جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۳۱ - ۱۶ مرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۵۰۴۰۱۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

مردان لی‌لی‌پوتی سینما و تلویزیون ایران

عده‌ای از کوتاه‌قامتان، علاقه‌مند به دنیای بازیگری شدند و در مدیوم‌های تئاتر، سینما و تلویزیون نقش‌هایی را بازی می‌کنند. البته خیلی نقش‌های محوری به آن‌ها سپرده نمی‌شود و بیشتر نقش‌های مکمل پیشنهاد خواهد شد، ولی از آنجا که شور و علاقه زیادی به این عرصه دارند، باعث شده تن به این ماجرا بدهند و نقش‌های مکمل هم بپذیرند.

به گزارش جام‌جم، شاید فکر کنید متفاوت باشند، شاید فکر کنید ویژگی‌های آن‌ها منحصر به فرد باشد، ولی اصلا این طور نیست. آن‌ها هم مثل بقیه افراد جامعه هستند، فقط با این تفاوت که قدشان کوتاه‌تر است. مسلما وقتی پای درد دل آن‌ها بنشینید، متوجه می‌شوید این افراد هم توانمندی‌های خودشان را دارند و می‌توانند در هر شغلی به بهترین شکل حاضر شوند. این افراد معتقدند خواستن، توانستن است، اما اعتقاد دارند افراد جامعه هم باید آن‌ها را بپذیرند.

عده‌ای از کوتاه‌قامتان، علاقه‌مند به دنیای بازیگری شدند و در مدیوم‌های تئاتر، سینما و تلویزیون نقش‌هایی را بازی می‌کنند. البته خیلی نقش‌های محوری به آن‌ها سپرده نمی‌شود و بیشتر نقش‌های مکمل پیشنهاد خواهد شد، ولی از آنجا که شور و علاقه زیادی به این عرصه دارند، باعث شده تن به این ماجرا بدهند و نقش‌های مکمل هم بپذیرند.

البته برخی از آن‌ها به نقش‌های مکمل دسته چندم رضایت نمی‌دهند و با اعتماد به نفسی که دارند، موفق شده‌اند نقش‌های کمی بلندتر بگیرند که یکی از این افراد شاخص و قدیمی اسدا... یکتاست که در بیش از ۶۰ فیلم و سریال بازی کرده است که از کار‌های تلویزیونی او می‌توان به «هزاران چشم» و «چاق و لاغر» اشاره کرد. البته کارگردانان هم باید این افراد را دست‌کم نگیرند تا عرصه‌ای فراهم شود تا آن‌ها هم مثل پیتر هایدن دینکلیج بازیگر سریال بازی تاج و تخت که امروز در دنیا به شهرت رسیده است، بتوانند توانمندی‌هایشان را به منصه ظهور برسانند.

همین موارد بهانه‌ای شد تا ما به سراغ این افراد برویم و از آن‌ها بپرسیم چطور علاقه‌مند به دنیای بازیگری شدید؟ چه نقش‌هایی به دلتان مانده که دوست داشتید بازی کنید، اما شرایط آن‌ها برایتان فراهم نشده است؟ در حال حاضر چه کاری در نوبت پخش دارید؟ درآمدتان چقدر است و آیا از همین شغل امورات زندگی را می‌گذرانید؟ از این‌که همیشه نقش‌های تکراری بازی می‌کنید، خسته نشدید؟

اسدا... یکتا: می‌خواهم نقش نابینا را بازی کنم

مردان لی‌لی‌پوتی سینما و تلویزیون ایران,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

سال ۱۳۴۳ شاگرد مغازه زرگری بودم تا این‌که یکی از روز‌ها خبر آوردند که عمویم فوت شد، اما صاحبکارم به من اجازه مرخصی نمی‌داد. تا این‌که به بهانه چای آوردن برای صاحبکارم در رفتم. بعد از آن دیگر به آنجا نرفتم، چون علاقه زیادی به تئاتر داشتم. برای تماشای تئاتر به خیابان لاله‌زار می‌رفتم، اما نمی‌توانستم پول بلیت بپردازم و، چون ریزه میزه بودم، یک روز تصمیم گرفتم از لای جمعیت یواشکی برای دیدن تئاتر بروم.

همان‌طور میان جمعیت بودم که آقای عبدی، مسؤول تئاتر پارس مچم را گرفت و بعد از این‌که متوجه شد به تئاتر علاقه زیادی دارم، پذیرفت و اجازه داد برای دیدن تئاتر بروم، اما گفت حتما بعد از تماشای تئاتر پیشش بروم؛ دوباره می‌خواستم فرار کنم و پیشش نروم. تا این‌که آقای عبدی مرا دید و پیشنهاد بازی در تئاتر را داد. راستش خیلی خوشحال شدم. اصلا فکر نمی‌کردم او می‌خواهد من را به بازی دعوت کند و از همان زمان وارد عرصه بازیگری شدم و در سریال‌ها و فیلم‌های زیادی بازی کرده‌ام.

خیلی دلم می‌خواهد نقش دو شخصیت را بازی کنم که هنوز پیشنهاد نشده است؛ یکی نقش نابیناست و دیگری فردی که مشکل ذهنی دارد.

در سریال ستایش‌۳ بازی کردم که آماده پخش است.

من شغل دیگری به غیر از بازیگری ندارم. مسلما دستمزد‌ها کفاف زندگی را نمی‌دهد. گرچه سینما کمک‌حال است، اما شرایط اقتصادی هم خوب نیست و تورم روز به روز بالاتر می‌رود و همه چیز گران است. من خانه‌ام ورامین است. وقتی بخواهم برای بازی به تهران بیایم، فقط ۷۰ درصد دستمزد روزانه‌ام را برای خرج رفت و آمد باید بدهم. خب خودتان قضاوت کنید چطور باید زندگی‌ام را بچرخانم.

مسلما من هم دلم نمی‌خواهد نقش‌های تکراری بازی کنم. کدام بازیگری دلش می‌خواهد نقش‌های تکراری بازی کند، اما کارگردانان باید پیشنهاد‌های خوب بدهند؛ ضمن این‌که کارگردانان فقط از نام هنرپیشه‌های قدیمی استفاده می‌کنند.

علی ابراهیمی: دوست داشتم در مختارنامه بازی می‌کردم

مردان لی‌لی‌پوتی سینما و تلویزیون ایران,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

سال ۱۳۷۶ وارد عرصه بازیگری شدم. یکی از همسایه‌ها به نام رحمان تقی‌پور در برنامه صبح بخیر ایران فعالیت هنری داشت. یک روز او به بچه‌های کوچه پیشنهاد کرده بود می‌خواهد یک فیلم کوتاه از فوتبال بازی کردن آن‌ها بگیرد و در برنامه صبح بخیر ایران پخش کند. راستش وقتی شنیدم این فرصت را برای بچه‌های محل فراهم کرده و به من هیچ پیشنهادی نداده، کمی دلخور شدم و پیش‌اش رفتم و گفتم که چرا چنین پیشنهادی به من نداده است! او هم پاسخ داد که این کلک را به بچه‌های محل زده تا واکنش من را بداند، چون شک و تردید داشت که با من مطرح کند.

من هم بعد از شنیدن این حرف خیلی خوشحال شدم و با کمال میل پذیرفتم. در ابتدا در برنامه عید آمد عید آمد شبکه سه حضور داشتم و بعد هم در برنامه صبح بخیر ایران قطعات نمایشی بازی می‌کردم. در این برنامه نقش ای‌کیوسان را داشتم. البته تا به امروز در سریال‌های زیادی بازی کردم. به عنوان مثال در سریال موج و صخره نقش طلبکار را داشتم یا در سریال افسانه هزارپایان بازی کردم. البته با مسابقه مسیر طلایی به اوج رسیدم و در حال حاضر هم سریال دوقلو‌ها را روی آنتن شبکه دو دارم. اما گاهی آنقدر پیشنهاد‌های دم دستی شده که رویم نمی‌شود درباره‌اش بگویم.

مسلما خیلی دلم می‌خواهد نقش‌های محوری بازی کنم. از خدایم است، اما نقش‌های محوری به ما پیشنهاد نمی‌شود. این در حالی است که من ارشد سینما را می‌خوانم. خیلی دلم می‌خواست در سریال‌های مختارنامه و یوسف پیامبر (ع) بازی می‌کردم، اما پیشنهاد نشد. در حالی که پیتر هایدن دینکلیج جزو کوتاه‌قامتان است که با بازی در سریال‌های مهم همچون تاج و تخت خوش درخشیده است.

من در این مدت بیکار ننشسته‌ام و یک فیلم به نام کابوس ساخته‌ام که مراحل تدوین را سپری می‌کند. داستان این فیلم درباره زندگی یک زوج کوتاه‌قامت است. این فیلم را برای شرکت در جشنواره‌های فیلم ساخته‌ام.

سال ۱۳۷۶ که کارم را شروع کردم به ازای هر روز بازی ۵۰۰۰ تومان دریافت می‌کردم. ولی در حال حاضر روزی ۲۰۰ هزار تومان. واقعا با این تورم این مبلغ خیلی کم است. در حالی که من با جان و دل بازی می‌کنم و همه انرژی‌ام را برای کار می‌گذارم.

مسلما هیچ بازیگری دوست ندارد نقش تکراری بازی کند. من هم دوست ندارم. با این‌که از شبکه‌های ماهواره‌ای به من پیشنهاد کار‌های طنز شده است، اما قبول نکردم؛ چون دلم می‌خواهد در کشورم باشم و در اینجا بازی کنم. ضمن این که من زندگی سختی هم داشتم و فرزند شهید هستم و در بمباران، پدر و مادر و دو خواهرم را از دست دادم.

مهدی ابراهیمی: دلم می‌خواهد کار‌ جدی انجام بدهم

مردان لی‌لی‌پوتی سینما و تلویزیون ایران,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

از سال ۷۲ به واسطه پیشنهاد دوستان وارد این کار شدم و تا امروز هم در سریال‌هایی همچون فکر پلید، زمستانه، لبخند پیروزی و... بازی کردم. همچنین در برنامه‌های کودک مجید قناد هم حضور داشتم. فعالیتم را در این عرصه ادامه داده‌ام.

راستش همیشه نقش‌های کمدی به ما سپرده می‌شود. خیلی دلم می‌خواهد نقش جدی بازی کنم. مطمئن هستم از عهده آن بر می‌آیم.

در حال حاضر در سریالی بازی نکردم، اما در کنار بازیگری موسسه فرهنگی هنری دارم که مدیر عامل آن هستم. در این موسسه اجرای برنامه‌های جشن برای سازمان‌ها را قبول می‌کنیم. خوشبختانه رزقی هم برای بقیه شده است.

من فقط به واسطه بازیگری نمی‌توانم چرخ زندگی‌ام را بچرخانم و در کنار بازیگری و موسسه فرهنگی هنری، رستوران کوتاه‌قامتان را دارم که ۹۵‌درصد پرسنل این رستوران کوتاه‌قامتان هستند.

من هم دوست ندارم نقش‌های تکراری بازی کنم، اما ما مقصر نیستیم کارگردانان و تهیه‌کنندگان نقش‌های تکراری به ما پیشنهاد می‌دهند.

سمندونی که دیگر نیست

مردان لی‌لی‌پوتی سینما و تلویزیون ایران,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

یکی از کوتاه‌قامتان با نمکی که امروز کنارمان نیست، رشید اصلانی یا همان سمندون معروف است که بچه‌ها در دهه ۷۰ از او خاطرات زیادی دارند. او در سریال سمندون به نویسندگی، کارگردانی و بازیگری ناصر هاشمی بازی کرد که حسابی خوش درخشید و توانست دل مخاطبان را ببرد. این بازیگر در زمان بازی در این سریال ۶۵ سال داشت و البته طاس هم بود، اما جلال‌الدین معیریان با گریم، چهره او را بسیار شیرین و دوست داشتنی کرده بود. او چند سال بعد از این محبوبیت بر اثر سکته مغزی دار فانی را وداع گفت.

اصلانی در ۱۷ سالگی به تئاتر دهقان رفت و اغلب در نمایش‌های کمدی بازی کرد سپس فعالیتش را در تئاتر‌های دیگری از جمله فردوسی و جامعه باربد ادامه داد. او در زمینه آکروبات نیز فعال بود. این بازیگر به ورزش زیبایی اندام پرداخت و مطبوعات ورزشی آن روز‌ها به دلیل ویژگی‌های جسمانی‌اش به او لقب «آقا کوچولوی جهان» را دادند.

او همچنین در فیلم‌های تبلیغاتی زیادی بازی کرد، اما فعالیتش در تلویزیون بسیار محدود بود و سریال سمندون باعث شد مدتی نامش بر سر زبان‌ها بیفتد. اصلانی در فیلم‌های سوته دلان، کمال الملک و دلشدگان (علی حاتمی)، ناصرالدین شاه آکتور سینما، هامون (داریوش مهرجویی) و... ظاهر شد و آخرین نقش سینمایی‌اش در عشق طاهر (محمدعلی نجفی، ۱۳۷۸) بود.

امید علیمردانی: با تاکید بنویسید که ما هنرور نیستیم!

مردان لی‌لی‌پوتی سینما و تلویزیون ایران,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

راستش من علاقه‌ای به مصاحبه ندارم، ولی دلم می‌خواهد چند جمله‌ای از طرف من بنویسید. این‌که من نسبت به دوستان و همکارانم که وارد عرصه بازیگری شدند، انتقاد دارم، چون هر نقشی را می‌پذیرند و این درست نیست. همیشه از این مساله رنج می‌برم. معتقدم ما هنرور نیستیم. لطفا با تاکید هم این جمله را بنویسید.

حق ماست که نقش‌های خوب بگیریم، چرا باید تن بدهیم و نقش کلفت و نوکر بگیریم؟ شما نگاهی به پیتر هایدن دینکلیج داشته باشید تا ببینید که این بازیگر چه بازی درخشانی در سریال تاج و تخت دارد. می‌دانید دلیلش چیست؟ فقط این که صبوری کرده و تن به هر نقشی نداده است. من هم معمولا صبوری می‌کنم تا نقش‌های کوتاه نگیرم. دلم نمی‌خواهد هنرور باشم.

در سریال ستایش ۳ بازی کردم که آماده پخش است. همچنین در سریال دنیای گمشده هم نقش خوبی داشتم که آن هم هنوز از شبکه دو پخش نشده است. در سریال همسرایی هم بازی کردم که آن هم در نوبت پخش است.

من شغل دیگری به غیر از بازیگری ندارم و در کنار بازیگری، دستیار تهیه و دستیار کارگردان هم هستم. از درآمدم هم راضی هستم. خدا را شاکرم که درآمدم بد نیست و می‌توانم زندگی‌ام را بچرخانم.

  • 18
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش