
روزنامه قدس نوشت: پاییز ۱۴۰۴ برای بازار لوازم خانگی، فصلی کمفروغ و بیروح است و این توصیف را هر ناظری در بازار، تأیید میکند.
هرچند چراغ فروشگاههای کوچک و بزرگ در بازارهای جمهوری، امین حضور و شوش (به عنوان مراکز همیشه پر جنب و جوش عرضه لوازم خانگی) هنوز روشن است، اما این راستهها یا خالی از مشتری و خریدار واقعیاند یا پرترددند با متقاضیانی که در جستوجوی کالاهایی متناسب با قدرت جیبشان بازار را گز میکنند؛ کالاهایی حتی فاقد گارانتی، بینام و نشان و تقلبی!
مشاهدههای میدانی خبرنگار ما از این سه بازار در دو پنجشنبه پایانی آبانماه امسال نشان میدهد خیابان جمهوری به عنوان یکی از جذابترین راستههای عرضه لوازم خانگی باکیفیت و با قیمت مناسب بهویژه صوتی و تصویری در قلب تهران، بازار شوش بهعنوان مرکزی پرطرفدار برای خرید جهیزیه و لوازم خانه و آشپزخانه و امین حضور که قلب تپنده فروش عمده و جزئی لوازم برقی به شمار میرود، امروز در محاصره کالاهای ناشناس و کمکیفیت به سر میبرند. مشتریان این بازارها یا دست خالی به خانه برمیگردند یا درنهایت موفق به خرید محصولاتی خارجی (متناسب با توان مالی خود) میشوند با ظاهری خوشرنگ و لعاب که از نظر کیفی و عمر کالا هیچ آیندهای برایش متصور نیستند.
بر اساس مشاهدههای خبرنگار، فروشندگان این بازارها هم از ناتوانی در تأمین نقدینگی، دپو کالا در انبارها و نبود خریدار واقعی با وجود راه آمدن، اعمال تخفیف و کاهش قیمت (حتی پایینتر از نرخ کارخانه) ناخرسند هستند.
قیمت، مهمتر از گارانتی و کیفیت است
خانمی حدود شصت ساله به همراه دخترش برای پیدا کردن یخچالی برای جهیزیه به بازار آمدهاند. مادر و دختر از اینکه پس از جستوجوی زیاد توانستهاند گزینه مناسب را ۵ میلیون تومان ارزانتر پیدا کنند، تا حدودی ذوقزده هستند. وقتی از آنها در مورد گارانتی و شناختشان از برند کالایی که خریدهاند، میپرسم، به این پاسخ میرسم که قیمت برایشان مهمتر از اصالت، کیفیت و ضمانت پس از فروش است؛ چراکه به گفته خودشان توان خرید کالاهای ایرانی را هم ندارند و ترجیح میدهند فعلاً از فهرست بلندبالای جهیزیه، «یخچال» را تیک بزنند و عبور کنند و اصلاً به کیفیت و عمر محصول فکر نمیکنند.
مادر با لحنی طنزآمیز اما گزنده میگوید: گارانتی در ایران معنا ندارد. قرار است چه چیزی را تضمین کنند؟ ما که هر روز منتظر گرانی جدید هستیم و اگر گارانتی فقط قرار است گرانی بیشتر را تضمین کند و با این بهانه که فلان قطعه را نداریم یا مشمول گارانتی نیست، هزینه اضافه روی دستمان بگذارد، از خیرش گذشتیم! به هر حال اگر امروز نخریم، تضمینی نیست فردا بتوانیم همین را بخریم.
توان پرداخت اقساط سنگین را نداریم
زوج جوانی هم در جستوجوی تلویزیون هستند. به گفته خودشان هم سکوهای فروش برخط را رصد میکنند و هم بازار را. آنها تأکید میکنند امکان استفاده از فروشهای اقساطی و مناسبتی سکوهای برخط را ندارند؛ چراکه از پس اقساط سنگین و فشرده برنمیآیند پس ترجیح میدهند از برندهای کمتر شناخته شده یا ناشناخته خرید کنند که یا گارانتی ندارند یا گارانتی کوتاه مدتتر نسبت به برندهای خارجی و داخلی شناخته شده دارند.
تردید حتی برای خرید یک کفگیر و ملاقه!
خانم جوان دیگری برای خرید سرویس غذاخوری و چند وسیله کاربردی آشپزخانه آمده و از کمبود کالاهای باکیفیت در ویترینها گلایه دارد. میگوید حتی برای خرید یک کفگیر و ملاقه هم تردید دارد؛ چون تا چند سال پیش انتخابها زیاد بود و اجناس عمر طولانی داشتند، اما حالا باید پول بیشتری برای کالاهایی پرداخت کند که نه ظاهر جذابی دارند و نه کیفیت قابل قبولی و اغلب حتی نامونشانشان هم شناختهشده نیست.
به گفته او، بیشتر فروشگاهها و حتی دستفروشان بیرون مجتمع، اجناس کمکیفیت و مشابهی را با قیمتهای نزدیک به هم عرضه میکنند؛ بهطوری که خرید کالای باکیفیت یا تقریباً ممکن نیست یا آنقدر گران است که از توان بسیاری از مشتریان خارج شده است.
زمانی به کمتر از ال جی و سامسونگ قانع نبودیم
مرد میانسالی که برای خرید جاروبرقی به بازار آمده، از بیاصالتی امروز بازار گلایه دارد. میگوید اوایل دهه۹۰ تمام جهیزیهشان را از همین خیابان جمهوری با بهترین کیفیت و گارانتی خریدند و آن زمان کمتر از برندهای معتبری مثل الجی و سامسونگ نمیخریدند، چون هم قیمتها متعادل بود و هم انتخابها مطمئن.
او توضیح میدهد: پیش از آمدن تلاش زیادی برای تعمیر جاروبرقی قدیمیشان کرده، کالایی که از همان سالها خریده بودند و بدون دردسر کار کرده است.
اما حالا که قابل تعمیر نبود، تصمیم گرفته بهجای برندهای خارجی بینامونشان، یک برند ایرانی معتبر با گارانتی بخرد حتی اگر کمی گرانتر باشد.
با جیب مردم راه میآییم اما نمیخرند!
بنا بر مشاهدههای خبرنگار، فروشندگان بازار لوازم خانگی هم دل خوشی از این وضعیت شکننده و فروشهای حداقلی ندارند.
برآیند اظهارات فروشندگان (که البته تمایل زیادی به حرف زدن ندارند) این است که وقتی مردم توان مالی ندارند، بازار آسیب بیشتری میبیند و اگر قیمتها صعودی باشد، مردم هم کمتر برای خرید به بازار مراجعه میکنند.
به گفته آنان مردم به قدری درگیر نیازهای اولیه زندگی و امرار معاش روزانه شدهاند که تقریباً فقط برای خرید ضروری یا تأمین جهیزیه حداقلی به بازار میآیند.
به عقیده کاسبان بازار، شهروندان دیگر برای ارتقای داوطلبانه لوازم خانگی و نونوار کردن خانه و زندگی بهخصوص لوازم اصلی مانند یخچال، اجاق گاز، تلویزیون و ماشین لباسشویی و ظرفشویی برنامهای ندارند و بسیاری از مراجعان ترجیح میدهند کالای بیگارانتی اما ارزانتر را بخرند.
فروشندگان همچنین معتقدند با اینکه «با جیب مردم راه میآیند» و برای جمع کردن نقدینگی، چه بسا کالا را ارزانتر از کارخانه میفروشند، اما مشتری واقعی کم است و میزان فروششان حتی به یک سوم پارسال کاهش یافته است.
بازار و صنعت لوازم خانگی در بستر بیتعادلی براساس مشاهدههای عینی، بازار لوازم خانگی این روزها دو تصویر متناقض دارد؛ از یکسو ویترین فروشگاهها پر شده از کالاها و برندهای خارجی و از سوی دیگر فروشندگان از نبود مشتری گلایه میکنند و خریداران هم میان دو انتخاب سخت ماندهاند: کالای خارجی بدون گارانتی یا کالای داخلی با خدمات پس از فروش اما با قیمتی که در توان بسیاری از خانوارها نیست.
به گفته رئیس اتحادیه فروشندگان لوازم خانگی، بخش قابل توجهی از کالاهای خارجی که حالا در ویترینهای تهران و شهرهای دیگر دیده میشود، از مسیر کولبری، تهلنجی و تعاونیهای مرزی وارد کشور شدهاند. بنا بر اظهارات اکبر پازوکی این کالاها با پرداخت تعرفه، ثبت در سامانه و دریافت کد شناسه، دیگر «قاچاق» محسوب نمیشوند و مصرفکنندگان میتوانند با شمارهگیری ستاره ۴ ستاره ۷۷۷۷ مربع از اصالت کالا مطلع شوند. به باور وی، مشکل اصلی نه شناسنامه کالا؛ بلکه نبود گارانتی است و بسیاری از فروشندگان کارتهای ضمانت بیپشتوانه میفروشند؛ کارتهایی که فقط یک دفتر اجارهای پشت آن است، بدون هیچ شبکه خدمات پس از فروش. به گفته او، چون این اجناس از مسیر واردکننده رسمی وارد نشدهاند، هیچ شبکه خدمات پس از فروش مشخصی ندارند و همین موضوع مشکلات جدی و هزینههای اضافی برای خریداران ایجاد کرده است.
پازوکی معتقد است دولت باید برای ساماندهی خدمات پس از فروش کالاهای تهلنجی و کولبری چارهای بیندیشد؛ زیرا تا زمانی که شکاف قیمت میان کالای رسمی و این نوع واردات پابرجاست، مصرفکننده ناچار به انتخاب ارزانترین گزینه خواهد بود؛ انتخابی که ظاهر اقتصادی دارد، اما در آینده به دردسرهای پرهزینه میرسد.
وضعیت صنعت لوازم خانگی این روزها مبهم و شکننده است. ممنوعیت واردات از سال ۱۳۹۷ قرار بود به سرمایهگذاری و اشتغال کمک کند، اما بهدلیل نبود یک سیاست صنعتی مشخص، نتیجه آن بیشتر افزایش تعداد مجوزها و رشد واحدهای مونتاژکاری بوده است.
براساس آمار وزارت صمت، هزار و ۶۶۳ واحد دارای پروانه بهرهبرداری در این صنعت فعالاند، اما بسیاری از آنها ظرفیت واقعی بسیار کمی دارند. ظرفیت اسمی سالانه این واحدها حدود ۹۸ میلیون دستگاه است، اما تولید واقعی تنها ۱۹ میلیون دستگاه؛ یعنی کمتر از ۲۰ درصد ظرفیت و بیش از ۸۰درصد ظرفیت صنعت، عملاً بلااستفاده مانده است. بخش زیادی از این واحدها نه توان توسعه فناوری دارند، نه تولید مؤثر؛ بیشتر مونتاژ میکنند و حتی مواد اولیه دریافتشده را بهجای تولید، در بازار آزاد میفروشند.
در حالی که در دنیا صنایع لوازم خانگی با چند برند بزرگ و توانمند رشد میکنند، ایران با تکثیر برندهای بینامونشان مواجه است؛ شرکتهایی که نه کیفیت را بالا میبرند و نه اشتغال پایدار ایجاد میکنند و درنهایت تولیدکنندگان واقعی را هم تضعیف میکنند.
کارشناسان میگویند آینده این صنعت وابسته به توان دولت برای ایجاد تعادل میان سه بخش است: حمایت از معیشت مرزنشینان، حفظ حقوق مصرفکننده و تقویت تولیدکننده واقعی. بدون این تعادل، بازار همچنان آشفته خواهد ماند؛ با بیاعتمادی بیشتر، قیمتهای نوسانی و خدماتی که رو به افت میروند.
- 11
- 6











































