شاید در محافل عمومی این سوال مطرح شود که چه مقدار از اتفاقات ناگوار در بازار ارز، سکه، مسکن، بخشهای تولیدی و معضلات مدیریتی کشور ماحصل تفکر تیم اقتصادی دولت و چه مقدار آن ماحصل تهدیدها و تحریمهای خارجی است. همچنین سوال دیگر این است که با توجه به وضعیت فعلی اقتصاد کشور، سال ۹۷ چگونه پایان خواهد یافت. دکتر مرتضی افقه، استاد دانشگاه و اقتصاددان اصلاحطلب در گفتوگوی تفصیلی با «فرهیختگان» به این سوالها پاسخ داده است.
افقه معتقد است تیم اقتصادی دولت دوازدهم که فرمانده آن مسعود نیلی است، با اعتقاد کامل و راسخ در حال پیاده کردن تفکر لیبرالی با اعتقاد به مکانیسم بازار آزاد است؛ تفکری که در دو سه دهه گذشته چندین بار شکستخورده است اما دلیل اصرار دولت بر اجرای آن، این است که تیم اقتصادی دولت همه مسائل اقتصادی را در خلأ میبیند.
بهعبارتی دیگر مردان اقتصادی دولت همچنان معتقدند مسائل اقتصادی مستقل از ساختارهای و متغیرهای سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی و مذهبی است و بر اساس همین ذهنیت، در خلأ دنبال فرمولهای کتابهای کلاسیک اقتصاد هستند. دکتر افقه با تاکید بر اینکه دولت روحانی همه میوههای برنامههای اقتصادی خود را در سالهای گذشته چیده است، با مدنظر قرار دادن عملکرد فعلی دولت و وضعیت اقتصادی حال حاضر کشور و با اشاره به اینکه اتفاقات ناگوار بیش از این نخواهد افتاد، معتقد است رشد اقتصادی و سایر مولفههای اقتصاد کلان حتی نسبت به سالهای قبل تکان اساسی مثبت نخواهد خورد. در ادامه متن کامل گفتوگوی «فرهیختگان» با دکتر مرتضی افقه، استاد دانشگاه و اقتصاددان اصلاحطلب میآید.
تیم اقتصادی دولت دوازدهم در حال حاضر در دست چه کسی است؟
دوره دوم ریاستجمهوری آقای روحانی بهنظر من تیم اقتصادی در جهت تفکر لیبرالی یا بازار آزاد حرکت میکرد و اعتقاد به مکانیسم بازار آزاد داشت. تفکری که در دو تا سه دهه گذشته دو، سه بار با شکست مواجه شده و آزمون خود را داده و موفق نبوده است.
در دوره دوم بیشتر به دست نیروهایی افتاد که به این تفکر معتقد بودند. به نظر من مشکلات موجود اقتصادی به دلیل ساختار موجود سیاسی، همه در دست دولت نیست و مجلس هم نقش دارد ولی در محدودهای که دولت و دستگاه اجرایی نقش دارد بعید میدانم این تفکر بتواند مشکلات عظیم و ساختاریای را که وجود دارد، حل کند.
حتی من از این منظر هم نقد کردهام که دو تصمیمگیر اصلی مانند وزیر اقتصاد و ریاست بانک مرکزی به لحاظ تحصیلی تخصص اقتصادی ندارند و بیشتر حوزهشان مدیریت است. من فکر میکنم در وهله اول جدا از تفکر لیبرالی یا تفکرهای دیگر که در اقتصاد حاکم است، مبنای اصلی تصمیمگیریهای اقتصادی باید همراه با شناخت جامعه و ساختارهای اجتماعی باشد؛ این پیش از آن است که ببینیم تفکر لیبرالی است یا غیر لیبرالی.
این گروه از دوستان تفکرشان با نگرش لیبرالی گره خورده است و مسائل اقتصادی را در خلأ میبینند؛ درحالیکه هیچ جامعهای نیست که مسائل اقتصادیاش به ساختارهای سیاسی و متغیرهای سیاسی و اجتماعی و حتی فرهنگی و مذهبی متصل نباشد. بنابراین باید در آن ساختار تحلیل و تصمیمگیری کنند ولی دوستان همچنان معتقد هستند مسائل اقتصادی مستقل هستند و تلاش میکنند در خلأ فرمولهایی که در کتابهای کلاسیک وجود دارد، در جامعه پیاده کنند و چند بار به انجام این کار تاکنون اقدام کردهاند که با موفقیت همراه نبوده و منجر به اتلاف منابع وسیعی شده است.
فرمانده اقتصاد ایران در این حوزه چه کسی است؟
به نظر من عمدتا آقای نیلی تفکر اصلی حاکم بر تیم اقتصادی دولت را مدیریت میکند و طبعا وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی هم در این چارچوب و در این قالب تصمیمگیری میکنند و با هم هماهنگ هستند. اگرچه احساس میکنم دکتر نیلی نسبت به دوره قبل که در دوره آقای رفسنجانی مدیریت میکرد، تفکر لیبرالیاش تعدیل شده است ولی به هر حال هنوز مبنای تحلیلها و تفکر آنها در همان چارچوب لیبرالیسم است و اقتصاد را در خلأ میبینند و ارتباطات آن با ساختارها و متغیرهای غیراقتصادی را نمیبینند یا از آنها در تحلیلهای اقتصادی صرف نظر میکنند.
در غرب اگر بازار آزادیها با نگرش لیبرالیها وجود دارند، مفروض آنها این است که متغیرهای غیراقتصادی ثابت است؛ واقعا چنین است، یعنی متغیرهای سیاسی این میزان که در جامعه ما در حال تغییر است یا متغیرهای اجتماعیای که اینقدر در حال تغییرند؛ برای آنها چنین نیست.
بنابراین در آن جامعه میتوانیم این متغیرها را ثابت یا نزدیک به ثابت فرض کنیم و صرفا فرمولهای اقتصادی را برای حل مشکلات اقتصادی بهکار بگیریم ولی در ایران قاعدتا یک اقتصاددان باید بداند متغیرهای اقتصادی هنوز بهشدت به متغیرهای غیراقتصادی و ساختارها و بافت اجتماعی و سیاسی گره خوردهاند و آنها هم ثابت نیستند. همانطور که ملاحظه میکنید هم در روابط داخلی و هم در روابط خارجی متغیرهای ما بهشدت در حال تغییر هستند و با فرض متغیر بودن آنها باید متغیرهای اقتصادی را تحلیل کنیم که این تفکر در نگرشهای دوستان طرفدار لیبرالی وجود ندارد.
آقای دکتر فرمودید فرمانده اقتصادی دولت دکتر نیلی است، اما در این میان نقش وزیر اقتصاد چه میشود؟
قاعدتا به لحاظ قانونی وزیر اقتصاد فرمانده اقتصاد است، اما همانطور که عرض کردم به جهت اینکه شاید تسلط کافی هم بر ساختارهای اقتصادی کشور نداشته باشد و هم در ارتباطات خود با متغیرهای غیراقتصادی مسلط نباشد احتمالا این چارچوب نیز متاثر از تحلیلهایی است که فرمانده اصلی اقتصاد انجام میدهد و در آن قالب تصمیمگیری میکند. وزیر اقتصاد به دلیل اینکه تسلط کافی از نظر من به علوم اقتصادی ندارد و پسزمینه تحصیلیاش اقتصاد نیست، قاعدتا تحتتاثیر تفکر دوستانی همانند آقای دکتر نیلی است که فرمانده اقتصادی هیات دولت است. بنابراین احتمال میدهم تصمیمات عمده خود را در همان چارچوبی که تحتتاثیر همان تفکر است، میگیرد و کمتر متاثر از دانش مدیریت است.
وضعیت اقتصادی کشور را در چهار پنج سال اخیر چطور ارزیابی میکنید؟ چقدر این مشکلات ناشی از رفتار و تفکر اقتصادی تیم اقتصادی دولت است؟
من با توجه به نگرشی که به اقتصاد ایران دارم معتقدم متغیرهای اقتصادی کمتر در حال حاضر تحتتاثیر مولفههای اقتصادی است، زیرا بافتها و زیرساختهای غیراقتصادی اجازه نمیدهند شاخصهای اقتصادی از یک محدوده بیشتر جلو برود و بهبود یابد. بنابراین تا آن بافتها و ساختارهای غیراقتصادی بستر لازم را برای پیشرفت اقتصادی فراهم نکند، به نظر من تحول برجسته و پایداری در بهبود وضعیت اقتصادی نمیافتد.
بنابراین معتقد هستم که بخش کمی از مشکلات اقتصادی به محدوده تیم اقتصادی و حتی قوه اجرائیه برمیگردد.ساختارهای سیاسی ما در بخشهای دیگر بسترهای لازم را برای پیشرفت و توسعه فراهم نکردهاند.
برای مثال قوه قضائیه بهاندازه کافی یا در حد خود بستر لازم را برای حل معضلات اقتصادی فراهم نکرده است. مجلس هم با توجه به بافتی که بر آن حاکم است توان لازم را برای حل نداشته و تاکنون هم چنین بوده است. بههرحال دولت در چارچوب خود همانطور که عرض کردم در شاخصهای اقتصادیاش با سیاست خارجی ارتباط تنگاتنگی دارد.بنابراین بدیهی است که با کاهش تنش بین ایران و کشورهایی که ما نیاز داریم به آنها نفت بفروشیم و کالا وارد کنیم- این کشورها میتوانند هم غرب و هم غیرغرب باشند- دچار مشکل شویم. مادامیکه اقتصاد کشور به نفت و فروش نفت از یکسو و ورود محصولات ساختهشده از کشورهای دیگر از سوی دیگر نیاز داشته باشد، روابط سیاسی خارجی ما بهشدت بر اوضاع اقتصادی تاثیرگذار میشود.
بنابراین در این چهار پنج سال گذشته تنش سیاسی ناشی از تحریمها به حداقل رسیده، اگرچه بسیاری از این کشورها بدعهدی کردهاند و بسیاری از تعهدات را انجام ندادهاند اما همینکه بدبینی قبلی وجود ندارد، قدری زمینه را برای رشد اقتصادی فراهم کرده است. برخی اصلاحات ساختاری نیز در ارتباط با یارانهها که خیلی معضل شده بود و بخش قابلتوجهی از هزینههای دولت را میبلعید، تلاش شد این موارد شناسایی شوند. اگرچه بهدلیل سوءتدبیرهایی که بین مجلس و دولت وجود دارد و بدهوبستانهایی که برای بعضا بقای خود در مسند مدیریت یا بر دوره بعدی نمایندگی انجام میدهند، تصمیمات را نه به صلاح مردم بلکه برای مصالح خود میگیرند، به نظر میرسد در این زمینه هم بد کار نشده است اگرچه بهتر از این میشد کار شود.
بههرحال آنگونه که انتظار میرفت بعد از برجام سرعتی نگرفتیم، اما همین که بدبینی از بین رفت یک بستر مثبتی فراهم کرده تا ببینیم در آینده دولت بدعهد آمریکا با اروپا و برجام چه رفتاری میکند تا تاثیر آن را بر متغیرهای اقتصادی در آینده ببینیم.
پیشبینی شما برای اقتصاد ایران در سال ۹۷ چیست؟
در سال ۹۷ تصور من این است که هرچه ظرفیت برای رشد در چارچوب اقدامات دولت بعد از برجام وجود داشته است، انجامشده و کار برجستهای در ساختار موجود بعید میدانم انجام شود. بنابراین فکر نمیکنم با توجه به محدودیتهای مالی که دولت دارد نه در رشد اقتصادی مانند سال گذشته باشیم و نه در شاخصهای دیگر اقتصادی در بحث اشتغال! شاید در تورم بتوانند در همین محدوده آن را کنترل کنند، اما خروج از رکود معضلی است که هرچه دولت توان داشته و هرچه فرمول در این چندساله داشته به کار گرفته اما نتوانستهایم از آن خارج شویم. بعید میدانم در سال آینده در این زمینه اتفاق برجستهای رخ دهد مگر اینکه اتفاقاتی خارج از این پیشبینیهای ما رخ دهد. امیدواریم همه امور بهنفع مردم و رفع مشکلات آنها پیش برود.
شما عملکرد اقتصادی دولت را در سال ۹۷ خیلی امیدوارکننده نمیدانید.
بله متاسفانه. سال ۹۷ بعید میدانم نسبت به سالهای پیش سال موفقتری باشد.
چرا؟
آنچه مربوط به روابط خارجی بود تا جایی که قابل حل بود در برجام حل شد، منهای موانعی که تراشیدند. آنچه ظرفیت داخلی از دولت و بقیه تصمیمگیران دولت در این چندساله در فضای آرامش نسبی بعد از برجام میتوانستند انجام دهند، انجام دادند؛ بنابراین از نظر من تا تحولات ساختاری در ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که بسترساز رشد اقتصادی هستند، رخ ندهد. ما حتی اگر در بهترین شرایط با کشورهای خارج باشیم، ظرفیت پیشرفت ما از این میزان بیشتر نخواهد بود.
آیا در سال ۹۷ اتفاقات ناگواری در اقتصاد کشور خواهد افتاد؟
خیر؛ اتفاقات ناگوار رخ نخواهد داد ولی در همین محدوده پیش خواهیم رفت. رشد اقتصادی بعید است بیش از سه، چهار درصد شود که ناشی از فروش نفت و برخی از فعالیتهای کارخانهها یا واحدهای بزرگ تولیدی است. اگر به همین روالی که در دو، سهسال گذشته داشتیم عمده سرمایهگذاریها و گشایشها در واحدهای بزرگ و ملی باشد، بعید است در اشتغال هم تحول خاصی رخ دهد، چون بخش قابلتوجهی از اشتغال در واحدهای کاربر است که عمدتا بنگاههای کوچک و متوسط هستند؛ در حالی که رشدی که در چند سال گذشته رخ داده است، رشد بالایی بود ولی بهدلیل اینکه محدود بود و با تکنولوژیهای سرمایهبر که بینیاز از نیروی کار زیاد هستند، اتفاق افتاده و امواج آن به بخشهای دیگر اقتصادی که اشتغال بالایی دارند تسری پیدا نکرده است، بنابراین تحول خاصی هم بعید میدانم در اشتغال رخ دهد. وقتی در اشتغال اتفاقی رخ ندهد، توزیع درآمد خیلی تغییر نمیکند و فقر نیز تغییر نمیکند؛ بنابراین در همان ظرفیتهای محدود یکی، دو سال گذشته، خیلی خوشبینانه بتوانیم پیش برویم.
- 12
- 6