سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴
۱۹:۱۹ - ۲۴ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۶۳۶۴
چهره ها در سینما و تلویزیون

ناگفته‌های سعید مظفری از دوبله و رادیو

سعید مظفری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
سعید مظفری یکی از سرآمدان عرصه دوبله است. او به عنوان دوبلور صدای کلینت ایستوود در فیلم‌های «خوب بد زشت» و «به خاطر یک مشت دلار»، برد پیت در فیلم‌های «معمای عجیب بنجامین باتن» و «آقا و خانم اسمیت»، دمین توماس در نقش زید در فیلم «محمد رسول‌الله (ص)» و ریوزو شوهر اوشین در سریال «سال‌های دور از خانه» شناخته می‌شود. مظفری درباره‌ی فعالیتش در این عرصه می‌گوید: هیچ گله‌ای ندارم؛ چرا که دوبله راهی است که خودم آمده‌ام. هر چند که در حال حاضر این حرفه دلسوز ندارد و از دور خیلی زیباست و شاید ویترین خانه است.

به گزارش ایسنا، نشست «پایان رادیو در هجوم پادکست» با حضور سعید مظفری (پیشکسوت هنر دوبله در ایران) و یاسین حجازی نویسنده و سردبیر رادیو آکواریوم در جریان یازدهمین نمایشگاه بین‌المللی رسانه‌های دیجیتال صبح امروز ـ ۲۴ آبان‌ ماه ـ برگزار شد.

 

در ابتدای این نشست سعید مظفری، دوبلور شناخته شده درباره اینکه چگونه وارد عرصه دوبله شده است، گفت: آمدنم به این حوزه اتفاقی بود. دانشجو بودم و توسط یکی از دوستانم با آقای زرندی به دوبله معرفی شدم. حرفه‌ای که نمی‌دانستم چه بود. ابتدا به این حوزه رفتم اما بعدها دلم را زد. سال ۴۵ بود که وارد یک اتاق تاریک، جای بهم ریخته و کثیف شدم که برایم خوشایند نبود اما پس از مدتی دوباره به پیشنهاد دوستانم پا به این عرصه گذاشتم. آن زمان هر کسی که تازه وارد دوبله می‌شد نباید روی صندلی می‌نشست. با وجود اینکه قد بلندی داشتم دو سال ایستادم و کار کردم. در اولین کارم بسیار مورد تشویق اساتید قرار گرفتم و این تشویق بود که من را در عرصه دوبله ماندگار کرد.

 

او با بیان اینکه دوبله ویترین خانه است، معتقد است: کسانی که از دور این حرفه را می‌بینند بسیار زیباست. البته که همین طور است چرا که بدون دوبله فیلم لخت است اما اتفاقی که رخ داده است این است که متأسفانه دوبله دلسوز ندارد. در حال حاضر هر جوانی را که می‌بینید خود در خانه مشغول دوبله است. هیچ آموزشی نمی‌بیند در حالی که تا نهادی نباشد آینده روشنی برای دوبله هم وجود نخواهد داشت.

 

مظفری درباره اینکه چه زمانی به عنوان یک دوبلور مطرح به عالم هنر شناخته شد؟، به فیلم «خوب، بد، زشت» که ماندگار شد اشاره کرد و در توضیحاتی گفت: سال ۵۴ این فیلم را دوبله کردم. از همان سال‌ها که وارد عرصه دوبله شدم در اتاق دوبله آموزش دیدم اما حالا دلم برای جوانان می‌سوزد کسی نیست که یادشان بدهد و تحویل‌شان بگیرد. الان آن زمانی نیست که به خاطر تراکم کار، مدیر دوبلاژ کنارت بنشیند و زیر و بم دوبله را به تو یاد بدهد. متأسفانه جوانان ما همین طور در راهروها می‌چرخند و فقط زمانی برای کار به آن‌ها اختصاص داده می‌شود و جایی که وجود ندارد که صداوسیما بتواند یک اتاقش را به مدیر دوبلاژ بدهد تا با تازه‌واردها کار کند و بعد از مدتی گوینده‌های خوبی تربیت شود.

 

دوبلور سریال به یادماندنی «سال‌های دور از خانه» در ادامه درباره ویژگی‌های یک دوبلور خوب اظهار کرد: برای یک دوبلور خوب درک احساس بسیار مهم است. دوبله چیزی است که در آنِ واحد در یک لحظه باید احساست را بگویی و از بازیگری در سینما خیلی سخت‌تر است. زبان صریح و عشق می‌خواهد؛ امثال نسل من این کار را از ته دل دوست داشتیم و خیلی هم هزینه کردیم. اما الان این گونه نیست و سرعت جای همه چیز را گرفته است.

 

وی از میان فیلم‌های ایرانی که دوبله کرده است به فیلم «کمال‌الملک» اشاره کرد و گفت: کم کم دوبله فیلم‌های فارسی از بین رفت چرا که گفتند صدا باید سر صحنه باشد. نگاتیو خیلی گران شد و آنجا بود که مطرح شد اگر کارگردان سر صحنه، صدا را بگیرد نگاتیوها را برایشان رایگان می‌دهیم و اینجا بود که دیگر فیلم‌های فارسی کمرنگ شدند.

 

مظفری در بخش دیگری از سخنان خود یادآور شد: بهتر است یک بازیگر بتواند جای خودش صحبت کند ولی چون ما در این عرصه تربیت صدا نداریم و بازیگران دوره‌ای را نمی‌گذارنند، صداهای آن‌ها فیلم‌ها را کال می‌کند. بازی خوب است اما صدا هیچ. بنابراین بهتر است دوبلور جای بازیگر صحبت کند.

 

این دوبلور در ادامه درباره دوری‌اش از رادیو نیز اینگونه گفت: پیش از این که به رادیو بیایم ابتدا کارم را از دوبله شروع کردم و بعد به رادیو آمدم. پس از آن شرایط به گونه‌ای شد که باید انتخاب می‌کردم و انتخاب من این گونه بود که از رادیو بیرون آمدم و دوبله را به صورت حرفه‌ای ادامه دادم. البته یک سالی در رادیو پیام بودم و دو، سه برنامه در آنجا گویندگی می‌کردم اما به دلیل مسائلی که پیش آمد ارتباط قطع شد.

 

او درباره اینکه چه اتفاقی برایش افتاد که از رادیو فاصله گرفت، بیان کرد: ‌من را از پاسخ به این پرسش معذور کنید. شرایط به گونه‌ای بود که باید می‌رفتم و چاره‌ای نبود.

 

این دوبلور درباره آینده رادیوهای اینترنتی و پادکست نیز اینگونه توضیحاتی را مطرح کرد: ‌شاید این اتفاق در ابتدا در ذوق بزند اما در نهایت نظرم نسبت به پادکست و رادیوهای اینترنتی مثبت است و از آینده رادیوهای اینترنتی استقبال می‌کنم.

در بخش دیگری از این نشست یاسین حجازی سردبیر رادیو آکواریوم درباره مبحث رادیو اینترنتی و پادکست گفت: فضای اینترنتی یک فضای شخصی پر از عکس و صدا و نگارش است که در هجوم همه این‌ها، عکس و نوشته‌ای را که دلم می‌خواهد می‌گذارم. آقای سعید مظفری شبستان مسجد مظفرشاه را بالا برده است و من یک کاشی از آن را. ایشان آثار فاخر را بالا برده است اما پادکست انتشار کاشی‌های کوچک به اندازه یک بند انگشت در یک بند انگشت است. طبیعتا هیچ سازمانی وجود ندارد که این کاشی‌ها را جمع و تبدیل به آثار مظفرشاه کند اما مخاطبان می‌توانند بنا به تقاضای خود این کاشی‌ها را انتخاب کنند و بشنوند.

 

او در ادامه درباره محتوای رادیو آکواریوم گفت: روایت‌ها و تأویل‌های عاشقانه در زندگی‌های امروز شهری را در رادیو آکواریوم منتشر می‌کنیم. این پادکست‌های عاشقانه هر دو هفته منتشر می‌شود. این صداهای ما خیلی کوچک است اما بنا به تقاضای شما مخاطبان شنیده و قطع می‌شود. اگر از قدِ رادیو کاسته می‌شود اما قدِ پادکست و تجربه‌های شخصی بالا می‌رود. هر چند این اتفاق در کشور ما کندتر صورت می‌گیرد اما این اتفاق می‌افتد.

