
پیروانی فقط ایدههای خوبی برای امیدها دارد و مربی بادانشی است اما همچون ادوار قبلی مسابقات انتخابی المپیک انتصابها به قدری دیر و تغییرات به حدی زیاد بوده که دل بستن به این تیم و نتایجی که در مرحله نهایی مسابقههای قهرمانی امیدهای آسیا خواهد گرفت، بسیار سخت نشان میدهد. درسهای تلخ گذشته ظاهراً کمترین تأثیر را بر مسئولان امر گذاشته چنانچه این بار نیز در راه حضور در پیکارهای انتخابی المپیک و پیش از آن فوتبال بازیهای آسیایی که آن هم مختص زیر ۲۳ سالهها بود، سرمربی امیدها ۳ بار تغییر یافته و مدیریت فنی تیمی که کارش را با زلاتکو کرانچار از پاییز ۱۳۹۶ شروع کرده بود، پس از وی به فرهاد مجیدی و حمید استیلی سپرده شده و اگر برخی شایعات هفتههای اخیر صحت داشته باشد، مسئولان امر بدشان نمیآمد که در تحولی تازه استیلی را هم بردارند و سرمربی دیگری را منصوب کنند و اعلام تمایل دراگان اسکوچیچ سرمربی کروات صنعت نفت برای احراز این سمت فقط یکی از مواردی بود که حکایت از رویکرد فوق داشت و به گونهای روشن از روند پایانناپذیر تغییرات در تیمی میگفت که طی چهار دهه اخیر آنقدر از اینگونه قضایا لطمه دیده که عجیب نشان میدهد باز به سیاستهایی از این قبیل روی میآورد.
کاری با ریسک بالا
اگر انتخاب کرانچار این دفاعیه و پشتوانه را داشت که این مربی معروف کروات امتحانهای زیادی در سطح اول فوتبال جهان پس داده است، روی آوردن به فرهاد مجیدی بهعنوان جانشین وی در هیچ منطقی نمیگنجید زیرا کاپیتان پیشین استقلال و سرمربی موقتی اواخر فصل پیش این تیم چنان تجربه اندکی در این زمینه و حرفه داشت (و هنوز هم دارد) که حتی رویکرد از سر ناچاری خود آبیها به وی نیز اقدامی غیرمنطقی و کاری با ریسک بالا بود و او در آن پنج هفته فرصتی که تحت عنوان سرمربی استقلال داشت هیچ کاری را نکرد که وینفرد شفر هدایتگر برکنار شده آن زمان آبیها انجامش نداده باشد.
با این حال بحث ملی و نتیجه گرفتن در دیدارهای بینالمللی بحثی پس عمیقتر و مهمتر است و محصول ۳ ماه و اندی کار مجیدی با شاگردانش در تیم امید بهرغم ادعاهای فراوان وی دو شکست مقابل تیم امید ازبکستان در دیدارهایی دوستانه بود. پس از بازگشت از تاشکند عذر مجیدی را خواستند (و به روایتی دیگر خود او استعفا داد) تا او هم مثل کرانچار که قربانی صعود پرزحمت و مبتنی بر شانس امیدها از مرحله مقدماتی فوتبال قهرمانی زیر ۲۳ سالههای آسیا شده بود، حاشیهنشین شود.
چرخه معیوب
فرصت اندک موجود و آشنایی کامل حمید استیلی با شرایط و ویژگیهای بازیکنان تیم که محصول حضور تقریباً دوساله وی در این تیم تحت عنوان مدیر امیدها بود وی را به پست اجراییتر و بسیار سختتر سرمربیگری سوق داد و این تصمیمی بود که فدراسیون فوتبال تحت عنوان متولی امیدها گرفت. شاید با توجه به ضیق وقت این تصمیم اقدامی مضر نبوده باشد اما این سؤال به جای خود باقی است که به چه سبب حلقه و زنجیره انتخاب مربیان تیم امید باز ناهمگون و تابع مسائلی غیرمنطقی و اینقدر دیرهنگام بوده و در حالی که رقبای ما، مربیان و تمام اعضای خود را از دو سه سال قبل میشناخته و مشغول کار و تلاش بودهاند، تیم ما یک بار دیگر در چرخه معیوب انتخاب مربیانش گرفتار آمده و صدمات زیادی دیده و از این طریق تضعیف شده است.
ریشه در نابسامانیها
رفت و آمد این همه مربی و رفتن و سپس بازگشت رضا شاهرودی که عضوی از کادر فنی کرانچار هم بود و حالا دستیار استیلی است و اضافه شدن علیرضا امامیفر و به تازگی امیرحسین پیروانی جدیدترین گامها در تدوین مجدد شرایط کاری و گامهای هویتی تیمی است که اینگونه کارهایش باید از مدتها پیش انجام و اجرایی و امور آن محقق میشد. فدراسیون فوتبال مدعی است بعد از برکناری کرانچار روی مربیان زیاد دیگری کار شده اما به دلایل مختلف جذب امثال گلمحمدی، فرکی، قلعهنویی و مهدویکیا امکانپذیر نشده و وحید هاشمیان نیز سر از تیم ملی بزرگسالان درآورده است. طبق این فرضیه گزینش مجیدی و سپس رویکرد دقیقه نودی به استیلی تنها چارهها و کارهایی بوده که فرا روی مدیران فوتبال باقی مانده بود ولی آنها اشارهای به این نکته حائز اهمیت نداشتند که رفت و آمدهایی توجیهناپذیر و پرتعداد از همین قبیل تیمهای قبلی امید ما را در سالهای ۲۰۰۰ به بعد سوزانده و آنها را در کسب مجوز حضور در المپیک ناکام گذاشته و آن ناکامیها با اینکه بهنام مربیان وقت آن تیمها همچون ایگون کوردس، محمد مایلیکهن، وینکو بگوویچ، علیرضا منصوریان و محمد خاکپور نوشته شد اما ریشه در نابسامانیهای فوتبال ملی ما و ضعف کارهای تشکیلاتی و موضعگیریهای استراتژیک ما داشت که سبب شده هیچگاه تیم ملی امید درست و کامل تدارک نبیند، همیشه دچار کمبود وقت باشد، نفراتش را به سبب اکراه باشگاهها از همکاری با تیم امید یکجا به خدمت نگیرد و فاقد شور و تدابیری باشد که برای رسیدن به المپیکها به آن نیاز است.
در این گروه سخت
در همین راستا نمیتوان اضافه شدن پیروانی به کادر جدید فنی امیدها را بهرغم مثبت بودن ظاهر و باطن آن کاری صددرصد تأثیرگذار دانست و بدی قضیه در همین است؛ اینکه کارهای خوب ما نیز همیشه آنقدر دیر و بد انجام میشود که فقط اثر تخریبی بر تیمهای ملی پایه ردههای سنی و بهویژه امیدها میگذارد و به سرنوشت آنها هم نمیتوان دل بست، بخصوص وقتی در نظر میگیریم که در مرحله نهایی انتخابی المپیک توکیو در دستهای سخت قرار گرفته و با کره جنوبی، ازبکستان و چین همگروه شدهاند.
- 12
- 5