جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۱۵:۱۶ - ۱۹ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۴۸۳۷
رادیو و تلویزیون

شهرام عبدلی درباره نقش متفاوتش در «سرّ دلبران» می‌گوید

شهرام عبدلی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
عبدلی درباره ایفای نقش متفاوتش می‌گوید: شخصیت کاووس مثل همان ضرب‌المثل است که می‌گوید یک دیوانه سنگ می‌اندازد و صد تا عاقل نمی‌توانند آن را در بیاورند!

به گزارش جام‌جم، شهرام عبدلی همان کاووس سریال سر دلبران است، فردی با رفتارهای عجیب و غریب که مثل بقیه آدم‌ها اشتباه هایی هم انجام می‌دهد. البته کاووس به قول روحانی محل سیدسلیم (بروز ارجمند) کابوس است و نه کاووس! سیدسلیم بعد از متوجه شدن اشتباه های کاووس و عجز و ناله او تصمیم می‌گیرد کارهای اشتباه او را رفع و رجوع کند و همین منجر به ماجراهای مختلفی می‌شود. شهرام عبدلی تلاش کرده تا این نقش را از آن خود کند، به همین دلیل این کاراکتر را به گونه‌ای بازی کرده که تا رفتارهای کاووس برای مخاطب توجیه‌پذیر باشد.

 

در واقع می‌توان گفت کاووس قصه سردلبران یک شخصیت خاکستری است، با ویژگی‌ها و روحیات خاص خودش. ضمن این‌که محمدحسین لطیفی کارگردان سر دلبران دست او را برای ایفای نقش باز گذاشته و او سعی کرده تا شخصیت را برای مخاطب ملموس بازی کند. البته این اولین تجربه همکاری عبدلی با لطیفی است، اما او از این همکاری خیلی راضی است و اعتقاد دارد که لطیفی جزو کارگردانان مهربان است که خیلی هم با بازیگران سر صحنه تعامل دارد و در آرامش کار را انجام می‌دهد.

 

البته عبدلی کارنامه‌ای از نقش‌های رنگارنگ دارد. او با حضور در سریال‌های همسفر و خط قرمز فعالیتش را در عرصه هنر شروع کرد و به مرور هم در سریال‌های تلویزیونی همچون شاید برای شما هم اتفاق بیفتد، فاصله ها، رستگاران، تکیه بر باد، نابرده رنج، پرستاران، معمای شاه، غیرعلنی و ... بازی کرد و توانست جای خودش را باز کند. البته او بیشتر نقش‌های منفی را ایفا می‌کند و گاهی هم تجربه نقش‌های مثبت در آثاری همچون سریال فاخته هم در کارنامه دارد. به بهانه بازی او در سریال سر دلبران با او به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

 

در این سریال شما ایفاگر نقش کاووس هستید و این شخصیت فراز و نشیب‌های زیادی دارد. در ابتدای قصه مخاطب احساس می‌کند کاووس جزو کاراکترهای مثبت قصه است، اما به مرور می‌بینیم که او هم مثل بقیه آدم‌ها درگیر اشتباهاتی می‌شود. آیا همین فراز و نشیب‌ها برایتان جالب بود که نقش را پذیرفتید؟

شخصیت کاووس به هیچ‌وجه منفی نیست و مثبت است. او هم مثل بقیه آدم‌ها اشتباه می‌کند. البته هوش او خیلی بالا نیست، به همین دلیل خبط هم زیاد می‌کند. این فراز و نشیب‌های شخصیت کاووس را دوست داشتم و برایم مهم بود. چالش‌های این کاراکتر من را در موقعیت های مختلف حسی قرار می‌داد و باعث می‌شد حس و حال‌های متفاوت را تجربه کنم. البته نقش باید این ویژگی را داشته باشد. اگر تخت باشد، جذابیت ندارد.

 

نقش‌های صرف مثبت و منفی مثل پاندول ساعت می‌ماند که شنونده بعد از مدتی که به شنیدن صدای تق تق آن عادت می‌کند، دیگر حتی این صدا را هم نمی‌شنود. معتقدم بازیگر نباید به این نقطه برسد و مثل پاندول ساعت باشد که تحرک دارد، اما چون بازی اش یکنواخت است در میان مخاطبان دیده نشود.

 

چالش‌های کاووس کم نیست از دزدیدن ماشین گرفته تا طلاها و ... کدام از این چالش‌ها را دوست داشتید؟

من همه موقعیت‌هایی که کاووس در آنها قرار می‌گیرد را دوست دارم، اما بعد از دزدی این جرات را پیدا می‌کند که عذرخواهی کند، برایم جالب بود؛ زیرا مخاطب در چهره این فرد می‌بیند که می‌خواهد همه چیز را درست کند، اما به‌دلیل این‌که عقلش کم است به فاصله دو دقیقه بعد اشتباه دیگری می‌کند.

 

در مجموع شخصیت کاووس همیشه ابری است، نه آفتابی هست و نه سرد. به همین دلیل خیلی نمی‌توانید شخصیت او را حدس بزنید. ضمن این‌که کاراکتری است که دیگران را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. شخصیت کاووس مثل همان ضرب‌المثل است که می‌گوید یک دیوانه سنگ می‌اندازد و صد تا عاقل نمی‌توانند آن را در بیاورند!

 

رفتارهای کاووس به هیچ‌وجه عادی نیست و به قول معروف می‌لنگد. آیا این خصلت از ابتدا در فیلمنامه برای کاووس طراحی شده بود؟

نه، در فیلمنامه نوشته نشده بود، بلکه وقتی قرار شد من این کاراکتر را بازی کنم، تصمیم گرفتم این شخصیت را این‌طور اجرا کنم. به هر حال وقتی بازیگر فیلمنامه را می‌خواند برای خلق نقش باید زبان بدن بداند و با آن خصلت‌های کاراکتر را نشان بدهد. من هم می‌خواستم متزلزل بودن این شخصیت را نشان بدهم. به هر حال کاووس فرد تیزهوشی نیست، به همین دلیل مرتب هم اشتباه می‌کند. ضمن این‌که بازیگر باید خودش ایده‌هایی داشته باشد و به کاراکتر اضافه کند تا به او رنگ و لعاب بدهد.

 

پس سعی کردید شخصیت کاووس را از آن خود کنید و با او عجین شوید.

(باخنده) البته من خل نیستم! وقتی قرار است نقشی را بازی کنم، مسلماً از اندوخته و تجاربم در عرصه بازیگری، کتاب خواندن و ...استفاده می‌کنم. به هر حال بازیگر در ذهن خود بایگانی ای نسبت به شخصیت‌های مختلف دارد و این داده‌ها برای خلق نقش به او کمک می‌کند.

 

همه آدم‌ها در زندگی‌شان اشتباه می‌کنند، کاووس هم یکی از آنها. چرا رفتارهای غیرطبیعی را برای کاووس انتخاب کردید و او را چلمن نشان داده‌اید. در حالی که می‌توانستید او را یک فرد معمولی نشان بدهید؟

به‌خاطر این‌که اشتباهات او از یک آدم عادی خیلی بیشتر است. ضمن این‌که ما اگر یک چیز را عادی نمایش بدهیم، دیده نمی‌شود. بنابراین باید زیر ذره بین بگذاریم و کمی آن را برای مخاطب گل درشت کنیم. رئالیسم صرف برای مخاطب جذاب نیست و احساسات بخوبی نشان داده نمی‌شود.

 

یعنی معتقدید که باید در نمایش شخصیت اغراق‌آمیز به نظر برسد تا مخاطب ویژگی‌های او را حس کند؟

نه. منظورم اغراق نیست، بلکه کمی گل درشت باید نشان بدهیم. ما در یک سریال ۳۰ قسمتی نمی‌توانیم ۲۰ سال زندگی یک فرد را نشان بدهیم که چرا و چطور به این جا رسیده است. بنابراین باید اکسون‌گذاری کنیم و شخصیت را نشان بدهیم و این به معنای اغراق نیست. مثل بادکنکی که نخش دست شماست و این زبان بدن است که به کار شما می‌آید.

 

محمدحسین لطیفی، در خلق نقش چقدر دست شما را باز گذاشته بود؟

آقای لطیفی کارگردان دموکراتی است و ویژگی‌های مثبت زیاد دارد. او بازیگر را در یک دایره ترسیم می‌کند و اجازه می‌دهد خلاقیت‌هایش را بروز بدهد؛ البته تا جایی که به فیلمنامه و ساختار لطمه نزد. ضمن این‌که لطیفی با رفتارش بازیگر را تشویق و تنبیه می‌کند. البته منظورم از تنبیه، خشونت نیست، بلکه تذکر می‌دهد. آقای لطیفی مهربان‌ترین و خوش اخلاق‌ترین کارگردانی است که تا به امروز با او کار کرده‌ام. او نقاط مثبت بازیگر را می‌بیند. البته تا به امروز با او همکاری نکرده بودم و واقعاً تجربه شیرینی بود.

 

پخش سریال در ماه رمضان تاثیری در انتخاب شما داشت؟

من قبلاً تجربه همکاری با آقای شفیعی تهیه‌کننده را داشتم و با هم دوستی قدیمی داریم. ضمن این‌که علاقه‌مند بودم با آقای لطیفی همکاری کنم، چون تا به حال با هم کار نکرده بودیم. از سوی دیگر بازیگران بسیار حرفه‌ای برای این‌کار انتخاب شده بودند و فیلمنامه هم خیلی جذاب نوشته شده بود. به حدی فیلمنامه را دوست داشتم که وقتی به دستم رسید بدون وقفه هشت قسمت از سریال را خواندم، چون خیلی کشش داشت. ماه رمضان هم جشنواره سریال‌هاست و در انتخابم بی‌تاثیر نبود. مردم سریال‌های

ماه رمضان را بیشتر می‌بینند. در طول کار هم خیلی با هم مشورت داشتیم و درباره نقش با هم گپ می‌زدیم.

 

برایتان سخت نبود که چند ماه در یزد کار کنید؟

خیلی سخت بود که هشت و ماه و نیم دور از زن و بچه باشیم. اگر آقای لطیفی نبود نمی‌شد این سختی را تحمل کرد. در گروه همه راحت بودیم و هیچ‌کس روی اعصاب دیگری راه نمی‌رفت.

 

کارنامه متنوع عبدلی

شهرام عبدلی از آن دست بازیگران است که کارش را با تلویزیون شروع کرد و رسانه ملی نقش مهمی در دیده شدن او دارد. اولین سریال او با نام همسفر به کارگردانی قاسم جعفری روی آنتن رفت. او بعد از این سریال در دو مجموعه تلویزیونی دیگر از قاسم جعفری با نام‌های خط قرمز و شب آفتابی بازی کرد و چهره او میان مخاطبان شناخته شد.

 

او در طول این سال‌ها در دیگر سریال‌های تلویزیونی همچون در قصه‌ها زندگی می‌کنند، تکیه بر باد، پروانه، فاخته و ... به ایفای نقش‌های متفاوت پرداخته است. این هنرمند فقط در سریال‌های روز اجتماعی بازی نکرده و بازی در سریال‌های تاریخی همچون مختارنامه، تبریز در مه و سال‌های مشروطه را در کارنامه دارد. او در هر یک از این سریال‌ها هم نقش متفاوتی داشته است.

 

کمرنگ در سینما

البته حضور عبدلی در سینما به اندازه تلویزیون پررنگ نیست و فقط در فیلم‌های دختری در قفس، قصه دل‌ها، یکی برای همه و ماه گرفتگی بازی کرده است. گرچه کارنامه عبدلی در سینما درخشان نیست، اما در تلویزیون توانسته با ایفای نقش‌های مختلف خودش را به مخاطب معرفی کند. او این روزها هم در مجموعه سردلبران بازی می‌کند که در یزد تصویربرداری شده است. این مجموعه با ترسیم فضای روابط اجتماعی یک محله، روی نقش مسجد و امام جماعت در رتق و فتق مشکلات روزمره مردم تمرکز کرده است. یکی از حسن‌های مجموعه سردلبران حضور بازیگران قدیمی است و محمدحسین لطیفی به سراغ هنرمندان قدیمی رفته و در کنار آنها از حضور بازیگران جوان هم بهره برده است.

 

  • 11
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش