پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۲:۲۷ - ۱۲ شهریور ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۶۰۳۲۴۴
شبکه نمایش خانگی

سریال مهران مدیری به چه اتفاقات و موضوعاتی کنایه می‌زند؟

حواشی سریال هیولا,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,شبکه نمایش خانگی

سریال «هیولا» به کارگردانی مهران مدیری در نمایش خانگی به پایان راه نزدیک شده و تنها یک قسمت تا پایان این سریال طنز باقی مانده است. محبوب‌ترین ویژگی این سریال که در طول زمان پخش مورد توجه مخاطبان بود، کنایه‌ها و انتقادات قصه به موضوعات واقعی بود که خارج از قصه اتفاق افتاده و مخاطب درباره آن‌ها پیش‌زمینه ذهنی داشت. طرح این موضوعات به زبان طنز هم باعث شده بود شوخی‌های انتقادی سریال بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.

۱- صندوق ذخیره فرهنگیان

دیگر کمتر کسی است که از ماجرای فساد مالی بانک سرمایه و سوءاستفاده از پول‌های صندوق ذخیره فرهنگیان خبر نداشته باشد. مهران مدیری در سریال «هیولا» این موضوع را بهانه روایت قصه‌ قرار داده و اشاره‌های واضحی به آن دارد. در سریال مؤسسه‌ای به نام «خاف» وجود دارد که مخفف «خاک پای فرهنگیان» است و ظاهراً ادعای خدمت به فرهنگیان را دارد اما با دزدی و اختلاس، سپرده‌های معلمان را بالا کشیده است و بدهی آن‌ها را پس نمی‌دهد. ماجرای اصلی سریال و دردسرهای «هوشنگ» از همین آشنایی با موسسه خاف اتفاق می‌افتد و این موضوع نقش پررنگی در سریال دارد. بی‌تفاوتی مؤسسه به دزدی‌هایشان، بی‌مسئولیتی آن‌ها در قبال سپرده‌گذاران و دزدی‌ و اعمال خلاف دیگر آن‌ها که به مرور رو می‌شود، قصه را جلو برده و طنز تلخ سریال را تقویت کرده است.

۲- مراسم حراج تهران

مراسم حراج تهران هر سال با حضور مجموعه‌داران هنری، برای خرید و فروش آثار هنرهای تجسمی برگزار می‌شود و همواره زمزمه‌هایی درباره حواشی و پشت‌پرده‌های مراسم به گوش می‌رسد. سریال «هیولا» از حراج تهران هم غافل نمانده است. هوشنگ، کامروا و همکارانش سرمایه‌دارانی هستند که درکی از هنر ندارند، آنان برای جمع‌آوری ثروت به دنبال خرید آثار نقاشانی می‌گردند که مرگ‌شان نزدیک است و فوت آن‌ها می‌تواند باعث شود قیمت تابلویی که خریده‌اند در حراج‌های بعدی بالا برود. آن‌ها یک طبقه از زیرمجموعه «خاف» به نام «گاخاف» را به تابلوهایی که تا به حال خریده اند اختصاص داده‌ و به آن جا به چشم گاوصندوق «خاف» نگاه می‌کنند! «هیولا» کنایه‌های جالبی به ماجرای خرید و فروش تابلوهای نقاشی در حراج دارد و به این بهانه لحظات کمدی مختلفی در قصه ایجاد شده است.

۳- قانون پایستگی اعضای هیئت مدیره

در بسیاری از سازمان‌ها و نهادها، مدیرانی وجود دارد که همزمان مدیریت چند مجموعه را برعهده دارند یا اعضای هیئت‌مدیره‌شان تغییر نمی‌کند و همان ترکیب به عنوان هیئت‌مدیره سازمان دیگری منصوب می‌شوند. در مؤسسه «خاف» هم، اعضا در هیئت مدیره تمام زیرمجموعه‌های «خاف» حضور دارند و سمت‌شان تغییری نمی‌کند با این که کار هریک از زیرمجموعه‌ها متفاوت است و با اسم مخفف شناخته می‌شوند، اما هیئت مدیره «خاف» هر زمان که قصد دارند برای زیرمجموعه‌‌ای، هیئت مدیره تعیین کنند، به طرز کمیکی فقط محل نشستن خود را تغییر می‌دهند و صندلی‌شان را عوض می‌کنند اما ترکیب تغییری نمی‌کند و حتی جلسه معارفه هم می‌گذارند! طرح این شوخی‌ها در قصه، طعنه‌ای به ناشایستگی اعضا و فرصت‌طلبی‌ آن‌ها می‌زند.

۴- اختلاسگران چندهزار میلیاردی

در سال‌های اخیر وقتی بحث فساد مالی به میان می‌آید، نمی‌‌شود نامی از محمودرضا خاوری و بابک زنجانی نبرد. این دو چهره که به دلیل فسادهای مالی چند هزار میلیاردی‌شان، در میان مردم شناخته می‌شوند در معرض انتقادات سریال قرار گرفته‌اند. خاوری و زنجانی که در سریال با نام مخفف «م.خ» و «ب.ز» از آن‌ها یاد می‌شوند، مدتی در مؤسسه «خاف» کار می‌کردند و به قول خودشان این مؤسسه باعث شده برای خود در عرصه تجارت اسم‌ورسمی دست‌وپا کنند! این شخصیت‌ها در قصه چندان محوریت ندارند و در دو یا سه سکانس، با شوخی‌هایی کنایه‌آمیز به آن‌ها اشاره می‌شود.

۵- جنگل‌خواری

هر از گاهی اخباری درباره تخریب جنگل‌ها و درختان، با هدف ساخت ویلا و ساخت‌وسازهای بی‌رویه و غیرقانونی، شنیده می‌شود و این پدیده‌ای است که در سال‌های اخیر باعث تخریب جنگل‌ها شده است. مسئله جنگل‌خواری یکی دیگر از معضلاتی ا‌ست که در سریال «هیولا» به آن پرداخته شده است. شرکت «یاران جنگل» که آن هم به نوعی جزو «خاف» است، به صورت اسمی با هدف حمایت از محیط زیست تأسیس شده، اما در عمل جنگل‌خواری می‌کند و با ساختن ویلا، جنگل‌ها را نابود می‌کند. استفاده از «هوشنگ» به عنوان مدیرعامل این شرکت و سوءاستفاده‌های کامروا از این شرکت، ماجراهای بامزه‌ای را در قصه رقم زد.

۶- ژن‌های خوب

سریال «هیولا» کنایه‌های متعددی هم به ژن‌های خوب و افرادی دارد که با وجود سن کم و نداشتن صلاحیت کافی اما تنها به برکت داشتن پدری بانفوذ، مسئولیت‌های مهمی برعهده گرفته‌اند و روی صندلی ریاست نشسته‌اند. رئیس هیئت مدیره «خاف» جوانی به نام «ارژنگ نوردیده» است که به خاطر پدرش توانسته مسئولیت بگیرد. «هوشمند کامروا» هم حتی نمی‌توانست درس‌های مدرسه‌اش را پاس کند و دانشگاه قبول شود! اما دکترایش را گرفته بود و پدرش «کامران کامروا» جایگاه ریاست صندوق را برایش در نظر داشت. مسئله ژن خوب تا به حال در فیلم و سریال‌ها هدف طعنه و کنایه بوده است و در «هیولا» تازگی ندارد.

khorasannews.com
  • 20
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش