
اقتصاد ایران در برهه کنونی با مجموعهای از چالشهای کلان و ساختاری، از جمله تورم پایدار، ناترازیهای حوزه انرژی و نوسانات بازار ارز مواجه است. دولت چهاردهم که با شعار «وفاق ملی» و تأکید بر بهرهگیری از نظرات کارشناسی فعالیت خود را آغاز کرد، از همان ماههای نخست با پیچیدگیهای ناشی از تحریمها و تنشهای منطقهای روبهرو بوده است. در حالی که مقامات دولتی بخشی از وضعیت فعلی را متأثر از فشارهای خارجی و شرایط اضطراری بینالمللی میدانند، منتقدان و کارشناسان اقتصادی بر لزوم شفافیت بیشتر در برنامهها و دوری از روزمرگی تأکید دارند.
علی سعدوندی متخصص بینالمللی بانکداری و کارشناس مسایل اقتصادی در گفت وگو با عصرایران وضعیت کنونی اقتصاد کشور را فاقد هرگونه برنامه دانست و نسبت به تبعات تداوم این روند هشدار داد.
سعدوندی تصریح کرد: نه استراتژی وجود دارد و نه تاکتیک. کشور کلاً رها شده و در این وضعیت، ارزیابی موفق یا ناموفق بودن سیاستها معنایی ندارد.
متخصص بینالمللی بانکداری با رد وجود «تیم اقتصادی» منسجم در دولت، افزود: زمانی میتوانیم برنامه اقتصادی دولت را ارزیابی کنیم که مواردی را مطرح کند و بگوید ما میخواهیم این کارها را انجام دهیم، موارد را اعلام کند و بعد ما ببینیم آیا این سیاستی که در پیش گرفته و استراتژییی که دارد درست است یا نه و سپس در عمل ببینیم چگونه رفتار میکند. ولی در شرایط فعلی، به نظر من کشور در یک سال گذشته کاملاً رها شده است.
این کارشناس اقتصادی در واکنش به توجیه تأثیر شرایط خاص بینالمللی و ترورهای منطقه بر عملکرد دولت، گفت: بله، اما دولت در شرایط عادی کشور را تحویل نگرفته و از شرایط آگاه بوده است. این موارد دلیل نمیشود افراد کاری انجام ندهند و فقط حقوق بگیرند و منت بر سر ملت بگذارند. درست است.شرایط، عادی نیست و به خاطر همین عادی نبودن به افرادی نیاز است که قوی و با سواد و با تجربه و از همه مهمتر دلسوز باشند اما این موارد را به خصوص در حوزه اقتصاد نمیبینیم.
وی افزود: فردای مراسم سوگند ریاست جمهوری اسماعیل هنیه در تهران ترور شد یا در زمان جنگ (دوازده روزه با اسرائیل) شاهد ترورهای دیگر بودیم اما یک نفر از مسئولان اقتصادی آسیب ندید. بنابراین ترس از شرایط بهانه است. به نظر من سیاستهای اقتصادی کشور به طور کامل رها شده در اختیار گروههای قدرت قرار گرفته و خسارت این بیسیاستی از جنگ نظامی بیشتر خواهد بود. در واقع باید گفت اصلاً تیمی برای اقتصاد وجود ندارد. چند فرد هستند که نماینده بعضی از اقشار صاحب قدرت و گروههای ذینفع هستند و در خدمت آنها و ضعف شان قابل انکار نیست.
سعدوندی با انتقاد از رویکرد دولت در بحث قیمتگذاری حاملهای انرژی اظهار داشت: سالها است دولت پول چاپ کرده و قیمت برخی کالاها را تصحیح میکند و معلوم است آخر به وضعیت شوروی و فروپاشی میانجامد. حالا دولت میخواهد سیاست را تغییر بدهد، بعد از اینکه هزار تا منت سر مردم میگذارد، آخرش یک قیمت اضافه میکند. اگر با قیمت اضافه کردن قضیه درست میشد، ۵۰ بار قیمت اضافه کرده بود. چرا فقط قیمت ۳ هزار تومان؟ قیمت ۱۰ هزار تومان یا بیشتر هم اضافه میکردید.
وی تاکید کرد: دولت در سالی که قصد اصلاح قیمت بنزین را داشته، در واردات خودرو دست دوم، در اصلاح شرکتهای خودروسازی و اسقاط خودروهای فرسوده تعلل کرده که نشاندهنده بیسیاستی مطلق است.
این متخصص بینالملل حوزه بانکداری تصریح کرد: نمونه دیگر سیاست ارزی کشور است که هیچ حساب و کتابی ندارد به جز اینکه تصور کنید هدف، دادن ارز به یک سری افراد خاص است، من دلیل دیگری پیدا نمیکنم. در زمانی که ما وارد شرایط جنگی شدهایم؛ کو دولت ارادهای که کالاها را از گمرک ترخیص کند؟ مگر این قضایا شوخی است؟ دفعه بعد جنگ بشود با یک حمله به بنادر کشور، تا دو سال قحطی به وجود میآید. کدام دولت اینطور عمل کرده؟ نه دولت احمدینژاد، نه رئیسی، نه خاتمی و نه حتی روحانی که بسیار شبیه به این دولت بود، من ندیدم اینطور عمل کنند. بسیار بد دارند عمل میکنند و نتیجهاش را خواهید دید.
این تحلیلگر اقتصادی با رد ادعای تأثیر مستقیم تحریمها بر نوسانات ارزی اخیر، گفت: تحریمها فرع قضیه هستند؛ مشکل اصلی این است که (افراد) ارز را میگیرند و حیف و میل میکنند. حتی میتوان گفت اگر تحریم نبودیم، حجم حیف و میل منابع بیشتر میشد.
در همین باره:
یک کارشناس اقتصادی: ارزهای نفتی صرف ایجاد تورم و بیماری هلندی میشود!/ هیچ کشوری درآمد نفتی را به بانک مرکزی نمیدهد
سعدوندی افزود: ریشه تمام مشکلات کشور سوءمدیریت و فساد است که مانند سرطان ریشه دوانیده است. تحریم هم نقش دارد و کاش ما در شرایطی بودیم که تحریم عامل اصلی مشکلات بود، اما اینطور نیست. سوءمدیریت و فساد عامل اصلی است. البته هدف تحریم هم گسترش فساد بوده و این اتفاق افتاده است. قطعاً افرادی از تحریمها سود میبرند و تمایلی به رفع آن ندارند، چرا که هدف تحریم گسترش فساد بوده و این هدف محقق شده است!
این کارشناس اقتصادی در خصوص نامه اخیر تعدادی از اقتصاددانان به دولت و دلیل امضا نکردن آن گفت: این نامهها معمولاً سیاسی و در جهت حمایت از فرد خاصی در دولت تنظیم میشوند و نیت اصلاحی ندارند. هرچند ممکن است سخنان درستی در نامه باشد. این صحبت که هزینهها باید کنترل شود؛ حرف درستی است. اما مثلاً میگویند بودجه فلان نهاد علمی را قطع کنیم، ولی بودجه فلان اندیشکدهای که مطلقاً هیچ تولید علمی نداشته را بحث نمیکنند. من از نامههای سیاسی حمایت نمیکنم. درست است اسمشان اقتصاددان است، اما بسیاری از این افراد اقتصاددان نیستند. مثل آقای حناچی شهردار اسبق تهران که اقتصاددان نیست. ( درباره امضاکنندگان البته گفته شد فعالان حوزه های اقتصادی و علوم اجتماعی).
وی تاکید کرد: نامههای سیاسی نتیجه خوبی ندارد. اگر قرار است راهکار بدهند، راهکاری بدهند که همه کشور هزینه بدهند، نه اینکه یک سری آقازاده برای خودشان در خارج از کشور عیش و نوش داشته باشند و مردم از جانشان در جنگ هزینه کنند.
سعدوندی در پایان، تنها راه اصلاح وضعیت اقتصادی را مبارزه با «رانت» دانست و تأکید کرد: اصلاحات باید از قطع رانت شروع شود؛ چه رانت ارزی، چه رانت انرژی و چه رانت سهمیهها.
این تحلیل گر اقتصادی تصریح کرد: رانت ارزی باید متوقف شود، رانت انرژی باید متوقف شود، رانت سهمیهها باید متوقف شود. سیاست اقتصادی ایران در شرایط جنگ و تحریم باید مبتنی بر رفع تبعیض باشد، اما سیاستهای فعلی مانند چندنرخی بودن ارز و بنزین، دقیقاً در جهت تعمیق تبعیض و رانت حرکت میکند.
- 13
- 1












































