
مافیا روزگاری خلاصه می شد در مواد مخدر، آدم ربایی، قتل و زورگیری. انگار «پدرخوانده»ای روی صندلی بزرگ و مجللی لَم داده، سیگار برگی گوشه لبش دود میکند و تنها با اشاره دستی، سرنوشت انسانهای دور و برش را رقم می زند. تا چند دهه قبل شاید مافیا جا می گرفت در ایتالیا و «سیسیل» اما حالا تعریف های گسترده تری دارد. دلیلش هم فقط و فقط یک چیز است؛ پول.
سه هوس بشر
می گویند بزرگترین هوس های بشری در سه کلمه تعریف می شوند؛ قدرت، شهرت و ثروت. بسیار گفته اند و نوشته اند در بابش، پرسش ها مطرح کرده اند که کدام یک مهم تر و هوس انگیزتر است اما اگر هم هیچ یک برتری نیابند بر دیگری؛ با پول میتوان دو پدیده دیگر را هم تصاحب کرد، با پول می توان قدرت گرفت و با پول می توان مشهور شد.
حالا انسان برای اغنای شهوت سیری ناپذیر خود حاضر است به هر حوزه و عرصه ای سرک بکشد و از دل هر چیزی، سکه و اسکناس بیرون بیاورد. فرهنگ هم در امان نمانده از گزند سودجویانی که حاضرند برای پول، تبر بزنند به ستون های قطور فرهنگ و هنر سرزمین شان. اکنون دیگر ترکیب «قاچاقچیان کتاب» و مافیای سینما و موسیقی عجیب نیست برای مردم. کتاب که روزی دست اهل ادب بود و کتابخوانها مینازیدند به فرهیختگی حاصل از کتابخوانی، حالا تنها کاغذ پاره ای است برای قاچاقچیانِ پول پرست.
عنکبوت سمی مافیا
موسیقی، سینما و حتی تئاتر هم دچار شدهاند به مافیا. عنکبوت سمی اش، تار انداخته بر وجودشان و تنها و تنها درآمدزایی در اولویت بسیاری از سرمایه گذارانش قرار گرفته است. پشت پرده می گویند هیچ خواننده ای الکی گُنده نمی شود، مگر اینکه باج بدهد به تهیه کننده و کنسرت گذارش. آنها فقط در صورتی پول خرجِ صدایی می کنند که خواننده جوان و عشقِ شهرت تضمین دهد بخش قابل توجهی از درآمدهای آلبوم و کنسرت هایش را به سرمایه گذاران تقدیم کند، طرف مقابل هم با استفاده از نفوذ و قدرت رسانه ای، آلبوم ها را به تیراژ بالا می فروشد و کنسرت ها را «sold out» می کند، اگر خواننده ای نپذیرد یا بعد از مدتی فکر کند دیگر نیازی به حامی ندارد، حذفش میکنند!
چالش سلطان کنسرت
حالا محمد معتمدی، خواننده جوان و خوشنام موسیقی اصیل ایرانی چالشی راه انداخته تا شاید «سلطان کنسرت» را مانند «سلطان سکه» به پای میز محاکمه بکشاند، تا مگر شفاف سازی شود از میلیاردها پولی که مشخص نیست به حساب چه فرد یا افرادی سرازیر می شود.
معتمدی با ارسال متنی از طریق پست الکترونیکی به خبرنگاران، متولیان فرهنگی؛ مقامات قضایی و اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی را به چالش «سلطان کنسرت» دعوت کرد.
در متن او آمده است: «در حوزه اقتصاد یک فردی بود که معروف شد به سلطان سکه. او دقیقاً چه کار می کرد و جرمش چه بود؟ در بازار سکه نوعی انحصار بوجود آورده بود به نحوی که جدا از سیاست گذاری های دولت می توانست با ارتباط با برخی افراد در بدنه اجرایی، قیمت سکه را به تنهایی تعیین کند. ترن اور مالی او هم ظاهراً حدود هزار میلیارد عنوان شده است. در حوزه امور فرهنگی و هنری چه؟ به هر حال بنده و سایر هنرمندان مستقل که بازرگان و فعال اقتصادی نیستیم. ما هنرمند موسیقی هستیم و حوزه کاری و شغلی ما کنسرت است. آیا هنرمندان موسیقی مستقل هم سلطان حوزه کاری خود را دارند؟!»
برای مسئولان مهم است؟
در ادامه متن منتشره از سوی معتمدی میخوانیم: «سوال این است که سلطان فروش بلیت کنسرت های موسیقی ایران کیست؟! و آیا اصلاً دانستن این موضوع برای مسئولان مهم است یا نه؟ البته منظور از سلطان، هنرمندان عرصه موسیقی یا خوانندگان موسیقی نیستند بلکه کسانی هستند که بازار و ساز و کار فروش بلیت کنسرت ها را در اختیار گرفته اند. اگر کسی به تنهایی و با ارتباط با برخی از افراد در بدنه اجرایی کشور، خارج از سیاستگذاری های فرهنگی کشور، برای بازار موسیقی و کنسرت ایران سیاستگذاری کند و بازار موسیقی و فروش کنسرت ها را انحصاری کند و ترن اور مالی او نیز در سال چند صد میلیارد باشد و به هیچ نهاد نظارتی و مالیاتی هم پاسخگو نباشد تکلیفش چیست و آیا اصلاً برای کسی مهم است؟»
معتمدی در پایان نوشته است: «آنچه که مشخص است این است که این انحصار به هر روی شکل گرفته است ولی شکل گیری این انحصار با هماهنگی و تایید متولیان فرهنگی کشور بوده و یا نوعی فساد خارج از سیستم اداری است؟ به گمان بنده اینها سوالاتی بسیار مهم ولی بی پاسخ هستند. بنابراین اینجانب خبرنگاران محترم و همچنین مسئولان و متولیان محترم فرهنگی و قضایی کشور و اعضای محترم کمیسیون فرهنگی مجلس را به چالش #سلطان_کنسرت دعوت می کنم».
باید دید مقامات قضایی واکنشی نشان می دهند و اصلا معضلات فرهنگی به اندازه بحران های اقتصادی برای شان اهمیت دارد یا خیر. هر چه باشد در موسیقی هم پای میلیاردها پول در میان است و باید سر و سامانی داد و ساز و کاری تعیین کرد تا هر بیهنری به صرف روابط نتواند از پای پیاده به اتومبیل های گران قیمت و خانه های
بالاشهر برسد.
مهدی فیضیصفت
- 9
- 4











































