پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۲۲ - ۲۲ مهر ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۷۰۵۲۹۳
فیلم و سینمای جهان

ناگفته هایی از قهرمان ملی لیبی

تصویر «عمرمختار» با «آنتونی کوئین» چقدر واقعی است؟

آنتونی کوئین,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

فیلم «عمر مختار»(با نام اصلی Lion of the Desert)، به کارگردانی مصطفی عقاد و با هنرمندی درخشان آنتونی کوئین در نقش قهرمان ملی لیبی، برای بیشتر دهه شصتی‌ها، فیلمی خاطره‌انگیز است. بسیاری از ما، نام «عمر مختار» را شنیده‌ایم، اما کمتر از او می‌دانیم؛ مردی که در دوران حیاتش، لحظه‌ای از مبارزه با استعمار دست نکشید و در کنار مردم مسلمان سرزمینش، حماسه‌هایی جاویدان خلق کرد. حکایت مبارزه با استعمارگران اروپایی در شمال آفریقا، حکایتی تلخ، اما غرورآفرین است.

از هنگامی که نخستین خیزش‌ها علیه استعمار فرانسه در الجزایر و به رهبری عبدالقادر الجزایری آغاز شد، تا زمانی که این مبارزات در نیمه قرن بیستم به نتیجه رسید و مسلمانان شمال آفریقا، اروپایی‌های استعمارگر را به دریای مدیترانه ریختند، هزاران فرمانده و مبارز شجاع ظهور کرد که زندگی هر کدام، مشحون از صفحات درخشان استعمارستیزی است؛ با این حال، کارنامه هیچ‌کدام از آن ها، درخشش کارنامه عمرمختار را ندارد؛ او به واقع، مبارزی خستگی‌ناپذیر بود؛ مردی که در ۶۹ سالگی، به سان شیری شرزه در عرصه صحرای بزرگ آفریقا اسب می‌تاخت و صفیر گلوله اسلحه‌اش، پشت استعمارگران را به لرزه در می‌آورد. او در ۲۰ ماه پایانی عمر خود، ۲۶۳ بار، در مکان های مختلف، با استعمارگران ایتالیایی جنگید؛ رکورد هر ۲ روز، یک رویارویی با دشمن، شخصیت عمر مختار را در تاریخ جهان، جاودانه کرده‌است.

در این نوشتار مختصر، قصد داریم به زندگی پرافتخار این مبارز نامدار نظری بیفکنیم و ببینیم، آیا شخصیتی که توسط آنتونی کوئین، در فیلم مصطفی عقاد، به نمایش گذاشته شد، شباهتی به عمر مختار واقعی داشت؟ قضاوت در این‌باره را به شما مخاطبان ارجمند می‌سپاریم.

شیخ «جبل‌الاخضر»

عمر مختار در سال ۱۸۵۸(۱۲۷۳ هـ.ش)، در منطقه «بطنان»، جایی واقع در بیابان «برقه» لیبی، به دنیا آمد. پدرش را خیلی زود از دست داد و تحت قیمومت یکی از نزدیکانش، کودکی و نوجوانی را سپری کرد و در این دوران، به فراگیری علوم دینی پرداخت. او در دوران جوانی، شیخ «زاویةالقصور» در منطقه «جبل‌الاخضر» بود و به دلیل عاملیت به دستورهای شرعی و رفتاری توام با مهر و محبت با مردم، محبوبیت فراوانی به دست آورد و اگر غرش توپ‌های استعمارگران ایتالیایی، در سال ۱۹۱۱(۱۲۹۰ هـ.ش)، در بندر بنغازی لیبی به گوش نمی‌رسید و این سرزمین، لگدکوب پوتین نیروهای اشغالگر نمی‌شد، عمر مختار در گوشه‌ مدرسه علوم دینی خود می‌نشست و دلش را به تربیت نسل آینده لیبی خوش می‌کرد؛ اما حوادث به گونه‌ای دیگر رقم خورد.

او بلافاصله پس از شنیدن خبر حمله ایتالیایی‌ها، فتوای جهاد صادر کرد و از سوی شورای علمای «جبل‌الاخضر»، به عنوان فرمانده مبارزان این منطقه برگزیده شد. برای مردم، دیدن شیخ شان، در حالی که سوار بر اسب و شتر، اسلحه به دست می‌گرفت و به نبرد می‌رفت، بسیار دلپذیر و الهام‌بخش بود. درک این‌که چرا عمرمختار اسلحه به دست گرفت و با وجود کهولت سن و جایگاه اجتماعی، شخصاً به معرکه نبرد پا گذاشت، سخت نیست. او افزون بر عمل به واجب دینی، شاهد بود که اشغالگران در بدو ورود، ۲۰ هزار لیبیایی را به قتل رساندند و صدها دختر و زن مسلمان را مورد تعرض قرار دادند. در این شرایط، هر انسان آزاده‌ای، مرگ را بر زندگی توام با ننگ برمی‌گزیند.

برافراشتن دوباره پرچم قیام

تا آغاز سال ۱۹۱۶(۱۲۹۵ هـ.ش)، مبارزان مسلمان لیبی، با رهبری افرادی مانند محمد ادریس سنوسی، توانستند بخش‌های وسیعی از کشور را آزاد و اشغالگران ایتالیایی را در چند بندر، محدود کنند. این اقدام، دیگر استعمارگران را به وحشت انداخت. انگلیس که بر مصر مسلط بود و فرانسه که الجزایر را در اختیار داشت، به کمک نیروهای ایتالیایی آمدند تا قیام سراسری لیبی را مهار کنند. تسلیم شدن سنوسی و زمین گذاشتن اسلحه از سوی او، برای به دست آوردن موقعیت بهتر در لیبی، ضربه سنگینی به قیام وارد کرد.

ایتالیایی‌ها وعده دادند که حکومت لیبی را به رسمیت خواهند شناخت.در این بین، عمر مختار که به اشغالگران اعتمادی نداشت، از سنوسی خواست که جهاد را ترک نکند و تا اخراج کامل استعمارگران، اسلحه را زمین نگذارد، اما او به این نصایح توجهی نکرد. با روی کار آمدن موسولینی در ایتالیا، فعالیت‌های استعماری این کشور در لیبی، ابعاد تازه‌ای پیدا کرد. سنوسی، مجبور به فرار از کشور و اقامت اجباری در مصر شد و ایتالیایی‌ها، واحه به واحه پیش می‌آمدند و غارت می‌کردند. درست در همین زمان، عمر مختار پرچم فروافتاده قیام را دوباره برافراشت و مبارزه‌ای بی‌امان را با استعمارگران ایتالیایی آغاز کرد.

حماسه الرحیبه

مبارزان لیبی، زیر پرچم عمرمختار گرد آمدند. قیام دوباره سازمان دهی شد و زد و خوردها برای چند سال، ادامه پیدا کرد. تا این‌که موسولینی تصمیم گرفت با اعزام واحدهای مکانیزه ارتش ایتالیا به لیبی، کار قیام را یکسره کند. در مارس ۱۹۲۷(اسفندماه ۱۳۰۵) یک گردان زرهی کامل، پس از کسب خبر درباره تمرکز نیروهای عمرمختار در «الرحیبه»، عازم این منطقه شد. آن ها رهبر مبارزان مسلمان را دست کم گرفته و او را یک پیرمرد ناآگاه به امور نظامی فرض کرده بودند؛ اما هنگامی که نظامیان ایتالیایی به «الرحیبه» رسیدند، تازه دریافتند که به چه دام هولناکی پا گذاشته‌اند.

سواران مسلمان، نیروهای ایتالیایی را محاصره و به دو قسمت تقسیم کردند؛ آن‌گاه نبرد شدیدی درگرفت و طی آن، شش افسر و چهارصد سرباز ایتالیایی کشته شدند و بخش مهمی از ادوات نظامی اشغالگران، به دست نیروهای عمر مختار افتاد. این جنگ، در فیلم مصطفی عقاد، با تفصیل، به تصویر کشیده شده است. جنگ «الرحیبه» چنان به حیثیت ایتالیا در اروپا ضربه زد که موسولینی دستور داد، معلمان مدارس مذهبی در لیبی را به اتهام ارتباط با عمر مختار بازداشت کنند. بسیاری از آن ها زیر شکنجه وحشیانه اشغالگران، جان باختند. با این حال، عمر مختار دایم به مواضع دشمن می‌تاخت و تلفات وارد می‌کرد. موسولینی که مستأصل شده بود، ژنرال گرازیانی، مردی را که به کشتار و خون‌ریزی شهره بود، به لیبی فرستاد و این، آغاز وحشیانه‌ترین اقدامات اشغالگران علیه یک ملت بود.

پایان کار شیر صحرا

گرازیانی هزاران مسلمان لیبیایی را در اردوگاه‌ها محصور و راه ارتباطی آن ها با مبارزان را قطع کرد. این اقدام، بر دشواری شرایط افزود. با این حال، طی ۲۰ ماه، ۲۶۳ عملیات نظامی توسط عمرمختار و یارانش علیه اشغالگران انجام شد و جان صدها نظامی ایتالیایی را گرفت. آن ها که دستشان به مبارزان نمی‌رسید، به قتل و آزار سالخوردگان، کودکان و زنان پرداختند؛ اما عمرمختار حاضر به تسلیم نشد. تا این‌که در یکی از روزهای سال ۱۹۳۱(۱۳۱۰ هـ.ش)، او و تعدادی از دوستانش که برای شناسایی و طراحی عملیات به اردوگاه ایتالیایی‌ها نزدیک شده‌بودند، به کمین آن‌ها برخوردند و به دام افتادند. عمر مختار در جریان این دستگیری، به شدت زخمی شد. او را به بنغازی منتقل و در دادگاهی فرمایشی، محاکمه و به اعدام محکوم کردند. روز ۱۵ سپتامبر ۱۹۳۱(۱۵ شهریور ۱۳۱۰)، عمر مختار را به اردوگاهی نزدیک بنغازی بردند و در برابر چشم هوادارانش، به دار کشیدند تا به این ترتیب، آخرین امیدهای ایستادگی در برابر استعمار را هم، در وجود آن ها از بین ببرند؛ اما مرگ عمر مختار، انفجار خشم ملت لیبی را در پی داشت؛ مبارزه ۱۶ سال دیگر ادامه یافت.

در طول جنگ جهانی دوم، لیبی یکی از مناطق اصلی کارزار متفقین و متحدین بود؛ تا این‌که در سال ۱۹۴۷(۱۳۲۶ هـ.ش)، دو سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، بالاخره ایتالیا که از مدت‌ها قبل دیگر تسلطی بر لیبی نداشت، استقلال این کشور را به رسمیت شناخت. ژنرال گرازیانی، کسی که فرمان اعدام عمرمختار را داده بود، آن‌قدر عمر کرد که بتواند نتیجه قیام آن مرد بزرگ را ببیند. فرمانده ایتالیایی در سال ۱۹۵۵(۱۳۳۴ هـ.ش) در رُم درگذشت.

آنتونی کوئین,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان
آنتونی کوئین,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان
آنتونی کوئین,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

جواد نوائیان رودسری

khorasannews.com
  • 14
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش