چهارشنبه ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۷:۱۳ - ۰۶ مهر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۷۰۱۵۲۷
هنرهای تجسمی

مراسم بزرگداشت محسن وزیری‌مقدم برگزار شد

محسن وزیری مقدم,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی
«شخصیت او را کسی نمی‌توانست نادیده بگیرد، وزیری‌مقدم راحت‌الحقلوم نبود، او اهل مبارزه بود».

به گزارش ایسنا، مراسم بزرگداشت مرحوم محسن وزیری‌مقدم ـ طراح، نقاش و مجسمه‌ساز ایرانی ـ در خانه هنرمندان برگزار شد.

 

در ابتدا عباس مجیدی ـ رئیس هیات مدیره انجمن هنرمندان مجسمه‌ساز ـ  با خوانش شعری از حافظ اظهار کرد: امروز یاد و خاطره بزرگمردی را گرامی می‌داریم که آثار او بر چند نسل تاثیر گذاشته و حضور قدرتمند خود را به رخ کشیده است. اندیشه و ذهن او بر روح ما جاری است و دوام او بر جریده عالم ثبت است.

 

سپس بخش‌هایی از فیلم مستند «هراس و پرواز» درباره محسن وزیری‌مقدم به کارگردانی سحر سلحشور برای حاضران پخش شد. وزیری‌مقدم در بخشی از این مستند به اهمیت نقاشی کردن در زندگی خود اشاره می‌کند و می‌گوید: اگر نقاشی نکنم، بمیرم بهتر است. فیلم کامل این مستند شنبه (۷ مهرماه) ساعت ۲۴ از شبکه مستند پخش خواهد شد.

 

در ادامه این مراسم مجید رجبی معمارـ مدیرعامل خانه هنرمندان ایران ـ در سخنانی گفت: خانه هنرمندان جای خیلی بزرگی نیست اما به لطف خدا بابرکت است. هرسال عزیزانی را در حوزه هنر از دست می‌دهیم و با تعجب می‌گوییم که هر سال تعداد این نازنینان بیشتر ‌می‌شود. امسال هم خیلی از هنرمندانمان را از دست دادیم.

 

او ادامه داد: حق آن است در ایام حیاتشان آن طور که شایسته است برایشان بزرگداشت بگیریم. شاید بی‌مهری در حوزه هنر بیشتر از جاهای دیگر است. عقلای کشورهای مختلف هنگامی که درگیر مشکلات بودند، بیشتر به فرهنگ و هنر توجه کردند زیرا فرهنگ و هنر می‌تواند امید را زنده نگه دارد و مردم را به وجد بیاورد. ما اجازه تعطیلی و رکود و توقف نداریم. شاید هرسال ۲۰۰ تا ۳۰۰ رخداد در این خانه برگزار می‌شود و تلاشمان این است برجستگان هنر در این رخدادها حضور داشته باشند و از گفته‌هایشان استفاده کنیم.

 

سخنران بعدی این مراسم آیدین آغداشلو ـ نقاش ـ بود که بیان کرد: باعث افتخار من است که با حالی که چندان تعریفی ندارد خودم را به اینجا رساندم. این وظیفه شاقی است که به وسیله سن زیادم بر عهده من است؛ بدون این که بخواهم موظف شدم مرثیه‌خوان چهره‌های عزیز هنر مملکت باشم. این وظیفه شاق و تلخی است اما باید انجام شود.

 

او ادامه داد: من اینجا هستم که ادای دینی کرده باشم به یکی از هنرمندان معاصر ایران. مساله این نیست که آیا به اندازه کافی شان این هنرمندان درک و دریافت شده یا نه؛ این‌ها همه گذرا هستند. وجودهایی به دنیا می‌آیند زیست می‌کنند و کار می‌کنند و می‌روند از میان ما. همیشه پیش خودم این را هضم کرده بودم انسان می‌رود و اثرش می‌ماند اما وقتی فیلم وزیری‌مقدم را دیدم که روی شن‌های ساحل اثری کشید و موج  اثر را با خود برد، به این نتیجه رسیدم که صاحب اثر ثبت شده است.

 

این هنرمند بیان کرد: مهم این است تلنگری و اشاره‌ای دلالت می‌کند بر آمد و شد کسی که شکل دنیا را تغییر داده است. من افتخار داشتم استاد وزیری‌مقدم را ببینم و از حضورشان دلگرم باشم. می‌دیدم پروای ماندگاری آثارش را دارد. گله می‌کرد که با آثارش بدرفتاری شده است. می‌دانستم چشمش به دنبال این است آثارش کجا قرار می‌گیرد.خیلی هم نباید غصه می‌خورد حتی اگر یکی از آثارش هم باقی مانده بود مبین آن حضور شگفت‌انگیز می‌شد.

 

آغداشلو در ادامه حرف‌هایش اظهار کرد: وزیری‌مقدم در طول حیاتش از یاد نرفته بود و در یاد ماند. اما اصل مسأله در این است که ما به عنوان دریافت‌کننده‌ها چه می‌کنیم؟ هر هنرمندی رسالتش را انجام می‌دهد.

 

او که عصر ۵ مهرماه در خانه هنرمندان ایران سخن می‌گفت، گفت: در دوره‌ای منزلش نزدیک منزل ما بود و من پیش او می‌رفتم. شخصیت خیلی خاصی داشت. اما این شخصیت از کجا می‌آمد؟ مروری ساده مشخص می‌کند جایگاه او چه بوده است. اگر بخواهم از سه نفر هنرمند مدرنیست ایران یاد کنم، یکی از آن‌ها وزیری‌مقدم است. او به دوره‌ای تعلق داشت که هنرمندان سفر می‌کردند و در جهان می‌آموختند و استاد می‌شدند و می‌پروراندند. در دوره‌ای که او به ایتالیا رفت هنر معاصر ایتالیا آخرین بخش جذاب خود را طی می‌کرد اما او بسیار آموخت و شکل خود را پیدا کرد.

 

این هنرمند همچنین بیان کرد: حتی یکی از چند دوره کار وزیری کافی بود جایگاهش را تثبیت کند. او پر از جستجو و امید و روحیه و کار سرشار بود. مجسمه‌های مفصلی را با تعداد زیادی و مواد مختلفی کار کرد و عاشقانه ساخت.وزیری به درستی فکر کرد هنرمند معاصر جهانی است و باید جهانی باشد. او عمر پرباری داشت اما دل‌شکسته بود.

 

آغداشلو با بیان اینکه وزیری‌مقدم هنرمند چالش‌گری بود و هیچ‌وقت ساکت نمی‌ماند و می‌جنگید، اظهار کرد: او به خاطر جنگجو بودنش در لحظاتی و برهه‌هایی تنها ماند. بسیار از چشمش گله می‌کرد و من فکر می‌کردم چه فاجعه‌ای است که چشم هنرمندی اینچنینی دچار آسیب شود. این موضوع را امری تقدیری فرض کردم که وزیری بر آن چیره شد.

 

او صحبت‌هایش را درباره محسن وزیری‌مقدم این چنین ادامه داد: او آدم با شانی بود که کوتاه نمی‌آمد. می‌ایستاد و می‌گفت و بحث ادامه داشت. عشق او میان شاگردانش مساوی بود و حضور و وجود پیدا می‌کرد. آدمی نبود که آمدن و رفتنش بی سر و صدا باشد مشتی بود که روی طبل مسی کوبیده می‌شد. هنرمند پرآوازه‌ای بود. اصلا مهم نیست قدر او را دانستیم مانند شسته شدن اثر هنریش در ساحل دنیا اگر فرض را بر این بگیریم که در اکثریتی با خادمین فرهنگ بد رفتار می‌شود و فراموششان می‌کنند، آن‌هایی که جایگاه هنرمند را نمی‌فهمند نخواهند ماند. هنرمند تا وقتی فرهنگ زنده است، زنده است.

