جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۴۳ - ۰۱ آذر ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۰۹۰۰۰۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

داوود و اسکندر؛ متهمان قتل داریوش مهرجویی و همسرش چهارده و پانزده ساله هستند

متهمان قتل مهرجویی و همسرش,خصومت قاتل بامهرجویی
هنوز کسی جرات ندارد با قاطعیت در مورد متهمان قتل مهرجویی و همسرش که انگیزه‌شان را خصومت، طلب مالی و سرقت عنوان کرده بودند، صحبت کند. یک منبع آگاه که نخواست نامش در گزارش قید شود در مورد سن دو نفر از متهمان پرونده می‌گوید: «داوود و اسکندر؛ چهارده، پانزده سال بیشتر ندارند.»

به گزارش اعتماد، روز گذشته مسعود ستایشی، سخنگوی قوه قضاییه در مورد پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش اعلام کرد که نیمه اول آذر ماه کیفرخواست متهمان صادر خواهد شد.

یک ماه و نه روز پیش داریوش مهرجویی و همسرش؛ وحیده محمدی‌فر در ویلای شخصی‌شان در زیبادشت کرج در حالی که منتظر مونا؛ دخترشان بودند با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیدند، اما هنوز افکار عمومی به خصوص جامعه هنری از قتل این زوج هنرمند در شوک هستند. وقتی باغبان خانه به عنوان عامل اصلی جنایت معرفی شد، برخی موضوع را پذیرفتند، ولی برخی دیگر موضوع را نپذیرفتند و همچنان بر این باورند که متهمان اصلی پرونده توسط فرد یا افرادی اجیر شده بودند...

افکار و اذهان عمومی با ابراز نگرانی تحلیل های جنایی، سیاسی و اجتماعی مختلفی داشتند. حتی روزنامه کیهان روز بیست و پنجم مهرماه سال جاری؛ سه روز بعد از قتل مهرجویی و همسرش نوشت: «انتشار خبر قتل مهرجویی و همسرش، ذهن‌ها را بلافاصله متوجه ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای در دهه ۷۰ کرد. به ویژه قتل مظلومانه ‌داریوش فروهر و همسرش.»

با این حال هنوز کسی جرات ندارد با قاطعیت در مورد متهمان قتل مهرجویی و همسرش (کریم، میر ویس، داوود و اسکندر) که انگیزه‌شان را خصومت، طلب مالی و سرقت عنوان کرده بودند، صحبت کند. یک منبع آگاه که نخواست نامش در گزارش قید شود در مورد سن دو نفر از متهمان پرونده می‌گوید: «داوود و اسکندر؛ چهارده، پانزده سال بیشتر ندارند.»

مشرق، داوود را برادر کوچک‌تر میر ویس معرفی کرده، اما شنیده‌ها حاکی از آن‌ است که «داوود برادری به نام میر ویس ندارد.»

وقتی این چهار نفر توسط پلیس به عنوان عاملان اصلی این جنایت معرفی شدند، فقط خبرنگاران سایت مشرق توانستند با آنها به گفت‌وگو بپردازند و گزارشی را تنظیم کنند. با این حال مشرق در گزارش خود به سن داوود و اسکندر اشاره نکرد و نوشت: «داوود برادر کوچک‌تر میر ویس است. خودش می‌گوید کریم او را برای این جنایت تحریک و دعوت کرده است، اما نمی‌داند برای چه انگیزه‌ای! می‌گوید قرار بود هر چیزی سرقت کردند بین خودشان تقسیم کنند.»

مشرق، اسکندر را که می‌گویند؛ فقط چهارده، پانزده سال دارد، قاتل وحیده محمدی‌فر؛ همسر مهرجویی معرفی کرد و درباره او نوشت: «ما رفتیم از در آشپزخانه وارد شدیم؛ خانم در آشپزخانه و پشت به در نشسته بود و مشغول کشیدن سیگار بود. آرام در را باز کردیم و وارد شدیم . آقای مهرجویی هم روی مبل داشت تلویزیون نگاه می‌کرد. خانم با دیدن ما ترسید و به سمت اتاق خواب فرار کرد. سعی کرد در را ببندد اما با زور وارد اتاق شدیم. با پارچه و شلواری که همانجا بود دست و دهن خانم را بستیم.»

همچنین به گزارش مشرق، کریم همان باغبان خانه، مغز متفکر این جنایت معرفی شده است. در حالی که یک منبع آگاه میر ویس را باغبان خانه معرفی می‌کند و به «اعتماد» می‌گوید: «میر ویس یکی، دو سال پیش در ویلای مهرجویی سرایدار و باغبان آنها بود، اما با شکایت داریوش مهرجویی و همسرش از شهرک زیبادشت بیرون انداخته می‌شود.»

این منبع آگاه در ادامه در مورد میر ویس توضیح می‌دهد: «میر ویس آن زمان زن و بچه نداشت. حالا نمی‌دانیم در این یکی، دو سال ازدواج کرده یا نه! اما شنیدم که میر ویس پس از اینکه از شهرک زیبادشت بیرون می‌شود در «شهرک ناز»؛ بالای شهرک زیبادشت، خانه‌ای اجاره و زندگی می‌کرد.»

مشرق اما در مورد میر ویس این‌گونه نوشت: «میر ویس یک دختر دارد که شب قبل از حادثه مریض بود، اما انگار انتقام از مهرجویی آنقدر برای میر ویس اهمیت داشته که روز جنایت دخترش را به دکتر برده و به سرعت خود را به محل جنایت رسانده‌ است.» در حالی که این منبع آگاه در مورد خانواده متهمان مدعی است: «هنوز کسی نمی‌داند که کریم و میر ویس؛ زن و بچه دارند یا نه! حتی کسی نمی‌داند خانواده این چهار متهم، ایران هستند یا نه! اما در مورد داوود همین قدر شنیدیم که مدتی کوتاه به همراه برادرش در یک مغازه مربوط به خدمات لوله‌کشی کار می‌کرده است، اما بعدا خودش به صاحب مغازه اعلام کرده که دیگر وقت نمی‌کند به مغازه بیاید.»

از ابتدای انتشار خبر قتل مهرجویی و همسرش تا معرفی متهمان پرونده، تناقض‌های بسیاری در اخبار مشاهده می‌شد. تناقض‌ها تا دوم آبان ماه امسال ادامه پیدا کرد تا اینکه مانوش منوچهری؛ وکیل دختر داریوش مهرجویی طی متنی در خبرگزاری ایسنا اعلام کرد: «با توجه به اینکه تاکنون به دلیل شرایط خانواده، امکان حضور مستقیم در روند تحقیقات و اطلاع از جزییات پرونده فراهم نشده است، تقاضا دارم تا پایان رسیدگی و اتمام روند دادرسی و صدور حکم قطعی و روشن شدن تمامی ابعاد جنایت از انتشار هر گونه اخباری که مورد تایید اولیای دم یا وکلای ایشان نباشد از جمله معرفی قاتل یا قاتلان احتمالی پرهیز شود.»

پس از انتشار اظهارات وکیل دختر مهرجویی؛ مونا مهرجویی نیز در استوری اینستاگرامی خود نوشت: «تاکنون هیچ یک از شواهد و مدارک، اقاریر و آثار جنایت توسط ما بررسی نشده است. تا بررسی همه ابعاد و حضور در پرونده و روند دادرسی، قاتل از نظر ما مشخص نیست.»

یک منبع مطلع در مورد انتقال متهمان قتل مهرجویی به زندان می‌گوید: «متهمان به زندان قزلحصار منتقل شده‌اند.»

هیچ‌ کس هیچی نمی‌داند و هیچی نمی‌گوید

«اعتماد» پس از معرفی عاملان اصلی این جنایت سعی کرد با افرادی که شاید از متهمان پرونده اطلاعاتی داشته باشند گفت‌وگو کند، اما همکاری از سوی این افراد صورت نگرفت. حتی وکلای اولیای دم نیز تمایلی به گفت‌وگو نداشتند و ندارند. مانوش منوچهری، وکیل مونا مهرجویی در واکنش به «اعتماد» فقط یک جمله می‌گوید: «هر چه بود در همان متن منتشر شده، اعلام کردم.»

همچنین یکی از نگهبانان شهرک زیبادشت در واکنش به سوالات «اعتماد» می‌گوید: «نمی‌توانم به شما اطلاعات بدهم. اگر می‌خواهید بیشتر بدانید باید با ماموران پلیس و اطلاعات تماس بگیرید.»

یکی از اعضای هیات‌مدیره شهرک زیبادشت نیز به «اعتماد» می‌گوید: «هیچی نمی‌دانم.»

به گفته یکی از اهالی؛ تاکنون از خانه‌های زیادی در شهرک زیبادشت، سرقت شده است. او در ادامه به «اعتماد» می‌گوید: «ویلاهایی در شهرک زیبادشت است که اگر سارقان قصدشان صرفا سرقت باشد، می‌توانند آنها را انتخاب کنند، ولی حالا این‌طور گفته شده؛ کینه و نیز ادعای مبلغی که یکی از آن افراد از مرحوم طلب داشته، باعث شده این جنایت رخ دهد. با این حال واقعیت ماجرا را فقط خدا داند.»

این فرد که از اهالی آنجاست در ادامه می‌گوید: «روستای فرخ‌آباد نزدیک شهرک زیبادشت است. اکثر افرادی که برای کار به شهرک زیبادشت می‌روند در همین روستا زندگی می‌کنند. برخی از آنها هم در شهرک ناز؛ شهرک ناز هم نزدیک شهرک زیبادشت است.»

داریوش مهرجویی و همسرش، شنبه شب در ۲۲ مهرماه حدود ساعت ۹ الی ۱۰ توسط افرادی در ویلای شخصی‌شان با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیدند. پلیس در بررسی‌های ابتدایی گفت که تعداد قاتلان ۳ نفر بوده ‌است. اخبار واصله از نتیجه تحقیقات توسط پلیس به صورت کلی دیر مخابره می‌شد، ولی نیروی انتظامی «پیچیدگی پرونده» را دلیل این موضوع می‌دانست. مدتی بعد عنوان شد؛ فردی که آلت قتاله، گوشی همراه که حاوی مدارک قتل است و مقداری از طلاهای همسر مهرجویی را به همراه داشته، بازداشت‌ شده و انگیزه قتل را مسائل مالی عنوان کرده است، اما پس از بازسازی صحنه جرم توسط متهمان و گفت‌وگوی مشرق با متهمان، پلیس اعلام کرد بیش از ۱۰ نفر در رابطه با این قتل دستگیر شدند، اما «اعتماد» مطلع شد که نزدیک ۲۰ نفر در این رابطه دستگیر شده بودند.

طبق اخبار منتشر شده توسط پلیس، متهمان ساعت ۳ بامداد ۲۷مهرماه اعتراف و اسرار جنایت را فاش کردند. عامل اصلی جنایت از انگیزه قتلش این‌گونه شرح داد: «بعد از اینکه با شکایت خانواده مهرجویی دستگیر شدم از آنها کینه به دل گرفتم. آنها به‌ خاطر یک جاروبرقی از من نگذشتند و وقتی آزاد شدم، سراغ‌شان رفتم و خواستم ۳۰میلیون تومانی که از آنها طلب داشتم را بگیرم، اما آنها طلبم را انکار کردند. من در زمانی که برای آنها کار می‌کردم ۳۰میلیون تومان طلبکار شده بودم، اما آنها حاضر نبودند این مبلغ را پرداخت کنند و می‌گفتند که هیچ بدهی‌ای به من ندارند. همه اینها باعث شده بود که از آنها کینه به دل بگیرم. در نهایت نیز وقتی دیدم حاضر نیستند پولم را بدهند، نقشه قتل‌شان را کشیدم. شب حادثه به همراه برادرم که سرایدار یکی از ویلاها در شهرک است و ۲ دوست دیگرم که آنها هم در شهرک کار می‌کنند، راهی ویلای مهرجویی شدیم. وقتی در را باز کرد، من به او حمله کردم و با چوب زدمش. برادرم و دوستم هم به اتاق رفتند و همسرش را گرفتند. ابتدا برادرم دستان همسر مهرجویی را گرفت و دوستم با چاقو به او ضربه زد و وقتی بی‌حال شد برادرم هم با چاقو به جان او افتاد. من هم مهرجویی را با چاقو زدم و بعد به اتاق رفتم و وقتی مطمئن شدیم هر دوی‌شان مرده‌اند، النگوها و طلاهای همسر مهرجویی، موبایل و اموال دیگر را سرقت و آنجا را ترک کردیم. پس از جنایت، من به خانه‌ام رفتم و چون لباسم خونی شده بود، آن را دور انداختم و یک دست لباس نو خریدم. طلاها، اموال مسروقه و چاقو را هم به دوستم که در شهرک کار می‌کرد، دادم تا نگه دارد. بقیه هم هر کدام به خانه‌های‌شان رفتند.»

  • 13
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش