چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
۲۱:۰۵ - ۲۹ فروردین ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۱۰۵۰۱۳
فیلم و سینمای جهان

نگاهی به «زيبايي موازی»، فيلم خانوادگی

از هم پاشیدگی روانی یک خانواده

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان,فیلم زيبايي موازی
شاید دیوید فرانکل به جمع ۲۰ کارگردان نخست هالیوود تعلق نداشته باشد و واقعاً هم جزیی از این جمع بارز و عضوی از گروههای بسیار شاخص فیلمسازی دنیا نیست اما فیلم تازه او به نام «زیبایی موازی» که ۳ ماه و اندی پیش در آمریکا و اروپا و آسیا اکران شد و هنوز در جاها و کشورهایی بر پرده های نقره ای جلب نظر می کند، نشان می دهد او از جمع فوق چندان دور نیست.

به گزارش بانی فیلم،«زیبایی موازی» اثری دراماتیک و خانوادگی و پر مضمون و البته گریه آور است و در فاصله بسیار کمی بعد از فیلم اسکاری و تحسین شده «منچستر کنار دریا» ساخته کنت اونرگان اکران شده و شباهت هایی ساختاری با آن دارد اما اگر آن فیلم نیز در کار نبود فیلمی است که به تنهایی و بدون قیاس با سایر آثار مشابه هم می تواند منظور رسانی کند و پی آمدهای از هم پاشیدگی روانی یک خانواده بر اثر ناملایمات زمان را به تصویر بکشد.

 

وقتی رخون کنار کشید

قرار بود سناریویی که الن لوب برای «Collateral Beauty» نوشته، توسط الفونسو گومز رخون اسپانیایی که فیلم سه سال پیش او به نام «من، ارل و دختر رو به مرگ» سر و صدای زیادی بپا کرد و به یکی از آثار عمده سینمای مستقل سال ۲۰۱۴ تبدیل شد، به یک فیلم سینمایی برگردانده شود اما وی که فیلم «من و ارل» او نیز برخی المان های نمادین همسو با «زیبایی موازی» دارد، پس از رسیدن به عدم تفاهم با تهیه کنندگان فیلم از پروژه ساخت آن کنار کشید و همراه با او هیو جکمن و رونی مارا هم که قرار بود دو تا از نقش های اصلی را بازی کنند، انصراف دادند و اینجا بود که ویل اسمیت وارد صحنه شد و این چنین است که او را اینک یعنی در واپسین روزهای زمستان ۲۰۱۷ در ورسیونی که دیوید فرانکل به جای گومز رخون ساخته است. سکاندار و در رل اصلی می بینیم.

 

جادوگر امور تبلیغاتی

ویل اسمیت در این فیلم ایفاگر رل هاوارد است که در امر تبلیغات و بازاریابی چنان مهارتی دارد که وی را جادوگر این حرفه می نامند. او را در شرایطی می بینیم که مشغول صحبت با همکارانش و سایر اعضای ارشد شرکت تبلیغاتی متعلق به خویش است و بحث های آنها پیرامون سال بسیار موفقی است که پشت سر نهاده اند و می خواهند سال بعدی را نیز به همان شکل رقم بزنند. با این حال فیلم «زیبایی موازی» به ما می گوید که هاوارد هر چقدر در حرفه اش دقیق و قاطع است، در مسایل اجتماعی و زندگی خصوصی مردی رقیق القلب است و پیوسته به مقوله های زندگی و مرگ و رستگاری می اندیشد و مایل نیست که زندگی اش به شکل تهی بگذرد. در همین راستا متوجه می شویم که سه شریک اصلی هاوارد در این کمپانی نیز همپای او حرکت و به نبوغ وی تکیه می کنند و آنها ویت (ادوارد نورتون)، کلیر (کیت وینسلت) و سایمون (مایکل پنا) هستند.

 

سفر به سه سال بعد

اینجا است که سناریوی لوب و فیلمی که فرانکل براساس آن ساخته، ما را به سال بعد از وقایعی که برشمردیم، منتقل می کنند و از این طریق است که درمی یابیم هاوارد از مرد به غایت موفق سه سال پیش به یک مرد مردد و اندوهگین که در دقایق بسیاری در توهم غرق است، تغییر ماهیت داده و دلیل این امر این است که او طی زمان مورد بحث و به واقع دو سال پیش دختربچه اش را که ۶ سال بیشتر نداشت، به شکلی دلخراش از دست داده است و دائماً غم او را می خورد. درست  است که او بعد از مدتی دوری از شغلش به شرکت خود بازگشته اما بر اثر مشغول بودن ذهنش به غم و حرمان دختر از دست رفته اش فقط جسم اش در محل حاضر است و حواس او جای دیگری است. با این اوصاف و توضیحات بدیهی است که این کمپانی تاثیرگذاری و نفوذ خود را از دست داده باشد و بدین روی برخی طرف های معامله این شرکت دلسرد شده و خود را کنار کشیده اند و سایر سرمایه گذاران هم تمایلی به همکاری با این کمپانی نشان نمی دهند و سه شریک و دوست هاوارد که پیشتر نیز نام و وصف شان را آوردیم، به رغم ادامه حمایت از هاوارد درصدد اعلام بی کفایتی او و برکناری اش هستند تا اداره شرکت را راساً در دست گیرند زیرا معتقدند چاره ای جز این ندارند و شرایط روحی نامساعد هاوارد آنها را به این سمت و سو سوق می دهد.

 

شرکایی نه چندان بهتر

حسن «زیبایی موازی» این است که به دقت نشان می دهد که این سه شریک نیز چندان بی نقص نیستند و به واقع ویت، کلیر و سایمون نیز  اسیر شرایط نامساعد خویش اند و در دام کوته فکری های خود افتاده اند. طبق قصه ویت آنقدر بی مسوولیتی و عدم تعهد از خود نشان داده که زندگی زناشویی اش از هم پاشیده و دخترش (کایلی راجرز) نسبت به او احساس بیگانگی می کند. کلیر آنقدر روی کارش و وضعیت کمپانی متمرکز بوده و اتلاف وقت کرده که چشم باز می کند و می بیند ۴۰ سال سن را هم رد کرده و حتی اگر همین حالا ازدواج کند، بچه دار شدن برایش نزدیک به غیرممکن خواهد بود. در این میان سایمون نیز که از دیگران خوشبخت تر است و به تازگی پدر شده و فرزند دلبندش را بسیار دوست می دارد، راز یک بیماری شدید خود را از اعضای خانواده اش پنهان نگه داشته و اینجا است که مشخص می شود بی صلاحیتی این سه نفر برای گرداندن امور شرکت اگر بیشتر از هاوارد نباشد، کمتر هم نیست.

 

چشم های لبریز از اشک

شاید موسیقی متن تئودور شاپیرو پیش از نشستن کامل بر هر صحنه و گذاشتن تاثیر لازم به سرعت به سوی حادثه بعدی پر بکشد اما بازی قوی ویل اسمیت و آن چشم های سرشار از اشک های پنهان و پیشانی درهم پیچیده و موهای خاکستری شده دو طرف سر که خبر از گذر ایام می دهند، کاملاً حاکی از دست رفتن یک عزیز و غیرقابل جبران بودن این خسران نزد این مرد محزون است. سپس نقطه کلیدی و پایانی فیلم از راه می رسد. هنگامی که ویت سه بازیگر معمولی سینما با نامهای کوچک ایمی (کایرا نایت لی)، رافی (جاکوب لایتمور) و بریژیت (هلن میرن) را استخدام می کند تا در تماشاخانه ای در همان اطراف نمایشی را تمرین کنند که نشانگر امید در عین مرگ آرزوها است. هدف پنهانی و ماموریت اصلی آنها جلب نظر هاوارد و کشاندن او به سمت استعفا از سمت اش و واگذاری سهامش در کمپانی و رسیدن ویت و دو شریک دیگر به اهداف شان و تملک این مکان است. این خصلت زندگی است که «ریا» را آمیخته با «پاکی» ذاتی دوستان می کند و مُهر آخر بر کتاب زندگی اجتماعی هاوارد و البته جبر زمان است.

 

مشخصات فیلم

۳عنوان: «زیبایی موازی»

 

۳محصول: کمپانی های برادران وارنر و انونیموس کانتنت

 

۳تهیه کنندگان: بارد دوروس، مایکل شوگر، آنتونی برگمن و کوین فریکز

 

۳سناریست: آلن لوب

 

۳کارگردان: دیوید فرانکل

 

۳مدیر فیلمبرداری: ماریس آلبرتی

 

۳تدوینگر: اندرو مارکوس

 

۳موسیقی متن: تئودور شاپیرو

 

۳طول مدت: ۹۷ دقیقه

 

۳بازیگران: ویل اسمیت، ادوارد نورتون، کیت وینسلت، مایکل پنا، هلن میرن، نائومی هریس، کایرا نایت لی، جاکوب لاتیمور، آن داود، مری بت پیل و کایلی راجرز.

 

 

 

 

 

  • 15
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش