جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
کد مقاله: ۹۷۰۶۰۰۰۹۸

بررسی تولید فیلم در جهان طی دو سده گذشته

تولید فیلم,بررسی تولید فیلم,سینما

سینما همانند سایر ابداعات مهم از قبیل خودرو، برق، موادشیمیایی و هواپیما از همان آغاز در اکثر کشورهای غربی ظاهر شد. با این تفاوت که این اولین شکل از یک سرگرمی دسته‌جمعی صنعتی و بسیار فراگیر بود. از سال ۱۹۱۰ به این سو، هر سال میلیاردها بلیت سینما فروخته می‌شود و اکثر آدم‌ها به‌طور منظم به سینما می‌روند. در ایتالیا صنعت فیلم‌سازی قبل از جنگ جهانی اول، صنعت چهارم صادرات بود. در آمریکا، حتی در راکدترین حالت، فیلم دهمین صنعت سودآور محسوب می‌شد. در دهه ۱۹۳۰ در فرانسه، صنعت فیلم سریع‌ترین صنعت در حال رشد بود.

 

در بریتانیا تعداد فروش بلیت سینما تقریبا تا یک میلیارد دلار در سال افزایش یافت. اما به‌رغم اهمیت اقتصادی و رشد سریع این صنعت، و نیز با وجود تاثیر صنعت فیلم بر زندگی روزمره بینندگان، تاریخ اقتصادی صنعت فیلم به دشواری مورد بررسی واقع شده است.

 

قبل از سینما

تا اواخر قرن هجدهم، اکثر افراد سرگرمی خود را به شیوه شخصی، تصادفی و اغلب غیرتجاری تجربه می‌کردند. فقط معدودی از شهرهای بزرگ بودند که تئاترهایی را تحت پوشش قرار می‌دادند که مشروعیت آنها به‌شدت توسط حاکمان محلی و ملی مورد نظارت قرار می‌گرفت. اما رفته‌رفته اکثر کشورهای غربی خواستند تا کارآفرینان بیشتری را قادر سازند که وارد کسب‌وکار وتجارت شوند و سرمایه‌گذاری‌های بیشتری انجام دهند؛ برای مثال در زمینه احداث تئاترها و تماشاخانه‌های ثابت چنین تلاش‌هایی صورت گرفت. آمریکا اولین کشوری بود که در اواخر قرن هجدهم لیبرالیزه شد و سپس کشورهای اروپایی در قرن نوزدهم به این سمت گرایش پیدا کردند؛ برای مثال انگلیس در اواسط دهه ۱۸۴۰ و فرانسه در اواخر دهه ۱۸۶۰۰. و نتیجه این لیبرالیزاسیون و نوگرایی این بود که سرگرمی‌های تجاری، رسمی و استاندارد شده ظاهر شدند و بخش زیادی از سرگرمی‌های سنتی را از میان بردند.

 

تاثیر ترکیبی لیبرالیزاسیون، نوآوری و تغییرات در سازماندهی تجارت موجب شد تا صنعت در قرن نوزدهم به سرعت درحال رشد باشد و  بازارهای سرگرمی محلی و منطقه‌ای را به بازارهای ملی متصل کند. از این رو، در اواخر قرن نوزدهم، صنایع سرگرمی ملی و بازارها با هم متحد شده و به حداکثر بهره‌وری دست یافتند.  در اواخر قرن نوزدهم، یعنی در دوران انقلاب صنعتی دوم، عواملی چون کاهش ساعات کار، افزایش درآمدها، رشد شهرنشینی، گسترش شبکه‌های حمل‌ونقل و رشد سریع جمعیت، باعث شدند تا تقاضا  برای صنعت سرگرمی افزایش یابد. در همین مرحله بود که سینما ظهور کرد و به نوبه خود صنعت سرگرمی بین‌المللی را به‌شدت گسترش داد.

 

ظهور سینما

در اوایل دهه ۱۸۹۰، توماس ادیسون، دستگاه سینماتوگراف را توسعه بخشید، به‌طوری که این دستگاه قابلیت فیلمبرداری و بازپخش تصاویر ضبط شده در دستگاه‌هایی که به نام شهر فرنگ معروف بودند را داشت. اما در سال ۱۸۹۵ برادران لومیر با ساخت و استفاده از پروژکتور توانستند اولین سینمای عمومی را در ملأعام به اکران بگذارند. آنها در ۲۸ دسامبر ۱۸۹۵ با نمایش اولین فیلم متحرک در سالن گراند کافه در پاریس، سینماتوگراف را به جهانیان معرفی کردند. می‌توان به جرات گفت که سینما یک نوآوری بزرگ بود، زیرا به سرعت و به‌طور جهانی رشد کرد و حتی سریع‌تر از موتور بخار، راه‌آهن یا کشتی بخار در سراسر جهان پذیرفته شد.

 

البته سینما در ۱۰ سال اول پیدایش‌، در آمریکا و در جاهای دیگر عمدتا یک ابزار سرگرمی و فریب‌دهنده بود. به‌طوری‌که سینماتوگراف‌ ادیسون را در نمایشگاه‌ها و محل‌های سرگرمی کار گذاشته و در این محل‌ها که به فارسی به «شهر فرنگ» معروف بودند که تماشاگران با پرتاب سکه به درون دستگاه می‌توانستند فیلم‌های کوتاه ضبط شده را به‌صورت انفرادی ببینند. اما از سال ۱۸۹۵ برادران لومیر با اختراع پروژکتور توانستند سینماتوگراف را به ابزار سرگرمی دسته جمعی بدل سازند و مخاطبان عام را به سینما وارد کنند. البته در این دوران و تا سال ۱۹۰۵ سینماتوگراف تنها یکی از بسیار مدل‌های سرگرمی به‌حساب می‌آمد و هنوز کسی مطمئن نبود که این سرگرمی حفظ می‌شود یا اینکه سریع فراموش خواهد شد.

 

اما با تاسیس سینماهای ثابت با چند صد صندلی بین سال‌های ۱۹۰۵ تا ۱۹۰۷ سینما در سراسر جهان گسترش یافت و از این زمان به بعد تبدیل به یک صنعت بین‌المللی شد که متفاوت از سایر سرگرمی‌ها بود و در اصل به یک هنر بدل شد که ساختمان‌ها و تبلیغات مخصوص به خود را داشت. ظهور سینمای ثابت به‌طورکلی همزمان با رشد وسیع تجارت بود و تولید فیلم به میزان قابل توجهی افزایش یافت و به یک تجارت خاص بدل شدکه اغلب توسط تولیدکنندگان بزرگ فیلم اداره می‌شد.  قیمت بلیت‌های سینما در آغاز بین ۵ تا ۱۰ سنت بود و تماشاگران با خرید یک بلیت تا زمانی که دوست داشتند می‌توانستند در سالن سینما باقی بمانند. تقریبا در سال ۱۹۱۰، یعنی زمانی که سینماهای بزرگ‌تر در مرکز شهرها دایر شدند، دیگر سینما شباهت بیشتری به تئاتر پیدا کرد و قیمت بلیت‌ها از یک دلار تا یک ونیم دلار افزایش پیدا کردند.

 

مسابقه کیفیت

هنگامی که نیکلدئون‌ها (انیمیشن) و سایر انواع سینماها تاسیس شدند، صنعت نیز با ظهور فیلم‌های ویژه وارد مرحله جدیدی شد. به‌طوری که تا قبل از سال ۱۹۱۵ تماشاگران در سینما فیلم‌های کوتاه از یک تا ۱۵ دقیقه و در ژانرهای مختلفی همچون کارتون‌، کمدی، سفرنامه‌، فیلم‌های ورزشی، تصاویر ژیمناستیک و درام‌ها را تماشا می‌کردند. اما پس از اواسط دهه ۱۹۱۰، رفتن به سینما به معنی تماشای یک فیلم مشهور بود. بعد از این سال‌ها فیلم‌های دراماتیکی شبیه به تئاتر و با اقتباس از داستان‌های معروف و بازی ستارگان سینما تولید شدند. پس از این استقبال جمعی بود که صاحبان سینما دریافتند فیلم‌هایی با کیفیت بسیار بالا و مدت‌زمان طولانی آنها را قادر می‌سازد تا بلیت‌های بیشتری بفروشند و مردم بیشتری را به سینماها بکشانند و در نتیجه سود بیشتری کسب کنند. از این‌رو می‌توان گفت سینما نقطه تلاقی‌ هنر و صنعت بود و هر اندازه فیلم با کیفیت‌تر و هنری‌تر ساخته می‌شد، مخاطبان بیشتری را جذب خودش می‌کرد.

 

ظهور هالیوود

صنعت سینما در دوره جنگ‌جهانی در اروپا رو به افول گذاشت زیرا در طول جنگ ارزش پول در اروپا کاهش یافته بود و از این‌رو هزینه‌های تولید یک فیلم به‌شدت بالا رفته و میزان پول حاصل از فروش بلیت‌ها، کمتر از میزان پولی بود که صرف ساختن فیلم‌ها  می‌شد. از طرفی دیگر، گذاشتن مالیات‌های سنگین بر روی بلیت‌های سینمایی که به‌شدت قیمت سینما را در مقایسه با سایر سرگرمی‌ها بالاتر برده بود، موجب شد تا مخاطبان کمتری به سینماها بروند و در این دوره صنعت سینما در اروپا افت کرد. 

 

از آن طرف، استودیوهای سینمایی درحال ظهور در‌هالیوود از ویژگی‌های خاصی برخوردار بودند و محصولات آنها به دلیل وجود شبکه‌های توزیع بین‌المللی در سینماهای بزرگ با تخفیف ویژه به اکران درمی‌آمد. همه اینها موجب شد تا سینمای ‌هالیوود در دهه ۱۹۱۰ نسبت به سینمای اروپایی رشد قابل‌توجهی داشته باشد.  در کل می‌توان گفت بازار عرضه و تقاضای فیلم‌های تولید شده در هالیوود بسیار عظیم‌تر از شرکت‌های تولیدکننده اروپایی بود و همین بازار عرضه و تقاضا به رشد صنعت فیلمسازی در‌هالیوود کمک بسیاری کرد. در کنار این عوامل، نور خورشید و آب و هوا و تنوع چشم‌انداز در کالیفرنیا نیز برای تولید فیلم بسیار مناسب بود؛ اما این عامل به تنهایی سبب رشد سینمای‌هالیوود نبود چون مکان‌هایی نظیر  ایتالیا، اسپانیا و جنوب فرانسه نیز شرایط جوی مشابهی با‌هالیوود  داشتند.

 

اقتصاد حاکم بر صنعت سینما

فیلم‌ها به‌عنوان محصولات میانجی به توزیع‌کنندگان خارجی و سینماها فروخته می‌شد. اجاره‌ای که در قبال یک فیلم پرداخته می‌شد بستگی به کیفیت فیلم و شرایط عمومی عرضه و تقاضا داشت و متفاوت بودند اما قیمت بلیتی که توسط تماشاگران پرداخت می‌شد به‌طور کلی تغییر نکرده بود. برای همین فیلم‌هایی که احتمال آن می‌رفت که از استقبال عمومی خوبی برخوردار باشند اجاره بهای بیشتری داشتند. حتی کیفیت فیلم‌ها در انتخاب سینما نیز تاثیرگذار بودند؛ یعنی فیلم‌های با کیفیت خوب و تقاضای بیشتر در سینماهای درجه یک اکران می‌شد و فیلم‌های با کیفیت پایین حتی در سینماهای درجه ۶ نیز اکران می‌شدند. 

 

صنعت فیلم باعث شد که سرمایه‌گذاران به‌عنوان یک کالا با آن برخورد کنند. مثلا شرکت‌های فیلم‌سازی، فیلم‌ها را به محصولات مارک‌دار تبدیل می‌کردند تا درآمدهای حاصل از فیلم بالاتر برود. برای این منظور تهیه‌کنندگان به بازیگران معروف و کارگردانان صاحب‌نام و اقتباس از رمان‌های شناخته‌شده روی می‌آوردند. این موضوع در اصل هنوز هم مشخصه اصلی صنعت فیلم به‌حساب می‌آید که اغلب مردم جذب فیلم‌های مارک‌دار می‌شوند.

 

با این حال مبالغ هنگفتی که برای بازیگران سوپراستار پرداخت می‌شود گاه به‌نظر ناعادلانه و غیرمنطقی می‌رسد. بنابراین ارزش اصلی ستاره‌ها و داستان‌های اقتباسی نه صرفا به توانایی و قابلیت واقعی آنها، بلکه در خدمات‌شان به‌عنوان ماشین‌های تبلیغاتی غول‌پیکر برمی‌گردد که این ماشین‌های تبلیغاتی سود حاصل از صنعت فیلم را بهینه‌سازی می‌کنند. برای همین است که پس از انتشار یک فیلم، اطلاعات تبلیغاتی از جمله جلوه‌های تصویری و صوتی از ستارگان بر موفقیت در فروش یک فیلم کمک قابل توجهی می‌کند.

 

نتیجه‌گیری

افتخار صنعت فیلم در اوایل قرن بیستم عمدتا به بالاتر رفتن تقاضای آن مربوط می‌شد و نه لزوما به کیفیت اثر هنری. سینما در اصل یک سرگرمی صنعتی است که محصول خود را به‌عنوان یک کالا به بازار عرضه می‌کند. پس از سال‌های اولیه عمر سینما،  این صنعت با رقابت بر سر کیفیت فیلم‌ها مواجه شد. کمی بعد از آن نیز تمرکز جغرافیایی در جنوب کالیفرنیا و در‌ هالیوود رخ داد. سینما سهم قابل‌توجهی در بهره‌وری و رفاه در اوقات فراغت، به‌ویژه قبل از آمدن تلویزیون داشت. پس از آمدن تلویزیون و فراگیر  شدن آن، صنعت فیلم با انحطاط عمودی، تخصص بیشتر در تولید و یک روند تقویت‌کننده و افزایش کانال‌های توزیع و ظرفیت رشد بازار مواجه شد. سینما پس از آن، در صدر صنایع رسانه‌ای قرار گرفته و محصولاتی تولید می‌کند که ذیل سرگرمی صنعتی تعریف می‌شود. از این‌رو تکامل صنعت فیلم می‌تواند به تغییر تکنولوژی و دستاوردهای رفاهی آن در بسیاری از صنایع خدماتی منجر شود.

 

 مراد سلیمی

 

donya-e-e​qtesad.‎​com
  • 12
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش