
مهمترین هنر یک مربی، ارتقا بخشیدن آن دسته از شاگردانش است که سطح بالایی ندارند و در قیاس با زبدههای تیم قدری ضعیفتر جلوه میکنند و در این زمینه برانکو ایوانکوویچ یک نمونه روشن و بارز است.
سیر حوادث، عشق به لژیونر شدن و برخی بیانضباطیها طی سالهای اخیر پای امثال خانزاده، صادقیان، رضاییان، طارمی، مسلمان، احمدزاده، امیری و محرمی را از جمع قرمزها بریده و رحجانهای فنی و تاکتیکی سبب شده سرمربی کروات پرسپولیس ترتیب جدایی نظایر منشا، حاتمی و طاهرخانی را از این تیم بدهد و البته طی همین روند احسان علوانزاده نیز در جمع سرخها دوام نیاورد ولی در همه شرایط جانشینانی برای افراد رفته یافت شده که توانستهاند نظم تیمی، پازل گروهی و بازی جمعی پرسپولیس را استمرار بخشند و آنچه را که سبک و الگوی بازی این تیم نامیده میشود، در مسیر اجرای درست نگه دارند.
رازها و پاسخها
اینکه «مس»ها چطور «طلا» جلوه کردهاند و چگونه پرسپولیس توانسته است از برخی بازیکنان متوسط خود بازیهایی را بگیرد که در سطح و کلاس ستارهها است، مسالهای است که باید چند و چون آن را در نحوه کار برانکو جستوجو کرد و چون او طبعا پاسخ حقیقی به پرسشکنندگان نخواهد داد، رازها و پاسخها را باید در چارچوبهای کلی کاری جستوجو کرد که او برای تیمش تدوین و اجرا کرده است.
برخی اظهارنظرهای پروفسور طی چهار سال و سه ماهی که از استقرار مجدد او در فوتبال ایران میگذرد (و نه چهار سالی که در اخبار روزهای اخیر آمده است) افراطی و همراه با لطف بیش از حد به فوتبال ایران بوده و از آن قبیل بوده است بالاتر دانستن سطح لیگ ایران از لیگ کرواسی که محصولات درخشان آن سال پیش کرواتها را به نایبقهرمانی جامجهانی رساندند اما سایر کارهای برانکو و صحبتهای او بوی عقل و صرافت و مهارتی را میدهد که فقط در مربیان کهنهکار واقف بر اصول مختلف فوتبال میتوان نظایر آن را یافت.
شارژ روحی رسن و نعمتی
ایوانکوویچ که اولبار به سال ۱۹۹۹ یعنی ۲۰ سال پیش و بهعنوان دستیار اول میروسلاو بلازویچ در تهران ملاقاتش کردیم و برخلاف طبایع تند و رفتارهای آتشین «چیرو»، مردی آرام و خونسرد است، بر همین اساس با پنبه «سر» میبرد و کسانی که از پرسپولیس جدا شدهاند و قبلا نامشان آمد، به همین خاطر با سر و صدایی اندک از جمع سرخها کوچ کردهاند. مهمتر از آن کاری بوده که «پروفسور» با جانشینان آنها انجام داده است.
اگر مسلمان و امیری به خودی خود هافبکهای خلاق برجستهای هستند و فرشاد احمدزاده هم هافبک چپپایی بود که در روز خوبش بهترین کارهای تهاجمی را برای پرسپولیس پایهگذاری میکرد، بشار رسن و سیامک نعمتی فقط هافبکهای متوسطی هستند که در هر شرایط و مکانی بهجز باشگاه سرخ امکان درخششهایی از این دست را نداشتند و شاید این دم مسیحایی برانکو باشد که آنها را اینچنین متحول کرده و در سطحی بالاتر از آنچه هستند، جلوه داده است. این حرفهای روحیهبخش ایوانکوویچ است که این تحول چشمگیر را در کار آنها پیریخته زیرا هر بار که صحبت از کوچ چند هافبک شاخص پرسپولیس شد، این مربی تاکید کرد به لطف وجود رسن و نعمتی غمی ندارد. روحیهبخشهایی از همین دست سبب شد هافبک جوان تیم ملی عراق و هافبک پیشین پیکان بازیهایی را در این دو فصل برای قرمزها ارائه بدهند که در گذشته از آنها رویت نشده بود.
مورد شایان مصلح
گاهی وقتها تکیه و تاکید فراوان برانکو روی یک بازیکن سبب واکنش منفی رسانهها شده و حقیقت امر هرچه بوده باشد، رویکردهای پرشمار ایوانکوویچ به محسن ربیعخواه باعث شد عده زیادی وی را طفل شیرین و بازیکن محبوب سرمربی تیم بنامند ولی ماحصل اینگونه ماجراها ارتقای سطح بازیکنانی بوده که پیش از استقرار در پرسپولیس سطح کاری بهمراتب پایینتری داشتند و بهزعم عدهای اصلا بهدرد لیگ برتر نمیخوردند. این روند کم و بیش شامل شایان مصلح هم میشود که هرچند در دوره بازیاش در سپیدرود هم مستعد جلوه میکرد اما در پرسپولیس تبدیل به یکی از پنج بال چپ اول فوتبال کشور شده و اگر حاجیصفی، میلاد محمدی و سعید آقایی در کار نبودند، چه بسا به اردوی ملی هم دعوت میشد.
ارتش تسخیرناپذیر
کوتاه نیامدن برانکو در سختترین شرایط که نمونه بزرگ آن در فصل گذشته و در عین محرومیت از خرید نفرات تازه و کوچ چند ستاره به اروپا و سایر تیمهای داخلی و مصدومیتهای مزمن انصاری و ماهینی پیش آمد، سبب شد نفراتی متوسطتر و معمولیتر مثل آدام همتی نیز بازیکنانی جلوه کنند که واقعا نیستند و باورهایی از این دست موجب شد پرسپولیس در نداری محض تا فینال جام باشگاههای آسیا پیش بتازد. معلوم بود که با آن سرمایههای انسانی ناکافی نمیشد کاشیمایی را برد که دستهایش از هر جهت باز بود ولی غلبه بر الدحیل لبریز از ستاره و السد سرشار از نفرات شاخص کم از قهرمانی نبود.
آنچه مقام دومی آسیایی را بزرگتر میساخت این بود که به مدد تیمی بهدست آمد که علاوه بر مشکلات فوق از عارضه فرسودگی و خستگی مفرط هم رنج میبرد و این را از اردوهای فراوان و مسابقات نهچندان کم تیم ملی داشت که بهسبب بیتفاوتی فدراسیون در قبال زیادهخواهیهای کارلوس کیروش لیگ را وقت و بیوقت به تعطیلی میکشاند و بهتبع آن فشردگی مسابقات لیگ را در زمان بازگشایی آن افزون میساخت. بهواقع تیمی که تا فینال پیش تاخت و آن جام هم با رقیب ژاپنیاش مردانه مبارزه کرد، تیم آبرفته، رنجکشیده و کوچکشدهای بود که هر بلای ممکن و محتمل بر سرش نازل شده بود و فقط سرمربیاش میتوانست طوری مسائل را القا، تفهیم و جلوه کند که سربازان اندک باقیماندهاش تصور کنند در حد یک ارتش تسخیرناپذیرند.
موفقیت در ماموریت تازه
ماموریت عمده ماههای اخیر برانکو در جمع سربازهای ارتش سرخ، هماهنگسازی ۶ بازیکن جدیدش با نفرات قبلی تیم بوده و اینها بهجز نادری و بودیمیر همانهایی هستند که سرخها از قبل جذب کرده ولی بهسبب محرومیت اعمالشده از سوی فیفا قادر به استفاده از آنها تا شروع نیمفصل دوم لیگ هجدهم نبودند.
شاید محمد نادری در نخستین بازیاش در ترکیب ثابت پرسپولیس که مقابل فولاد در اهواز بود و تکشکست این فصل سرخها را رقم زد، ندرخشیده باشد اما پس از هفت، هشت مسابقه به درجاتی در پست پیستون چپ رسیده که حتی شایان مصلح که بهسبب مصدومیت غایب بوده و در خطوط قبلی از وی تعریف کردیم برای بازگشت به ترکیب ثابت مشکل داشته باشد. ماریو بودیمیر کند نشان داده و در گلزنی هم چندان موفق نبوده اما پاسهای گلش نشان میدهد در عین میانسالی فوتبالیستی توانا است و مهدی شریفی هنوز بهدرستی چک نشده است. با وجود این مهدی ترابی، مهدی شیری و البته سروش رفیعی (در بازگشتاش به جمع سرخها) بهآرامی به مهرههایی کلیدی در ترکیب آنها تبدیل میشوند تا جدیدترین دستاورد ایوانکوویچ در پرسپولیس نیز خودنمایی و کار کامل او نقاط اطمینان تیم را بیشتر کند.
هرگز به گذشته برنگرد
ایوانکوویچ روز شنبه این هفته در حاشیه تمرینات سرخها گفت بسیار خوشحال است که آنها بر خلاف روزهای نخست آمدن وی نه برای رهایی از سقوط بلکه برای قهرمانی در آسیا میجنگند و هشدار داد که هرگز نباید به آن روزهای سخت و بد بازگشت. آینده را به آینده میسپاریم و اینکه قرمزها در سالهای بعدی و پس از جدایی برانکو به کدام سمت و سو میروند مسالهای است که پیشبینی آن سخت مینماید اما تجربه و سوابق به ما میگوید تا برانکو هست نظم سازمانی و کار اصولی و سختکوشی پرسپولیس را رها نخواهد کرد و تا فوتبال هست و مسابقات آن انجام میشود، این عوامل برای کسب توفیق در آن بسیار بهکار میآیند.
میتوان امید عالیشاه را هم که جدیدترین فرد فرورفته در قالب یاغیها است در اختیار نداشت و بدون او هم پیروز شد. اما نمیتوان ایوانکوویچ را کنار گذاشت و مولفههای کاری او را به فراموشی سپرد و بهسرعت به همان نتایجی رسید که در چهار سال اخیر برای قرمزها به ثبت رسیده است.
- 9
- 1













































