«اقتصاد ایران از تحریمها آسیب میبیند اما به احتمال زیاد بر طوفان تحریمها غلبه میکند.» نزدک، دومین بازار بزرگ معاملات سهام در امریکاست و پایگاه خبری آن در اولین روز شروع تحریمهای جدید به نقل از یک دیپلمات اروپایی چنین نوشت. حالا ۵۰ روز از آن زمان گذشته است؛ از زمانی که گفته می شد ایران در وضعیت نفت در برابر غذا قرار خواهد گرفت و افسار تورم و نرخ ارز خواهد گسیخت. چند ماه پیش از آغاز رسمی تحریمها، بازار ارز ایران شرایط آشفتهای را تجربه کرد، تمام بخشهای اقتصاد از آن متأثر شدند و سبد معیشت مردم گران شد.
در چنین موقعیتی، جوی روانی به راه افتاده بود که با اقدامات امریکا شرایط معیشتی بسیار بدتر خواهد شد. مردم هم از ترس کمبود، به خریدهای افراطی روی آوردند تا جایی که عبارت احتکار خانگی بر سر زبانها افتاد و همین رفتارهای غلط اقتصادی، به یک عامل برای گرانی برخی کالاها تبدیل شد. اما ۵۰ روز بعد از تحریم، این فضا مدیریت شده است. نه خبری از قحطی است، نه از نفت در برابر غذا و نه دلار بالای ۲۰ هزار تومان. در این شرایط، تحلیلهای خبرگزاریهای خارجی واقع بینانهتر از حرف و حدیثهای احساسی داخلی بوده است.
نشریه تایم در همان اولین روزهای تحریم در گزارشی نوشت:« طی ۶ ماه گذشته دونالد ترامپ سیستم مالی جهانی را با وجود مخالفت دیگر قدرتهای جهان به شکل یک اسلحه در مقابل ایران به کار برده است. در نتیجه بسیاری از شرکتهای خارجی از ایران خارج شدهاند. اما اگر پولهای امریکایی «حرف» میزنند و سایر بازیگران بزرگ تجارت جهانی در «عمل» حرکت میکنند، چندان با اطمینان نمیتوان گفت که ترامپ به اهداف کمپین فشار حداکثری خود برای حذف نفوذ ایران در خاورمیانه دست خواهد یافت. با وجود تمام فشارهای اقتصادی، حسن روحانی رئیس جمهوری ایران اعلام کرده است که ما در شرایط جنگ اقتصادی هستیم. تمام شواهد نیز نشان میدهد که ایران در برابر هر میزانی از تحریم، خروج شرکتها و کاهش ارزش پول ملی، مقاومت خواهد کرد.»
از کنترل بانک مرکزی تا مداخله قدرت خرید
کمال سیدعلی(اقتصاددان)
وقتی خبرهای ناگوار و تهدیدهای مختلف بینالمللی اتفاق میافتد، همان روز که این خبر اعلام میشود اثر خود را روی فعالان اقتصادی، تولیدکنندگان، سرمایه داران و سفته بازها بر جای میگذارد.
در واقع در همان روز انتشار خبر، جریان تصمیمگیری فعالان اقتصادی متأثر از محتوای آن خبر قرار میگیرد. این اتفاقی بود که ماهها قبل در اعمال تحریمهای جدید علیه ایران روی داد بنابراین وقتی به موعد اعمال تحریمها و روزهای بعد از آن میرسیم آن خبر قبلاً آثار مالی خود را در بازارهای مختلف بر جای گذاشته بود.
در کشور ما نیز این قضیه مصداق دارد. چند ماه پیش اطلاعاتی که از سوی برخی از مسئولان ارائه میشد و اصرار وجود داشت که نرخ دلار به ۴۲۰۰ تومان برگردد آن اصرار با انتظارات تورمی جمع شد و در نهایت به تشدید و تراکم انتظارات تورمی منجر شد و نتیجتاً کار به جایی رسید که کنترل نرخ دلار سختتر شد.
همچنان که به خاطر داریم در آن روزها مردم در خانهها، ادارات و جمعهای دوستانه کنار هم جمع میشدند و ترسهای هم را تشدید میکردند و به خاطر هراسی که از بالا رفتن بیشتر قیمت ارز وجود داشت برخی به صفهای خرید حمله کردند و در نهایت بازار ارز رقمهای ۱۹ – ۱۸ هزار تومانی را هم تجربه کرد اما پرسش این است که چرا قیمت ارز بیشتر از این رشد نکرد؟ این موضوع را باید در فلسفه وجود ارز جستوجو کرد.
شما برای چه ارز میخواهید؟ ارز میخواهید تا به واسطه آن کالا و خدمات را وارد کشور کنید اما با ۱۸ هزار تومان چه کالایی میتوان وارد کرد؟ در حقیقت قدرت خرید مردم در این باره تعیین کننده است. درست است که در آن زمان تبلیغات بینالمللی علیه ایران وجود داشت و حتی به نظرات اقتصاددانهای آلمانی استناد شد که ایران تورم ۲۰۰ درصد را تجربه خواهد کرد چون نرخ ارز رشد ۴ برابری را تجربه کرده است اما واقعیت این بود که بازار کشش قیمتی برای ارز و خدمات نداشت.
از سوی دیگر کسانی که در شرایط انتظار تورمی ارز خریده بودند وقتی بلافاصله متوجه شدند که نرخ ارز در حال افت است نه تنها از این میدان خارج شدند بلکه خود به عرضه کنندگان ارز تبدیل شدند و همین موضوع التهابها را کم کرد.
از سوی دیگر بانک مرکزی در دوره جدید اقدامات مناسبی انجام داد و مجموعه آن اقدامات و کنترلهایی که روی منشأ ریالی پول انجام داد در نهایت به مدیریت نرخ ارز و تورم انجامید چون واقعیت آن است که محاسبات و مدلهای اقتصادی که برای محاسبه نرخ ارز و تورم به کار میرفت - سال پایه را با هر مکانیسمی هم که در نظر میگرفتیم - در نهایت نرخ ارز به ۱۰ – ۹ هزار تومان میرسید.
سخن این است که اگر نرخ ارز چند ماهی دوام بیاورد جایگاه خود را پیدا خواهد کرد. البته نکته این است که وقتی نرخ ارز به صورت غیر واقعی رشد کرد اساساً قاچاق کالا را هم تحت تأثیر قرارداد چون واقعاً مقرون به صرفه نیست که با آن رقمها کالا وارد کشور شود. شما حتی اگر فروشگاههای برند را هم نگاه کنید میبینید که فعالیت آنها هم دچار اختلال شده است چون یک کفش ۲۰۰ دلاری با آن نرخ به چند میلیون تومان میرسید در حالی که قدرت خرید جامعه کشش این قیمتها را ندارد.
توسعه از مسیر تعامل سازنده
فریدون مجلسی(کارشناس حوزه سیاست و اقتصاد)
تحریمهای امریکا اگرچه از زمان اجرای رسمی به شعارهای خود از جمله صفر کردن صادرات نفت خام ایران، دست نیافته است اما آینده این راه به میزان آمادگی ما برای تعاملات جهانی بستگی دارد. بهطور معمول دنیا به قدرت میپیوندد و در حال حاضر قدرت امریکا و روابط سیاسی و اقتصادی این کشور با دنیا بیشتر از ایران است.طبیعی است که کشورها به سمت حفظ روابط خود با امریکا بیش از ایران گرایش داشته باشند.
مصداق این موضوع را میتوان در تعبیر وزیر امور خارجه درباره ادامه روابط اروپا با ایران ملاحظه کرد. وقتی که آقای ظریف اعلام میکند که «اروپا میخواهد شنا کند اما خیس نشود.» به این ترتیب اگر روابطمان را با دنیا در ماههای آتی بهبود نبخشیم، فشارهای خارجی بر اقتصاد بیشتر خواهد شد و این موضوع چشمانداز مثبتی را به دنبال ندارد.
اما آیا هدف ما تنها زنده ماندن است یا اینکه اهداف بزرگتری برای کشور متصور هستیم؟ فراموش نکنیم که هرچه اقتصاد کشور ضعیفتر شود، از عرصه و فضای بینالمللی عقبتر خواهیم افتاد. ما زمانی الگوی توسعه در منطقه بودهایم و میخواستیم که در سالهای آتی به قدرت اول منطقه تبدیل شویم. لذا نباید اجازه دهیم که حتی از جایگاه فعلی نیز پایینتر برویم. از این رو است که عقیده دارم اگر تعامل سازنده با دنیا برقرار کنیم، میتوانیم به حفظ شرایط موجود و حتی بهبود و توسعه امیدوار باشیم.
عبور از چارچوب تحریمها
سیدحمید حسینی( کارشناس انرژی)
در ماههای اخیر آنچه هدف تحریمهای امریکا بود، اتفاق نیفتاد. اما این تحریمها علی رغم تمام تلاشها مشکلات جدی برای اقتصاد ایران بویژه در بخش واردات و صادرات ایجاد کرده است. به هر حال این اتفاق طبیعی و جزئی از ذات تحریم است. در دوران تحریم بویژه در ماههای ابتدایی آن، طرفهای تجاری دچار سردرگمی میشوند و محتاطتر برخورد میکنند. در این شرایط نیازمند یک مدیریت جدی و برنامهریزی دقیق هستیم تا راهی برای کاهش فشارها و تسهیل روابط مالی و نقل و انتقالات ایجاد شود.
شرکای تجاری ما بویژه آنهایی که با صنعت نفت در ارتباط هستند، در این شرایط سعی میکنند که در چارچوب تعیین شده برای تحریم با ایران داد و ستد کنند. اما این موضوع مورد تأیید ایران نیست که اگر این اتفاق رخ دهد، بیشک صادرات نفت ایران در طول ٦ ماه آینده حتی به صفر نزدیک خواهد شد.
باید تلاش کنیم که از فضای معافیتهای ایجاد شده برای شرکا و خریداران نفت کشور بیشترین استفاده را ببریم و راههایی را برای عبور از شرایط کنونی و کمرنگ کردن تحریمها ایجاد کنیم.
این اتفاق با دیپلماسی موفق و قدرتمند با کشورهای همسایه رقم خواهد خورد. اقتصاد ایران در حال حاضر بیش از هر ابزاری به دیپلماسی سیاسی و اقتصادی قوی نیاز دارد. اگر ما بخواهیم همزمان با کشورهای همسایه و اعراب، اسرائیل و امریکا نزاع و درگیری داشته باشیم، سیاست عاقلانهای را پیش نگرفتهایم. در تمرکز سیاسی_بینالمللی ما در این برهه از زمان باید تغییراتی ایجاد شود. باید روابطمان را با کشورهای همسایه از جمله عربستان و امارات بهبود ببخشیم. موضوع جنگ یمن میتواند به این امر کمک کند. ایران بازیگر بزرگی در منطقه است و از نفوذش میتواند در پایان یافتن جنگ یمن و بهبود روابط با عربستان بهره ببرد.
چشمانداز چندان بدی پیش روی کشور نیست. به هر حال ایران در شرایط تحریم است و از تحریم توسعه و سازندگی برنمی آید. اما میتوان این شرایط را تا اندازهای مدیریت و جایگاه کشور و وضع موجود را حفظ کرد. لذا نیاز داریم که در این مسیر سیاستگذاران کشور در عبور از چارچوب تحریمها بهبود روابط بینالمللی اهتمام بیشتری بورزند.
امید ما به SPV است
شعبان فروتن( عضو اتاق بازرگانی ایران)
وقتی تحریمهای امریکا علیه ایران شروع شد، امیدواری ما به حضور طرف های اروپایی در برجام بود. آنها از ایران خواستند که به برجام متعهد باشند تا مذاکرات متعددی که داشتند به خاطر خروج یک کشور از برجام هدر نرود. ایران نیز به تعهدات خود پایبند بود و همین امر باعث شد که اروپاییها پیشنهاد جایگزین مالی به جای سوئیفت را بدهند.
هر چند که فعالان اقتصادی امیدوار بودند که در کشور برای پیوستن به سوئیفت اقدامات لازم صورت گیرد و شروطی که آنها داشتند رعایت شود. اما متأسفانه برخی از تحریمهای داخلی مانع از این اتفاق شد و اکنون امکان مبادلات مالی از طریق سوئیفت فراهم نیست لذا تنها چارهای که برای ما مانده SPV است. سازوکارهای جایگزین سوئیفت مشخص نیست و هنوز سیاستهایی که اروپاییها در آن پیش خواهند گرفت معلوم نیست. بدین جهت اکنون قضاوت درباره آن زود است. ولی بارها دیدیم که اروپاییها نمیخواهند امریکا را هم از دست بدهند، از اینرو سیاستی در پیش خواهند گرفت که ایران به راحتی جابهجایی پولی را انجام ندهد.
در حقیقت محدودیتهایی لحاظ خواهد شد که تنها جلوی انسداد مالی ایران را بگیرد. این امر برای فعالان اقتصادی راهگشای خوبی نیست چرا که نمیتوانند در مبادلات پولی و بانکی به راحتی عمل کنند. با تمام این اوصاف تنها امید ما به SPV است. سیستم مالی که شاید بخشی از مشکلات را حل کند ولی در مجموع جای سوئیفت را نخواهد گرفت. ما بایستی به سمتی برویم که امکان مبادله پولی فراهم باشد. تیم دیپلماسی ایران میتواند با اروپاییها برای گشایش مالی و بانکی مذاکرات قوی تری انجام دهد و در این میان از پتانسیل بخش خصوصی استفاده کند. در شرایط تحریم بخش خصوصی میتواند کمک بیشتری به دولت بدهد.
اروپاییها فراموش نکنند
محسن احتشام( عضو اتاق بازرگانی ایران)
بسته SPV مدتی است که از سوی طرف های اروپایی مطرح میشود اما گفتن آن نمیتواند گرهی از مشکلات فعالان اقتصادی را حل کند. ما منتظر اجرای این جایگزین مالی هستیم. اگر نقل و انتقال پول برای ما فراهم نشود نمیتوان به صادرات غیر نفتی ادامه داد. اگر SPV راه بیفتد به نفع خود اروپاییها هم هست. طی این مدت صادرات اروپاییها به ایران نسبت به صادرات ما به اروپا روند افزایشی داشته است لذا صادرکنندگان اروپایی هم برای آنکه به پولشان برسند نیازمند SPV هستند. تجار ایرانی هم بواسطه صادراتی که انجام میدهند اجرایی شدن SPV را بسیار ضروری میدانند.
زمانی که SPV میتواند به دو طرف کمک کند چرا تأخیر در تدوین و ابلاغ سازوکار آن از سوی اروپاییها رخ میدهد. ما انتظار داشتیم با توجه به حجم تجارت اروپاییها با ایران حداقل آنها سریعتر نسبت به اجرای SPV اقدام کنند. از طرفی فرانسه چند وقتی است با مشکلات مالی روبهرو شده است لذا تجارت با ایران میتواند به این کشور کمک قابل توجهی کند. موضوع دیگری که باعث میشود سطح توقع ما از فرانسه بالاتر برود، دانشگاه سوربن است.
این دانشگاه در آموزش حقوق بینالملل سرآمد است لذا حداقل این کشور به جای آنکه آخرین کشور حمایت کننده از ایران باشد میبایست اولین کشور بود چرا که به حقوق بینالملل آشناتر است. ایران و کشورهایی که با ایران همکاری میکنند به SPV نیاز دارند و هیچ کس هم نمیتواند منکر آن شود لذا کشورهای اروپایی به جای آنکه حقوق بینالملل را فراموش کنند بهتر است به فکر راههایی باشند که تحریم را بیاثرتر کند. در غیر اینصورت همه کشورهای اروپایی صدمه خواهند دید و ما نیز نمیتوانیم به اهداف تجاری خود برسیم. ما منتظر هستیم تا ببینیم اروپایی ها برای اجرایی شدن SPV چه گامهایی برمیدارند؟
جایگزین سوئیفت
محسن پورسینا( عضو اتاق بازرگانی ایران)
سوئیفت یکی از روشهای شناخته شده بینالمللی در جابهجایی ارزی است و همه فعالان اقتصادی با این روش مبادلات مالی خود را انجام میدادند حال که بواسطه تحریم سوئیفت با مشکلاتی روبهرو شده است اروپائیان SPV را به عنوان جایگزین معرفی کردند. این جایگزین شناخته شده نیست و بهطور قطع با محدودیتهایی همراه خواهد بود.
اروپاییها برای آنکه با امریکا دچار مشکل نشوند در SPV محدودیتهایی در نظر خواهند گرفت که این امر کار را برای تجار ایرانی سخت خواهد کرد. نگرانی ما این است که SPV تنها برای نقل و انتقال مالی در مورد مواد غذایی و دارو باشد و در مورد سایر کالاها و تجهیزات نتوان از پتانسیل آن استفاده کرد. این در حالی است که فعالان اقتصادی بخصوص افرادی که با اروپاییها کار میکنند به جایگزین سوئیفت نیاز دارند و اگر جایگزینی برای آن نباشد نمیتوان فعالیت اقتصادی را ادامه داد.
وزارت امور خارجه برای آنکه نقل و انتقال مالی امکانپذیر شود، زحمات زیادی کشید و مذاکرات متعددی انجام داد لذا امیدواریم دیپلماسی آنها جواب دهد و SPV به عنوان کمک کننده اقتصاد ایران شود. نکته مهم که تیم مذاکره کننده ایرانی برای به سرانجام رساندن SPV باید دقت کند، محدودیت است.درست است که این امر نمیتواند عملکرد سوئیفت را داشته باشد ولی آب باریکهای برای فعالان اقتصادی است. SPV میتواند تا حدودی برای اقتصاد کشور راهگشا باشد.
- 18
- 4