خوبی درخشید. این سینما اما مثال‌های چندان زیادی ندارد. کارگردان‌های جشنواره‌‌ای و صاحب‌سبک از رفتن سراغ ورزش امتناع می‌کنند و نمونه‌هایی چون گاو خشمگین ساخته اسکورسیزی یا مارادونا به روایت کوستوریتسا انگشت‌شمارند.

با این حساب در سینمای ایران هم نمی‌توان انتظار ساخت فیلم‌های ورزشی بزرگ و درخشانی را داشت. شاید اگر ناصر تقوایی در اوج فیلمسازی اراده می‌کرد سراغ فوتبال و نفت آبادان برود، امروز شاهکار دیگری در سینما ثبت شده بود. کارگردانی که عاشق فوتبال بود و چیره‌دستی‌اش‌ می‌توانست حتی در این حوزه هم به کار بیاید. اما ناصر تقوایی دیگر نیست و ما در ادبیات و آثار نمایشی ورزشی تجربه قابل توجهی نداریم.

شاید بهتر باشد تا اطلاع ثانوی به تماشای فوتبال و کشتی و والیبال بنشینیم و ازرقابت داخل میدان لذت ببریم و در کنارش اجازه دهیم سینمای ایران در ژانر اجتماعی و در همان مسیر امتحان پس داده دوباره جانی بگیرد. بیش از این پیشکش.

داستان‌هایی الهام‌بخش  از متن و حاشیه ستارگان؛ بیوگرافی، ژانر اول فیلم‌های ورزشی

گروه ورزشی / یکی از ژانرهای سینمایی که با توجه به جذابیت‌های دراماتیک و روایت گونه داستان‌های تاریخی طرفداران زیادی دارد، ژانر فیلم‌های زندگینامه‌ای یا بیوگرافی است. ژانری که بخش بزرگی از فیلم‌های ورزشی جهان، زیرمجموعه آن قرار می‌گیرند. در کنار مستندهایی که زندگی ورزشکاران بزرگ را با اسناد و گفت‌و‌گوهایی از خاطرات این افراد نشان می‌دهند، زندگی بسیاری از ورزشکاران مطرح تبدیل به فیلم‌های داستانی شده است. از نمونه‌های موفق داخلی این فیلم‌های بیوگرافی می‌توان به فیلم «غلامرضا تختی» به کارگردانی بهرام توکلی اشاره کرد که با استفاده ویژه از رنگ‌پردازی سیاه و سفید، قسمت‌هایی پنهان از زندگی اسطوره ورزش ایران را به تصویر کشیده بود. در سینمای جهان، آثاری مانند مرد سیندرلایی، مانیبال، مبارز، مسابقه و در آخرین مورد فیلم «ماشین کوبنده» با بازی دواین جانسون یا همان راک که اخیراً نمایش داده شده، نمونه‌های تحسین شده فیلم‌های بیوگرافی ورزشی هستند.

جالب اینکه بسیاری از این فیلم‌ها، در زندگی واقعی ورزشکاران اثرگذار و الهام‌بخش هستند یا حتی داستان این فیلم‌ها، روی افرادی که ورزش را به طور حرفه‌ای دنبال می‌کنند اثر می‌گذارد. به طور مثال مدل مدیریت یک باشگاه بیسبال در داستان واقعی فیلم «مانیبال»، روی مدیریت باشگاه‌های ورزشی رشته‌های مختلف از جمله تیم‌های فوتبال برنتفورد و برایتون اثرگذار بود. بنابراین علاوه بر جذابیت‌هایی که تماشاگران را جذب می‌کند و فرصت‌های اقتصادی ساخت فیلم‌های ورزشی جذاب، این فیلم‌ها در صورت ساخت مناسب و روایت صادقانه و درست داستان‌های واقعی ورزشی، می‌توانند با تمام سختی‌های ساخت آن، برای ورزشکاران نیز الهام‌بخش باشند.

از غرش در رینگ بوکس تا هیجان مسابقه؛ وقتی آکتورها در صحنه ورزش می‌درخشند

ایلیا بهزاد اول/ با توجه به اینکه ساخت فیلم‌های ورزشی و لحظات ورزشی جذاب نیاز به هزینه‌های بالا و حمایت استودیوهای بزرگ دارد، معمولاً اکثر فیلم‌های ورزشی ماندگار در تاریخ سینمای جهان، ساخت کشور آمریکا و هالیوود هستند که توانایی ساخت فیلم‌هایی با هزینه بالا و لوکیشن‌های سنگین را دارد‌. بنابراین با توجه به شرایط فرهنگی آمریکا و ورزش‌های اصلی این کشور، اکثر فیلم‌های ورزشی موفق در تاریخ مربوط به رشته‌های اتومبیلرانی، بوکس، بسکتبال و فوتبال آمریکایی هستند. از فیلم‌های دراماتیکی همچون راکی گرفته تا درام‌های عمیقی چون گاو خشمگین  فیلم‌هایی بوده‌اند که توانسته‌اند خشونت و هیجان موجود در رینگ بوکس را در پرده سینما به نمایش بکشند.

در اتومبیلرانی، فیلم فورد در برابر فراری که سال ۲۰۱۹ ساخته شد، تبدیل به یکی از فیلم‌های موفق گیشه در آمریکا شد و در سالی که پشت سر گذاشتیم، فیلم فرمول یک با بازی برد پیت، تبدیل به یکی از فیلم‌های موفقی شد که تحسین منتقدان را برانگیخت. نگاهی به فهرست فیلم‌های ورزشی در سال‌های اخیر با محوریت این رشته‌ها و البته رشته‌هایی چون بسکتبال و فوتبال، نشان می‌دهد که با توجه به همه‌گیری ورزش و جذابیت آن، اقبال بیشتری در سال‌های اخیر به ساخت فیلم‌های ورزشی نشان داده شده و معمولاً این فیلم‌ها با توجه به هیجان و ساختار دراماتیک موجود در ورزش، می‌توانند مخاطبان را در رده‌های سنی و اقشار مختلف جذب کنند. جالب اینکه معمولاً این فیلم‌ها، باعث اقبال بیشتر مردم به آن رشته ورزشی خاص نیز می‌شوند و به نوعی ساخت فیلم با حضور ستارگان دنیای بازیگری، یکی از بهترین راه‌ها برای معرفی جذابیت‌های یک رشته ورزشی به عامه مردم است.

  • 16
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش