یکشنبه ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۶:۲۴ - ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۵۳۱۷۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

واکنش رضا کیانیان و لیلی رشیدی به ممنوع‌الفعالیتی هنرمندان/ ما می‌خواهیم مسئولان کنارمان باشند نه در یک جبهه جدا!

رضاکیانیان,ممنوع‌الفعالیتی هنرمندان
گروه اجرایی نمایش «پدر» در آستانه اجرای عمومی این نمایش با انتقاد از ممنوع‌الفعالیت شدن بعضی از هنرمندان حمایت خود را از آنها اعلام و توضیحات مبسوطی درباره حاشیه‌هایی که برای ترجمه این نمایشنامه ایجاد شده بود، ارائه کردند.

به گزارش ایسنا، رضا کیانیان، لیلی رشیدی، مارین ون هولک، سعید چنگیزیان، سوگل خلیق به عنوان بازیگران نمایش «پدر» در کنار آروند دشت آرای (طراح و کارگردان آن) در نشستی خبری که امروز ۳۱ مرداد ماه برگزار شد، به ارائه جزئیاتی درباره این اثر نمایشی پرداختند.

در بخشی از این نشست، دشت آرای با بیان اینکه نمایش «پدر» مشکل ممیزی نداشته است، افزود: «می‌دانم این روزها بعضی گروه‌ها دچار مشکل ممیزی شده‌اند. در حالیکه هنرمندان خطوط قرمز را می‌دانند و با توقیف آثار، کاری از پیش نمی‌رود. لازم است با گفت‌وگو دنبال راه حل برویم. نه اینکه جلوی اجرای نمایش‌ها یا جلوی فعالیت بعضی هنرمندان را بگیریم.»

او با تاکید بر اینکه ناچار به گفت‌وگو هستیم، ادامه داد: «وقتی می‌پذیریم در کشوری نمایش اجرا کنیم باید قوانین مربوط به آن را هم بپذیریم. اگر دائما دنبال دشمن‌سازی باشیم، پس اصلا نباید کاری انجام بدهیم.»

او با بیان اینکه سال‌ها با نغمه ثمینی همکاری داشته است، با ابراز تاسف از اینکه گفته شده این نویسنده اجازه فعالیت ندارد، خاطرنشان کرد: «این ممنوع‌الکاری‌ها ما را اذیت می‌کند اما به ازای هر یک نفری که نمی‌تواند کار بکند، ۱۰ نفر دیگر باید کار کنند. ما قوانین را می‌پذیریم اما چیزی که آزار دهنده است برخوردهای سلیقه‌ای است. ضمن اینکه هر کشوری خط قرمزهای خود را دارد و بزرگترین سانسور نمایش‌های من در لندن از سوی آتش نشانی اتفاق افتاد.»

در تکمیل سخنان او رضا کیانیان نیز گفت: «من اهل گفت‌وگو هستم. تندترین انتقادها را از مسئولان کرده‌ام که بعد مرا خواسته‌اند، توضیح داده‌ام و مسئله حل شده. با اینکه تندترین انتقادها را داشته‌ام، هرگز فکر نمی‌کنم مسئولان دشمن ما هستند. ضمن اینکه هیچ یک از منتقدان نمی‌توانند مطمئن باشند اگر جای مسئولان بودند بهتر عمل می‌کردند.»

او با ابراز تاسف از اینکه گفت‌وگو در کشور ما مغفول مانده، هشدار داد: «اگر کشورمان دو قطبی شود و همدیگر را به عنوان آدم‌های سیاه و سفید ببینیم، تنها به دشمن سازی کمک کرده‌ایم. در حالیکه همه ما طیفی از خاکستری هستیم. مسئولان هم می‌خواهند کشور را طبق دیدگاه‌های خود درست کنند. بنابراین هرگز فکر نمی‌کنم در برابر مسئولان ایستاده‌ام و آنها هم چنین فکری درباره من ندارند و این مشکل طیف بزرگی از اپوزیسیون داخل و خارج از کشور با من است.»

کیانیان تاکید کرد: «از زمانی که تصمیم گرفتم ایران بمانم مسئولیتی برای خود قائل شدم که تئاتر و سینما را به مسئولان بشناسانم و خوشحالم امروز پر قدرت‌ترین نسل کارگردان‌های تئاتر که در رده سنی ۴۰ تا ۵۰ هستند، مشغول به کار هستند. نسل پر قدرتی مانند محمد مساوات که با وجود آنان با خیال راحت از این دنیا می‌روم.»

این بازیگر با اشاره به گفت‌وگوی تلفنی خود با محمد رضایی راد، کارگردان نمایش «به گزارش زنان تروا» که هفته گذشته از اجرای نمایشش در تالار اصلی تئاتر شهر انصراف داده است، گفت: «ایشان از دوستان خوب من است. از او پرسیدم به نظرت من هم به دلیل انصراف گروه تو، نباید روی صحنه بروم!؟ که او گفت تنها به این دلیل از اجرای نمایشم منصرف شده‌ام که به من گفته شده باید اسم نغمه ثمینی، نویسنده این کار را بردارم.»

کیانیان اضافه کرد: «اگر جلوی کار یک نفر را بگیرند، ۱۰۰ نفر دیگر باید به جای او روی صحنه بروند تا متوجه شوند حذف آدم‌ها کار اشتباهی است. نغمه ثمینی دشمن نیست بلکه افتخار نمایشنامه‌نویسی ایران است.»

لیلی رشیدی، دیگر بازیگر این نمایش هم با انتقاد از ممنوع‌الفعالیت شدن بعضی هنرمندان افزود: «هیچ یک از ما از این سانسورها و ممنوع‌الکاری‌ها خوشحال نیستیم. سال‌هاست نظارت و سانسور به یک روند عادی تبدیل شده و مدام دایره محدودیت خود را بزرگتر کرده‌ایم اما این رویه درست نیست. این ممنوع الفعالیتی‌ها به هنرمند ضربه می‌زند چون یک هنرمند زمان مشخصی برای خلاقیت هنری دارد و این ممانعت‌ها، فرصت کار خلاقه را از او می‌گیرد و به جامعه‌ای که خواستار بهره‌مندی از هنر اوست هم ضربه می‌زند. ما دل‌مان می‌خواهد مسئولان کنارمان باشند اما گاهی حس می‌کنیم آنها و ما در دو جبهه‌ایم.»

مارین ون هولک، بازیگر هلندی این نمایش که قبلا در چند نمایشنامه از نغمه ثمینی بازی کرده است، نیز گفت: «هر کلمه نغمه ثمینی باعث رشد مخاطبان می‌شود و توقیف کلمات او این رشد را دچار مشکل می‌کند. حق ما نیست آثار او از ما گرفته شود.»

در ادامه این نشست، گروه اجرایی که ابتدا قصد داشته نمایشنامه «پدر» را بار ترجمه‌ ساناز فلاح‌فرد اجرا کند و بعدا ترجمه دیگری را انتخاب کرده است توضیحاتی درباره حاشیه‌هایی که در فضای مجازی از سوی مترجم اول ایجاد شده بود، ارائه کردند.

دشت آرای با ابراز تاسف از شکل گیری کمپین‌هایی در فضای مجازی در مخالفت با تئاتر، گفت: «تئاتر آنچنان ضعیف شده که هر کس می‌تواند کمپینی در مخالفت با آن راه بیندازد. ویدئویی که توسط خانم مترجم درباره نمایش ما ضبط شده، به بِرند این نمایش و افراد حاضر در آن حمله کرده است بنابراین جای شکایت را برای خودم گذاشته‌ام تا اگر ایشان تصمیم‌شان را پس نگیرند، وارد عمل شوم.»

او با تشریح روندی که برای انتخاب مترجم نمایشنامه «پدر» طی کرده است، افزود: «خانم مترجم مدعی است که ما به دلیل پرداخت نکردن رقمی ناچیز که مطالبه ایشان بوده است، از ترجمه او گذشته‌ایم. در حالیکه این رقم در میان هزینه‌های تولید نمایش بسیار ناچیز است. ایشان مدعی است از شهریور پارسال مشغول تمرین نمایش بوده‌ایم. در حالیکه آن مقطع پیک کرونا بود و اولین قرارداد ما با ایشان دی ماه سال گذشته بسته شد که پس از آن متوجه شدیم نمایشنامه‌های "زلر" اجازه اجرا ندارند و آقای کیانیان طی گفت‌وگو با مسئولان هنری این موضوع را حل کردند. بنابراین بهمن گذشته مجوز اجرای نمایشنامه را گرفتیم. ضمن اینکه این مجوز انحصاری گروه ما نیست و همه گروه‌ها می‌توانند نمایشنامه «پدر» را اجرا کنند.»

این کارگردان ادامه داد: «اجرای فروردین ماه ما لغو شد چون فرصت کافی برای تمرین نداشتیم. درحالیکه قرارداد ما با خانم مترجم منوط به اجرای نمایش بود. اردیبهشت ماه یکی از اعضای گروه که با ایشان در ارتباط است، درخواست مجوز دیگری از ایشان داشت که خواستار دستمزد بیشتری شدند و ما پاسخ دادیم نمی‌توانیم این شرایط را بپذیریم و ایشان نیز موافق نبود که با همان دستمزد قبلی همکاری کند. بنابراین قرارداد را فسخ کردیم و اسنادش، همه موجود است. یعن این طور نبوده که ما پیش از قطع همکاری با ایشان، با مترجم دیگری قرارداد ببنیدم. ضمنا اگر ایشان اعتراضی داشت باید مطرح می‌کرد اما واکنشی نشان نداد و ما هم تصور کردیم، پذیرفته است.»

دشت آرای با بیان اینکه لحن ترجمه مترجم اول را دوست نداشته است، افزود: «تصمیم داشتم بعد از شروع پروژه از ایشان بخواهم، لحن کار را عوض کند. از طرف دیگر به دلیل تسلط تعداد زیادی از بازیگران ما به زبان انگلیسی و فرانسه مشکلی برای ترجمه نداشتیم. در این فاصله ترجمه تازه‌ای هم پیدا کردیم که لحن آن را بیشتر دوست داشتم و فکر می‌کنم ناراحتی خانم مترجم این است که ترجمه او را دوست نداشته‌ام. ضمنا قرارداد جدید در شرایطی بسته شد که قرارداد قبلی را فسخ کرده بودیم. در این فاصله هیچ خبری از ناراحتی یا اعتراض ایشان نداشتیم تا اینکه در آستانه بازبینی نمایش از طرف مرکز هنرهای نمایشی گفتند به دلیل شکایت این خانم، بازبینی نخواهیم داشت. ما اسناد را ارائه کردیم و مرکز حق را به ما داد. تفاوت‌های هر دو ترجمه مشخص است. خانم مترجم باز هم کاری نکرد. او صبر کرد تا پیش فروش ما آغاز شود و ناگهان ویدئویی عجیب منتشر کرد که همه ما را متهم به دروغگویی کرده بود. این یک تهمت بزرگ برای یک گروه نمایشی بود. تهمتی برنامه‌ریزی شده که بعدا با کمپینی که با عنوان نه به گروه نمایشی پدر، نه به رضا کیانیان و نه به تئاتر پدر راه اندازی شد، مشخص است که برنامه‌ریزی شده بوده است. فکر می‌کنم تنها دلیل این کارها این است که ایشان می‌خواهد، دیده شود و با مظلوم‌نمایی خود را قربانی نشان دهد.»

او ابراز تاسف کرد: «سرمایه‌های محدودی در تئاتر داریم که قرار نیست هر کسی در فضای مجازی آنها را نابود کند. کار به جایی رسیده که عده‌ای مرا تهدید می‌کنند و این دردناک است.»

در ادامه توضیحات دشت آرای، رضا کیانیان که در ویدئوی مترجم اول نمایشنامه مورد خطاب قرار گرفته، توضیح داد: «ایشان در دایرکت اینستاگرام برای من پیام گذاشته بود که به دلیل حجم بالای پیام‌ها، پیام‌شان را ندیده بودم. از طرف دیگر پیدا کردن تلفن من کار دشواری نیست. متاسفانه ایشان به سخنانی استناد می‌کنند که یک واسطه از زبان من نقل کرده و باز هم متاسفانه در کشور ما عده‌ای کفن پوش منتظرند، کسی با چیزی مخالفت کند و به دنبال او بروند، بدون اینکه در جریان واقعیات باشند که این کار مصداق واقعی تشویش اذهان عمومی است.»

او اضافه کرد: «جالب است که حتی یکی از دوستان سیاسی من هم این ماجرا را پرس و جو کرد و وقتی مدارک را به او ارائه کردم، گفت، نمی‌شود اسم این خانم را یک جایی گوشه کنار بزنید؟ خانم مترجم (خطاب به رضا کیانیان در ویدیو) از من پرسیده که در ۷۲ سالگی هنوز می‌خواهم دیده شوم، در حالیکه من کارهایم را کرده‌ام و جایزه‌هایم را گرفته‌ام. اگر نقشی چالشی برایم نداشته باشد، نمی‌پذیرم. اما اگر این خانم دوست دارد کارش مطرح بشود، چرا مرا گروگان می‌گیرد!؟»

کیانیان در بخش دیگری از این نشست، در پاسخ به این پرسشی که چگونه نقشی را بازی می‌کند که پیش از آن آنتونی هاپکینز با بازی در آن جایزه اسکار را گرفته، توضیح داد: «اهل کَل کَل هستم، ضمن اینکه هاپکینز یکی از مهم‌ترین بازیگرانی است که دوستش می‌دارم. یکی از دلایل بازی من در این نمایش ویژگی بدیهه پردازی کارگردان آن است. بعد از سال‌ها کار کردن با دکتر رفیعی نمی‌توانم در زندان کارگردان‌هایی بازی کنم و کار کنم که همه چیزشان از قبل مشخص است. از طرف دیگر همزمان با کار در تئاتر در هیچ پروژه دیگری کار نمی‌کنم چون آن را کم‌فروشی می‌دانم.»

او که در این نمایش نقش پدر لیلی رشیدی را بازی می‌کند، گفت: «برای لیلی نگران بودم، چون او در زندگی واقعی خودش با مسئله‌ای که این نمایش مطرح می‌کند مواجه شده است و به همین دلیل گاهی در تمرین‌ها حالش بد می‌شد اما توانست میان نقش و واقعیت فاصله بیندازد که کار سختی بود.»

کیانیان در ادامه با ابراز تاسف از کم توجهی دولت به تئاتر و سینما افزود: «در جهان کشورها را با سینما و تئاترشان می‌شناسند اما متاسفانه در کشور ما کمتر به این هنرها بها داده می‌شود. از دوره احمدی نژاد هم حمایت از تئاتر به فراموشی سپرده شد، در حالیکه در این سال‌ها تماشاگران ما اضافه شده‌اند و این سرمایه بزرگی است اما متاسفانه تماشاگران تصور می‌کنند کالای فرهنگی مجانی است. به همین دلیل برای قیمت گذاری بلیت دچار مشکل شدیم و در نهایت به ۱۵۰ هزار تومان رسیدیم. این در حالیست که هزینه همه چیز از جمله تولید تئاتر بسیار بالا است.»

آروند دشت آرای هم با تایید این سخن گفت: در این سال‌ها تلاش بسیاری کرده‌ام تا حمایت‌هایی را از سرمایه گذاران، تولید کنندگان یا کارخانجات برای تئاتر جذب کنم اما بخش خصوصی هیچ رغبتی نشان نمی‌دهد که این بی رغبتی با شرایط دشوار اقتصادی فعلی بیشتر هم شده است.

سعید چنگیزیان، دیگر بازیگر نمایش که نقش کوتاهی را در این اثر نمایشی بازی می‌کند، گفت: «همیشه در یک اثر نمایشی دوست دارم عضو همراهی باشم.»

همچنین مارین ون هولک با ابراز خوشحالی از اینکه برای اولین بار در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه می‌رود، گفت: «این نقش برایم هیجان انگیز است و بعد از تلخی دوران کرونا دوست داشتم با این نقش کامم شیرین شود. ضمن اینکه تالار اصلی یکی از بهترین سالن‌های تئاتر جهان است.»

سوگل خلیق دیگر بازیگر نمایش هم با اشاره به موضوع این نمایش که درباره یک فرد مبتلا به آلزایمر است، گفت: «هر یک از ما به نوعی با مشکلاتی که این کار مطرح می‌کند روبرو شده‌ایم و مهم این بود که ما در طول کار دچار احساسات نشویم.»

نمایش «پدر» نوشته فلوریان زلر از ششم شهریور ماه در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه می‌رود.

  • 10
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش