سه شنبه ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۳:۲۳ - ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۷۰۰۸
حوزه بهداشت و رفاه

ماجرای باتری قلب در بیمارستان شهید رجایی

باطری قلب,اخبار پزشکی,خبرهای پزشکی,بهداشت
گاهی می شنویم یا می خوانیم و یا می بینیم که مردم در بیمارستان ها به ویژه بیمارستان های دولتی با مشکلات زیادی مواجه اند.

به گزارش ایرنا، شرایط حال حاضر طوری است که انگار همه از کمبود حتی اگر مقطعی هم باشد، می ترسند و فکر می کنند دیگر آن کمبودها برطرف نمی شود. این کمبودها با شبکه های مجازی بیشتر نمود می یابد و برخی چنان در این فضا به این کمبودها دامن می زنند که خیلی از هموطنان آن را باور می کنند. باور کردن، همان و ترس و واهمه از نداشتن مورد کمبود، همان.

 

چند روز پیش عکسی از جمعی حاضر در محوطه درمانگاه بیمارستان قلب شهید رجایی در فضای مجازی منتشر شد مبنی بر اینکه تمام این افراد منتظر باتری قلب هستند و باتری هم نیست و اگر باشد قیمتش از ۳۰، ۴۰ میلیون تومان به ۲۵۰ میلیون تومان می رسد. 

 

عده ای با دیدن این تصاویر خوف برشان داشت که نکند این امر واقعیت داشته باشد. آیا دوران افول طرح تحول سلامت است؟ طرحی که از سال ۹۳نویدها و گشایش ها داشت و البته کاستی ها و انتقادهایی در پی؛ اما به هر حال خیلی از مردم به ویژه بیماران بستری در بیمارستان ها از اجرای این طرح شادمان شدند.

 

منظور نظر این گزارش این نیست که با هر خبری در شبکه های اجتماعی، در صدد صحت و سقم آن بر آییم اما به هر حال بحث بر سر سلامتی عده ای از هموطنان و مساله تحریم است و این شائبه که نکند تجهیزات پزشکی مثل باتری قلب به دستمان نرسد.

 

ممکن است خیلی از ما مردم فکر کنیم این قبیل مشکلات به روزمرگی افتاده است.شاید برخی شانه ای بالا بیاندازند و به راحتی از کنار این خبرها بگذرند. چون فکر می کنند مرگ برای همسایه است. اما همیشه این طور نیست. بالاخره هم مرگ و هم بیماری و روزهای نبود سلامتی برای همه ما فرزندان آدم وجود دارد.

 

گاهی هم ممکن است برخی از همقطاران فکر کنند که نوشتن از مشکلات مردم، دیگر فایده ای ندارد چون از بس به عنوان مثال از مشکلات بیمارستان ها نوشته اند راه به جایی نبرده اند. البته وقت هایی هم بوده که این خبرها به گونه ای مسکن وار عمل کرده است اما همیشه که این گونه نیست.

 

از این رو برخی ناامیدند از اینکه مشکلات درمانی ما مردم چه وقت پایان می یابد؟ فقط در این سال ها فهمیده ایم این مشکلات کم رنگ تر و پررنگ تر شده اما هرگز محو نشده است. یک وقت هایی طرح تحول سلامت می آید و با ضربت کار خود را شروع می کند و بسیاری از هموطنان نیز رضایت نسبی دارند و گاهی هم که یک چیزهایی در این طرح انگار شُل می شود و گاهی رها.

 

معلوم نیست این شل کن سفت کن ها در کجاها همیشه اتفاق می افتد. یک وقت در کمبود دارو، یک وقت در تجهیزات پزشکی و یک وقت در تخت بیمارستانی نمود می یابد. یک وقت هم انگار همه آنها هوار می شود روی سرمان.

 

در این گزارش، منظور نظر این نیست که مشکلات درمانی مردم را بشماریم. اما می توانیم از یک معضل سخن بگوییم و بقیه هم پشت بند آن می آید. عین حلقه های یک زنجیر که به هم وصل است، ردیف می شود جلوی چشمتان.

 

گفتند، مردم یا بیمارستان ها در تامین باتری قلب مشکل دارند. ما هم گفتیم برویم به بیمارستان قلب شهید رجایی تهران ببینیم چه خبر است. 

 

لازم نیست خودتان را زحمت دهید. روبروی درمانگاه شمار زیادی همراه و خود بیماران را می بینید که نشسته اند. تازه بیشترشان داخل درمانگاه هستند این ها که می بینید نصف آن مردم داخل نیست.

 

تعداد نیمکت ها زیاد نیست. همراه ها که گاهی بیمارانشان هم کنارشان حضور دارند یا روی نیمکت نشسته یا اینکه زیلو یا پتویی پهن کرده اند زیر سایه درختان و برخی هم زیر نور آفتاب بساطشان را پهن کرده اند. یک دست زیلو، ساک مسافرتی، فلاکس چای، لیوان های کاغذی و گاهی شیشه ای و تعدادی بیسکویت وجه اشتراک همراهان منتظر است.

 

زنی مسن زیر نور آفتاب نشسته و درست است که تیغ خورشید خانم مثل تابستان ها زیاد برنده و آزار دهنده نیست اما به هر حال نشستن زیر نور آن زیاد عادی به نظر نمی رسد.

 

زن از خرم آباد آمده است و همراه خواهر بیمارش است که هفت ماه از تعبیه باتری قلب او می گذرد و اما بارها کارش به بیمارستان کشیده شده است.

 

می گوید: نمی دانم چی توی این باتری است که حال خواهرم را بد کرده است. شوهر خواهرم یک کارگر ساده بیشتر نیست. همین الان هم که خواهرم را برای درمان به تهران آورده با کمک و قرض از فامیل و آشنا این کار را کرده است.

 

او دلیل زیر نور آفتاب نشستن را اینگونه بیان می کند: از بس غصه خورده ام، فشارم پایین می افتد و بسیار احساس سرما می کنم برای همین نمی توانیم در سایه بنشینم. همین الان هم سردم هست.

 

زن، از خواهر بیمارش و فقرش می گوید که با کمک فامیل و آشنا به تهران برای درمان آمده است.

 

مرد جوانی که کمی مشکوک من را نگاه می کند و انگاری نگاه امنیتی دارد از من می پرسد: شما اینجا چه می کنید؟ اصلا شما که هستید؟

 

خودم را معرفی می کنم که خبرنگارم اما او به راحتی قبول نمی کند و از من کارت می خواهد. من به احترام او، کارتم را نشان می دهم و او هم مطمئن می شود که خبرنگارم و بعد توضیح می دهد در حفاظت یکی از دستگاه ها کار می کند و معلوم می شود که به همین علت به همه مشکوک می شود.

 

او همراه پیرمردی است که قلبش را از برج پنج سال گذشته باتری گذاشته، منتها او هم با مشکلاتی مثل تپش قلب مواجه است.

 

آن همراه مشکوک به همه چیز که حاضر نیست اسمش را بگوید به داروهای بیمارانی که قلبشان با باتری کار می کند هم اشاره می کند مثل داروی آمیو دارو که باید ۵۰ عدد قرص آمیو دارو را برای بیمارش تهیه می کرد اما اظهار می دارد که گیر نمی آید و فقط توانسته است ۳۰ عدد قرص را تهیه کند.

 

بعد می گوید: نمی دانم چرا بیشتر بیمارانی که از دو سال پیش به این سو عمل قلب کرده و باتری در آن تعبیه کرده اند با مشکلات جدیدی مثل تپش قلب مواجه شده اند. الان هم بیمارمان را آورده ایم تا در این بیمارستان آنالیز کنند تا بفهمیم که آیا مشکل از باتری است یا علت دیگری دارد.

 

این مرد، خدا خدا می کند که مشکل از باتری نباشد و علت دیگری داشته باشد چون اگر از باتری باشد خدا می داند، دکتر ها بعد از آن با بیمارش چه کنند.

 

اینها کسانی بودند که بیمارانشان عمل باتری قلب را طی چند ماه گذشته انجام داده اند اما یکسری از بیماران هم در حیاط بیمارستان هستند که در انتظار همین باتری بسر می برند. مثل زنی حدود ۶۰ سال که روی ویلچر نشسته است.

 

او منتظر پذیرش از بیمارستان است به او گفته اند که پذیرش او برای بستری شدن، امروز به احتمال زیاد انجام می شود. گفته اند منتظر باشید با شما تماس می گیریم.

 

زن، از درد قلبی که دارد نمی تواند به صورت عادی روی ویلچر بنشیند. خودش را روی این صندلی، کج کرده و به سختی نفس می کشد. انگاری می ترسد نفس بکشد. نفسش به سختی از سینه برون می زند. نمی تواند زیاد حرف بزند.

 

به گفته همراه او، پنج ماهی می شود در نوبت جراحی جهت تعبیه باتری بسر می برند اما برای او و همراهانش یک مساله وجود دارد اینکه چرا بیمارستان، رسیدن باتری ها را به آنها خبر نداده است. به عبارت دیگر این بیمار به صورت اتفاقی و در حالی که به مطب خصوصی مراجعه کرده بود از حرف های پزشک متوجه شده بود که باتری قلب به بیمارستان رجایی رسیده است. بعد آن پزشک به او گفته بود که زودتر به بیمارستان مراجعه کنند و پرونده خود را پیگیری کنند چون اگر دیر بجنبند ممکن است باتری را به بیمار دیگری بدهند.

 

آنها هم هاج و واج مانده بودند چه کنند. چرا که پنج ماه از تشکیل پرونده برای گرفتن باتری و جراحی در بیمارستان شهید رجایی گذشته بود اما مسوولان بیمارستان وقتی باتری ها رسیده بود حداقل یک تماس با آنان نگرفته بودند که به بیمارستان مراجعه کنند و آنان نیز به صورت اتفاقی فهمیده بودند!

 

یکی از همراهان بیمار می گوید: ما خودمان هم نفهمیدیم که با وجود داشتن پرونده، چرا بیمارستان به ما خبر نداده است. باز هم خدا را شکر به موقع فهمیدیم وگرنه خدا میداند چه وقت به ما باتری می رسید!

 

می پرسم: قیمت باتری و هزینه جراحی را بیمارستان به شما گفته است؟

 

زن، جواب منفی می دهد و می گوید: کسی به ما چیزی نگفته است.اما فقط این ر ا بگویم که اگر پول داشتیم، منت بیمارستان دولتی را نمی کشیدیم و الان بیمار ما در بیمارستان خصوصی عمل می شد.

 

در چند قدمی این بیمار و همراهانش، چند مرد روی زیلویی نشسته اند. معلوم است هر کدام همراه بیماری هستند. در برو بیای بیمارستان با هم آشنا شده و به علت درد مشترک یعنی داشتن بیماری بستری کلونی تشکیل داده و با هم صحبت می کنند.

 

یکی از آنها که خود را محمد صالحی معرفی می کند، نوزادی چهار ماهه دارد که قرار است برای قلب این نوزاد، باتری بگذارند.

 

یک هفته ای هست که پدر این نوزاد از کرمان به تهران آمده است. می گوید: روزها روبروی درمانگاه می نشینم و شب ها در مسجد بیمارستان می خوابم.

 

به گفته صالحی، قرار بود هفته گذشته این نوزاد را عمل کنند اما به دلیل سرماخوردگی، جراحی را عقب انداخته اند.

 

او هم در مورد قیمت جدید باتری ها چیزی نمی داند اما می گوید که احتمالا به دلیل اینکه بیمار، نوزاد بوده است به او زود، باتری داده اند.

 

ماجرا از زبان مدیر بیمارستان

دکتر سید سعید افتخاری، مدیر و سرپرست معاونت پشتیبانی بیمارستان قلب شهید رجایی است. او کمبود باتری و گرانی آن را تکذیب می کند. او همچنین عدم اطلاع رسانی به رسیدن باتری های قلب به بیماران دارای پرونده را هم تکذیب می کند.