 

حجازی درباره اینکه آیا با وجود رادیوهای اینترنتی و پادکست‌ها، رادیو تداوم خواهد داشت و یا آسیب خواهد دید، گفت: هر رسانه‌ای صدای خودش را دارد. هیچ صدایی قرار نیست مزاحم صدای دیگری باشد. قرار نیست اصلا رادیو تهدید شود. منزلی با دکوراسیون مدرن که شما فراهم می‌کنید قرار نیست تخت جمشید را از رونق بیاندازد. اگرچه ما می‌توانیم در روزگار امروز تازه‌ترین اثر هنرپیشه مطرح را دانلود کنیم و ببینیم ولی قرار نیست صدای دوبلور بزرگی مثل سعید مظفری را هر زمان که بخواهیم در آن فیلم‌ها بشنویم. در فضای امروز هر کسی صدای خودش را دارد.

 

حجازی درباره اینکه پادکست به عنوان یک رسانه چگونه می‌تواند مخاطبانش را افزایش دهد، گفت: قرار نیست که ما چیزی را تولید کنیم که همه مردم بپسندند. احساس می‌کنم یک چیزی بین مردم فراگیرتر است؛ چیزی به اسم عشق. روزگار امروز شبیه یک آکواریوم زیباست، ما هم لاجرم در یک حبس و در یک آکواریوم زیبا و فانتزی هستیم. عشق و حصارهای دنیای نو دغدغه خیلی‌ها است. تلاش می‌کنیم چیزی زیر این دو بسازیم و بستگی به مخاطب دارد که ما را دنبال کند یا نه.

 

سردبیر رادیو آکواریوم با اشاره به تاثیر صدای طلایی همچون صدای سعید مظفری که تأثیری در فرم و محتوای برنامه اینترنتی دارد، یادآور شد:‌ یکی از ویژگی‌های خوب پادکست این است که هر لوکیشنی که باشی می‌توانی صدایت را از آنجا منتشر کنی. پیش از این به جزیره کیش رفته بودم و با آقای مظفری در آنجا به گفت‌وگو نشستم و از همان جا این صدا را منتشر کردم. در رادیو اینترنتی و پادکست دیگر از استودیوهای عریض و طویل و مخارج‌های میلیونی خبری نیست. رادیو آکواریوم به طول کلی با ریکوردر تلفن همراه منتشر می‌شود. در پادکست جنس صدا مهم نیست و بیشتر قصه‌ای که پشت این صداست و آن را سفارت می‌کند، مهم است.

 

در پایان این نشست سعید مظفری درباره جنس صداها و اینکه آیا فقط صرف خوب بودن صدا در عرصه دوبله مهم است، اظهار کرد: صدا بخشی از وجود آدم‌هاست اما مهم اجراست و اینکه آن صدا را باور داشته باشید. اگر باور داشته باشید و بپذیرید که با صدا می‌شود عاشق شد و کارهای دیگر کرد موفق هستید. صدا بخش مهمی از زندگی ما آدم‌ها است. از هر صدایی می‌شود استفاده کرد. اما عشق و علاقه‌ای که پشت صدای شماست باید لمس شود. اگر عاشق صدا و کارتان نباشید آن کار قابل انجام نیست.

 

یاسین حجازی نیز در پایان درباره اینکه چگونه می‌توان مخاطبان را در کار پادکست راضی نگه داشت، گفت: در هجوم این همه صدا قرار نیست ما شما را راضی کنیم. قرار است اگر آن چیزی که برای شما حرف می‌زنم جذاب باشد، آن را گوش بدهید. قرار نیست مخاطب را راضی کنم به خاطر اینکه رسانه پادکست خودش را ذاتا این گونه تعریف می‌کند. قرار است محتوایی را منتشر کند که تا به حال مخاطب آن را نشنیده است. ما نمی‌توانیم به رسانه بگوییم که برای ما تبلیغ کن. پادکست یک صدای منفرد در دهکده رسانه‌ها است.

 

 

 

 

  • 14
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش