پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۴
۱۸:۱۵ - ۱۵ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۳۷۲۴
فیلم و سینمای ایران

گفتگو با محمدحسین فرحبخش به بهانه کمدی جنجالی پا تو کفش من نکن

محمدحسین فرحبخش,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

پا تو کفش من نکن جدیدترین ساخته محمدحسین فرحبخش که این‌روزها روی پرده است از چند روز پیش از آغاز اکرانش با موج جنجال‌ها مواجه شد و همین هم می‌تواند نشانه اهمیت این فیلم باشد. فیلمی در مایه‌های دیگر ساخته‌های دفتر سینمایی پویافیلم؛ که این‌بار، البته برخلاف روند مرسوم این دفتر مبنی بر ساخت فیلم‌های جدی‌تر توسط شخص فرحبخش، توسط این تهیه‌کننده تأثیرگذار جلوی دوربین رفت؛ و از همان آغاز با انواع انتقادات و اعتراضات روبه‌رو شد. این فیلم که با نویسندگی زهرا میرهادی داستان دو زوج را روایت می‌کند، برای ثبت ازدواج به محضر می‌روند، ولی شلوغی محضر عاملی می‌شود برای رخداد اتفاقی غیرمنتظره و درنهایت گره‌خوردن زندگی این دو زوج به یکدیگر؛ از بازی بازیگرانی چون سحر قریشی، یوسف تیموری، بهنوش بختیاری، علی صادقی، سیروس گرجستانی و رضا ناجی بهره‌مند است. آنچه در پی می‌آید، گفت‌وگویی است با سازنده این کمدی جنجالی درباره مسائل و مصایبی که با نمایش این فیلم پشت‌سر گذاشته است.

 

عرصه تنگ سینمای اجتماعی و سری که درد نمی‌کند

 

ظاهرا گفته‌اید که خیلی اذیت‌تان می‌کنند.

زیاد نمی‌خواهم درباره این چیزها حرف بزنم. در واقع من تمام مسائلی از این قبیل را در نامه‌ای که خطاب به ایل‌بیگی و... نوشته بودم، گفته‌ام.

 

نامه‌تان حاوی انتقادات تندی بود. دلیل آن انتقادات از ایل‌بیگی چه بود؟

مسأله من کلیت سینما بود، اما در مورد فیلم خودم هم انتقاد داشتم. درحالی ‌که ما در پویافیلم عادت نداریم فیلم را پيش از اكران به كسي نشان دهيم، اما عده‌ای از طریقی پا تو کفش من نکن را دوماه پیش از اکران دیده و حتی درباره آن نقد منفی هم منتشر کرده بودند. حبیب ایل‌بیگی معاونت معزول نظارت و ارزشيابي ارشاد که به خواست تهیه‌کننده‌ها معزول شد، از همان ابتدا مخالف فیلم ما بود. در واقع درحالی ‌که شوراي بازبيني با آن مشكلي نداشت و فقط چند اصلاحيه وارد كرد، اما ایشان که اجازه این کار را نداشت، به شکل غیرقانونی چندین ماه فيلم را نگه داشت. حتی به ما خبر دادند که این مدیر معزول دي‌وي‌‌دي فيلم را به يك‌سري نهادها و خبرنگاران نشان داده بود. درحالی‌ که فیلم ما با اكثريت آرا تصويب شد، ایشان همچنان مخالف بود.

 

با وجود انتقاداتی که درباره شما وجود دارد، اما نمی‌توان انکار کرد که در همین دفتر شما فیلم‌هایی مثل آواز قو هم ساخته شده است که یکی از جدی‌ترین فیلم‌های اجتماعی دوران اصلاحات بود. می‌توانید بگویید چرا این روزها دیگر از آن جنس فیلم‌های جدی منتقد و معترض ساخته نمی‌شود؟

خب، این را دیگر باید از آقایان مسئول پرسید. این دوستان چنان عرصه را بر فیلمسازان تنگ کرده‌اند که کمتر کسی جرأت می‌کند طرف ساخت فیلم‌های اجتماعی برود.

 

یعنی شما عمدی در این موضوع می‌بینید؟

طبیعی است وقتی فیلم شما را از همان ابتدا با عنوان سیاه‌نمایی محکوم کنند؛ و در ادامه هم در صورتی که بتوانید از فیلترهای ارشاد بگذرید، تازه به مسائل و مصایبی چون تحریم‌های شهرداری و حوزه هنری و... برسید، معلوم است کسی سرش درد نمی‌کند که سراغ این‌جور کارها برود دیگر.

 

با همه چیز می‌شود شوخی کرد

 

خیلی‌ها پا تو کفش من نکن را در ارتباط نزدیک با پنجاه کیلو آلبالو شمرده‌اند؛ و حتی پیش از اکران فیلم‌تان در یکی از رسانه‌ها مطلبی درج شد که می‌گفتند پنجاه کیلو آلبالوی شماره دو که این نیز مبتذل و مستهجن است، می‌خواهد روی پرده بیاید و حتی پیشنهاد کرده بودند که ارشاد این فیلم را توقیف کند.

اول این‌که من حرف‌هایم را درباره آن رسانه خاص در چند نامه و مصاحبه گفته‌ام و نمی‌خواهم آن حرف‌ها را تکرار کنم، اما درباره این‌که پا تو کفش من نکن تحت‌تأثیر پنجاه کیلو آلبالوست، باید این را بگویم که پا تو كفش من نكن قبل از پنجاه كيلو آلبالو نوشته شده. در واقع ما در ‌سال ٨٨ ، يك‌بار پروانه ساخت این فيلم را گرفتیم؛ كه آن‌موقع به دلایلی ساخته نشد. حتی وقتی برای اولین‌بار فيلم ماني حقيقي را ديدم، به خودش هم گفتم که اين قصه ماست!

 

این را البته در جایی گفته‌اید اما خیلی دلم می‌خواهد بحث را بازتر کنید. این دو فیلم نگاهی خاص به موضوع ازدواج دارند که شائبه نگاه غیردینی به این مقوله را ایجاد می‌کند. شما به‌عنوان سینماگری که معروف به مذهبی‌بودن است، چگونه سراغ داستانی با چنین شائبه‌هایی می‌روید؟

ببینید؛ بدی بعضی مصاحبه‌ها این است که از برخی چیزها می‌گذرند و به‌تبع آن، من هم پاسخی به ان موضوع نمی‌دهم و می‌گذرم و موضوع ناگفته می‌ماند. پس از شما تشکر می‌کنم که با بحث درباره این چیزها کاری می‌کنید و سوءتفاهم‌ها باقي نماند. اما درباره سوال شما؛ چه کسی می‌گوید پا تو کفش من نکن یا حتی پنجاه کیلو آلبالو نگاه ضددين و ضدفرهنگ دارند؟ تهمت‌زدن به این شکل کاری ندارد، اما این‌جوری نمی‌شود که هروقت از فیلمی یا آدمی خوشمان نیاید، یک انگ ضددین و ضدفرهنگ بزنیم و بازی را تمام‌شده بدانیم. این کار نه دینی است و نه انسانی. من این جملات را فقط به شما نمی‌گویم، بلکه همان زمان که آقاي جنتي فيلم مانی حقیقی را توقيف كرد، چه حضوري و چه در رسانه‌ها در این مورد اعتراض کردم. در واقع درست نیست این فيلم‌ها را که براي اوقات‌ فراغت مردم ساخته شده‌اند، با این اتهامات کلی دچار مشکل کنیم.

 

یعنی این انتقاد را قبول ندارید دیگر؟

نه که ندارم. اگر این فیلم‌های پرفروش ضددین هستند، یعنی اين همه آدم كه این فيلم‌ها را ديدند، بي‌دين هستند؟ نمی‌شود که. یعنی ما بعد از حدود ٤٠سال زندگی در جمهوری اسلامی نمی‌فهمیم چه چیزی ضددینی است؟ در پاسخ به این قبیل انتقادها من فقط می‌توانم بگویم که در جمهوری اسلامی نمی‌شود فیلم ضددینی ساخت. تازه باید این را هم بگویم که من در این‌جا درباره فیلم خودم حرف می‌زنم که خيلي از چیزهایی كه در آن مطرح می‌شود، با فیلم پنجاه كيلو آلبالو فرق دارد. آخر چگونه می‌توان این نکته را که در یک محضر ازدواج اسم دو زوج اشتباهي مي‌رود، توي شناسنامه آن يكي با این اتهامات مواجه کرد؟ واقعا برای این کار فقط یک فکر مریض باید داشت.

 

اما می‌گویند که ازدواج یک امر دینی است و انتقاد به آن...

من یک مسلمانم. باور و ایمانم نیز از آنها نیست که بعد از انقلاب تغییر کرده‌اند. من همیشه همین‌گونه بوده‌ام و به این دلیل مطمئن باشید هرگز شرعيات و اعتقادات را زير سوال نمي‌برم. درواقع اصلا حق هم نداريم به اعتقادات مردم توهين كنيم. من حرف مرحوم شهيد مطهري همیشه در ذهن و زبانم است که به کسانی که معنویات را زیر سوال می‌برند، مي‌گويد بيايید بحث كنيم تا معلوم شود حرف کسی که توهین می‌کند باطل است. در مورد بحث خودمان، اما این نکته هم باید يادتان باشد که زبان طنز با جدي فرق مي‌كند. خدا خنده را فقط به انسان داده و بنابراین در این جامعه افسرده یکی از وظایف فیلمسازان خنداندن مردم است.

 

به‌ کسانی که می‌گویند با موضوعاتی از این قبیل نباید شوخی کرد، چه می‌گویید؟

موضوعاتی از این قبیل که هیچ، حتی با موضوعات دیگر هم می‌توان شوخی کرد. حداقل این‌که ممنوعیت شوخی با این قبیل چیزها را من و شما و نویسنده فلان روزنامه تعیین نمی‌کند. تعیین‌کننده این مباحث اول شرع است و بعد عرف. وقتی عرف جامعه نگاه بازی به این موضوع دارد و شرع هم با اين مسأله مشكلي ندارد، چه کسی می‌گوید نباید با این چیزها شوخی کرد؟ می‌بینید که در پاسخ جز يك‌سري متحجر باقی نمی‌مانند و این البته ماجرای ديگري است. این نوع تحجر فقط‌وفقط ميوه نفاق می‌دهد. من یک بار دیگر این جمله را می‌گویم و دیگر دراین‌باره حرف نمی‌زنم. وقتی با چیزی مشکل داریم، نگوييم دين اين را مي‌گويد، بلکه مردانه بیاییم بگوییم که اين حرف من است. درباره پا تو کفش من نکن هم فيلم را ببينيد که آیا خلاف شرع است یا نه. این را هم در نظر داشته باشیم که اگر با دید مریض به مسائل نگاه كنيم،‌ این دید مریض می‌تواند همه چیز را هم زير سوال ببرد.

 

محدودیت سنی تماشاگران پا تو کفش من نکن

 

شما با محدودیت سنی تماشاگران پا تو کفش من نکن موافق بودید؟

اصلا در این مورد کسی چیزی به من نگفت که مخالف باشم یا موافق. يكي از خبرگزاري‌ها اين شايعه را راه انداخت و بقیه هم دنبالش کردند و همه گفتند که فیلم ما محدودیت سنی دارد. چون خبرنگاران هم چیزی از ماجرا نمی‌دانستند و فیلم را ندیده بودند، گول خوردند و ماجرا را آنها هم ادامه دادند.

 

خیلی‌ها عقیده داشتند محدودیت سنی را خودتان شایع کرده‌اید تا از نظر تبلیغاتی به فروش‌تان کمک کند.

این هم نشانه‌ای دیگر از همان ذهن‌های مریض است دیگر...

 

در کل این محدودیت باعث افزایش فروش‌تان شد؟

نه چندان. البته در فیلم ما محدودیت و ممنوعیت سنی نبود و فقط گفته بودند توصیه نمي‌شود زیر ١٢‌سال این فیلم را ببینند؛ نگفته‌اند ممنوع است. باید این را بدانیم که مردم در بند این‌جور چیزها نیستند و درواقع خيلی این‌جور مسائل را جدي نمي‌گيرند. وقتی می‌آیند و مثلا می‌گویند که فلان فیلم برای تماشاگران بالای ۱۸‌سال ساخته شده، مردم چون می‌دانند که درواقع چه نوع فیلم‌هایی برای این گروه سنی ساخته می‌شود که در ایران اصلا امکانش نیست، فقط‌وفقط مي‌خندند و از کنار ماجرا رد می‌شوند.

 

سلایق و علایق شخصی

 

می‌توانید تحلیل خودتان را از فیلم پا تو کفش من نکن با مخاطبان ما در میان بگذارید؟

پا تو كفش من نكن یک فیلم مفرح و سالم است. فیلمی که استار به آن مفهوم سینمایی‌اش ندارد، اما فيلم سالمی است که براي پركردن اوقات ‌فراغت مردم ساخته شده است. این‌جا باید این نکته را یک بار دیگر توضیح دهم که پر کردن اوقات ‌فراغت در جمهوری اسلامی به‌صورت ضددینی و ضدفرهنگی مقدور نیست؛ چون اصلا جمهوري اسلامي اين اجازه را به تو نمي‌دهد. در حقیقت ممكن است یک فيلمي فیلم به اصطلاح فرهنگی نباشد، اما ضدفرهنگ هم نيست.

 

بعد از ساخت پنج فیلم در مقام کارگردان می‌توانید بگویید کدام فیلم‌تان به سلیقه شما نزدیک‌تر است؟

از بین فیلم‌هایم می‌توانم بگویم که از نظر كارگرداني آب‌نبات چوبي را بیشتر از فیلم‌های دیگرم دوست دارم. آن فیلم را درواقع می‌توانم حاصل پختگي سال‌های ‌سال حضور و فعاليت در سينما بدانم. اما همه چیز هم فقط کارگردانی نیست و به این دلیل هم به فیلم زندگی خصوصی هم اشاره می‌کنم که از نظر موضوعي می‌شود گفت که تكرارناپذير است. به عبارت بهتر، فیلمی است درباره اعتقادات و حرف‌های در گلو مانده من که حدود سه دهه مسكوت مانده بودند.

 

شما در دفتر خودتان بیشتر کارهای جدی‌تر را کارگردانی می‌کنید و ندیده بودیم که سراغ کمدی بروید. چه شد که تصمیم گرفتید فیلم پاتو كفش من نكن را خودتان بسازید؟

تصمیم نگرفتم، بلکه مجبور شدم. در حقیقت حرف آنهایی که می‌گفتند فرحبخش فيلم‌هاي كمدي را مي‌دهد ديگران بسازند، فيلم‌هاي اجتماعي را خودش كارگرداني مي‌كند، درست بود. درواقع این فیلم را هم قرار بود آرش معیريان بسازد. همه کارهای فیلم را هم این کارگردان انجام داده بود، حتی كستينگ هم كرده بود. اما انگار مقدر بود که این فیلم را من بسازم. درست چند روز مانده بود به شروع فيلمبرداري این فیلم که پاي آرش معیریان شكست و او در نتیجه از ساخت این فیلم عذرخواهي كرد. من هم که تهیه‌کننده‌ام و معذوریت عوامل را می‌دانستم که زمان بستن قرارداد با این فیلم طوري برنامه ريخته بودند كه بعد از آن به كارهاي ديگرشان برسد و نمي‌شد فيلمبرداري را عقب انداخت، ناچار شدم خودم پا تو کفش من نکن را بسازم.

 

اگر یک‌بار دیگر اتفاق بیفتد، باز هم این فیلم را می‌سازید؟

نمی‌گویم پا تو کفش من نکن نقطه عطف كارنامه من است، نه. قطعا این‌گونه نیست. اما از ساخت آن پشيمان هم نيستم. درواقع این فیلم را یک فيلم استاندارد می‌دانم. درست است که سليقه شخصي من فيلم‌هاي اجتماعي است. اما به‌هرحال این یکی هم فیلم قابل‌ قبولی است که مردم بروند سينما بخندند با فیلم که این هم می‌تواند برای ما باقيات صالحات باشد.

 

 

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 16
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش