سه شنبه ۰۴ آذر ۱۴۰۴
۱۹:۳۰ - ۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۲۰۱۴
فیلم و سینمای ایران

مروري بر پرفروش ترين فيلم هاي پس از انقلاب

ظهور کمدی های گزنده و درام های تکان دهنده

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,پرفروش ترين فيلم هاي پس از انقلاب

 مطلب حاضر مروری است گزیده و کوتاه بر فیلم های پرفروش و آثار اکران شده از آغاز انقلاب تا امروز در هر سال. اینکه چه عواملی در بروز این توفیق و گیشه موفق موثر بوده اند و گذری هم بر حاشیه های اکران آنها در مقطع اکران عمومی.در این قسمت به پر فروش ترین های اواخر دهه هفتاد و اوایل هشتاد می پردازیم.

 

 سال ۷۷، مرد عوضی

«مرد عوضی» محمدرضا هنرمند که جز اسمش، هیچ ارتباطی با ساخته هیچکاک ندارد، در سال ۷۷ به فروش ۴۰۰ میلیون و ۵۷۰ هزار تومانی دست یافت. هنرمند که در هر فیلمش ساختار شکنی های خاص خود را دارد، باز هم در به تصویر کشیدن فیلمنامه بامزه فرهاد توحیدی، نگاه فانتزی مألوفش را لحاظ کرد. او با توجه به توانایی های پرویز پرستویی در عرصه کمدی که پیش از آن در «لیلی با من است» به خوبی محک خورده بود، از این بازیگر در نقشی استفاده کرد که در نگاه نخست، در تضاد با چهره و کاریزمای او بود. با این حال پرستویی به درک خوبی از نقش و ماهیت کمدی فانتزی فیلم رسید و در تقابل جسورانه با دو کاراکتری که در داستان همسرش بودند، از پس اجرای آن بر آمد. فاطمه معتمد آریا و افسانه بایگان نقش این دو زن را داشتند و چند کمدین تلویزیونی هم نقش های فرعی را گرفتند. فیلم در دومین جشن خانه سینما در هشت رشته کاندیدا بود که در سه رشته بهترین بازیگر مرد و نقش دوم زن (زهره مجابی) جایزه گرفت. سوژه فیلم یعنی جابه جایی مغز دو انسان خیلی بکر و جدید نبود، اما با توجه به بستر کمدی فیلم خیلی مورد توجه واقع شد. از سویی طرح برخی شوخیهای به شدت نامتعارف تا آن سال در فیلم که اغلب بر پایه مسائل جنسی بود و سابقه نداشت، نگاه کنجکاو مخاطبان را معطوف آن کرد. «مرد عوضی» البته اگر چه در زمان خود دست کم از حیث مضمونی پیشرو بود، اما در میان ساخته های کارگردانش اثر چندان شاخصی محسوب نمی شود.

 

هنرمند در این فیلم پس از «دزد عروسکها» توانایی بالای خود در طرح ریزی و بسط فضای فانتزی دوست داشتنی را در سینما به رخ کشید. قدرتی که دو سال بعد در «مومیایی ۳» هم به بلوغ رسید و آن فیلم را هم در زمره پرفروش ها جای داد. ضمن اینکه فیلم در پیشبرد پایاپای شوخیهای کلامی و تصویری و ایرانیزه کردن داستانی که شاید خیلی در کشور ما امکان پذیرش آن نباشد، به درستی گام برداشته بود.

 

 سال ۷۸، قرمز

سال ۷۸ سال «قرمز» بود. فیلمی که ۳۵۰ میلیون تومان فروخت و کارگردانش را از خاکستر نشینی ناشی از شکست همه جانبه نخستین ساخته اش «صعود»، نجات داد و روی پا نگه داشت. «قرمز» یک سورپرایز تام و تمام برای تماشاگران و منتقدان بود. فیلم در جشن سوم خانه سینما در هفت رشته کاندیدا شد که در دو رشته بهترین بازیگر نقش اول مرد (محمدرضا فروتن) و نقش دوم زن (کمند امیر سلیمانی) تندیس گرفت و در دوره هفدهم فیلم فجر هم در ۱۰ رشته نامزد شد که دو سیمرغ برای هدیه تهرانی و فروتن در پی داشت و از کمند امیرسلیمانی هم تقدیر شد. توفیق این فیلم به واقع مسیر فیلمسازی جیرانی را تغییر داد و او را به فیلمساز بهتری بدل کرد. هر چند در ادامه با وجود دو فیلم قابل توجه «شام آخر» و «سالاد فصل»،‌ همچنان خیلی ها «قرمز» را بهترین ساخته او می دانند. در پرفروش شدن «قرمز» به عنوان فیلمی اجتماعی، چند عامل دخیل بودند. داستان گزنده و تکان دهنده ای که سوژه فیلمنامه جیرانی بود و بهترین بهره برداری را از کاراکتر سادیستی ناصر (محمدرضا فروتن) در مواجهه با همسرش هستی (هدیه تهرانی) داشت و این تهاجم و عتاب آزار دهنده در فیلم های پیشین آن سالها کمتر دیده شده بود. فروتن که در آن برهه با «مرسدس» بدل به یک ستاره شده بود، در کنار تهرانی که با «سلطان» و «غریبانه»،‌گیشه فوق العاده و محبوبیت گسترده ای را پیش روی خود می دید، زوج ایده آلی را تشکیل داده بودند. جیرانی حتی از کمند امیرسلیمانی هم بازی چشمگیری گرفته بود و این مثلث خیره کننده در کنار ریتم مطلوب و فیلمنامه ای با چفت و بست دقیق، «قرمز» را برای تماشاگران به انتخابی در خور بدل کرد. جیرانی در جایی درباره بخشی از این ساخته اش نکته ای گفته که شمه ای از شرایط ممیزی در آن سالها را نشان می دهد: «جایی در فیلم «قرمز» ناصر ملک (فروتن) هدفون را به گوش هستی مشرقی (تهرانی) می گذارد که آهنگ فیلم «تایتانیک» در آن پخش می شود. زمانی که «قرمز» در سینماها اکران شد، به دلیل همین آهنگ فیلم «تایتانیک»، عده بسیاری اعتراض کردند؛ در حالی که امروز «تایتانیک» در شبکه ویدئویی کشور دوبله و عرضه شده است»!

 

 سال ۷۹، شوکران

دومین صدرنشین جدول فروش در یک سال در کارنامه بهروز افخمی پس از «عروس» در سال ۱۳۷۰، فیلم «شوکران» بود که سال ۷۹ اکران شد و ۳۸۰ میلیون تومان فروش داشت. فیلم در جشن خانه سینما در هفت رشته کاندیدا شد. البته بخش عمده ای از فروش این فیلم مدیون اعتراضاتی بود که برخی گروه های مذهبی و نیز شماری از پرستاران نسبت به محتوای آن داشتند. همین مسئله منجر به آن شد که فروش سوت و کور دو ـ سه روز نخست، ناگهان اوج بگیرد. هدیه تهرانی که پس از سه فیلم «سلطان»، «غریبانه» و «قرمز» حسابی جای پای خود را در سینما محکم کرده بود، اینجا دوباره و دو سال پس از اکران فیلم پرطرفدار مسعود کیمیایی با فریبرز عرب نیا همبازی شده و همین عامل، خاطره خوش فیلم قبلی را برای سینماروها زنده می کرد. تهرانی در نقش پرستاری به نام سیما ریاحی البته در فیلم افخمی کاراکتری کمتر در قید و بند اخلاقیات بود که این رفتار، مورد اعتراض پرستاران واقع شد، (تهرانی چیزی مشابه همین نقش را یک سال پس از «شوکران» در فیلم «خانه ای روی آب» بهمن فرمان آرا هم پذیرفت تا احتمالاً ثابت کند چندان دلنگرانی از چنین اعتراضاتی ندارد!) «شوکران» یک درام عاشقانه تأمل برانگیز و احساسات گرایانه است که افخمی با افزودن چاشنی محدودی از حواشی ضمنی و اشارات گنگ سیاسی، کوشید ابعادی فراتر از قصه مردی دو زنه بیابد. افخمی در نگارش فیلمنامه از مینو فرشچی که یک سال پیش از آن در فیلم «بانوی اردیبهشت» رخشان بنی اعتماد هم حضور چشمگیر و تأثیرگذاری در نقش یک زن ارائه داده بود، بهره جست تا تصویر دقیق تری از کاراکتری مونث شوکران داشته باشد. افخمی در مصاحبه درباره این فیلم گفته: «موقعیت موج سواری من درباره شوکران باعث شد این فیلم، خیلی بهتر از فیلمنامه اش باشد. فیلمنامه «شوکران» برای غوغا بیات نوشته شده بود، ولی با عوض شدن بازیگر فیلم و آمدن هدیه تهرانی، بر اساس فیزیک بازیگر انتخاب شده، فیلمنامه و فیلم تغییر کرد».

 

 سال ۸۰، سگ کشی

بهرام بیضایی با اکران «سگ کشی» در سال ۸۰، توانست عنوان سازنده پرفروش ترین فیلم سال را از آن خود کند. کارگردان سرشناس ایرانی این فیلم را پس از ۱۰ سال دوری از عرصه سینما روی پرده فرستاد و فقط در تهران ۳۰۰ میلیون تومان فروخت. فیلم در پنجمین جشن خانه سینما در ۱۶ رشته کاندیدا شد و تندیس بهترین فیلم، کارگردانی و طراحی صحنه را تصاحب کرد. «سگ کشی» در دوره نوزدهم جشنواره فیلم فجر هم در ۱۴ رشته کاندیدا شد که در شش رشته جایزه گرفت. «سگ کشی» را از لحاظ تماتیک می توان فریاد اعتراض بیضایی در انتقاد از وضع موجود دانست که تلخی سهمگینی بر آن سایه افکنده. فیلم با آنکه یک قهرمان مونث دارد (گلرخ کمالی با بازی همسرش مژده شمسایی)، اما به نظر می رسد این خود بیضایی است که قهرمان فیلمش محسوب می شود. جهان سوداگرانه ای که در «سگ کشی» تصویر شده و پلشتی حاکم بر مناسبات کاراکترهای فیلم، نمود واضحی از ذهنیات غیر خوش بینانه فیلمساز به جامعه و محیط پیرامونی اش است. فضایی تکان دهنده که تماشاگر را با خود درگیر می کند. روند پرفروش شدن «سگ کشی» به عنوان یک درام اجتماعی گزنده در سال ۸۰، استمراری بر صدرنشینی فیلم هایی همچون «قرمز» و «شوکران» به ترتیب در دو سال پیش از آن بود. هر چند از آن سال تا به امروز، شاهد سیطره کمدی ها در صدر جدول فروش هر سال بوده ایم.

 

یکی از مهمترین دلایل فروش بالای فیلم در زمان خود، بازگشت چهره ای در جایگاه و با اعتبار بیضایی به سینما بود. البته او هشت سال بعد زمانی که با فیلم «وقتی همه خوابیم» به سینما بازگشت، باز هم تا حدود زیادی در گیشه موفق بود. فیلمی که همچنان عنوان آخرین ساخته او را با خود دارد. «سگ کشی» در عین استقبال گرمی که در گیشه و از سوی منتقدان با آن مواجه شد، بازخوردهای منفی هم کم داشت و برخی منتقدان آنرا اثری سرد، غیر منعطف و اغراق آمیز ارزیابی کردند.

 

 سال ۸۱، «کلاه قرمزی و سروناز»

فروش نیم میلیاردی دومین نسخه سینمایی با محوریت عروسک کلاه قرمزی، ثابت کرد این شخصیت تلویزیونی همچنان بلد است چطور پولسازی کند. این در حالی بود که ایرج طهماسب پس از توفیق «کلاه قرمزی و پسر خاله» در سال ۷۳ به عنوان پرفروش ترین فیلم سال، فیلم عروسکی «یکی بود، یکی نبود» و ملودرام عاشقانه «دختر شیرینی فروش» را ساخت که به اندازه کلاه قرمزی در گیشه موفق نبودند. کاندیداتوری برای دریافت جایزه بهترین فیلمبرداری (عزیز ساعتی) از دوره هفتم جشن خانه سینما، تنها افتخار فیلم بود. این فیلم بیشتر روی وجوهی از این عروسک در روایت خود بهره گرفته بود که شاید در تلویزیون مجال ایده آل و خوبی برای پرداختن به آن نبود؛ کلاه قرمزی عاشق! کلاه قرمزی در تلویزیون بیشتر روی مسائل اجتماعی و خانوادگی، البته از دیدگاه یک کودک یا همان عروسک شیطان و بازیگوش مانور می دهد، اما دراین فیلم تلاش شد روی ابعاد عاشقانه اش کار شود. با وجود فروش بالا، فیلم یک اثر بی حال و کسالت آور بود که در مرز میان کودک و بزرگسال دست و پا می زد و هیچیک را هم راضی نمی کرد. عروسک های مونث فیلم هم باری از روی دوش آن بر نمی داشتند. شاید اگر تمهیدی که طهماسب و حمید جبلی در افزودن عروسکهای جدید بامزه به نسخه تلویزیونی کلاه قرمزی و سینمایی بعدی و بازنگری در نگارش متنهای آن اندیشیدند نبود، این عروسک و آثار مرتبط با آن محبوبیت امروز را نداشتند.

 

 سال ۸۲، توکیو بدون توقف

بی اغراق «توکیو بدون توقف» را باید بدترین فیلم صدرنشین فهرست سالانه پرفروش ترین آثار سینمای ایران طی سی و اندی سال گذشته دانست. فیلمی که اشکالات ساختاری و محتوایی فراوان آن زیر سایه بازی و محبوبیت مهران مدیری قرار گرفت و مردم را به سینماها کشاند تا فروشی ۴۳۰ میلیونی برای آن رقم بخورد. سعید عالم زاده این کمدی سطحی را بر اساس فیلمنامه ای از فرهاد توحیدی ساخت و پانته آ بهرام، حسن شکوهی، گوهر خیراندیش، الیزابت امینی و… دیگر بازیگرانش بودند. توحیدی دو ـ سه سال قبل از آن دو کمدی پرفروش «مرد عوضی» و «دنیا» را نوشته و رگ خواب مخاطبان عام دستش آمده بود. عالم زاده اما با وجود موفقیت تجاری «توکیو بدون توقف»، تا امروز امکان حضور دوباره در سینما را نداشته و به سوی تلویزیون سوق پیدا کرده است که در آنجا هم کار قابل توجهی نداشته. مدیری که محور این فیلم بود،‌ گلیان تصویر را به عنوان اسپانسر و تهیه کننده ساخته های تلویزیونی پرطرفدارش در آن روزها با خود همراه کرد و بازیگردانی را هم به عهده گرفت! مدیری در این فیلم همان نقشی را داشت که مل گیبسون یکی ـ دو سال پیش از ساخت «توکیو بدون توقف» در «آنچه زنان می خواهند» بازی کرد؛ مردی که بر اثر بروز اتفاقی، ذهنیت زنان را می خواند! فیلم البته یک کپی دست چندم و مملو از بازیها و شوخیهای غیر قابل تحمل بود. در واقع تا سینماروها و مردم آمدند از کیفیت بنجل این فیلم مطلع شوند، فروش آن تا آستانه نیم میلیارد تومان پیش رفته بود!

 

 سال ۸۳، مارمولک

«مارمولک» نهمین فیلم کمال تبریزی قطعاً اگر در مسیر اکران دچار مشکل نمی شد و دوره نمایش عمومی کامل و بی دردسری را سپری می کرد، می توانست عنوان نخستین فیلم میلیاردی سینمای ایران را در اختیار بگیرد. با این حال فیلم در سال ۸۳ به فروش ۷۷۰ میلیونی دست یافت که در نوع خود چشمگیر بود. فیلم یک تابوشکنی تمام عیار در پرداخت به زندگی روحانیون بود که تا پیش از آن از جمله در فیلم هایی مثل «زیر نور ماه» (رضا میرکریمی) صرفاً با نگاهی محتاطانه و بدون هر گونه شوخی به آنان پرداخته شده بود. البته این تغییر و تحول در پرداخت به کاراکترهای روحانی در آثار نمایشی در تلویزیون هم طی اوایل دهه ۸۰ شکل گرفته بود و نمونه های آنرا در سریالهای «گمگشته» (رامبد جوان) و «او یک فرشته بود» دیده بودیم. «مارمولک» اما یک استثنا در نوع خود بود. حتی طرح این بحث که فیلم اقتباسی از فیلم «ما فرشته نیستیم» ساخته نیل جوردن با بازی رابرت دنیرو، شون پن و دمی مور است نیز نتوانست نقطه ضعفی جدی برای فیلم شمرده شود. با آنکه مشخص بود ایده و پرداخت فیلم متعلق به پیمان قاسم خانی است، اما همان موقع گفته می شد برای آنکه حساسیت ها پیرامون فیلم افزایش پیدا نکند، طرح اولیه فیلم به منوچهر محمدی تهیه کننده آن منسوب شد. ضمن آنکه حضور پرویز پرستویی در نقش اول این فیلم به عنوان بازیگری که با فیلم مهم و ارزشی «آژانس شیشه ای» شناخته می شد، از ملزومات غیر قابل انکار در ساخت آن بود. بازیگری که بی شک در آن مقطع مشابهی برایش موجود نبود. او برای بازی در «مارمولک» در فجر ۲۲ جایزه ویژه هیات داوران را گرفت و در جشن خانه سینما هم صاحب تندیس شد. کسب سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و فیلم در فجر هم دیگر افتخارات «مارمولک» بودند.

 

فیلم «مارمولک» پس از چند هفته اکران از پرده پایین کشیده شد. تبریزی در مصاحبه ای درباره این فیلم با بیان اینکه قرار بوده نام آن «آدرس خدا» باشد، اما این اتفاق نیفتاد گفته است: «طنز «لیلی با من است» خیلی بیشتر از «مارمولک» ، ‌اما هجو آن کمتر بود. من «لیلی با من است» را با سختی و دشواری بیشتری نسبت به «مارمولک» ساختم. از روحانیون تا مسوولان دولتی همه جلوی من ایستادند که آنرا نسازم. درباره «مارمولک» ممکن است خیلی حرف ها بزنند و حتی بگویند تبریزی می خواسته روحانیت را مسخره کند، اما اینکه بگویند به من گفته اند نام فیلم را عوض کن، اما من این کار را منوط به دریافت پول کرده ام، بی انصافی است!».

 

 

 

 

 

banifilm.ir
  • 10
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش