وعده‌های بی سرانجام به هوادار مصدوم استقلال/ فوتبال به اسماعیل بهداروند بدهکار است

به گزارش "ورزش سه"، با وجود همه وعده هایی که به این هوادار داده شده بود اسماعیل بهداروند حتی در محل کار خود هم با مشکل مواجه شده است و دستمزد او کاهش پیدا کرده است. 

فوتبال به اسماعیل بهداروند بدهکار است. اتفاقی که فصل گذشته در استادیوم خرمشهر برای او رخ داد یک اتفاق غیر مترقبه نبود. اتفاقی بود که می شد پیشگیری شود. در فوتبال حرفه ای سلامت هیچ تماشاگری به خاطر حضور در استادیوم به خطر نمی افتد! تماشاگر از حضور در استادیوم لذت می برد و این حضور یکی از خاطره انگیزترین حضورهای تماشاگر در صحنه های اجتماعی است. 

در فوتبال حرفه ای تماشاگر به معنی واقعی رکن اصلی و سرمایه فوتبال است. بیشترین احترام در فوتبال حرفه ای به تماشاگر گذاشته می شود چون اگر تماشاگر نباشد پای اسپانسرها به میدان نمی آیند و اسپانسر هم از فوتبال دست بکشد، فوتبال می میرد. 

فوتبال ما و فدراسیون ما و همه و همه به اسماعیل بهداروند بدهکارند. او اگر به تماشای حساس ترین بازی امسال یعنی فینال جام جهانی روسیه می نشست حتی صورتش خراشی بر نمی داشت چه رسد به اینکه چشمش تخلیه شود. 

باشگاه استقلال و بازیکنان این تیم از نظر قانونی وظیفه ای در قبال اسماعیل بهداروند ندارند اما مهربانی حکم می کند باشگاه استقلال دست کم پیگیر وضعیت این هوادار باشد. فرهاد مجیدی با این هوادار صحبت کرده. هم چنین مهدی رحمتی. اسماعیل بهداروند منتظر بود این دو با تماس های خود کاری کنند تا دست کم دغدغه تامین هزینه ها برای جراحی را نداشته باشد. بی شک اگر مهدی رحمتی و فرهاد مجیدی پا جلو می گذاشتند و در این باره مثلا با وزیر ورزش و جوانان صحبت می کردند و وزیر ورزش و جوانان به وزیر بهداشت توصیه می کرد همه چیز حل می شد به خصوص که دکتر هاشمی، وزیر بهداشت متخصص چشم است. 

پیگیری امور درمان اسماعیل بهداروند کمتر از کلین شیت در زمین فوتبال برای مهدی رحمتی نیست. همین طور برای فرهاد مجیدی این کار مساوی است با مربیگری در استقلال. اسماعیل بهداروند یکی از میلیون ها نفری است که وقتی در استادیوم حاضر می شد نام فرهاد مجیدی و مهدی رحمتی را صدا می زد. 

البته که باید قدردان فرشید اسماعیلی بود که تماس خود را با این هوادار قطع نکرده و هر از گاهی در حد توان به او کمک می کند. نه به آنکه همه وعده کمک به اسماعیل بهداروند دادند و نه به اینکه اینروزها هیچ کس خبری از او نمی گیرد و مجبور می شود هزینه عمل جراحی را با فروش طلای همسرش بدهد.