شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۲:۰۶ - ۲۹ دي ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۰۰۷۶۷۵
کتاب، شعر و ادب

پرویز شهدی:

خواننده ایرانی بیشتر رمان می‌خواند تا داستان کوتاه

پرویز شهدی,اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی,کتاب و ادبیات

ترجمه از زبان واسطه یکی از نقدهایی‌ است که اغلب کارشناسان فرهنگی به‌عملکرد برخی مترجمان کشورمان دارند و دلیل مخالفتشان هم این است که امکان فاصله گرفتن متن منتشر شده از نسخه اصلی با این کار بسیارزیاد است. با این حال عده‌ای از اهالی کتاب همچون پرویز شهدی هم معتقدند در برخی موارد می‌توان استثناهایی برای این بحث درنظر گرفت.

 

این مترجم پیشکسوت ادبیات که نقشی جدی در معرفی برخی نویسندگان فرانسوی به خوانندگان ایرانی داشته تأکید دارد: «من هم قبول دارم که بهتر است ترجمه از زبان اصلی صورت بگیرد اما گاهی اوقات یک کتاب آنقدر خوب است که ترجمه آن حتی از زبان واسطه، بهتر از رها کردنش به امید ترجمه از زبان اصلی ا‌ست.» البته در کنار این گفته‌اش خطاب به مترجمان جوان می‌گوید اگر در شرایطی ناچار به ترجمه با زبان واسطه شدند دست به مقایسه ترجمه‌ای که قرار است مبدأ کارشان شود با دیگر ترجمه‌های خارجی بزنند تا پی به اصولی بودن یا نبودن آن ببرند. به بهانه دو ترجمه تازه از پرویز شهدی به سراغ او رفتیم، مترجمی که با  تلاش وی تا به امروز آثار متعددی از نویسندگانی همچون «آلن رب-گریه»، «مارگریت دوراس»، «ادگار آلن پو» و «کریستین بوبن» در اختیار علاقه‌مندان ادبیات جهان قرار گرفته است. شهدی دانش‌آموخته دانشگاه سوربن است و سال‌ها مدیریت بانک ملی شعبه فرانسه را برعهده داشته است.

 

‌ اغلب ترجمه‌های شما رمان هستند؛ از جمله کتاب تازه‌تان، دلیل این علاقه‌مندی به استقبال مخاطبان بازمی‌گردد؟ از بحث آثار شما که بگذریم عرضه و تقاضای بازار ادبیات داستانی هم بیشتر متمایل به رمان است، آن هم در شرایطی که ورود داستان‌نویسی به سبک مدرن به کشورمان با داستان کوتاه بود، حتی آغاز فعالیت نویسندگانمان هم دراین بخش بوده!

بله، عمده فعالیت من در خصوص ترجمه رمان است چراکه داستان کوتاه در میان مخاطبان ایرانی طرفداری ندارد؛ هرچند که چه در میان آثار ترجمه شده و چه تألیفی با داستان کوتاه‌های خوبی داریم اما اقبال عمومی بیشتر به رمان و حتی داستان‌های بلند است. نمی‌دانم در پاسخ به سؤال شما چه بگویم! بی‌مهری به داستان کوتاه در شرایطی ا‌ست که تألیف آن به مراتب کار سخت‌تری است و هر کسی از عهده‌اش برنمی‌آید. نویسنده در داستان کوتاه گاهی به ناچار باید درون‌مایه یک داستان بلند یا رمان را در چند صفحه بنویسد که کار بسیار دشواری ا‌ست.

 

خود من چند سال قبل دست به ترجمه مجموعه داستانی از «دینو بوتزاتی» نویسنده مشهور ایتالیایی زدم اما با استقبالی روبه‌رو نشد، این در حالی بود که داستان‌های مذکور بسیار قوی و برخوردار از طنزی تلخ اما گویای وضعیت جامعه نویسنده بودند. به قول شما جالب اینجاست که آغاز فعالیت نویسندگان خودمان در داستان‌نویسی مدرن هم با همین گونه ادبی بوده، نمی‌دانم علت این بی‌توجهی چیست؛ آن هم در شرایطی که در روزگار جوانی خودم مردم علاقه بسیاری به داستان‌های کوتاه داشتند!

 

از آثار تازه‌ای بگویید که آماده چاپ کرده‌اید؟ که البته یکی از آنها طی همین روزها منتشر شده است.

یکی از این دوکتاب متعلق به نویسنده‌ای با نام «هانری بوشو»، شاعر و نویسنده مشهور فرانسوی زبان بلژیکی قرن بیستم، نویسنده‌ای برخوردار از دانش روانشناسی است. از میان آثارش به سراغ رمان «جاده کمربندی» او رفته‌ام، این کتاب طی روزهای اخیر با همراهی نشرچشمه در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

چه ویژگی خاصی در این اثر بود که به ترجمه‌اش علاقه‌مند شدید؟

ماجرای رمان از بیماری زن جوانی آغاز می‌شود که عروس راوی داستان است و او از عیادت‌های هر روزه همسرجوان پسرش برای شما می‌گوید که خودش بواسطه مشغله‌های کاری قادر به عیادت و مراقبت از همسرش نیست. نمی‌دانم اطلاع دارید اما به دور محوطه شهر پاریس از زمان «بارون هاوسمن» که در دوره ناپلئون سوم شهردار آن بوده بلواری به «اکستریور» کشیده می‌شود و هاوسمن هم تأکید می‌کند که محدوده پاریس باید به همان ختم شود. البته بعدها بلوار دیگری هم به دور آن کشیده می‌شود که «کمربندی» نام دارد و عنوان رمان مذکور از آن گرفته شده است. حُسن این بلوار به دروازه‌های متعددی ا‌ست که راه‌های رفت و آمد به شهرهای اطراف پاریس هستند که راوی هم از طریق آنها به دیدن عروس خود می‌رود. 

 

البته در بخش‌هایی از رمان نویسنده بازگشت‌هایی به گذشته دارد، یکی از آنها به زمان اشغال فرانسه بازمی‌گردد که راوی، ماجراهایی از دوستی‌اش با صخره‌نوردی را برایتان تعریف می‌کند که یکی از اعضای نهضت مقاومت ملی است و یکی از اعضای افراطی گشتاپو(پلیس مخفی آلمان نازی) به‌دنبال اوست که در آخر هم او را گیر انداخته و منجر به مرگش می‌شود، این رمان چند قهرمان دارد که یکی از آنها راوی داستان است و دیگری دوست صخره‌نورد او، عضو گشتاپو و آخرین شخصیت اصلی هم زن جوانی ا‌ست که عروس مردی ا‌ست که ماجراها را از زبان او می‌شنوید. این داستان نیمه حماسی و تراژدیک را می‌توان به نوعی حدیث نفس دانست، رمانی که به گمانم بیشتر در حیطه ادبیات رئالیستی جای می‌گیرد و از نظر سبک و ساختار هم اثری قابل تأمل است.

‌‌

«تاراس بولبا» رمانی‌ است که به تازگی ترجمه کرده‌اید، چه شده که به سراغ اثری از «گوگول» این نویسنده روس تبار رفته‌اید؟

شما در رمان «تاراس بولبا» با حال و هوایی تقریباً مشابه رمان دُن آرام نوشته « میخائیل شولوخف» روبه‌رو می‌شوید، مردمانی که سبک زندگی‌شان استوار بر دامداری ا‌ست اما جنگاورانی بسیار جسور و بی‌باک هستند. بی‌اغراق گوگول را می‌توان از نویسندگانی دانست که تأثیری جدی بر تثبیت ادبیات رئالیسم انتقادی بویژه در روسیه برجای گذاشته‌اند.

 

گوگول از جمله نویسندگانی است که حتی اگر به طور جدی پیگیر نوشته‌های نویسندگان روس تبار هم نباشید به صرف علاقه‌مندی به ادبیات جهان، نامی از او یا نوشته‌هایش شنیده‌اید. در پاسخ اینکه گفتید چرا به سراغ این نوشته گوگول رفته‌ام باید بگویم که دلیل آن در تلاشی‌ است که گوگول برای کسب اطلاعات از شیوه زندگی ‌کازاک‌ها  داشته، او برای مدتی به میان آنها رفته و در بینشان زندگی کرده تا پی به لایه‌های مختلف زندگیشان ببرد. «تاراس بولبا» زندگی پدری با دو پسرش است که در کنار زندگی روزمره‌شان در جنگ‌هایی شرکت می‌کنند و ماجراهایی حماسی را پیش روی خوانندگان به تصویر می‌کشند. ‌کازاک‌ها هم در سبک و سیاق زندگی و تربیت فرزندانشان همچون گذشتگان ما سختگیری بسیاری داشته‌اند و از این جهت شباهت بسیاری با زندگی برخی قومیت‌های خودمان همچون ترکمن‌ها، بلوچ‌ها و قشقایی‌ها دارند.

گوگول نویسنده‌ای روس تبار است و شما مترجم ادبیات فرانسه، با وجود همه تأکید‌هایی که به ضرورت ترجمه از زبان اصلی می‌شود چرا به سراغ زبان واسطه رفته‌اید؟

من هم قبول دارم که بهتر است ترجمه از زبان اصلی صورت بگیرد اما گاهی اوقات یک کتاب آنقدر خوب است که ترجمه آن حتی از زبان واسطه، بهتر از رها کردنش به امید ترجمه از زبان اصلی ا‌ست. ترجمه از زبان واسطه تنها خاص کشور ما نیست و در دیگر کشورها هم رخ می‌دهد. برای ترجمه کتاب‌های خوب از نویسندگان بزرگ، در هر کشوری معمولاً به سراغ مترجمانی می‌روند که به طور تخصصی به‌روی ترجمه آثار یک نویسنده مشخص کار می‌کنند، البته گاهی اوقات هم این تقسیم‌بندی تنها به یک نویسنده ختم نمی‌شود و یک دایره جغرافیایی را شامل می‌شود. 

 

به‌عنوان نمونه اگر قرار باشد ناشری کتابی از گوگول را به یک مترجم بدهد فردی را انتخاب می‌کند که حداقل با ادبیات و فرهنگ روسیه آشنا باشد. با اینکه ترجمه از زبان اصلی برایم در اولویت است اما در شرایطی که اهمیت یک اثر من را به ترجمه‌اش وادارد برای اطلاع از اصولی بودن ترجمه مذکور به سراغ بازگردان‌های آن به زبان دیگری که از آن بدانم هم می‌روم و دست به مقایسه می‌زنم.

این روزها اثر دیگری هم در دست ترجمه دارید؟

در گذشته مجموعه‌ای ازکارهای کامو را ترجمه کرده‌ام که شامل هشت عنوان می‌شود، سه عنوان آن نمایشنامه و پنج عنوان دیگر هم رمان‌های او هستند. ناشر این مجموعه از من خواسته که روی دیگر کارهای کامو هم کار کنم، البته از آنجایی که کامو بواسطه وقوع تصادف زندگی کوتاهی داشته موفق به خلق آثار چندان زیادی نشده، هرچند که از او تعدادی یادداشت و مقاله هم به جای مانده، بویژه که کامو روزنامه‌نگار هم بوده و در روزنامه‌ای مخفی در هنگام اشغال فرانسه هم کار می‌کرده است. رمان دیگری به‌نام «انسان اول» یا «مرد اول» هم دارد که یک بار به همت آقای منوچهر بدیعی منتشر شده است. اما از آنجایی که ناشر آن «مرغ آمین» بود و بساط کارش برچیده شد این رمان دیگر بازنشر نشده، از همین رو به احتمال بسیار به سراغ این رمان و یادداشت‌های کامو خواهم رفت.

سال‌ها در فرانسه زندگی کرده‌اید و از طرفی به زبان فرانسه هم تسلط دارید، با این تفاسیر ارزیابی‌تان از ادبیات امروز فرانسه چیست؟ فرانسه در دوره‌ای یکی از سرزمین‌های جریان‌ساز ادبیات بوده، بازهم ممکن است شاهد وقوع چنین اتفاقی باشیم؟

نه تنها در مقایسه با کشورهای اروپایی، بلکه در سطح جهانی هم فرانسویان نویسندگانی اثرگذار هستند، بی‌اغراق اگر برای ادبیات این کشور نقش نخست را قائل نباشیم آنها جایگاه دوم را از آن خود کرده‌اند. کما اینکه طی یک دهه اخیر شاهد کسب چند جایزه نوبل ادبی از سوی فرانسویان بوده‌ایم. «ژان-ماری گوستاو لو کلزیو» و«پاتریک مؤدیانو» با فاصله چند سال موفق به دریافت این جایزه شدند، فرانسوی‌ها با دریافت پانزده جایزه نوبل ادبی دارای بالاترین رکورد هستند و آنان را در ارائه سبک و شیوه‌های نو ادبی می‌توان از جمله نویسندگان پیشقدم دانست، از طرفی مردمشان هم بسیار کتابخوان هستند و تعداد منتقدان ادبی آنان هم قابل توجه است. 

 

ملتی که برای ادبیات چنین جایگاهی قائل هستند طبیعی ا‌ست که موفق به تشویق و از سویی پرورش نویسندگان شاخصی از میان مردمان خود شوند. تعداد نشریات تخصصی ادبی آنها و از سویی رسانه‌هایی که در صفحاتی مرتب دست به نقد و بررسی آثار می‌زنند قابل توجه است. فرانسویان از اغلب شاخص‌هایی که منجر به ارتقای این بخش از فرهنگ و هنرشان می‌شود برخوردار هستند. حتی برخوردار از مؤسسات نشر بزرگی هستند که در سطح جهانی دست به انتشار کتاب می‌زنند.

 

مریم شهبازی

 

iran-newspaper.com
  • 14
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه

انواع ضرب المثل درباره شتر در این مقاله از سرپوش به بررسی انواع ضرب المثل درباره شتر می‌پردازیم. ضرب المثل‌های مرتبط با شتر در فرهنگها به عنوان نمادهایی از صبر، قوت، و استقامت معنا یافته‌اند. این مقاله به تفسیر معانی و کاربردهای مختلف ضرب المثل‌هایی که درباره شتر به کار می‌روند، می‌پردازد.

...[ادامه]
ویژه سرپوش