سه شنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۲
۱۶:۳۱ - ۲۵ دي ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۱۰۲۳۱۷
کتاب، شعر و ادب

اروپا چگونه «بی‌دار» شد

کتاب «گیوتین» و «دار»,نه به اعدام در اروپا
نگاهی به کتاب «تاملاتی در باب گیوتین و دار» نوشته کوستلر

 انصاف نیوز: کتابی از آرتور کوستلر، نویسنده آلمانی‌زبان تبعه انگلستان، با موضوع «گیوتین» و «دار» که به تازگی ترجمه و منتشر شده است، نشان می‌دهد اعدام در نظام قضایی اروپا ، چگونه محبوبیتش را از دست داد، به یک ضدارزش تبدیل شد و در نهایت از فهرست مجازاتها رخت بر بست.

نگاهی به تاریخ اروپا نشان می‌دهد برای قرن‌ها، اعدام یکی از محبوب‌ترین مجازات‌هایی بود که محاکم اروپایی برای محکومان در نظر می‌گرفتند و چنان گسترده دامن بود که حتی حیوانات را هم شامل می‌شد اما این مجازات‌ها به تدریج در فرهنگ اروپایی اولویت خود را از دست داد. این اتفاق حاصل روندی طولانی یعنی سال‌ها تلاش نویسندگان و ادیبانی بود که تجربه وحشت خود و دیگران از اعدام را با گزارش‌های‌شان به تصویر کشیدند و کلیسا و نظام قضایی برآمده از آن را در برابر خواست فزاینده تجدیدنظر در حکم اعدام قرار دادند.

یکی از مشهورترین تلاش‌ها برای انتشار عمومی و نشان‌دادن وحشت اعدام، کتاب کوستلر بود. او متولد بوداپست، از شهرهای بزرگ امپراتوری اتریش مجارستان، یهودی و آلمانی‌زبان بود. در مقطعی از زندگی کمونیست شد، در مقطعی آزادی‌خواه بود، زمانی اسلحه به دست گرفت و جنگید و زمانی دیگر به عنوان خبرنگار برای بی‌بی‌سی کار کرد. در وین، پاریس، مادرید، اورشلیم، مسکو، عشق‌آباد و لندن زیسته بود و این‌همه تجربیات کم‌نظیری برایش رقم زد.

یکی از مهم‌ترین تجربیات کوستلر در سال ۱۹۳۷ رقم خورد؛ وقتی در خلال جنگ داخلی اسپانیا، دستگیر شد و سه ماه را زیر حکم اعدام گذراند. آن سه ماه انتظار دائمی برای رفتن به پای چوبه اعدام، چنان بر روح و روان کوستلر اثر گذاشت که برای رهایی از آثار ویران‌کننده‌اش، کتابی با عنوان «تاملاتی درباره مجازات اعدام» تحریر کرد و در مقدمه‌اش، بدون تعارفات معمول نوشت که در این اثر، نه چون گزارشگری بی‌طرف، که به عنوان نویسنده‌ای مخالف حکم اعدام ظاهر می‌شود و آشکارا بر ضد این مجازات سوگیری خواهد داشت: «…در این روزها شاهد اعدام هم‌بندیانم و گوش به زنگ از راه رسیدن موعد اجرای حکم خودم بودم. این سه ماه در من دل‌مشغولی‌ای شخصی نسبت به موضوع مجازات اعدام بر جای نهاد – تا حد زیادی مشابه «اسمیت نیمه حلق‌آویز» که موقعی که پانزده دقیقه پس از به دار آویخته شدن، پایین کشیده شد، کماکان جان در بدن داشت و مسیر زندگی را پی گرفت. هر مرتبه که در این مملکت به اصطلاح صلح‌طلب گردن یک انسان بدین طریق شکسته می‌شود، خاطرات آن سه ماه هم‌چون عفونت جراحتی التیام‌نیافته، بیرون می‌زنند. من هرگز به آرامش راستین دست نخواهم یافت مگر آن‌که اعدام برانداخته شود. من سوگیری خود را مطرح کردم این سوگیری استدلال‌های طرح‌شده در این کتاب را تحت‌تاثیر می‌گذارد منتها به واقعیاتی که در آن بیان شده، جهت نمی‌دهد و بخش عمده محتوای کتاب بر داده‌ها و واقعیت‌ها استوار است. قصدم آن بود که به سبک و سیاقی خوددار و بی‌طرفانه بنویسم اما این تصمیم راه به جایی نبرد؛ و خشم و رَحْم مدام در کار نوشتن رخنه می‌کردند…»

کوستلر با رفتن به سراغ ریشه‌های فرهنگی و نوع نگرش جامعه انگلستان به اعدام، کوبنده آغاز می‌کند: «بریتانیای کبیر آن تافته جدابافته‌ای در اروپاست که مردم‌اش در سمتِ چپ مسیر می‌رانند، بر مبنای اینچ و یارد اندازه‌گیری می‌کنند، و آدم‌ها را از گردن دار می‌زنند تا جان از تن‌شان به در شود. به گمان اغلب بریتانیایی‌ها هیچ مورد غیرعادی‌ای در باب این رسم وجود ندارد. هر ملتی سنن خود را مسلم می‌پندارد، و دارزدن همان بخشی از سنت بریتانیایی‌جماعت محسوب می‌شود که دادوستد با شلینگ و پنس. نسل‌هاست که کودکان از پیداشدن سروکله عروسک مامور اعدام در نمایش عروسکی پانچ و جودی، شادمانه جیغ و داد به راه می‌اندازند…»

کوستلر تاریخ را می‌کاود تا نشان دهد چرا «حلق‌آویز کردن» به اتفاقی عادی و نه تکان‌دهنده در زندگی مدرن تبدیل شده است. او از تحولاتی که گیوتین به عنوان یکی از شاخصه‌های انقلاب فرانسه در محاکم اروپایی به وجود آورد غافل نمی‌شود و در ادامه، تجربه خود و هم حال و روز کسانی را مستند می‌کند که «زیر حکم» بودند و اغلب نیمه‌های شب برای مجازات فراخوانده می‌شدند. این بخش از تکان‌دهنده‌ترین فرازهای کتاب است.

نویسنده به عمد، وضعیت فیزیکی اعدامی، قبل و حین اعدام را گزارش می‌کند تا تلخی آن را به تمامی در کام مخاطبانش بنشاند. باز تعمدا نظام قضایی انگلستان را به چالش کشیده است چون در میان همه کشورهای اروپایی، سیستم محاکم انگلستان کامل‌تر و ریشه‌دارتر و حتی «قانون‌مندتر» بود.

او به تجربه‌های تاریخی هم اشاره می‌کند و با بررسی چند نمونه، مخاطب را به جایی که می‌خواهد می‌رساند؛ این‌که دولت‌ها همواره مجازات اعدام را یگانه راه‌حل بازدارندگی مجرمان می‌دانستند اما هرچه بیشتر بر مجازات اعدام تاکید می‌کردند، کمتر نتیجه‌ای حاصل می‌شد. استناد او به عریضه بانکدارانی است که در نامه‌ای به شاه، خواستار لغو حکم اعدام و طراحی مجازات‌های بازدارنده دیگری شده بودند تا اموال‌شان را از تعرض مصون نگه دارد. کوستلر به استناد مثال‌های مختلف، بازدارندگی اعدام را به چالش می‌کشد.

نویسنده تلاش آشکاری دارد تا مخاطبش را از «عادی‌انگاری» اعدام پرهیز دهد: «داستایفسکی می‌گوید که در واپسین دم پیش از اعدام آدمی، او، هر اندازه هم که دلیر باشد، اگر با این گزینه روبه‌رو شود که در عوض مرگ، چند صباح برجای از عمرش را بر ستیغ صخره‌ای بی‎آب‌وعلف سپری کند، که فقط به اندازه نشستن یک تن جا دارد، با جان ­و دل آن را برخواهد گزید. در واقع، اعدام آمیخته یه دهشتی کافکاوار است که به ورای وحشت صرف از مرگ، محنت یا حقارت می‌رود.»

کوستلر از خطاها و جان‌های تلف‌شده هم سخن می‌گوید اما به نظر می‌رسد در این بخش، با لحنی ادبی‌تر و با نیش و کنایه آشکارا کمتر با قضات و دادستان‌ها حرف می‌زند. به بیان دیگر او که باورها و نگاه جامعه به مجازات اعدام را با لحنی تحقیرآمیز به چالش می‌کشد، در مواجهه با دادگاه‌ها، در عین نقد بی‌رحمانه، حرمت نظام قضایی را نگه می‌دارد.

نوشته کوستلر با این جملات پایان می‌یابد: «دار اعدام نه یک ماشین مرگ صرف، بلکه یک نماد است. نمادی برای دهشت، قساوت و لگدمالی زندگی؛ ویژگی مشترکی است میان بربریت بدوی، کوته‌فکری قرون وسطایی و توتالیتاریسم مدرن. نمادی برای هر آ‌نچه که بشریت می‌باید تن به پذیرش آن ندهد، اگر همین بشریت می‌خواهد از این بحرانی که گرفتارش آمده، جان سالم به در برد.»

این اما پایان کتاب نیست؛ مقاله‌ای از آلبر کامو با نام «تاملاتی در باب گیوتین» تکمله نوشته کوستلر و پایان‌بخش کتاب است. در این مقاله، کامو روی بحث «درس عبرت» بودن مجازات اعدام متمرکز شده و با استدلال‌هایی نشان داده این مقصود نیز چندان دست‌یافتنی نبوده و قربانیان جامعه و شرایط را از ارتکاب جرم باز نداشته است.

آن‌چه کتاب به نمایش می‌گذارد یک تلاش فرهنگی حساب‌شده برای مقابله با پدیده‌ای‌ست که هم سویه‌های حکومتی داشت، هم از مذهب و اعتقاد مایه می‌گرفت، هم در نظامات اجتماعی ریشه محکم کرده بود و هم در باور همگانی مجاز و مباح شمرده می‌شد. از این روی، کوستلر و کامو و دیگر نویسندگان غربی، پای در راه تنویر افکار عمومی گذاشتند و با این روش، قدم به قدم اروپا را به بی‌دار شدن سوق دادند.

علی نیلی

«تاملاتی در باب گیوتین و دار» را وحید طباطبایی و مرتضی عسکری به فارسی برگردانده‌اند و انتشارات نیلوفر آن را در قطع رقعی و به قیمت ۱۴۵ هزار تومان منتشر کرده است.

  • 10
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
درک لانسفورد شگفتی های زندگی درک لونسفورد: بیوگرافی یکی از برجسته ترین بدنسازان جهان

تاریخ تولد: ۱۴ می ۱۹۹۳

محل تولد: آمریکا

حرفه: بدنساز حرفه ای

قد: ۱۶۷/۵ سانتی متر

وزن: ۱۰۲ تا ۱۰۸ کیلوگرم

ادامه
حمید الدین بلخی حمید الدین بلخی، شاعر و نویسنده قرن ششم

ملیت: ایرانی

دوران زندگی: قرن ششم هجری قمری

حرفه: نویسنده، ادیت و شاعر ایرانی

اثر: مقامات حمیدی

درگذشت: ۵۵۹ هجری قمری

ادامه
بدیع الزمان جزری بدیع الزمان جزری، دانشمند مسلمان و پدر علم رباتیک

تاریخ تولد: ۱۱۳۶ میلادی

محل تولد: جزیره ابن عمر

حرفه: همه‌چیزدان، مخترع، ریاضی‌دان، صنعت‌گر و مهندس مکانیک

درگذشت: ۱۲۰۶ میلادی

آثار: الجامع بین العلم و العمل النافع فی صناعة الحیل

ادامه
بیوگرافی آماندا سایفرد آماندا سایفرد؛ از مدلینگ تا سینما و تلوزیون

تاریخ تولد: ۳ دسامبر ۱۹۸۵

محل تولد: آلن تاون، پنسیلوانیا

حرفه: بازیگر، خواننده، صداپیشه و مدل

آغاز فعالیت: ۲۰۰۰

تحصیلات: دیپلم

ادامه
عبدالله بن علی زندگینامه عبدالله بن علی فرزند امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ هجری قمری

نام پدر: امام علی (ع) 

نام مادر: ام البنین

وفات: ۶۱ هجری قمری در کربلا

از یاران: امام حسین (ع)

ادامه
ابوالقاسم زهراوی پدرعلم جراحی نوین؛ ابوالقاسم زهراوی

تاریخ تولد: ۹۳۶ هجری قمری

محل تولد: مدینة الزهراء اسپانیا

ملیت: اسپانیایی

حرفه: پزشک و جراح

شهرت: پدر جراحی مدرن

آثار: التصریف لمن عجر عن التالیف

ادامه
ایمان صفا بیوگرافی هنرمند مردمی؛ ایمان صفا

چکیده ای از بیوگرافی ایمان صفا:

نام کامل: ایمان صفا

تاریخ تولد: ۳۰ آذر ۱۳۶۲

محل تولد: تهران

حرفه: هنرپیشه، بازیگر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

تحصیلات: لیسانس هنر و معماری از دانشگاه آزاد تهران مرکز

ادامه
احمد شاه قاجار زندگینامه احمد شاه قاجار؛ آخرین پادشاه سلسله قاجاریه

تاریخ تولد: ۱۲ بهمن ۱۲۷۵

محل تولد: تبریز، آذربایجان غربی، ایران

سلطنت: ۲۵ تیر ۱۲۸۸ تا ۹ آبان ۱۳۰۴

پیشین: محمدعلی شاه

جانشین: رضا شاه، موسس حکومت پهلوی

درگذشت: ۹ اسفند ۱۳۰۸ در نویی سورسن، اودوسن، فرانسه

ادامه
جمال الدین عبدالرزاق جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی، شاعر قرن ششم

زندگی: قرن ششم

محل تولد: اصفهان

حرفه: شاعر، حکیم 

آثار: دیوان اشعار به دو زبان فارسی و عربی

وفات: ۵۸۸ هجری قمری

مدفن: اصفهان

ادامه

ضرب المثل درباره گل به جملاتی در قالب شعر یا نثر اما قصار و مشهور که حاوی قصه یا پیامی عبرت‌آمیز و دارای نکات آموزنده باشد «مثل» (در عربی) یا «متل» (در فارسی) می‌گویند.

...[ادامه]
ویژه سرپوش