 

او همچنین گفت: هربار هرجا اشاره کرده‌ام با بهرام بیضایی و عباس کیارستمی چه کار کردیم؟ ما محدود و مجبورشان کردیم و سعی کردیم با پاک کن آن‌ها را از حافظه‌ پاک کنیم اما این اقدام عبثی است. اگر استاد وزیری‌مقدم‌ نمی‌بود تاریخ هنر ایران دچار نقصان می‌شد. مهم این است او آمد زندگی کرد و شاگردان برجسته‌ای را پرورش داد. وجود چنین استاد چالش‌گری وجود مغتنمی بود و بچه‌ها (شاگردانش) خود را به او می‌آویختند. او به رسالتی آمده بود.

 

در ادامه این مراسم حمید شانس ـ مجسمه‌ساز ـ  نیز اظهار کرد: اینکه استاد وزیری‌مقدم از نسل پیشگامان هنر معاصر ما و تاثیرگذارترین بوده شکی نیست. آشنایی من با محسن وزیری‌مقدم به سال ۴۹ برمی‌گردد وقتی نوجوانی علاقه‌مند به نقاشی بودم. از دهه چهل تا به حال شاهد آموزش بیش از ۵ نسل به وسیله ایشان بودم. تاثیر و شیوه نگاهی او به شاگردانش محدود نبوده است.

 

او اضافه کرد: وزیری شاگردان زیادی دارد که نقاشان مطرح و استاتید بزرگی هستند. آنچه او در آموزش بر آن تکیه داشت، آموزش شیوه نگریستن و عمل خلاقانه از خلال تحولات جهان معاصر بود. تحولاتی که خود وزیری بخشی از آن بود. گمان کنم تاثیر او وسیع‌تر از تدریسش است.

 

این مجسمه‌ساز اظهار کرد: شخصیت او را کسی نمی‌توانست نادیده بگیرد، وزیری‌مقدم راحت‌الحقلوم نبود او سازش‌ناپذیر و اهل مبارزه بود. آنچه به شخصیت وزیری‌مقدم توانایی خلاقیت ویژه می‌دهد مسیر تحول زندگی شخصی او از فردی متمول به جوانی رها شده در تنهایی و فقر است. او در عنفوان جوانی باید جهان را بشناسد و در مبارزه‌ای سخت راه آینده را هموار کند و در جهان روزگار آن روز آینده‌ای جذاب را جستجو کند. از دل این وضعیت شخصیتی استوار به اصول و گاهی تلخ برای دیگران به وجود آمد.

 

شانس در ادامه بیان کرد: این خصلت را در کار و تدریس پر انگیزه و اشتیاق در ترویج نگاه نو او می‌توان دید. فکر می‌کنم او مبارز پیشرفت و تعالی است و نه مبلغ هنر نو. آدم‌هایی مانند وزیری‌مقدم جان‌های سخت و شیفته زندگی هستند. او از نظر جایگاه تاریخی در خط پیش قراولانی بود که در تغییر چهره انسان از سنت به نو تقش جدی داشت. او متعلق به فوج عظیم شکل‌دهندگان مسیر تحول است. وزیری‌مقدم سمبل نمادی است که ما باید از او بهره‌برداری کنیم.

 

این هنرمند همچنین گفت: او تغییر نگاه دارد با کنار گذاشتن و حذف قیود کمال‌الملکی، نگاهی انقلابی نه برای حفظ سنت گذشته بلکه برای اشتیاق به ساختن آینده دارد. همسویگی مسیر زندگی و آموخته‌ها کمک کرد نقش اساسی در گذر نقاشی از سنت به نوگرایی داشته باشد. این همزمانی است که قابلیت‌هایش را منفاوت می‌کند و نقشش را به عنوان هنرمند خلاق نشان می‌دهد. به نظر من وزیری شرح هنر نوگرا نیست سهم هنر نوگرای ما در هنر جهان است.

 

شانس سخنانش را اینگونه به پایان برد: تنها شاخص‌ترین چهره‌ها هستند که پس از مرگ تداوم پیدا می‌کنند. به نظر من در جغرافیای هنر تجسمی مملکت ما با گذر زمان جایگاه جدی‌تر و رفیع‌تری را می‌توانیم قائل باشیم. اینجور آدم‌ها هرچند فقدانشان سخت باورپذیر می‌شود اما تا مدت‌ها روشن‌گر راه ما خواهند بود.

 

در بخش پایانی این مراسم هامون وزیری‌مقدم ـ فرزند محسن وزیری‌مقدم ـ اظهار کرد: من از طرف برادرم و مادرم از همه تشکر می‌کنم زیرا خیلی برایمان مهم است که اینجاییم و توانستیم این مراسم را برگزار کنیم.

 

او با بیان اینکه قصد دارد سه سال و نیم آخر زندگی وزیری‌مقدم را تعریف کند، گفت: چند سال پیش با او شوخی کردم و گفتم تعداد آثارت چقدر است؟ گفت نمیدانم. گفتم اجازه بده کارهایت را جمع کنم و بدانم چه اتفاقی افتاده است. سه سال و نیم گذشت و یک عالم کار توانستیم انجام بدهیم. او خوشحال بود؛ چونک ه به من و هومن (فرزند دیگر وزیری‌مقدم) گفت الان مطمئنم برای کارهایم که دست شماست اتفاق بدی رخ نمی‌دهد.

 

هامون وزیری‌مقدم ادامه داد: مارچ ۲۰۱۵ باید می‌آمدیم تهران، به ما گفتند پدرم سرطان دارد. وقتی دکتر این خبر را به من داد از بیمارستان بیرون رفتم و گریه کردم. به او هیچ چیز نگفتیم؛ هرچند خودش فهمیده بود. فهمیدم اگر می‌خواهم او با ما بماند باید کاری انجام بدهم که زنده بماند. برای او کارگاه پیدا کردم. اتفاق بزرگی بود زیرا برای اولین بار توانستم برای دو سال و نیم هر روز با او باشم. تقریبا هرروز با من ۱۳، ۱۴ ساعت در کارگاه بود. هیچ کس نمی‌توانست جلویمان را بگیرد. تجربه عجیبی بود.

 

او همچنین با اشاره به تاسیس بنیاد وزیری‌مقدم در ایتالیا گفت: او پنج سال و نیم کار کرد و بعد از سه هفته مریض شد و از نوامبر تا آگوست روی تخت بود. او به من می‌گفت هیچ چیز به اندازه کتاب زندگی‌نامه‌اش برای او مهم نیست. کتاب منتشر شد و آن را به او نشان دادیم.

 

فرزند محسن وزیری‌مقدم بیان کرد: آخرین شب که نزد او رفتم چهار ساعت در بیمارستان ماندم. بعد از مدت‌ها اصلا درباره کار حرف نزدیم. من با حس خوبی او را ترک کردم. نه اشک داشتم و نه ترس چون این دفعه محسن برده بود. او به ما وقت داد تا بتوانیم این روز را تحمل کنیم. او به من می‌گفت تو هم مانند من خیلی حساسی. هر روز که به بیمارستان می‌رفتم می‌گفت آرزو دارم حالم خوب باشد تا باهم به کارگاه برویم. او اگر ۱۰ ماه را تحمل کرد به خاطر ما بود. دکترها گفتند اصلا زجر نکشید. خوشبختانه توانستیم او را همانگونه که خودش تصمیم گرفت در گورستان هنرمندان رم به خاک سپردیم.

 

او در پایان گفت: خیلی وقت‌ها از اخلاق او حرف می‌شود اما بدانید این آدم هرچقدر جدی و بد اخلاق بود، اما قلب بزرگی داشت.

 

به گزارش ایسنا، محسن وزیری‌مقدم ـ طراح، نقاش و مجسمه‌ساز ایرانی ـ صبح جمعه ۱۶ شهریور ماه ۱۳۹۷ در سن ۹۴ سالگی در شهر رم ایتالیا درگذشت و در گورستان هنرمندان همان شهر به خاک سپرده شد.

 

وزیری مقدم از شاخص‌ترین نقاشان نوگرای ایران بود که با رویکردی مدرنیستی و سبکی شخصی، آثاری بدیع و منحصر به فرد خلق کرده است. او از نخستین دانش‌آموختگان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و در سال‌های ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۵ ریاست دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران را بر عهده داشت.

 

 

  • 16
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش