اگر از کنار اسپانیا و پرتغال گذر کردیم تعجب نکنید!

 بگذار از آخر شروع کنیم. یک جورهایی معکوس. خودت بگو از هیرنفین تا هیرنفین برای پسر مشهد راه زیادی نبود؟

خب بار اول که به این باشگاه آمدم خیلی جوان و کم تجربه بودم. آن موقع‌ها اصلا نمی‌دانستم سرنوشت خودم در آینده چه خواهد شد. در فوتبال حرفه‌ای هلند هیچ بازیکنی نمی‌تواند یلخی و روی هوا ستاره شود. من با هیرنفین در فوتبال اینجا چهره شدم و سوار بر آسانسور به باشگاه‌های دیگر رفتم. اینجا همیشه خانه من بوده است. حتی همین الان روی سکوها بیشترین هوادار را دارم. 

الان که پاگشایی نمی‌کنی؟

درست مثل فصل پیش بیست تا نزدم اما هواداران خوب می‌دانند که برای این پیراهن کم نخواهم گذاشت. اینکه من تیر خلاص را بزنم یا بچه‌های دیگر اصلا مهم نیست. آنچه برای من بیش از هر چیزی اهمیت دارد پیشتازی هیرنفین در جدول است. 

خودت در خلوت فکر می‌کنی چرا امسال، کمتر قفس‌های توری را شعله ور کردی. وقتی حرف گوچی به میان می‌آید همه درست و درمان یاد آتش بازی هایت در خط آتش می‌افتند. بدون مداهنه گفتم ها!

فوتبال هزار رو دارد و همیشه در بر یک پاشنه نمی‌چرخد. من از همین هیرنفین به استاندارد لیژ و چارلتون رسیدم و توجه اروپا را به خودم جلب کردم. من از همین جا استارت زدم و مهاجم فیکس تیم ملی شدم. گاهی اوقات احساس می‌کنم علاوه‌بر توانمندی و مهارت شانس هم در موفقیت یک مهاجم دخیل است. شانس اگر یاری نکند از در دروازه رد نخواهی شد، اما اگر هوایت را داشته باشد سر سوزن را هم به سلامت رد می‌کنی. من امیدوارم در ادامه مسیر بتوانم به وظیفه‌ای که بر دوش دارم به بهترین شکل عمل کنم. 

امسال علیرضا جهانبخش از تو بیشتر در قاب چشم‌ها نشست. خودت فکر می‌کردی در لاین سبقت،کمتر از او رویت شوی؟

سربلندی علیرضا، سرفرازی من است. وقتی یک ایرانی در فوتبال هلند می‌درخشد اعتبار و افتخارش برای همه ملت است. خیلی خوشحالم که با پیراهن آلکمار فصل خوبی را سپری کرده و شرایط ایده الی دارد. من در لیگ هلند بازی هایش را تعقیب می‌کنم و شک ندارم آینده‌اش روشن تر از این خواهد بود. 

می گفتند قرار است برود ناپولی و جا پای مارادونا بگذارد!

او یک بازیکن حرفه‌ای است و بهتر از هر کسی می‌داند که مقصد نهایی‌اش کجاست. ناپل یا هر باشگاه دیگر که پیشنهاد مطلوب تری دهند قطعا به هدف علیرضا بدل خواهند شد. او پسر فهیمی است و امکان ندارد تحت تاثیر هیجانات آینده‌اش را ترسیم کند. 

عکس یک کالسکه و چند عروسک در صفحه شخصی ات،حکم سورپرایز را برایمان داشت. مثل اینکه خبرهایی هست؟

بله اگر خدا بخواهد پدر خواهم شد و دوران جدیدی از زندگی‌ام را سپری خواهم کرد. خیلی دوست دارم سریع تر زمان بگذرد تا دردانه‌ام را در آغوش بگیرم. زیبایی دنیا به همین چیزهاست. به هر حال 

پدر شدن حس و حال عجیبی همراه خود دارد. شما دعا کنید مسافر ما صحیح و سلامت به خانواده کوچکمان قدم بگذارد. 

نظاره این همه احساسات در تو که در سرزمین لاله‌های نارنجی بزرگ شدی جالب است انصافا. 

من اینجا بزرگ شدم اما یک ایرانی‌ام و عواطف مختص به خود را دارم. وقتی خیلی کوچک بودم با مهر و محبت بی‌مثال پدر و مادرم مواجه می‌شدم. من در یک خانواده کاملا عاطفی قد کشیدم و معنی مهربانی و خونگرمی را خوب می‌دانم. 

هنوز هم در غروب‌های سرد و بارانی اروپا دلت برای کوچه‌های مشهد تنگ می‌شود؟برای سناباد و طوس و کوه سنگی؟

مشهد زادگاه و جزئی از وجود من است. هر وقت به ایران بیایم باید یک دل سیر زادگاهم را دور بزنم. البته مشهدی‌ها هم لطف زیادی به من دارند و همیشه کنارم بودند. من از اینکه بچه مشهد هستم به خودم می‌بالم. مشهد امام رضا(ع) را دارد و همین برای بزرگی‌اش کافی است. 

بعضی‌ها معتقدند حضور تو در لیگ‌های عربی باعث شد از گوچی واقعی فاصله بگیری. خودت آن مقطع را چطور آنالیز می‌کنی؟بالاخره اتمسفر الکویت با لیژ زمین تا آسمان تفاوت دارد.

آن هم یک تجربه‌ای بود و روزهای خوبی را در آن سوی خلیج فارس گذراندم. امروز فوتبال کشورهای عربی آنطور که برخی تصور می‌کنند ضعیف نیست. آنها حرفه‌ای شدند و با تکیه بر اقتصاد پویا به لیگ‌های خود جذابیت بخشیدند. من از اینکه در مقطعی از عمر بازیگری‌ام آنجا بازی کردم پشیمان نیستم. بالاخره از زمانی که وارد میدان شدم تا امروز پیراهن‌های رنگارنگی را بر تن کرده‌ام و این ذات فوتبال است. هر جا هم حضور داشتم با تمام توان بازی کردم و کوتاه نیامدم. الان هم در هیرنفین تمام هم و غمم به‌عنوان یک مهاجم این است که گل بزنم و راه صعود تیم در جدول رده بندی را هموار کنم. من بیدی نیستم که با هر نسیم و بادی بلرزم. 

جام جهانی چشمک می‌زند و ایران در گروه مرگ به شکار غول‌ها می‌اندیشد. فکر می‌کردی تیم ملی سر از این گروه آهنین درآورد؟

راستش نه، ولی پس از مشخص شدن گفتم باید همه چیز را به فال نیک گرفت. ایران همان تیمی است که در جام جهانی ٢٠١۴ نفس آرژانتین بزرگ را گرفت و نیجریه را متوقف کرد و باعث شد نظرها راجع به فوتبال ایران عوض شود. ما همان تیم هستیم. با قدرت و صلابت بیشتر می‌توانیم جام جهانی را به جایی برای بر هم خوردن حساب و کتاب‌ها بدل کنیم. شاید در دستک تئوریسین‌ها تیم ما گرفتار شده باشد اما حقیقت در میدان نبرد مشخص خواهد شد. اسپانیا یکی از مدعیان فتح جام جهانی است. پرتغال هم با رونالدو برای تسخیر جام می‌آید اما یادتان باشد ما ایران هستیم و می‌توانیم یکی از این دو بزرگ فوتبال جهان را کنار بزنیم و جواز صعود از گروهمان را دریافت کنیم. 

یعنی سینیور کارلوس می‌تواند برای اولین بار تیم ملی را به دور دوم برساند؟رک باش. 

کی روش برای چهارمین بار است که در جام جهانی حاضر می‌شود و این افتخار کمی نیست. برای او که به چم و خم فوتبال دنیا آگاه است رد شدن از کنار رقیبان نامدار کار شاقی نیست، فقط باید مسیر را برایش هموار کنند.

بیشتر توضیح بده لطفا. 

ما باید از فرصت باقی مانده تا جام جهانی روسیه بیشترین استفاده را بکنیم و به بالاترین سطح آمادگی دست یابیم. اگر حریفان تدارکاتی مناسبی برای تیم ملی انتخاب شوند و فدراسیون برای تک تک روزهای باقی مانده برنامه مدون داشته باشد،شک نکنید که اتفاقات خوبی رخ خواهد داد. خواستن توانستن است،مشروط به اینکه زمینه و بستر موفقیت در جام جهانی مهیا گردد و ما با آمادگی کامل رودرروی سه حریف دور مقدماتی بایستیم. کی روش انصافا مربی بادرایت و زیرکی است و اگر شرایط مهیا باشد یقین بداند با پلان‌های او در جام جهانی به آنچه در ذهن ملت ایران است دست خواهیم یافت. 

اتوپیای گوچی کجاست؟تفنگداری که چهار سال پیش در کنار ریو تک گل تیم ملی را به بوسنی زد برای تسخیر آشیانه اسپانیا و پرتغال آماده است؟

من همه توانم را به کار خواهم گرفت تا باز هم برای تیم ملی ایران مثمرثمر باشم. اگر کادر فنی اعتماد کنند و مرا در نوک پیکان حمله قرار دهند،حتما پاسخ اعتمادشان را خواهم داد. من گوچی هستم،فاتح اولسان. بازیکنی که با مات کردن کره ای‌ها ایران را به جام جهانی رساند و در کارزار جام جهان نما هم گل زد. پس می‌توانم بازیکن کارسازی برای فوتبال کشورم باشم و در سن‌پترزبورگ و دیگر میادین روسیه پرچم سه رنگ را به اهتزاز درآورم. 

ترافیک سنگین در خط حمله تیم ملی آزارت نخواهد داد؟کارلوس مهره‌های زیادی در آستین دارد. 

اتفاقا این موضوع باعث پیشرفت خط حمله تیم ملی خواهد شد. وقتی رقابت حاکم باشد،بازیکنان برای رسیدن به ترکیب نهایی تمام داشته‌های خود را رو می‌کنند و این همان چیزی است که تیم ملی می‌خواهد. خوشحالم که علاوه بر من امروز سردار، کاوه رضایی، کریم انصاری فر و بچه‌های دیگر روی فرم هستند. ما کاری خواهیم کرد که انبارهای باروت جام جهانی به آتش کشیده شود(می خندد). همه تیم‌ها از پیشانی حمله ایران بیم دارند. 

پس نگران جایگاهت با پیراهن سفید نیستی؟

نه،وقتی عزمم را جزم کرده‌ام تا بهترین نقش را در روسیه ایفا کنم و با تمرکز کافی گره‌ها را بگشایم مطمئن باشید که روزهای خوبی در انتظارم خواهد بود. 

همین الان دوست داری چه کسی را ببینی؟یکی که حالت را حسابی خوب کند!

(مکث می‌کند...)، فرزندم. به شدت بی‌قرار او هستم و دوست دارم این ایام سپری شود و با تماشای او انرژی مضاعف بگیرم. بچه‌ها در هر سنی با لبخندشان به پدرها زندگی می‌بخشند. 

گوچی صندوق اسرارش را به روی چه کسی باز می‌کند؟

همسرم که مهربان ترین است و همواره کنارم هست و مهربانی‌اش نصیبم می‌شود. پدرم و مادرم. من همیشه آدم‌های عزیزی را کنار خودم داشتم که با وجود آن‌ها هرگز احساس تنهایی و دلتنگی نکردم. در این صندوقچه که از آن حرف می‌زنید به روی عزیزترین کسانم باز است. 

هیچ فکر کردی مثلا بیست سال بعد گوچی کجاست و چکار می‌کند؟

آینده را نمی‌شود پیش‌بینی درست کرد. به هر حال آن موقع من مردی پنجاه ساله‌ام و کفش‌ها را آویختم. نمی دانم،شاید لباس مربیگری تنم باشد. سیب را که به هوا بیندازی به سادگی پایین نخواهد آمد.

و زندگی. از چه دریچه‌ای به این دنیا نگاه می‌کنی؟

همیشه سعی کردم آدم موفقی باشم و در کار خودم به بهترین نحو پیش بروم. زندگی صحنه هنرمندی آدم هاست. خدا کند نغمه‌ای که ما آدم‌ها ساز می‌کنیم تا سال‌های سال به یاد مردم سپرده شود و خاطرات خوبی از خود برجای بگذاریم. 

ممنون گوچی. خسته شدی. . .