 

افتخاری انتشار عکسی مبنی بر انتظار افرادی روبروی درمانگاه این بیمارستان را بی انصافی بیان می کند و می گوید: بیشتر این افراد، در اصل بیمار نیستند که همراه بیمار به شمار می آیند و این بی انصافی است که عده ای با انتشار این تصاویر در فضای مجازی، همراهان بیمار را بیمار بیان می کنند و این تجمع را به کمبود باتری قلب مرتبط می کنند.

 

او می گوید: فضای بیمارستان شهید رجایی، فضایی سبز، زیبا و دارای درخت هایی زیادی است که می توان از سایه سار این درخت ها بهره برد. طبیعی است که عده ای از همراهان از فضای بسته درمانگاه می خواهند بیرون بزنند و در فضای آزاد و پردرخت منتظر بمانند. این واقعا درست نیست که عکسی از این افراد در فضای مجازی منتشر شود و بگویند که تمام اینان، منتظر باتری قلب هستند.

 

وی در عین حال می گوید: البته در سال ۹۷ ( حدود دی و بهمن) و دریک مقطع کوتاه برای واردات ICD و PACE (باتری قلب)، وقفه کوچکی رخ داد اما بعد، توسط هیات امنای ارزی وزارت بهداشت که متولی این امر است، برطرف شد و این هیات نیز بر اساس لیستی که ما از بیماران به آنان می دهیم، این تجهیزات را به بیمارستان می دهند.

 

چرا برخی از بیماران دارای پرونده از رسیدن باتری ها، خبردار نشدند؟

دکتر افتخاری در پاسخ به این سوال که چرا به برخی از بیماران دارای پرونده، خبر رسیدن باتری ها داده نشده است، نیز می گوید: ظرفیت روزانه تعبیه باتری قلب در این بیمارستان محدود است و بیمارها باید به نوبت پذیرش شوند. اما اینکه به برخی از بیماران خبر داده نشده است را من تایید نمی کنم.

 

وی تاکید می کند: مسئولان مربوطه در این بیمارستان با تمام بیماران دارای پرونده و در نوبت دریافت باتری و تعبیه آن با عمل جراحی، تماس گرفته اند. ممکن است برخی شماره تلفن هایی داده باشند که نتوانسته باشیم از طریق این شماره تلفن ها به هر دلیلی تماس بگیریم اما همه به نوبت باتری را دریافت می کنند.

 

مدیر بیمارستان شهید رجایی در خصوص مورد بیماری که ادعا کرده از طریق مطب خصوصی خبر رسیدن باتری ها را دریافت کرده است نیز می گوید: من فکر نمی کنم اینگونه باشد. ممکن است هنوز نوبت آنها نرسیده باشد. چون برخی از بیماران به علت دغدغه هایی که دارند، زودتر از موعد همیشه با مسئولان بیمارستان تماس می گیرند.

 

افتخاری همچنین به این نکته نیز اشاره کرد که پزشکان این بیمارستان، مطب خصوصی ندارند و تمام وقت جغرافیایی به شمار می آیند؛ بنابراین این بیمار، در کدام مطب خصوصی چنین خبری را دریافت کرده است!

 

وی باز هم تاکید کرد که این بیمارستان هیچ کمبودی در خصوص باتری های قلب ندارد و اینکه برخی مدعی هستند که با تعبیه باتری قلب، مشکل پیدا کرده اند و مشکل آنها ممکن است بابت باتری از برندی دیگر باشد هم اظهار می دارد: هیات امنای ارزی باتری قلب را از بهترین برندهای معروف دنیا تهیه می کند و باتری ها نسبت به قبل هیچ فرقی نکرده است.

 

مدیر بیمارستان قلب شهید رجایی خاطرنشان می کند: تقریبا شمار مراجعین اورژانس این بیمارستان در روز به حدود ۲۶۰ می رسد و هر روز نیز درمانگاه بیمارستان حدود ۶۰۰ بیمار را می پذیرد.

 

 

  • 11
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
ویژه سرپوش