شنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۴
۱۰:۲۳ - ۱۵ آذر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۹۰۳۹۹۶
فیلم و سینمای ایران

بررسی درخواست سینماگران از رئیس جمهوری برای لغو الزام پروانه ساخت

نوبت اصلاح مدار معیوب فیلمسازی

منوچهر محمدی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

بیش از ۲۰۰ فیلمساز و دست ‌اندرکار سینما عصر روز سه‌شنبه ۱۳ آذرماه در نامه‌ای خطاب به رئیس جمهوری، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سازمان سینمایی خواستار لغو الزام برای دریافت «پروانه ساخت» شدند؛ این درخواست البته خواسته‌ای است که ماه‌ها از زبان اهالی سینما شنیده می‌شود و حالا با بر مسند مدیریت نشستن حسین انتظامی در سازمان سینمایی در قالب نامه‌ای به ریاست جمهوری ظهور و بروز یافته است تا شاید فیلمسازان فضایی را شبیه به آنچه در مطبوعات و چاپ کتاب وجود دارد تجربه کنند و نظارت به زمان بعد از تولید اثر موکول شود.

 

در گفت‌وگویی با منوچهر محمدی (تهیه‌کننده)، محمد مهدی عسگرپور (تهیه‌کننده و کارگردان) و هوشنگ گلمکانی (منتقد سینما) مشکلات مرتبط با صدور پروانه ساخت و راهکار اجرایی برای حذف آن را جویا شده‌ایم که با حذف سؤالات مطرح شده ماحصل صحبت‌های هوشنگ گلمکانی و محمد مهدی عسگرپور در قالب دیدگاه را در ادامه می‌خوانید.

 

آیین‌نامه پروانه ساخت در دهه ۶۰ در شرایطی به تصویب هیأت وزیران رسید که متناسب با شرایط فیلمسازی آن دوره کارکردهایی داشت. آن کارکردها چه بود و امروز چقدر کاربرد دارد؟

 پروانه ساخت یا موافقت اصولی که در صنایع مطرح است به منظور اشراف کلی یک نهاد یا وزارتخانه و جمع‌آوری اطلاعات است تا به عنوان مثال اگر در یک شهرستان یک شرکت شوینده وجود دارد و شرکت دیگری هم درخواست تأسیس دارد آن را به شهرستان دیگری منتقل کنند تا هم اشتغالزایی شود و هم بازگشت سرمایه؛ در کنار آن دولت تسهیلاتی را برای این شرکت فراهم می‌کند.

 

شبیه همین اتفاق در دهه ۶۰ برای سینما شکل گرفت و مجموعه‌ای از حمایت‌های وزارت ارشاد و بنیاد فارابی که نقدینگی، وام، وسایل و تجهیزات فیلمبرداری و نگاتیو و لابراتوار و حتی استودیو و صدا را هم شامل می‌شد به گذر از پروانه ساخت و اخذ آن موکول شد اما به مرور از دامنه حمایت‌های دولت در بخش‌های غیرنقدی کاسته شد و در دهه ۸۰ و ۹۰ عملاً به صفر رسید. حمایت نقدی هم که در قالب وام و تسهیلات به فیلم‌ها تعلق می‌گرفت با توجه به چند برابر شدن قیمت تمام شده یک فیلم در ۶-۵ ماه اخیر به حداقل رسیده یعنی حداکثر ۱۰ درصد بودجه فیلم که مسلماً تأثیر بسزا و معناداری در جهت‌دهی به آثار سینمایی ندارد.

 

یعنی عملاً تنها کاربرد کنترلی شورای پروانه نمایش و به عبارت گویاتر ایجاد گلوگاهی برای ممیزی و سانسور باقی مانده است!

به اعتقاد من حتی به عنوان مکانیزم کنترل و ممیزی هم کاربرد ندارد چرا که در مرحله صدور پروانه ساخت با طرح و یا حداکثر فیلمنامه‌ مواجه هستید که به هیچ وجه تضمینی نیست بر این که با نیات و افکار سازندگان پروژه تطابق داشته باشد حتی توصیه‌ها و اصلاحیه‌هایی هم که هنگام صدور پروانه ساخت اعمال می‌شود در مقام عمل فایده‌ چندانی ندارد. اغلب مخالفت‌ها در مرحله پروانه ساخت هم با چانه‌زنی‌ها حل می‌شود و تقریباً اکثر متقاضیان از سد پروانه ساخت عبور می‌کنند اما عبور از سد پروانه ساخت مشروعیت بخشیدن به هر تولیدی است که مجوز دریافت کرده و در فرآیند تولید وزارت ارشاد هیچگونه مکانیزم نظارت کنترلی ندارد و البته نمی‌تواند هم داشته باشد؛ نه ابزارش را دارد و نه امکاناتش را.

 

اما این در حالی است که بخش زیادی از همکاران شما به این دلیل از شورای صنفی پروانه ساخت گلایه‌مند هستند که معتقدند تبدیل به رانت برای برخی اهالی سینما شده؛ این که برخی به راحتی موفق به دریافت این مجوز می‌شوند و بعضی باید ماه‌ها پشت این سد بمانند.

طبیعتاً وقتی برای هر پدیده‌ای که می‌تواند به شکل عادی جاری و ساری شود یک مسیر مشخص تعریف می‌کنید به قول یکی از دولتمردان امضاهای طلایی به وجود می‌آید و آن امضاها معنادار است. من غرضم متهم کردن کسی نیست و باز هم تأکید می‌کنم که به لحاظ ممیزی در پروانه ساخت رفتار حداقلی صورت می‌گیرد که عموماً با چانه‌زنی رفع می‌شود. در این سال‌ها کم اتفاق افتاده که با فیلمنامه کامل مخالفت شود تعدادش به زحمت به انگشتان یک دست می‌رسد. امروز پروانه ساخت کارکرد حمایتی که ندارد، کارکرد ممیزی‌اش را هم از دست داده و فقط به گذرگاه و عنصر دست و پاگیری تبدیل شده که یک عده را معطل می‌کند و جنگ اعصاب به وجود می‌آید. وقتی پدید‌ه‌ای تمام کارآمدی‌هایش را از دست داده چه اصراری بر نگهداری آن است.

 

مخالفت برخی از سینماگران با حذف پروانه ساخت به دلیل پشتوانه حمایتی برای سرمایه‌ فیلم است.آنها تصور می‌کنند که دریافت پروانه ساخت تضمین کننده دریافت پروانه نمایش و به نوعی بازگشت سرمایه‌شان در اکران است.

بله با صدور پروانه ساخت برای بچه‌ای که متولد نشده شناسنامه صادر می‌کنیم و این شناسنامه مشروعیت به وجود می‌آورد و ایجاد حق می‌کند. دولت باید مسئولیت فردی فیلمساز را به رسمیت بشناسد. هزینه فیلمسازی که بالا برود هر کسی تصمیم نمی‌گیرد هر فیلمی را بسازد و بعد روی دست دولت پهن شود و بعد از آن بحث ممیزی در اکران و فضاسازی رسانه‌ای و مشکلات اکران به وجود بیاید. این را مکرر در جلسات کارشناسی با آقایان مطرح کردم که ما باید هزینه فیلمسازی را بالا ببریم، منظور هزینه مادی نیست بلکه ریسک هزینه تولید را بالا ببریم.

 

در این سال‌ها فیلم‌هایی ساخته شده‌اند که نه توجیه هنری دارند و نه توجیه اقتصادی و نه توجیه منتقد و روشنفکرماب پسندی. بالاخره باید دارای یکی از این وجوه باشند که بگوییم به درد جشنواره‌ها می‌خورد یا به درد بخش الیت و یا مناسب مخاطب عام است یا خاص. هزینه و مسئولیت فیلمسازها که بالا برود کسانی که کننده کار هستند وارد میدان می‌شوند و ریسک سرمایه‌گذاری را می‌پذیرند الآن به واقع ریسک زیادی وجود ندارد؛ در نتیجه فیلم‌هایی اعم از سرمایه‌های مشکوک یا نیت‌های غیر سینمایی وارد حوزه اکران می‌شوند و وقتی با جهنم اکران و واقعیت برهنه اقتصاد سینما مواجه می‌شوند دادشان بلند می‌شود که اگر امکان اکران فیلم وجود ندارد دولت چرا به ما پروانه ساخت داد.

 

این مشکلات همه ناشی از اصرار بی‌موردی است که بر مدار غلط فیلمسازی داریم. چرا باید دولت خودش را به عنوان یک عامل در وسط ماجرا قرار بدهد و هزینه‌های بی‌خود بپردازد و متهم به سانسور و ممیزی شود. اگر نظرگاهی وجود دارد بر این که دولت به نوعی باید در حوزه فرهنگ اعمال حاکمیت کند طبیعتاً باید به راهکار متناسب با زمانه خودش بیندیشد.

 

و شما معتقد هستید که این اعمال حاکمیت باید به مرحله صدور پروانه نمایش موکول شود.

برخی مدیران با چنین دیدگاهی به پروانه ساخت نگاه می‌کردند اما وجود پروانه ساخت هزینه خیلی سنگینی بر دوش حاکمیت و دولت گذاشته است عمده آثاری که در مرحله پروانه نمایش دچار مشکل می‌شوند، انگشت اتهام به سمت دولت است که به فیلمنامه کامل مجوز ساخت داده و الآن حق ندارد جلوی اکران فیلم را بگیرد یا به آن اصلاحیه و ممیزی بدهد و این هزینه گران و سنگین بر دوش حاکمیت و دولت است که هیچ گونه فایده‌ای ندارد در صورتی که اگر دولت فقط به وظیفه حاکمیتی خودش یعنی پروانه نمایش البته اجرای بدون تنزل آیین نامه آن بسنده کند مسئولیت و هزینه گران را از دوش خود برداشته است.

 

مشکل اساسی و امروز سینمای ایران هم همین پروانه نمایش است. وجود نهادهای موازی و قرائت سلیقه‌ای از همین آیین‌نامه است که داد سینماگران را در این سال‌ها بلند کرده.

بله، اگر لازم است آیین نامه را بازنگری کنیم، قوانین باید روشن و شفاف باشد تا تکلیف فیلمساز روشن شود. اصل آیین نامه پروانه نمایش را بدون اعمال سلیقه اجرا کنیم. مشکل عمده ما در این سال‌ها این بوده که مدیران یا شوراها بر اساس سلیقه‌ خودشان فیلم‌ها را تفسیر و یا تأویل می‌کردند، از یک فیلم استنباط‌هایی بیرون می‌آمد که حتی روح سازندگان‌ از چنین برداشتی بی‌خبر بود.

 

آیین نامه پروانه نمایش را جدی بگیریم، عین قانون عمل کنیم و نه بر اساس سلیقه. تحت تأثیر جوسازی و شانتاژهای رسانه‌ای هم قرار نگیریم. دولت پروانه نمایش را جدی بگیرد و از موضع پروانه ساخت کنار بکشد. وقتی پروانه ساخت مفهوم ذاتی و واقعی خود را از دست داده ادامه دادن آن کار عبثی است فقط لازم است فیلم‌ها در ارشاد ثبت قانونی شوند تا مشابه‌سازی انجام نگیرد و دو نفر یک سوژه مشابه را کار نکنند.

 

نرگس عاشوری

 

iran-newspaper.com
  • 12
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش