جمعه ۲۰ مهر ۱۴۰۳
۲۳:۰۰ - ۲۷ اسفند ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۱۲۲۴۶۲
کتاب، شعر و ادب

ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار...

بهار 1402,خوش بحال دختر میخک
نرم نرمک می‌رسد اینک بهار/ خوش به‌حالِ روزگار.../ خوش به‌حالِ چشمه‌ها و دشتها/ خوش به‌حالِ دانه‌ها و سبزه‌ها/ خوش بحال غنچه‌های نیمه باز/ خوش بحال دختر میخک که میخندد به ناز/ خوش بحالِ جانِ لبریز از شراب/ خوش بحالِ آفتاب...

سالی سخت را تجربه کردیم که از دی گذشته اما طی نشده. هنوز زهر تلخ خاطره‌های دردناکش در حافظه زخمی ما جاریست تا نخستین سال از قرن نوی شمسی نه یک نوستالژی که یک تراژدی بماند در تقویم و تقدیر روزگار.

حالا در آستانه بهاریم. با این همه اما سوگ به روایت سریالی خود در ذهن و دل ما ادامه می‌دهد. چنانکه نه شور عید را می‌فهمیم و نه بوی عید به مشام‌مان می‌رسد. آنقدر در حافظه خیابان درد نشسته که رد عید را نمی‌توان در آن پیدا کرد. شلوغ است، خیابان‌ها شلوغ است، اما بی‌فروغ.

قیمت‌ها چنان سر به فلک کشیده و خرید شب عید به شام غریبان شبیه شده که دیگر حتی کسی نمی‌پرسد دل خوش سیری چند؟ کاش مغازه‌ای دل خوشی می‌فروخت. حتی گران. دل خوشی گران هم باشد می‌ارزد به این همه نگرانی‌های مفت. نگرانی‌هایی که جان را افسرده می‌کند و جسم را فرسوده. این روزها در میان شلوغی خیابان‌ها چیزی جز ازدحام کوچه‌های دلتنگی نمی‌بینیم. چیزی جز پرسه‌زنی‌های انبوه بر سنگفرش‌های اندوه.

به قول اخوان:«سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت، سرها در گریبان است، کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را، نگه جز پیش پا را دید، نتواند، که ره تاریک و لغزان است». کاش به قول فروغ:«کاش یکی چراغ بیاورد و يك دريچه كه از آن به ازدحام كوچه‌ي خوشبخت بنگرم».

با این همه، اما بهار همواره به یکباره از پس زمستان می‌آید. به روشنایی در اوج تاریکی، به رستگاری بعد از آزگاری می‌ماند. بهار نشانه چیزی نیست، خودش نشانه است. نشانه‌ای که ردی از معجزه را در خود دارد. معجزه شکفتن بعد از شکستن.

معجزه شکوفایی بعد از ویرانی. بهار تجربه اعتجاز است. تصویری از پایان شب سیه و روایتی از آغاز سپیدی. بهار به قامت کشیدن بعد از خمیدگی می‌ماند، به قد برافراشتن بعد از خمودگی. به چیزی شبیه به زایش و رویش زندگی. و همین‌ها، همین نمادها و نمودهایی که در ذات بهار پیداست، امید را در دل زنده می‌کند؛ امیدی که بر تردیدها غالب می‌شود تا پیکر زمخت یأس تَرَک بردارد و روزنه‌ای به روشنایی باز شود، تا جوانه بزند بذر امیدی که هویت ماست.

بی‌شک بر این باورم آنچه باید نو شود حال است نه سال. به احسن‌الحال که برسی یعنی سال نو آغاز شده. نه درختان که شکوفه زد که امید وقتی جوانه بزند بهار آغاز می‌شود. به قول برنارد ویلیمامز:«احتمالا روزی که خدواند امید را خلق کرد، در همان روز بهار را هم آفرید». آری در تقویم تاریخ، اول فروردین آغاز بهار است، اما در تدبیر تاریخ، این امید است که شروع بهار را نوید می‌دهد. امید اما آغاز یک راه است، مبداء حرکت نه رسیدن به مقصد.

بهار بهانه یک شروع است، شروعی دوباره. باید این بهانه را قدر دانست. گاهی بهشت را نه به بهاء که به بهانه می‌دهند و حالا آمدن بهار می‌تواند بهانه به دست ما دهد. بهانه به دل ما تا آغاز کنیم، دوباره آغاز کنیم. راهی به رهایی بگشایم. راهی به رستگاری. آلبر کامو می‌گوید جایی که امید وجود ندارد باید آن را آفرید. چه بهانه‌ای بهتر از بهار برای آفریدن امید. یک ضرب‌المثل انگلیسی می‌گوید: «زمستان هرچقدر طولانی باشد، مطئمنا بهار نیز خواهد آمد» حالا بهار آمد، پس از زمستانی طولانی و سخت.

سالی که پائیزش هم زمستان بود، اما پس از هر زمستانی، این بهار است که می‌آید نه فصل دیگری. همین شاید برای امیدوار شدن کافی باشد. نه اینکه فقط از بهار یاد کنیم و بهاریه بنویسیم، بلکه از باد بهار بیاموزیم و گره‌گشاه باشیم. به قول حافظ: «چو غنچه گرچه فروبستگیست کار جهان/ چون همچو باد بهاری گره‌گشاه می‌باش»

شاید شعاری به نظر برسد اما همواره در طبیعت نشانه‌هایی نهاده شده تا آدمی هم در تربیت فردی و هم در مدیریت اجتماعی از آن بیاموزد و راهی به رستگاری بجوید. چه زیبا گفت فریدون مشیری:«نرم نرمک می‌رسد اینک بهار/ خوش به‌حالِ روزگار.../ خوش به‌حالِ چشمه‌ها و دشتها/ خوش به‌حالِ دانه‌ها و سبزه‌ها/ خوش بحال غنچه‌های نیمه باز/ خوش بحال دختر میخک که میخندد به ناز/ خوش بحالِ جانِ لبریز از شراب/ خوش بحالِ آفتاب.../ ای دل من، گرچه در این روزگار/ جامه رنگین نمی‌پوشی به کام/ باده رنگین نمی‌نوشی ز جام/ نقل و سبزه در میانِ سفره نیست/ جامت از آن می‌ که می‌باید تهی است/ ای دریغ از «تو» اگر چون گل نرقصی با نسیم/ ای دریغ از «من» اگر مستم نسازد آفتاب/ ای دریغ از «ما» اگر کامی نگیریم از بهار...»

بهار 1402,خوش بحال دختر میخک

رضا صائمی

hammihanonline.ir
  • 21
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

حکایت های اسرار التوحید اسرار التوحید یکی از آثار برجسته ادبیات فارسی است که سرشار از پند و موعضه و داستان های زیبا است. این کتاب به نیمه ی دوم قرن ششم هجری  مربوط می باشد و از لحاظ نثر فارسی و عرفانی بسیار حائز اهمیت است. در این مطلب از سرپوش تعدادی از حکایت های اسرار التوحید آورده شده است.

...[ادامه]
ویژه سرپوش